» گفتار

همه چی آرومه

حال مردم این سرزمین با همایش و نشست‌های دستوری خوب نمى گردد. حق مردم در دانستن را به رسمیت بشناسید نه آنکه به عنوان قیم آنان از بستر ناسالم کنونى خبر خوب تولید کنید. به این پرسش کمى فکر کنید. دستاورد تبدیل رسانه ملى به بنگاه دروغ پراکنى تاکنون چه بوده؟

من این‌جا، توی ایران می‌مونم

من این‌جا، توی ایران می‌مونم. به این امید که به سهم خودم ایران رو بسازم؛ ایرانی که فرهنگی والا، جامعه‌ای سرزنده و خلاق و حکومتی دموکراتیک و عدالت‌گستر داشته باشه. آرزو می‌کنم همه‌ی ایرانیا، هر چند براشون سخت باشه، با مرامی دلسوزانه و مسئولانه بیان و اگه به کشورشون حس تعلقی دارن، ایران رو به دست باد نسپارن

کار و زندگی کودکان افغانستانی در مراکز بازیافت زباله کرج – غربت برای ما بوی زباله می‌دهد

عبدالله می‌گوید: «شهرداری پول می‌دهد ما اینجا زندگی کنیم لباس هم داده، ببین» راست می‌گوید همه بچه‌ها یک لباس فرم نارنجی و سیاه بر تن دارند. پشت لباس نوشته شده، مجری طرح تفکیک از مبدأ

پاسخی به آقای گنجی

فرصت را غنیمت می‌شمرم حالا پیشنهادی را که به جناب سلیمانی دادم به شما هم می‌دهم. اگر برایتان امکان دارد، یک زمانی را از مقامات قضایی بگیرید تا به صورت مشترک سری به این افراد بزنیم، ببینیم چرا و با چه هدفی و با چه منطقی این کارها را کردند؟ گزارش آن را به صورت مشترک در اختیار عموم و داوری آنان قرار دهیم

دولت و موسسات غیرمجاز

در نتیجه به نظر من دولت توان مقابله با این موسسات را نداشته و ندارد چون قوه مجریه در مقابل این دست از قدرتمندان ناتوان است. رییس‌جمهور دوران اصلاحات می‌گفت برای من هر ٩ روز یک بحران ایجاد شد؛ این بحران را خارجی‌ها ایجاد نکردند، همین عناصر قدرتمند داخلی بودند که توانستند دولت را مستهلک کنند. دولت هنگامی که تبدیل به یک تدارکاتچی می‌شود دیگر امکان پیگیری بسیاری از مسائل را ندارد و طبعا در مقابل فساد نیز یارای مقابله ندارد. به همین دلیل اصلاحات سیاسی می‌توان این مشکل را برطرف کرد

نه کسی می‌داند صداوسیما چه تعداد بیننده دارد، نه خودش

منتقدان صداوسیما دوست دارند روی نقطه ضعف این سازمان، در برنامه‌های سیاسی انگشت بگذارند. شاید این روش برای دعواهای جناحی کاربرد داشته باشد، اما مشکلی را حل نمی‌کند. اینکه دایما توی بوق می‌کنند که صداوسیما در دست یک اقلیت سیاسی است که فکر و دیدگاه خاصی دارد حتی اگر درست هم باشد، توصیف صداوسیما نیست. واقعیت این است که رسانه ملی تکلیفش در برنامه‌های سیاسی با خودش روشن نیست. نمی‌داند طرف چه کسی را بگیرد و با چه کسی دعوا کند

واقعا متوجه نیستید؟

دوستان بزرگوار، به خدا بحث بر سر گرماژ طلای به کار رفته در کشتی مطلا نیست، نگرانی از مسیری است که داریم به نام دین و حوزه و انقلاب و روحانیت می‌رویم و درست در تلخ ترین شرایط روزگار انقلاب و کشور مخاطب ما را با روحانیتی روبرو ساخته که به خاطر سرقت یک گوسفند حکم به قطع انگشتان دست می‌دهد و در رونمایی کشتی مطلا شرکت می‌کند!

