این امیدی به شما نیست که در «خودتون میدونید و مملکتتون» مستتر است، علاوه بر این ناامیدی میخواهد بگوید که تا شمایان هستید از دست ما «مردم» کاری بر نمی آید، اسب خود را به هر سو که بخواهید می رانید و با مردم و مملکت کاری ندارید و نیز اگر با شجاعت می گوید؛ از ترسی هم می گوید و معنایش این است که اگر بیش از این بگوئیم، در غل و زنجیریم، پس خود دانید
» گفتار
مگر جیب های گشاد و سیری ناپذیری بسیاری از آنان را نمی بینیم؟همه را با هم می بینیم، حس می کنیم، لمس می کنیم، هزینه ها دادیم. اینک تحریم هم بر این شرایط سوار شده است.نیک می دانیم که فشار ناشی از آن بر دوش آسیب دیدگان جامعه بیشتر خواهد شد و آنان اند که باید گرانی ها، فقر و تنگناها و تشدید بیماری ها را تحمل کنند. و نیک تر می دانیم سودجویی و منفعت طلبی قدرت های سیاسی و اقتصادی را بیشتر خواهد کرد.
فاطمی، شاهدِ (گواهیبخشِ) دیپلماسی نهضتملی
این دیپلماسی ملی در برابر دو گرایش دیگر در سیاست خارجی متمایز میشود: یکی، سیاست سازش و مماشات و معاملهگری سبک بازاری، که در تاریخ معاصر ایران در مشی قوامالسطنه نمود مییافته است (و در نظام کنونی نیز جناح و فراکسیونهای پراگماتیست موسوم به سازندگی و «اعتدالگرا» و ..، بهدنبال این خطمشی است) ؛ دیگر، سیاست بهاصطلاح «سازشناپذیری» که زمانی حزب توده و زمانی دیگر جناح موسوم به «خط امام»، و بعدها «اصولگرایان» حامی دولت پیشین، و امروز «دلواپسان» پیشه کرده و میکنند و نتایج آن را دیدهایم و میبینیم
تن دادن به محاسبه و پاسخگویی دربارهی میلیاردها تومان از حق و خزانهی مردم، البته که غیرت میطلبد و این سوال همواره بیپاسخ میماند که راستی! «اجازه اصلی» در پولشوییهای بزرگ و فسادِ کلان اقتصادی را چه کسی صادر میکند؟
نفس منصب ریاستجمهوری تبدیل به معضل نظام شده است
از این رو، میتوان براساس قانون اساسی فعلی، مجلسی ثانوی تشکیل داد و نام آن را -در صورتی که دست به تقنین بزند- «مجلس سنا» یا «مجلس اعیان» گذاشت که طبعاً این مجلس سناتورهای انتصابی خواهد داشت. حتی میتوان آن را مجلس علیا نامید که یعلوا و لایعلی علیه و نتیجتاً مجلس فعلی «مجلس سفلی» خواهد بود و طبعاً رابطه گهوارهای میان مجلس سنا و مجلس شورای اسلامی برقرار نخواهد شد زیرا مجلس علیا جایگاه خود را بالاتر میداند و مستقلاً تقنین میکند.
می خواهیم با آمریکا مبارزه کنیم اما نه با دیوانگی و شعارهای پوچ…
میخواهیم با آمریکا مبارزه کنیم و تا زندهایم با آمریکا و سیستم آن و ظلم و جنایات آن مبارزه خواهیم کرد، ولی نه از روی دیوانگی، نه با شعارهای تو خالی، نه با هرج و مرج و آشوب، زیرا می دانیم وقتی قادریم با امریکا مبارزه کنیم که مثل آمریکا از علم و تکنولوژی و تخصص برخوردار باشیم و ….
ولی آوینی بدون ریش، بدون چفیه، بدون روایت فتح! فارغ التحصیل معماری و در حال گذشتن از راه طی شده! کامران دوران قهوه و غزاله علیزاده و سیگار و کارل گوستاویونگ! وقتی آدم ها را فقط با یک چهره که خودمان می خواهیم و می پسندیم معرفی می کنیم در واقع داریم یک پیام به مخاطب می دهیم؛ یا این شکلی هستی یا کلا از دایره خارجی!
