باور کنید من آنقدر که از تماشای چهره ی این روزهای سردار علی فضلی غصه می خورم و در خود می گدازم، از عربده ی سردارانی که تا خرخره از دلارهای نفتی انبان اندوخته اند، مشمئز نمی شوم. حاج علی فضلیِ خوب ما خود را قاطی بازی بزرگانی کرد که به دستهای پاک او حسد می ورزیدند. آنان، او را به میانه ی بازی خونین خود کشاندند و یکی از غیر انسانی ترین نقش های خود را برای این مرد دوست داشتنی کنار گذاردند.
» گفتار
وزارتی که نمیتواند تحولات درونی جامعه ایران را پیش بینی و مدیریت نماید چگونه میتواند در مورد دیگران اینگونه ادعاهای واهی و مسخره را مطرح نماید آنهم با اطلاعات نادرست و مغشوش؟ آیا واقعا این «اطلاعیه انحطاط» این وزارتخانه نیست؟ و البته وزارتخانه که وزیرش حیدر مصلحی باشد بهتر از این نمیتواند باشد؟ باید تاسف خورد بر نظام جمهوری اسلامی با این افلاس و انحطاطی که این وزارتخانه فخیمه بدان دچار شده است!
برای بهزاد نبوی و به یاد صمیمی و قدیانی
آیا نباید خون گریه کرد هنگامی که مهندس بهزاد نبوی و جمعی از شریفترین، پاکترین، خدومترین و آزادهترین مردان و زنان این سرزمین اهورائی با بدترین شرایط در گوشههای زندان باشند و در مقابل، نالایقان بیکفایت، سرمایههای این مرز و بوم و مردم رنج دیده را، در خوش بینانهترین نگاه، با سوء تدبیرها و ماجراجوئیها نابود و به ثمن بخس بگذارند و شرایط زندگی مردم ما، این باشد که میبینیم؟
این شب هجران به پایان می رسد/ شعری از مهدی خزعلی
جانانم، عزیزم، دلبرم، دل را امیر/ یوسفت را چون برادر کرده در چاهی اسیر/چون برایت زین چه از مه سر شود/قبله گاه مهر و صد اختر شود/وقت آن آید که مهر و ماه و جمع اختران/بر درش بر خاک افتند و ببوسند آستان/غم مخور امروز و بی تابی مکن/شکوه از دوری و تنهایی مکن/این شب هجران به پایان می رسد/روز وصل و جمع یاران می رسد/باز هم با هم به صحرا می رویم/در کنار رود و دریا می رویم/باز هم دستان ما در دست هم/باز هم جان های ما در پای هم/باز هم دل های ما یک دل شود/باز هم آن سنگدل بی دل شود/باز هم این عاشق تنها فدایت می شود/باز هم این کشته خاک زیر پایت می شود/باز هم در سینه یادت می کند/باز هم بر لب صدایت می کند/باز با مژگان بروبد راه تو/باز با اشکش بشوید آه تو/باز هم بوس و کنار و عیش و نوش/باز هم هر روزمان شیرین شود با یاد دوش/باز هم دیدار یاران می رویم/باز هم ما زیر باران می رویم
در نظر بگیرید که مخابره دهها عکس و تصویر از سخنرانیها، رایدادنها، گفتوگوها و حوادث و مسائل مختلف مجلس و فعالیتهای آنکه هر لحظه ممکن است اتفاق بیفتد چه تاثیر مثبتی در معرفی تلاشهای مجلس و نمایندگان در زمینههای گوناگون دارد، آیا حجم عظیم آن همه عکسهای متنوع و گویا با این یکی دو مورد استثنایی قابل مقایسه است؟ هر چند صداقت در انعکاس اخبار ایجاب میکند که مانع بزرگنمایی وقایع حاشیهای نیز بشویم. از سوی دیگر محدودیت عکاسان خبری آیا این نگرانی را به وجود نمیآورد که در آینده شاهد محدودیت خبرنگاران هم باشیم، به این بهانه که گاهی حرفهایی در مجلس زده میشود که به نظر برخی نمایندگان نباید رسانهای بشود؟
