» گفتار
حاشیههای یک اتفاق فوتبالی معمولی!
حقوق متقابل باشگاه و بازیکن تحت نظارت فدراسیون بین المللی فوتبال یا همان فیفا میباشد و هیچ کشوری بویژه در سطح باشگاهها نمیتواند برای آن تعیین تکلیف نماید. کافی است به رایهای صادره از سوی فیفا در جهت احقاق حق بازیکنان و مربیان خارجی شاغل در کشور ما توجه شود. در نتیجه این رایها که در اثر بیتوجهی و یا نا آگاهی به قوانین فیفا میباشد، هر ساله هزینههای هنگفتی را به فوتبال کشورمان تحمیل میشود که بعضا از هزینههای یک سالِ برخی باشگاهها بیشتر است!
نظام معیوب سیاسی در ایران (دموکراسی یا اقتدارگرایی)
آیا می توان از درون دین دموکراسی را بیرون کشید و یا اساسا دین با دموکراسی سازگار است یا خیر؟ پاسخ اقناعی به این سوال قدیمی که به نظر می رسد عده ای و یا گروههایی به هر سبب می خواهند از آن فرار کرده و یا در میان هیاهوی سیاسی آن را پنهان نمایند، می تواند تعیین کننده خط و مشی سیاسی باشد
دستورالعملی برای تبدیل دانشگاه به مدرسه
محمد جلالی: روز گذشته معاون فرهنگی دانشگاه تهران در نشستی خبری* از راهاندازی «انجمن اولیاء و دانشگاه» و ایجاد واحدی با عنوان «ارتباط خانه و مدرسه» در دانشگاه تهران خبر داد. این مقام مسئول، در توضیح این ابتکار مدیریت دانشگاه تهران گفته است: ما همواره در دانشگاه تهران با دو مشکل اساسی مواجه بودهایم؛ یعنی […]
آیا شعارها بر ما مستولى شد؟
شنیدن خبر بیمارى قلبى کروبى و همچنین کسالت موسوى زنگ خطریست که چون مردم، روشنفکران و سیاستمداران زمان مصدق نباشیم که آنسان که از تیغ انتقاد نسلهاى پس از خود در امان نماندند، ما هم توجیهات تاریخ مصرف گذشتهاى چون آنان نیاوریم و نسلى سربرآورده باشیم نه شرمسار و سرافکنده.
حصر، روحانی و ما اصلاحطلبان
تکلیف «محصوران» هم روشن است. آنها جرم یا گناهی نکردهاند که توبه کنند، بلکه با ایستادگی بر ارزشها و از جمله حقوق مردم سهم مهمی در پاسداری از حقوق اساسی مردم و صیانت از جمهوریت ایران و عزت ایرانیان داشتهاند. اگر اصرار آنها بر لزوم سلامت انتخابات در انتخابات ۸۸ نبود، نتایج مبارک انتخابات ۹۲ و ۹۴ و ۹۶ حاصل نمیشد
سه توصیه مهم به مقام معظم رهبری!
