» گفتار

چرا احمدی‌نژاد محاکمه نمی‌شود

معلوم نیست واقعا در کشور ما چه اتفاقی باید بی‌افتد و چه اختلاس و فساد و تخلفی از دولت احمدی‌نژاد باید کشف شود تا دستگاه قضایی، اقدام به بازداشت و محاکمه احمدی‌نژاد و …. کند؟!

و تیمورتاش جوابی نداشت

تصویب طرح اصلاح قانون آیین دادرسی کیفری ایران که براساس آن متهمان امنیتی وکیل خود را تنها از میان وکلایی باید انتخاب کنند که قوه قضائیه تأیید کرده باشد، دقیقا تبلور این احساس فرعونی است که این قاعده هیچ‌گاه شامل حال من نخواهد شد و ابدا من در جای‌گاه متهم نیستم و به من خط امانی داده‌اند که همیشه در مقام متهم‌کننده و اتهام‌زن باشم، و هیچ قدرتی حتی خدا هم نخواهد توانست مرا در جای‌گاه متهم بنشاند.

فراخوان به یک توافق ملی

شما در شرایطی در جایگاه ریاست‌جمهوری قرار گرفته‌اید که ما تجربه‌های تلخی از تقابل سیاسی را از سر گذرانده‌ایم و ملت دوست ندارد یک تقابل تازه را تجربه کند. تقابل و تزاحم قوا در کشور به سود هیچ‌کس نیست. شما به درستی در سیاست خارجی باب مذاکره و توافق جهانی را ایجاد کرده‌اید. چرا در سیاست داخلی باب مذاکره و توافق ملی را نمی‌گشایید؟

دکل گم شده، و دکتر حسین رفیعی

اقتدارگرایان حاکم اما راهبرد خود را تعقیب می‌کنند. حاکمیت سیاسی در جمهوری اسلامی برای تداوم استقرار خود، و رفع فشارهای هولناک تحریم‌ها، از خیر ماجراجویی گذشته و به مصالحه رو کرده است. هسته اصلی قدرت درحالی درصدد حل و فصل بحران اتمی و مصالحه با غرب برآمده، که در داخل مرزها، همچنان نسبت به توسعه سیاسی بی‌اعتنایی نشان می‌دهد و به نزاع و قهرورزی با شهروندان مصلح مشغول است. اجرای حکم زندان برای دکتر رفیعی که سال‌هاست مواضع اصلاح‌طلبانه‌ی خود را (ازجمله در موضوع انرژی اتمی) ابراز می‌کند، یک نمونه‌ی جدید و مهم است. اجرای احکام زندان غریب بیش از ۱۰ سال برای فعالان سیاسی و مدنی چون دکتر ناصر هاشمی، رویین عطوفت، آتنا فرقدانی و آتنا دائمی، دیگر شواهد تلخ در چند ماه گذشته است

اندر حکایت سرنگ جوالدوز نشان

در خبرها خواندم و از برخی حاضران در مراسم افطار جناب رییس‌جمهور شنیدم که برخی از وابستگان جناح اصولگرا، کژتابی کرده‌اند در برابر دو کلمه یادآوری خیرخواهانه از نام کسانی که چند سال است در حصرند و آماج همه جور اتهام و اهانت و نسبت ناروا و محروم از کمترین امکان دفاع و توضیح

به این ظلم آشکار پایان دهید

تاریخ مماشات ندارد. آنچه که در درون قوه قضاییه می گذرد شایسته ملت بزرگ ایران با این فرهنگ درخشان و تمدن عظیم نیست، لکن تعارفات و در برخی مواقع تخریب های سیاسی از یکطرف و نگاه سرکوبگرایانه از طرف دیگر مانع از آن شده که واقعیت های ناخوشایند دادگستری ایران آنگونه که شایسته و بایسته است بیان و راه حل های برون رفت از این وضعیت نابسامان مطرح شود.

گنج گوهر بین که در کنج خراب افتاده است

سید مصطفی تاجزاده مورد خشم و غضب است چون حق می گوید و باطل را در هم می شکند و باطل دیر یا زود رنگ خواهد باخت و حق و حقیقت روشن خواهد شد.