این دو نخست وزیر

عجیب است در انقلاب اسلامی ایران مردم دو نخست وزیر را تجربه کردند که هر دو سیاست را بر پایه اخلاق و مبتنی بر اسلام ناب مشی می‌کردند و هر دو پیشرفت و توسعه و امنیت و آسایش و رفاه را برای مردم می‌خواستند و هر دو از سوی انحصار طلبان و اصحاب قدرت مورد طعن و کین قرار گرفتند و عجیب تر آنکه تذکرات و تفکرات و هشدارهای آنان را امروز شاهد هستیم و مردم علیرغم همه شانتاژها و تهمت‌هایی که به آنها زده شد همچنان آنان را به صداقت و دلسوزی و پاکدستی می‌شناسند و خواهان و خواستار آنانند.

خانواده‌های بازداشتی‌ها همان وحشتی را دارند که خانواده‌های قربانیانِ سانچی

ایران ما در خلال طغیان زمین و بیرحمی آتش، شاهد فعال‌شدن گسل‌هایی از جنس اعتراض و شعله‌ور شدن سانچی مطالبات در جامعه بود. تعدادی دستگیر شدند و با وجود تلاش مسئولین دولتی و نمایندگان مجلس برای آزادی آنان، هنوز تعداد زیادی در بازداشتگاه‌ها بسر می‌برند و فاجعه‌بارتر اینکه هر از چندی خبر درگذشت یکی از آنها را می‌شنویم

عالمان جبّار و زورگو!

صرف نظر از این که معصوم قابل نقد هست یا نه[زیرا در سخن رئیس جمهور مطرح نشده و فعلا موضوع سخن نیست] جواب دهند که در زمان حاکمیت معصوم آیا نقد حکومت ممنوع است؟ اگر ممنوع است پس این همه آیات و روایات حاکی از نقد و اعتراض در زمان حاکمیت معصومان آن هم از طرف مؤمنان بلند مرتبه چگونه قابل توجیه است؟

واقعا شما درد دین دارید؟

من هیچ دل خوشی از شیخ حسن روحانی ندارم و به او رأی هم نداده‌ام و بیش از همه نیز منتظرم دوران تلخ ریاستش به پایان برسد و بارها هم به تندی از او انتقاد کرده و به رفتار و گفتارش تاخته‌ام! اما واضح است که درد بسیاری از معرکه گیران امروز دین نیست! آنان که اکنون راه افتاده‌اند تا با جوسازی از این مرجع و آن فقیه یادداشت و بیانیه بگیرند تا دیروز کجا بودند و آنها که در فضای مجازی به شکل سازمان یافته به امثال من برای اعلام موضع فشار می‌آورند چرا در هتک حرمت ها و لگدمال شدن اصول ساکت هستند؟ تف بر ذات کثیف این سیاست بازی ها که روز به روز بیشتر دارد همین ته مانده باورهای دینی مردم را جارو می‌کند!

«سانچی» و امید

خشم و ناامیدی درهم‌تنیده از رویدادهای ناگوار خود را در شکل‌های مختلف و عرصه‌های گوناگون زندگی (از مناسبات روزمره در خانواده و جامعه تا رانندگی و کار و مناسبات اداری و استادیوم‌ها) و نیز در شبکه‌های اجتماعی آنلاین متبلور می‌کند؛ فضا و بستری برای ارتباط و تعامل که در توصیفی رایج «فضای مجازی» توصیف می‌شود، حال آن‌که بخش مهمی از حقیقت جامعه ایران را به‌خوبی و بی‌سانسور بازتاب می‌دهد

فاجعۀ دلخراش نفتکش سانچی

ظاهراً در کشور ما به علت فشارهای روزانه و نارضایتی از نحوۀ ادارۀ کشور، بسیاری از افراد بین این دو نوع فاجعه، تفکیکی قائل نمی‌شوند و به صرف وقوع حادثه‌ای، به جای تحقیق در بارۀ امکان یا عدم امکان پیشگیری آن، افراد و دستگاه‌های مرتبط با حوزۀ وقوع فاجعه را با زبانی تند و گزنده هدف حمله قرار می‌دهند