در عرصه فرهنگ اگر واقعا باور دارید که «ملت با سلائق و نظرات مختلف باید زندگی خوب و آرامی داشته باشند» نمایندگانِ چه کسی، شهر به شهر، مردم را از یک کنسرت موسیقی ساده محروم میکنند؟ اینها جزو «سلائق مختلف مردم» نیست؟ فرزندان انقلابیِ چه کسی از دیوار خانه مردم بالا میروند و مهمانیهای خصوصیشان را به هم میریزند و با «گشت ارشاد» در حوزه خصوصیشان دخالت و امنیت جامعه را مختل میکنند؛ کسانی که باید بگذارند «ملت با سلائق و نظرات مختلف زندگی خوب و آرامی داشته باشند» را کجا جستجو میکنید؟
تنفیذ حافظ یا ناقض مردمسالاری؟
احمد حیدری: روز ۱۲/۵/۹۶ حکم ریاست جمهوری دوم آقای روحانی توسط رهبر انقلاب تنفیذ میشود. متأسفانه از طرف دو گروه تنفیذ به گونهای تبیین می شود که ناقض مردمسالاری است. جمعی میگویند رهبر میتواند با عدم تنفیذ، مردمسالاری را بیمعنا کند و جمع دیگر میگویند اگر تنفیذ نباشد، ریاست جمهوری طاغوت میشود و قدر مشترک […]
آیا حسن روحانی شکست خواهد خورد؟
این هم از بامزگی های دموکراسی ایرانی است که جناح شکست خورده لیست می بندد و جناح پیروز اگر حرفی بزند می شود سهم خواهی. کما اینکه وزیر محترم کشور در دولت اول روحانی از ستاد قالیباف بود و بسیاری احمدی نژادی و قالیبافی دیگر در کابینه ی اول روحانی سکاندار بودند چون در جمهوری اسلامی عده ای در دولتداری حرفه ای شده اند
حصر خانگی صد بار بدتر از زندان
با عنایت به تجربۀ قریب ۱۴سال تحمل حبس و زندان و انفرادی در حکومت گذشته و مشاهده و درک انواع محدودیتها، درمضیقه گذاشتنها و شکنجه ها، به عنوان باسابقهترین زندانی سیاسی مسلمان پیش از انقلاب خود را واجد این صلاحیت میدانم تا نظر کارشناسی درخصوص مسئلۀ حبس و حصر خانگی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد را ارائه دهم
اطلاعیه دفتر رهبری تکذیب بود یا اعتراف؟
این یعنی رهبری در همهی ارکان کابینه دخالت دارد الا در اقتصاد. آنجا هم دخالت نمیکند تا بتواند هنگام ضعف اقتصادی و فقر و محرومیت، خود را تبرئه کند و در جایگاه منتقد دولت، نمایندگی محرومان را بر عهده بگیرد. در حالی که اتفاقا دخالت او در همان سه وزارتخانه اول کافیست تا چنان بر اقتصاد کشور تاثیر بگذارد که آن را نابود کند
جوانههای بلوغ در شمالِ جنوب
خلاصه داستان این که وقتی مقامات استان بوشهر با برنامه ریزی قبلی و با سلام و صلوات وزیر صنعت را برای کلنگ زنی به محل احداث پروژه پتروشیمی دشتستان میبرند با حدود دو هزار نفر از مردم منطقه مواجه میشوند. اما آنان نیامده بودند تا در اطراف مقامات هلهله کنند و با فریبِ کلنگ زنی یک پروژه عظیم اقتصادی به خلسه بروند و نقل و نبات پخش کنند و گاو و گوسفند به زمین بزنند که خدا را شکر بالاخره منطقه ما هم به داشتن کارخانه پتروشیمی مفتخر شد؛ بلکه آنان آمده بودند تا خیلی مدنی و محترمانه با نمایش نوشتههایی مخالفت خود را با احداث این پروژه در آن مکان اعلام کنند
آیا روز فریادرسی هم خواهد آمد؟!
هرچی هست، گندشان چنان است که رحیم مشایی در حضور حمید بقایی و احمدینژاد و همپیالههایشان، آشکارا، آنها را تهدید به برگزاری دادگاه علنی در پیشگاه ملت، میکند و بقایی وعده سرنگونی می دهد. آزادانه هرچه بخواهند، رفتار میکنند؛ اما امثال مهدویفر و آرش صادقی و دیگر جوانان و مردان پاک، هنوز در کنج زندان و مهدی کروبی و میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، محصور و بیمار؟!
