» گفتار

ایرانی بسان کیمیا

چقدر کیمیا علیزاده زیبا نوشته. به همه آنهایی سلام کرده که او را هموطنش می دانند. اعتراض غیرمستقیم به صداوسیمای تفرفه افکن حاکمیت که این سالها هر آنچه کرده علیه وطن بوده‌.

مردم کوبا چیز متفاوتی نمی‌خواهند!

خلق خواستار «إسقاط نظام» می‌شود. و در این صورت نیز مشکلات دیگری پیش می‌آید و ممکن است انقلاب‌ها توسط قدرت‌ها تصرف و از مسیر خود منحرف شوند. البته این مسئله اصل اعتراض به وضع و نظم موجود و خواست‌های انقلاب را زیر سوال نمی‌برد، مثلاً امروز شاید شرایط مصر نسبت به پیش از انقلاب بدتر شده باشد، اما نمی‌توان اصل انقلاب مصر را زیر سوال برد.

“ایران مدنی” علیه ایران استبدادی و علیه نفرت از ایران

گفتمان ایران مدنی تنها به دنبال پذیرفته شدن حق شهروند معترض نیست، برای نهادسازی و آموزش هم تلاش می کند، چرا که اعتراض به مناسبات قدرت، آموزش و رشد آگاهی و نهادسازی با امکانهای حداقلی و کنشهای کوچک و پیوسته خار چشم استبدادند و هر یک مکمل دیگری.

رهبر ایران در تیررس مخالفان و معترضین؛ چرا و چگونه خط آخر به خط مقدم تبدیل می شود؟

. محمد رضا پهلوی که از سال ۳۲ به بعد فاتح تمام خیابانها، جنگل ها، کوچه ها، خانه ها، احزاب و سازمان ها و دانشگاه ها، حوزه های علمیه و کارخانجات و مدارس و …بود، وقتی سنگر اولش فروریخت، در چشم هم زدنی رزمندگان وطن سنگر آخر را پیشرو داشتند و فرصت را از او ربودند.

خشونت ساختاری فراتر از خشونت عریان

قربانیان خشونت ساختاری میلیونی هستند و حتی فراتر از آن دویست سیصدتای شهید جنبش سبز یا قربانیان مظلوم آبان نود و هشت هستند. خشونت ساختاری یعنی اینکه وزیر بهداشت متملق بارها از پایان کرونا بگوید و هر بار موج کشنده اش مرزهای ایران را بپیماید.

احزاب بی صلاحیت و تداوم سنت طلبکاری از مردم

شما ببینید چند روزی است یکی از بزرگترین اعتصاب های کارگری در صنعت نفت ایران در حال جریان است. جز چند موضع پراکنده از سوی چند حزب هیچ برنامه حمایتی دیده اید؟ احزاب تحلیل درستی از شرایط ارائه کرده اند؟ اما موقع انتخابات همین کارگران، بی قدرتان نامیده می شوند،عزیز و تکریم می شوند. کوچکترین حرکت نمادینی در راستای ابراز همبستگی با کارگران مشاهده کرده اید؟

“جهانپور” نمونه ای از لشکر سفلگان است

از همان روزهای نخستین انتخابات اخیر هم بسیاری از لشکر سفلگان فهمیدند همتی سرکاری است و برای رئیس جدید که متاسفانه حتی از بیان چند جمله ساده فارسی عاجز است در خفا وآشکارا نشانه مودت فرستادند. ناگهان رئیسی که کودتاچی می نامیدند شد رئیس دولتی نایس که قابلیت همکاری دارد. پایان دهنده به جمهوریت، بعد از شکست فضاحت بار همتی شد رئیس دولتی نرمال.

حکومتِ “باطله”

تازه با فرض اینکه آمار را دستکاری نکرده باشند، گزارش‌های رسمی می‌گوید در تهران ۷۴٪ واجدان شرایط شرکت نکردند و پایتخت ۱۲٪ آراء باطله داشته. در شیراز حدود ۷۰٪ رای ندادند. در سیستان و بلوچستان آراء باطله ۱۰ برابر همیشه است و ۱۳٪ کمتر از دوره قبل شرکت کردند و خلاصه در سراسر کشور «تحریم» اول شده و آراء باطله سوم شده است.

پاسخی به چه باید کرد: تقویت کانون های مقاومت مدنی

رشد شبکه های اجتماعی امکان همیاری مردمی را بیشتر فراهم کرده و مرزها و فاصله های جغرافیایی را از بین برده، در نتیجه روشهای نوینی از جامعه پذیری را در اختیار ایرانی ها در خارج و داخل مرهای ایران قرار داده. پس طبیعی است پاسخ کنشگران مدنی به ” چه باید کرد” در عین حال که ساده است پیچیده نیز هست.