مذاکره در سطح نمایندگان ملت های ایران و آمریکا
اعضای “خانه ملت” می توانند یک گام پیش تر بگذارند و بر این نکته تاکید داشته باشند که آن دوره که نمایندگان مجلس ششم، از جمله رئیس در حصر آن، شیخ مهدی کروبی مجبور بود به صورت غیرمستقیم در کتابخانه مرکزی نیویورک یا … با همتایان آمریکایی دیدار کند گذشته است، و آن ها حاضرند در هر شهر و کشوری با همتایان آمریکایی خود ملاقات کنند، حتی بهتر است پیشنهاد دهند که دور اول گفت و گوهای رسمی در “تهران” برگزار شود
نادیده گرفتن ترامپ و انکار تأثیر تحریمها و تقلیل ماجرا به جنگ روانی به نظرم هیچ کمکی در این شرایط به کشور ما نمیکند. در این میان، بخصوص محمد جواد ظریف به جای برخاستن از دندۀ انکار و اظهار نظرهای توأم با خشم و عصبانیت که در دنیای ما ره به جایی نمیبرد؛ بهتر است چشم آن دسته از کارگزاران نظام را که درک روشنی از صحنۀ بین المللی ندارند؛ بر روی واقعیت ها باز کند؛ نه اینکه خود نیز به چشم آنان خاکستر بپاشد!
اقناع وجدانی شهروندان، به عرصه عمومیکشاندن مسائل مبارزه با فساد، دیوار شیشهایداشتن در این روند، اطمینانبخشی به افکار عمومی و مجابسازی در مصممبودن، لاپوشانینکردن، نداشتن فساد خوب و بد و شفافیت، بیاستثنا یک امر واجب مسلم است. با حمایت از سازمانهای مردمنهاد، از سرمایههای اجتماعی بهعنوان مانعی در برابر فساد استفاده میشود. بینش امیدوارانه برای تغییر باید به مردم پمپاژ شود. جامعه ناامید بنمایه حرکت برای تغییر ندارد. باید با تبلیغات علیه فساد و بروز عینی عزم سیاستمداران به کاهش دامنههای فساد، زمینه امیدواری و خوشبینی به روندها را به وجود آورد. کاهش معنادار گستره فساد، مولود کوچکسازی دولت است. دولت چاق و کرخت همه نیروها را مصرف اداره اندام خود و امور یومیه و تمشیت جاری میکند. گویی رمق حرکت برای تغییر نیست. کاهش شاخصهای معرف اندازه دولت باید در صدر اولویتها باشد
تردیدی نیست که دولت ترامپ با قاطعیت در پی تغییر رفتار دولت ایران از راه اعمال حد اکثر فشار اقتصادی است و برای دستیابی به هدف خود، روز به روز بر شدت فشارها خواهد افزود. در این میان، مجموعۀ کشورهای منتقد خط مشی دولت ترامپ در صحنۀ جهانی، نه از وحدت و هماهنگی لازم برای ایستادگی در مقابل او برخوردارند و نه از این جهت نفع مشترکی میبرند. بنابراین تحرکات آنها پراکنده، بیبرنامه، ناهماهنگ و در مجموع فاقد اهمیت لازم برای خنثی کردن اثرات تحریمها خواهد بود؛ بنابراین مسئولان ایرانی نباید به برخی لفاظیها در این باره دل خوش کنند
تنها حکومتی که آمریکا نقش اصلی را در تصمیمهایش دارد حکومت ایران است. چون گذشته و آینده کشور را چنان به دشمنی با او گره زدیم که کوچکترین حرکتش بر همه تصمیمها و سیاستهای ما تاثیر میگذارد؛ برخلاف حکومتهای عاقل که ترازوی تصمیمشان «منافع ملی» است نه دوستی و دشمنی با این و آن!
واقعیت این است که بسیاری از اصلاحطلبان امروزی سیاستورزی را در ابتدای جوانی بدون هرگونه تجربه بلافاصله پس از وقوع انقلاب، در فضای حذف رقیب و پشت میزهای دولتی تجربه کرده یا آموختهاند. بنابراین برای برخی از آنها سیاست ورزی خارج از قدرت و در جامعه مدنی امری محال بنظر میآید
عبدالفتاح سلطانی، وکیل بلا عزل مردم محروم
عبدالفتاح در منظری زیباییشناسانه از هستی استقرار یافته و از مدار تلخ روزمرگیِ عارضی، نفعطلبانه، سودجویانه، قدرتمدار و لذتپرست به تمامی فاصله گرفته و بیش از همه، سخن آن نویسنده بزرگ را دریافته است که ما، ما مردمِ هر روزه و در همه جا و همیشه به یک شکل و صورت، “بسیار بد زندگی میکنیم”
ماجرای پرسروصدای نامه رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به یک مرجع را به یک فرصت برای تقویت اخلاق در حوزههای علمیه به ویژه حوزه علمیه قم تبدیل کنیم و مطمئن باشیم که با تکیه بر اخلاق است که میتوانیم بنیانهای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را تقویت کنیم و تمام مشکلات جامعه را برطرف نمائیم.