موضع حق
وقتی انسان به گذشته نگاه میکند، هر کجا که بر حرف حقی ایستاده احساس آرامش میکند و هر کجا کوتاه آمده است احساس نگرانی
مسوولیت «ما» در قبال حصر
حصر عملی غیرقانونی است. مسئولیت مستقیم آن با رهبر جمهوری اسلامی و سپس مقامات قضایی است. چه آنهایی که در انجام و استمرار این جرم مباشرت و مشارکت دارند و چه آنهایی که اقدام لازم برای پایان دادن به این جرم مشهود و تعقیب و کیفر مجرمین انجام ندادند. رییس و دبیر شورای عالی امینت ملی مسئولیت مستقیم دارند زیرا تاکنون در این خصوص شفافسازی نکردهاند و حداقل اجازه استمرار توجیه امر غیرقانونی را در پوشش مصوبهای که وجودش موردتردید است (و در صورت وجود نیز غیرقانونی است) دادهاند
چرا این همه سکوت؟
اگر تصور میکنیم که نظم جهانی یک بهشت تحقق یافته زمینی است پس خوب است روشنفکران صادقانه بگویند که الحمدالله الگوی آرمانی حیات سیاسی در جهان به رهبری آمریکا تحقق یافته و علناً به مدح و ثنای آن مشغول شوند. اما سوال این است که اگر چنین نیست و آمریکا در جهان شرارتهایی میکند، ستون حمایت کننده ستمهای بزرگی است که در اقصی نقاط جهان جاری است، پس چرا این جوانب از عملکرد آمریکا در زبان روشنفکران ایرانی هیچ جایگاهی ندارد؟
چرا موتلفه خجالت نمیکشد؟
کشور، اگر کشوری عادی بود و موتلفه اگر محتاج مقبولیت مردمی، اینها برای «خفه»شدن از شدت خجالت و شرمندگی، لااقل تا مدتی، کافی بود اما این طور نیست! نه کشور در شرایط عادی است که قدرت را به اندازه مقبولیت مردمی توزیع کرده باشند و نه برای موتلفه، مقبولیت مردمی مهم، که از پرده برون افتادن سکوت در برابر فساد صرفا به اقتضای شئون کسب قدرت، مایه خجلت شود!
درباره ادبیات مسوولان قضایی
این چندمین بار است که مقامات قصایی در برابر سخنان دیگران از جمله«حق تعقیب قضایی توسط دادستان» استفاده می کنند. این ادبیات زیبنده نهادی که باید عدالت گستر باشد نیست. آیا معنایش این است که جز مدح سخن نگویید؟ آیا معنایش این است که هر حرفی گفته می شود باید صددرصد درست باشد و حق خطا و اشتباه به رسمیت شناخته نمی شود؟ این برخورد با بعضی جملات مقامات قضایی از جمله سخن رئیس قوه قضاییه مبنی بر اینکه قوه قضاییه از انتقاد استقبال می کند چه سنخیتی دارد؟ اگر یک شهروند (چه رسد کسی که ۸سال عنوان رئیس جمهور داشته باشد) نتواند این قبیل سخنان را بگوید چگونه «داد»ستانی تحقق مییابد؟
آیا کشور ما مدرن میشود؟
بعضی به اشتباه فکر می کنند که مدرن بودن یعنی مصرف کالاهای لوکس، پوشیدن لباسهای گران قیمت، سوار شدن اتوموبیل آلمانی و زندگی در خانههای بزرگ. کاملاً بد فهمیده اند. مبنای مدرن بودن در افکار و رفتار است و نه در نوع مصرف.
قتل آتنا یا قتل آتناها؟
سال گذشته بود که خبر کشتن دخترکی به نام ستایش درست همانند امروز فضای اجتماعی ایران را به شدت تحت تاثیر قرار داد. در چند روز گذشته هم فراوان در این زمینه سخن گفته اند. دختران خودم از جمله نخستین کسانی بودند که در پست های اینستاگرامی واکنش نشان دادند. فکر می کنم سخنی نمانده که دیگران نگفته باشند اما پرسش گذشته من درباره این مسئله هنوز پابرجاست.
۸سال پیش در چنین روزی؛ آنچه هاشمی دید
او دریافته بود که مشکل انقلاب ما بیبصیرتی نیست، نابالغی است! انقلابی که هنوز بعد از چند دهه، هم مخالفش را حصر کند و هم کشور را به حصر سیاسی و اقتصادی مبتلا کند هنوز بزرگ نشده است