عدالتمحوری، کرامتمحوری و رعایت حقوق انسانی متهم حتی در جرایم مهم و علیه امنیت ملی باید همواره مدنظر قرار گیرد، عدالت از مهمترین نیازمندیهای بشر است و رعایت عدالت احترام به حقوق دیگران را به افراد بشر تعلیم میدهد و میآموزد که کسی درصدد تعدی و تجاوز به حقوق دیگران بر نیاید. هیچیک از قوای سهگانه مثل قوه قضاییه با حقوق و آزادیهای مردم سر و کار ندارند و طبیعی است که مردم انتظارات زیادی از امانتداران این قوه که قضات هستند خواهند داشت. عدالت اقتضا میکند دلیل منتهی به محکومیت کیفری تنها از طریق شرع و قانونی به دست آید و در تحصیل دلیل شیوهای که ناقض حقوق متهم است باطل است، اقتضای عدل و داد این است که اجرای عدالت توام با جلب اعتماد و احترام عمومی باشد. یکی از مقامات قضایی سابق وقتی در مقابل استدلال قانونی وکیل قرار میگرفت به شوخی میگفت؛ مثل اینکه تازه فیلم «دِرِک» را تماشا کردهای، ولی امروز که همه مقامات قضایی داعیه قانونگرایی دارند و دیگران را به حفظ حرمت قانون توصیه میکنند خوب است در منصب بازپرسی بهخصوص در جرایم امنیتی که قطعا موقتی هم خواهد بود برای حفظ حرمت قانون اساسی از قضات باتجربه استفاده کنند تا اتفاقاتی نظیر آنچه در بازداشتگاه کهریزک افتاد تکرار نشود و به تعبیر قرآنی «بدی خلق را به نیکی و بهترین عمل پاداش بده تا همان کسی که با تو سر دشمنی دارد دوست و خویش تو گردد». امروز جامعه ما به کاهش دشمنیها نیاز دارد.
توجیه امنیت ملی و نظم عمومی در ایجاد محدودیت برای حقوق عمومی قابل پذیرش نیست، مگر در شرایط خاص؛ شرایط خاصی که در نظر هر حقوقدان منصفی معدود و استثنایی است. مواردی مانند آنکه ما تهدید نظامی شده باشیم یا در مظان یک توطئه بزرگ قرار گرفته باشیم که در پرونده حاضر اصلا مواردی نقش ندارد. تشکیل دادگاه علنی احترام به افکار عمومی، اعتماد ملی و ایجاد امنیت روانی میشود و در نتیجه افزایش مشارکت عمومی را به همراه خواهد داشت. آنچه قضات محترم تصمیم گرفتهاند حائز احترام است؛ اما علنیبودن رسیدگی به پروندههایی از این سنخ میتواند افکار عمومی را اقناع کند و با ایجاد شفافیت و رفع ابهام از آسیبهایی که در سطوح مختلف به اعتماد عمومی وارد میشود جلوگیری کند.
عملکرد بعضا غیرقانونی تعداد انگشتشماری نمیتواند چهره مظلوم دادگستری را مخدوش کند لابد حوادث منتهی به تشکیل پرونده کهریزک و مصائب آن به اندازهای سخت و سنگین بوده است که قضات شعبه ۷۶ کیفری استان تهران تشخیص دادند دوباره احساسات مردم جریحهدار نشود خانواده مقتولین حادثه کهریزک چند سالی است با درد خود خو گرفتهاند اما برملا شدن حواشی این حادثه به یقین میتواند باعث جریحهدار شدن احساسات مذهبی مردم باشد وگرنه غیرعلنی بودن دادگاه با هیچ یکی از شقوق اصل ۱۵۶ قانون اساسی و نیز ماده ۱۸۸ آیین دادرسی کیفری مطابقت ندارد تنها احساسات مذهبی مردم شرط غیرعلنی بودن این دادگاه میتواند باشد.
امروز عصر ایننوع از سیاستنداران «سلبمسلک» بهسر آمده، و دیگر مواضع سلبی آنان خریداری ندارد. جامعه امروز ما بیش و پیش از همیشه نیازمند بازیگران فردی و جمعی سیاسیای است که روش و منش ایجابی داشته باشند. اگر تا دیروز شخص و شخصیتها در شکل و سمت دادن به افکار عمومی جامعه نقش نخست را ایفا میکردند، امروز «ایدهها و نظریههای راهنمای عمل»، «برنامهها»، «منشورها»، «گفتمانها» و «استراتژیها» هستند که در بطن و متن انتخاب مردم نشستهاند. اگر تا دیروز مردم پیرامون یک نقطه گرهی یا کانونی سلبی گرد هم میآمدند و حرکتی را سامان میدادند، امروز جز در پرتو یک نقطه گرهی ایجابی نمیتوان آنان را متحد و در مسیری روان ساخت. پس، اگرچه نه به حکم عقل، که به حکم تجربه، این سیاستنداران سلبمسلک باید اندکی فسفر بسوزانند و مشقی بنویسند.