احمدی‌مقدم، مافیای اقتصادی و بحران قضایی

فرجام پرونده تخلف قضایی در بنیاد تعاون ناجا آزمونی دیگر برای دستگاه قضایی است و همچنین فرصتی برای درک معادلات جدید حاکم بر قوه قضاییه است. گسترش مفاسد اقتصادی در داخل حکومت می‌تواند مدیریت کنترل شده قضایی را با بحران مواجه سازد و این بار مشروعیت دستگاه قضایی نه فقط از ناحیه اصلاح‌طلبان، اپوزیسیون و نیروهای جامعه مدنی بلکه از سوی بخشی از نیروهای وابسته به نهادهای انتصابی نیزبه چالش طلبیده شود.

تجارت با استخوان‌های شهدا

به حقیقت که پرداختن به روایتی مستند و عقلانی همراه با نگاه ملی و میهنی که شهدا و ارزش‌های یک ملت را در چنبره هیچ جریانی قرار ندهد می‌تواند نقشه راهی برای آینده باشد

رمز شکست سیاست تنش‌زدایی

اینکه در ایران و آمریکا و جاهای دیگر شاهد دلواپسی مشترک تندروها برای سیاست تنش زدایی دولت روحانی و به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای و توافق طرفین هستیم، و به ویژه دست و پازدن دلواپسان داخلی، جای هیچگونه تعجبی ندارد. نان تندروها در همه جای دنیا و از جمله در کشورمان در دعوا و جنگ است، و این است رمز اینکه درهمه این سالها « چرا سیاست تنش زدایی شکست خورده » است؟

معضله‌ی روحانی

یک موضوع ظاهراً ساده هر سه گروه را در یک جبهه مقابل روحانی قرار داده‌است؛ دلواپسان که به سوءاستفاده از هر موضوعی، حتا تشییع پیکر شهدای میهن، برای کوبیدن روحانی به‌تَبَعِ تهدید ناشی از توافق هسته‌ای شهره‌اند، این‌بار اتفاقاً محافظه‌کاران میانه‌رو که در ائتلافی نانوشته با روحانی به‌سر می‌برند و معترضانی که رأی‌شان در روی کار آوردن روحانی نقش داشته‌است نیز با آن‌ها همراه شده‌اند.

موسوی و رهنورد، و آموزه‌های شریعتی

موسوی و رهنورد، آموزه‌های استاد را در عمل پاس می‌دارند. تاکید بر آزادی را در کنار توجه به عدالت اجتماعی نشانده‌اند و تحقق این دو مفهوم را با حرمت نهادن به اخلاق و رعایت ارزش‌های انسانی تعقیب می‌کنند. آنان ـ چنان‌که شریعتی می‌گفت ـ در برابر «مثلث شوم زر و زور و تزویر» حاکم ایستاده‌اند.

شریعتی ، اندیشه ای بر تارک تاریخ

آنچه را دکتر شریعتی با آن به مخالفت بر خاست روحانیت اصیل شیعه نبود بلکه شبه روحانیونی بود که در لباس روحانیت مهلک ترین ضربات را بر پیکر علما و روحانیون راستین وارد می آورد و به صراحت مطرح و اعلام می نمود : “… و اما اینکه من با روحانیت مخالفم، تهمتی است که همان اندازه بی‌پایه است که پیش از این شایع کرده بودند که با تشیع مخالفم! من، چنانکه بارها گفته‌ام، دفاع از اصالت جامعه علمی شیعه، حتی در مسئولیت هر روشنفکری است که با استعمار فرهنگی غرب در مبارزه است، ولو، از نظر اعتقادی، یک احساس مذهبی نداشته باشد

روزه‌داری رمضان؛ رویکرد به عدالت و نیکی

در طول سال پیوسته خوردیم و آشامیدیم و یا سفر کردیم و خوش گذراندیم اما شاید بی تفاوت ازکنار کودک گرسنه ای گذشته باشیم که در حسرت بدست آوردن لقمه نانی بسوی مان دست دراز کرده بود و یا در سفر از کنار خانه ای گذشته ایم که یتیمانی چشم انتظار پدر یا مادری باشند که در تلاش برای لقمه نانی از خانه بیرون رفته و ما بی خبر و شاید بی تفاوت از آن خانه دور گشته باشیم!