تحلیل چرایی ناآرامی های اخیر

واقعیت این است که تجربه سیاسی ما از مشروطه تا به امروز به مردم منتقل نشده است. به اعتقاد بنیامین، وقتی انتقال تجربه صورت نگیرد، افراد همچون کودک (یعنی نسلی که کوچکترین تجربه‌ای ندارد) با مسائل خود برخورد خواهند کرد

مرگ بر گرانی یا درود بر فساد

رویکردی که انواع فسادهای سازمان یافته را در خود پرورش داده و آخرین آنکه چون دملی چرکین سرباز کرده، کسری این موسسه‌هاست. آیا می‌توان اطمینان داشت که با رسیدگی‌ها و اقدام‌های صورت گرفته از سوی بانک مرکزی موضوع خاتمه یافته و در آینده خبرهای جدیدی از سایر موسسه‌ها نخواهیم شنید

آقای صدیقی! می شود فقط روضه بخوانید؟

چرا آقایان متوجه نیستند که بیرون از اتاق‌های دربسته و پشت دیوارهای محافظان‌شان هم مردمی هستند؟ چرا آقایان نمی‌دانند که جز تحلیل‌های بولتن سیاسی رسمی و محدودشان چیزهایی در متن جامعه جاری است؟ چرا آقایان نمی‌فهمند که کلمه به کلمه و جمله به جمله‌شان در این روزگار توسط رسانه‌های جدید و شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی می‌گردد و شنیده یا خوانده می‌شود؟

ما و غربتِ قربانیان نان!

فریاد آن مرد، فریادی بود که آزارمان می داد، می خواستیم نشنویم، گوش هامان را گرفته بودیم! آوای او، آواری بود بر سر چهار دهه حکمرانانی که ما را به «عدل علی» فریبِ مان می دادند! فریادی بود بر سر ما! … و این فریاد، همچنان طنین انداز است و هنوز خاموش نشده است! آن گرسنه، ممکن است اندکی سکوت کند، اما دوباره خواهد آمد، همچنان گرسنه است، و تا وقتی که گرسنه باشد، باز خواهد آمد و نهیبی به وجدان ما خواهد زد…

مبارزه با فساد؛ گام اول

مسئله ” فساد ” در ایران البته بیماری تاریخی است، و به جز در مقاطعی کوتاه در تاریخ معاصر، جامعه ما همواره از این بیماری رنج برده است. مطالعات و پژوهش های اقتصادی نشان می دهد ” شاخص فساد ” در ایران همبستگی مثبتی با میزان درآمد دولت و به ویژه درآمد حاصل از فروش نفت دارد

مخاطبان اعتراض‌ها

در مورد هر یک از این شاخص‌ها اگرچه دولت نقش برجسته‌ای دارد، ولی به راحتی مى‌توان دریافت که نهادها و دستگاه‌های خارج از دولت تا چه اندازه نقش دارند. سهم دولت در حاکمیت و نیز حکمرانی خوب در ایران نه‌تنها همه آن نیست، بلکه نسبت به سایر کشورها بسیار کوچک‌تر است و اگر اکنون مردم در ایران خودشان را با کشورهای دیگر مقایسه می‌کنند و به این نتیجه رسیده‌اند که کشورشان خوب اداره نمی‌شود و اعتراض دارند، باید همه مسئولان در بخش‌های مختلف حاکمیت خود را مخاطبان آن بدانند و نباید توپ را صرفاً به زمین دولت بیندازند

سندی بر تدلیس مقام رهبری و مجلس خبرگان

کسی که در فقاهت او این‌قدر اما و اگر است و به فقدان مرجعیت فعلیه و شأنیه خود اقرار دارد، چگونه در نخستین ماههای رهبری بساط مرجعیت تقلید پهن می‌کند و فتوی می دهد و در وجوهات شرعیه تصرف می‌کند؟ آیا این همان «ابتذال مرجعیت شیعه» نیست؟