مهندسی و دموکراسی: داستان بخشی از بدبختیهای ما
نمایندگان، اداریها و مهندسان، برای سرمایههای ما تصمیم میگیرند. آنها تصمیم میگیرند برای ما جاده بسازند (صرفنظر از اینکه ما متقاضی جاده هستیم یا نیستیم)، تصمیم میگیرند برای ما سد بسازند (مهم نیست مسأله توسعه منطقه ما سد هست یا نیست)، درباره آموزش و پرورش نسخه میپیچند (مهم نیست به سر بچههای ما چه میآید) و همین طور الی آخر. آنها درباره تصمیمهایشان به ما توضیح نمیدهند، گزارش منتشر نمیکنند، و درباره آن پولهایی که به اختیار خودشان از کیسه ما برایش در ردیفهای بودجه چاله میکنند، توضیح نمیدهند
میبینیم که سردمداران مناسک دینی جایگاه و منزلتی برتر حتی از علمای دینی و علمای اخلاق و معنویت پیدا میکنند. آنان تبدیل به پایههای قدرت میشوند. کسانی که بهشدت مناسکی هستند و در این راه هر روز نوآوری (یا بدعت) میکنند و گام به گام، علمای دین را به عقب میرانند و جالب اینکه به نسبت بهره کمتری را از آموزههای اصلی دین، یعنی اخلاق و ادب و معنویت و سایر ارزشهای اصلی دینی دارند. اخیرا یک نوار از جلسات داخلی برخی از متولیان مشهور دینداری مناسکی! شنیدم که از فرط بیادبی و ابتذال نتوانستم بیش از چند دقیقه آن را بشنوم.
در این شرایط کافی است که اصلاح طلبان و تحول خواهان از دولت روحانی یا اعضای فراکسیون امید و نمایندگان مستقل که هردو وام دار این جریان هستند، مصرانه بخواهند که برای اثبات حسن نیت خود، به صورت منفرد یا مشترک، لایحه یا طرح “حذف نظارت استصوابی” را به خانه ملت ببرند و فارغ از جوسازی ها و شانتاژ تمامیت خواهان، از جمله روحانیون اقتدارگرای حوزه، إمامان جمعه یا اعضای شورای نگهبان آن را تصویب کنند
اولویّت بهانهست؛ اصلِ حکومتِ قانون نشانهست
آنچه معاون رئیسجمهور و مخالفانِ پیشگفته در نظر ندارند آن است که مهمترین دلیلِ مقاومتِ اهالیِ جامعهیِ مدنی برابرِ جلوگیری از “حضور زنان در ورزشگاهها” و منعِ “برگزاریِ کنسرتها” و قبیلهای مثال از این قبیل، آن است که به روشنی و سادگی اصلِ “حکومتِ قانون” که میتوان از آن به عنوان مهمترین دستاورد جنبش مشروطه به این سو یاد کرد، زیر پا گذاشته میشود. قانون، هیچگاه ورود زنان به ورزشگاهها را منع نکرده است. قانون، به روشنی فرآیندِ اجرایِ کنسرتها را تعیین و اعلام کرده است. حال چگونه ممکن است با این بهانه که موارد پیشگفته در اولویّت نیستند، از وقوعشان جلوگیری کرد؟
آیا دیگران هم می توانند چون آقای یزدی برای یک مرجع چنین نامه ای بنویسند و تحت تعقیب قرار نگیرند؟ اگر بتوانند؛ در این صورت ایرادی به کار اقای یزدی نیست و اگر نتوانند که قطعا نمی توانند باید مشکل را در این تبعیض ویرانگر جستجو کرد. این تبعیض ریشه همه نابسامانی ها و اظهار سخنان نسنجیده است. که اتفاقا کسانی بیشتر قربانی این تبعیض میشوند که از ان بهره مند هستند