چهار نگاه در درون جنبش سبز

هر چهار دیدگاه مزبور در درون جنبش سبز در این مورد با هم پوشانی دارند که عامل مهم مقاومت مدنی مطالبه محور اما غیر متمرکز و پراکنده در جامعه ما عامل مهمی است که نحوه قدرت یافتن آن برای جامعه ما مهم است تا به دموکراسی نزدیک شویم. این بستر حضور تا حد امکان باید کم هزینه شود تا مردم گسترده شرکت کنند. اگر هزینه بالا رود و مبارزه تابناک و خونین شود جامعه مدنی عقب خواهد نشست.

یادآوری ۸۸

ساعت حدود سه بعد ازظهر وارد دفتر کار وی شده و او را با خود بردند. حکمی که دست مامورین بود تاریخ قبل از انتخابات را داشت؛ یعنی از قبل و با برنامه ی حساب شده آماده شده بود. داخل حکم اسم کسی نبود؛ یعنی با آن می توان هر کاسب و عابری را بازداشت کرد!

میردامادی، اخلاق سیاسی و نگاه انسانی

نوع نگرش آقای میردامادی در زیست مشترک زندان «انسان محور» بود، به رغم داشتن پرنسیب های یک سیاستمدار برجسته وقرار گرفتنش در محوریت یکی از کانونهای موثر سیاسی داخل کشور و داشتن مرزبندی های روشن سیاسی و هویتی اما در مناسبات صنفی درون زندان اهتمامش معطوف به حقوق انسانی همه زندانیان به رغم تفاوت ها بود، از جایگاه و توانش برای کاستن از مرارت های خویش بهره نمی برد بلکه مهمترین دغدغه اش تقلیل مرارت های جمعی زندانیان بود.

برادر بسیجی! حرمت صف‌شکنان را نشکن

برادر بسیجی! دیروز در میدان بهارستان میتینیگ سیاسی برگزار کردی. شان صاحب مجلس را حفظ نکردی. مراسم بدرقه شهدایی که متعلق به من غیرچادری هم هستند را بدل به محلی برای تسویه حساب سیاسی کردی. شما که میکروفون در دست داشتی، از همه کس گفتی جز شهدا. حتی نام تک‌تک‌شان را از همان بلندگوها که برای آنها به میدان آمده بودند نخواندی خواستی بیانیه سیاسی‌ات را بخوانی. آقای پیری که از کنار کودک تب کرده از گرمای من رد می‌شدی و گفتی آب نخورید! آب را هم امروز و فردا از آمریکا برایتان وارد می‌کنند. برادری که به حجاب داشته من طعنه می‌زدی، هیچ می‌دانستی کجا هستی؟ مجلس نجبا بود. همان نجبایی که شما در دهان‌های بسته‌شان حرف‌های سیاسی دل خودتان را گذاشتید. مجلس غیرتمندانی بود که به جای حرف و سخن سلاح در دست گرفتند و مقابل دشمن جنگیدند. می‌گفتی مرگ بر آمریکا! چرا آمریکا؟ چرا فقط شعار؟ بفرمایید جنگی حاضر و آماده برای شما با داعش. بفرمایید برادر بسیجی. دفاع کنید. بجنگید

چرا تمامش نمی‌کنند

راستی چرا تمامش نمی کنند این برخی از بازماندگان دوره عاشقی؟! آنان که مدعی رزمندگی هستند و در پاسخ به همرزمان دیروز خود در برابر چراها بازمی مانند. از جبهه مقابله با دشمن به جبهه مقابله با مردمانشان تغییر مکان داده اند و روزمرگی های فعالان سیاسی را نه تنها در بیرون بلکه در اندرونی ها رصد می کنند. مرزها را با همه مخاطرات پشت آن واگذاشته و خانه ها و مغزهای مردمان را می پایند که مبادا ندای مخالفی یا نقدی از آن برآید و صدایش در بیرون پژواک یابد. سوال ها این روزها تکرار می شود و شب ها در سرم هیاهویی به پا می کند: چرا؟

شهدا! خود را به خواب بزنید تا این روزها هم بگذرد

کاش نمی آمدید. کاش نمی دیدید مام وطن را. کاش همچنان در خاکی که بودید آرام می گرفتید. الان هم چشمهایتان را ببندید. خود را به خواب بزنید. بگذارید این روزها هم بگذرد. بگذارید همچنان در رویا، خلسه اعماق دریا مستتان کند. بگذارید در خیالتان وطن همان وطن بماند.