اصلاحات و تکنسین‌های سیاسی

عباس عبدی به نظرم اتفاق ۲۸ خرداد را نباید مترادف پایان اصلاح‌طلبی دانست. این را نه براساس علایق و گرایشم بلکه براساس واقعیات و تجربه پژوهشی می‌گویم. اغلب مردم ایران از وضع ناراضی هستند و آن را تأیید نمی‌کنند. ولی ناراضی بودن از یک چیز به معنای پذیرش چیز یا چیزهای دیگر نیست، بویژه آنکه […]

دلیل کاهش مشارکت، «تاکسیدرمی» سیاسی است/ آیا مسابقه ای در جهان می شناسید که در آن آرایش یک تیم، توسط مربی تیم حریف انجام شود؟/ گفت و گو رمز حیات جمهوریت است

در این انتخابات انصاف و اصول جوانمردانه رعایت نشد و کسانی که به این ناجوانمردی تاریخی دست زدند مسئولند. چه بسیار در انتخابات گذشته در فضای انتخابات، جانبداری از تیم داوری، فعال کردن سازمان هایی که نباید در سیاست دخالت کنند و سوء استفاده از بیت المال به نفع یک نفر یا یک جریان مشاهده می شد

پاسخ تحقیرآمیز به ” سیاست منهای مردم”

جریانی که می توانست به آرامی و در اعتراض به مهندسی انتخابات که از بیت رهبری شروع و با نظارت استصوابی پیش رفته و سوار بر عملکرد فاجعه آمیز روحانی ـجهانگیری شکل گرفته بود از بازی در این میدان از پیش تعیین شده خودداری کند در دامی افتاد که حتی در رقابت با آرای باطله هم ناکام ماند. آرایی که بخش عمده ای از آنها می تواند اعتراضی باشد.

این همه هیاهو برای چیست؟ سیزده گزاره بحث برانگیز در ارزیابی انتخابات

تجربه جنبش سبز و راهپیمایی سکوت نشان داد میتوان سیاست های خیابانی را دنبال کرد و بر مشی خشونت پرهیز اصرار ورزید. تجربه شورش های دی ماه ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ نیز نشان داد حتی در اعتراضات خود انگیخته نیز میزان خشونت اعمال شده توسط مردم ناراضی در مقایسه با خشونت نیروهای سرکوب ناچیز و قابل کنترل است.

رییسی در چهارسال گذشته «راه‌حل» نشد و اکنون هم نیست

آمار مشارکت تقریبا پنجاه درصد واجدین شرایط است. پس این‌بار حدود ده تا بیست درصد، انتخابات را تحریم کرده‌اند. ‏(همواره حدوداً سی درصد در تمام انتخابات شرکت نکرده‌اند). این رشد نشان می‌دهد که در بین مخالفانِ وضعیت موجود چه ایده‌ای دست بالا را پیدا کرده است.

چه کسانی «تابوت» جمهوریت را آماده می‌کردند؟

در مقابل حمله اصول‌گرایان به برجامی شکست خورده، هسته مرکزی دفاع اصلاحات از این قرارداد نه دفاع از مذاکره مجدد با ترامپ برای جلوگیری از هزینه بیشتر و نه حتی دفاع از ضرورت دیپلماسی به عنوان یک روند اصلاح‌طلبانه بود. بلکه برجام را تصمیم نظام و شخص رهبری می‌دانستند و نشانه‌اش را هم تصویب بیست دقیقه‌ای در مجلس و شروع مخفی مذاکرات پیش از ریاست‌جمهوری روحانی معرفی می‌کردند.

کردیم و نکردیم

امروز روز به‌هم رسیدن است. ۲۵ خرداد دیگری است. همدیگر را پیدا کنیم. شعاری ندهیم. سکوت کنیم و بیاندیشم به کرده‌ها و نکرده‌هایمان. حالا که نتوانستیم در چهار و هشت سال گذشته یکی دو حزب سراسری و موثر بسازیم و جامعه را تنها گذاشتیم، باید به زیر همان چتر مشترک بازگردیم. حالا دیگر گفتمان مشترک ما اصلاحات نیست اما هویتِ مشترک ما سبز است.

این فریب شوم!!

چنانچه به این عدم مشروعیت در اذهان مردم و در سطح جامعه توجه نشود و همچنان در پندار و اوهام و خیالات بمانند و تصور کنند مردم باز هم به آنان توجه خواهند نمود و گوش به داستانسرایی ها خواهند داد راه خطا پیموده اند، راه؛ فقط بازگشت به مردم است نه فریب آنان.

در چرایی بی فایده بودن استراتژی «چوب خشک» اصلاح طلبان

واقعیت آن است که جریان اصلاحات با بی توجهی به اقشار محروم و محذوف، پشت کردن عملی به عدالت اجتماعی، و بهره گیری ابزاری از عناوینی چون حقوق اقلیت های قومی و مذهبی، و تکیه بر اصلاح طلبان حکومتی و بادکنکی که تهوع آورترین نمایش آنها را در دیدار چند روز پیش بخشی آنان با رئیسی می توان دید، چوب حراج بر هر آنچه داشتند زدند.

زندگی در خیابان بخش آخر؛ آیا می‌توان جنبش سبز را سازمان‌دهی کرد؟

یکی از شرایط لازم برای موفقیت ِ سازمان یک جنبش، «اتحاد چارچوب» است. یعنی در یک جنبش مدرنِ گسترده، علی‌رغم هویت سیال و ساختار شبکه‌ای و برخورداری از تفسیرها و چارچوب‌های متنوع و متکثر ، «بایستی» اتحاد چارچوب وجود داشته باشد. موثرترین عاملی که می‌تواند به اتحاد چارچوب کمک کند، ارائه‌ی تفسیرهای جدید از ارزش‌ها و هنجارهاست.

انتخابات و مغالطات؛ رأی‌ندادن و رأی‌دادن

در انتخابات ۱۴۰۰، وقتی غلامعلی کرباسچی در مقام دفاع از رأی‌دادن (به همتی) مورد انتقاد قرار گرفت که «همتی کارنامه‌ی قابل دفاعی ندارد و در دوران ریاست او بر بانک مرکزی، قیمت دلار چند برابر شده» گفت:«اگر کسی غیر از همتی رئیس بانک مرکزی بود، قیمت دلار بسیار بیشتر افزایش می‌یافت».