ما را چه شده است و مملکتمان به کجا رفته است که انسان هایی بی گناه برای جرم ناکرده باید به چند نهاد و دستگاه قضایی و امنیتی جواب دهند و غارتگران و جانیان واقعی در نهایت آزادی و آرامش به جرائم خود ادامه دهند؟
آقا مهدی شخصی متعهد، فداکار، با ایمان و با ادب بود و برای همه احترام قایل میشد و خصوصا میتوانم بگویم که آقا مهدی گوش شنوایی برای شنیدن و درک پیامهای حضرت امام(ره) داشتند و به برادران ارتشی هم خیلی علاقه داشتند و برای آنها ارزش خاصی قایل بودند. زمانی که برای عملیات بدر آماده میشدیم اکثر وقتها با آقا مهدی درباره کارها و برنامهریزی و نحوه استقرار وسایل با هم بودیم.
بدون شک اگر برنامهریزان دولتی اقتصاد در سال ۸۶ نامه اهالی اقتصادی ایران را جدی گرفته بودند، اکنون بعد از پنج سال پیشبینی پنجساله استادان اقتصادی به واقعیت نمیرسید. بدون شک اما باوجود همه این آمار و ارقام تلخ این واقعیت در قلب اقتصاد نهفته است که میتوان شاخصها را حتی در بدترین حالت از مرگ حتمی نیز نجات داد. در واقع این خاصیت اقتصاد است که اگر تکیه بر اندیشهها و نیروهای مولد اقتصادی وجود داشته باشد هیچگاه مرگ، نتیجه نهایی تحرکات اقتصادی نمیشود. معنای این ادله علمی و تجربه بشری این است که راه برای برگشت و تزریق پیروزی به شاخصهای اقتصادی همواره باز است منتها با این شرط که بدانیم و بخواهیم عقلانیت را قربانی تعلقات سیاسی نکنیم. نامه اندیشمندان اقتصادی در سال ۸۶ و در سال ۹۱ نشان داد که اقتصاد بیش از شور به شعور نیاز دارد. آیا این واقعیت بشری را تجربه آینده میکنیم
کارنامه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران
با توجه به آنچه در مرور « کارنامه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران » آمد می توان دریافت که در حال حاضر اقتصاد ایران برغم برخورداری از یک غنای طبیعی و دسترسی به منابع معدنی و انسانی بسیار ارزشمند، از جمله نفت و گاز، هنوز از نظر اقتصادی در زمره کشورهای توسعه یافته به شمار نمی آید. عدم تحرک و پویایی در تولید کل سرانه کشور، که نتیجه وجود یک رکود اقتصادی گسترده در کشور از سال ۱۳۵۸ تا به حال است، یکی از اساسی ترین این تنگناها می باشد. افزایش بیکاری – اعم از آشکار و پنهان – فقر اقتصادی و عقب ماندگی تولید از نظر فنی و فرسودگی تجهیزات و ماشین آلات، ساختار نامتناسب تولید، گستردگی بخش خدمات درکل تولید ملی و وابستگی شدید تولید به واردات، همه نشانه های توسعه نیافتگی کشور است. نرخ نازل رشد اقتصادی بهمراه ارقام دو رقمی نرخ تورم و نرخ بیکاری در « کارنامه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران » به رغم هزینه ۱۰۰۲.۵ میلیارد دلار درآمد نفتی، حاکی از ساختار بیمار و رانتی اقتصاد ایران است، و اینکه انقلاب و نظام برآمده از آن نتوانسته است این بیماری را علاج نموده و آنرا در جهت رشد و توسعه پایدار کشور بکار اندازد.
بعد یه روزی عدهای رفتند پیش آقا روحالله حرفهایی زدند، چیزهایی خواستند، پیر دلش شکست قطعنامه را پذیرفت آن شد که دانستید جنگ تمام شد، جنگ دیگری شروع شد. خیلیها آمدند گفتند: ما هستیم، ما بودیم، ما میخواهیم، ما میگوییم، از این حرفها، تازه کار از اینها هم گذشته بود.
گامهایم را دارم تندتند برمیدارم، دیرم شده یکی آمد و اولویت دیگری داشت قبل از خوزستان از خیلیها هم که انتظار میرفت حرفی بزنند لام تا کام نگفتند مگر فرزندت که گفت: بابا هنوز پیکر بابام و خیلی از باباها اونجاست. خلاصه ما داریم روزگار میگذرانیم. سوالی دارم ازت؛ ترا به روح داداشات از آن بالاها به ما نمیخندی. نمیگویی اینها دیگه کی هستند آقا مهدی «چوخ دانشتیم باقشلا». باقشلا السلام علی المزمل به الدما.
حافظهی تاریخ فراموش نکرده است
بر آنم تا اندکی از آنچه را که بر آیت الله العظمی منتظری رفت و جفاهایی را که در حق ایشان و علاقه مندانش روا داشتند ذکر نمایم. با توجه بر این که شرح این جفاها مبحث مفصلی است که در این نوشتار مختصر نمی گنجد، اما یادآوری اندکی از آن برای تذکر و عبرت خالی از لطف نیست. تذکر و عبرت برای آنانی که خود را به فراموشی زده اند یا فراموش کرده اند. اگر جفاها را فراموش کرده اند بدانند که بحمد الله در حافظه تاریخ و در خاطر مردم عزیزمان ماندگار است.
در دنیای امروز ظرف سیاست و اقتصاد را از هم جدا میکنند. این جدایی را چینیها آزمایش کردهاند و امروز به واسطه بسط آزادیهای اقتصادی توانستهاند ویترینهای اقتصادی دنیا را در اختیار بگیرند. مسئولان اقتصادی ما نیز چارهای ندارند تا به عینک علم و تکیه بر اندیشه اقتصادی این تجربیات را واکاوی کنند تا به جای آنکه اسیر گرداب اقتصاد چینی شوند راه دیگری برای مقابله و سنگاندازیهای اقتصادی پیدا کنند. شک نباید کرد پتانسیلهای اقتصادی ظرفیت این را دارند که اگر مورد استفاده قرار بگیرند اقتصاد ایران را از پدیده «چینایسم» نجات دهند. سادهترین راه حتما بهترین راه نیست. این کاملا درست است که اقتصاد ایران گرفتار تنگنظری و تحمیلهای جهانی شده است اما آیا برای دور شدن از این تنگنظریها باید خود را در چاه اقتصاد چین رها کنیم؟ به نظر میرسد عقلانیت و مدیریت کارکردگرا در اقتصاد پاسخ مثبتی برای این پرسش نداشته باشد.
محاکمه کهریزک، علنی یا غیرعلنی
بنابراین هرچند تعیین علنیبودن یا نبودن رسیدگی در اختیار دادگاه است، اما دادگاه باید بر مبنای یکی از معاذیر مندرج در قانون، خواه قانون اساسی و خواه قانون آیین دادرسی کیفری، اقدام به غیرعلنی رسیدگی به موضوعی کند؛ به عبارت دیگر، اعلام سری یا غیرعلنیبودن رسیدگی چیزی نیست که به صورت مطلق و بدون استدلال در اختیار دادگاه باشد. بنابراین به نظر میرسد این محاکمه باید علنی انجام شود و مواردی که برای غیرعلنیبودن در قانون اساسی و قانون عادی آمده است قابل انطباق بر وضعیت این پرونده نیست.
انتخابات و چهار احتمال برای اصلاح طلبان
جناح حاکم می داند که اصلاح طلبان طیف وسیعی از رای دهندگان را تشکیل می دهد و نمی توان به آسانی و بدون ملاحظه از کنار این موضوع عبور کرد. پس آنالیز رای توسط آنها و تلاش برای به صحنه کشاندن آرای راحت تر و آسان تر از سوی جریان حاکم برای گرمای انتخابات امری عقلانی از نظر سیاسی خواهد بود. لذا، به صورت طبیعی نمی توان یک نوع برخورد آنهم «رادیکال و تند» را از سوی اصول گرایان که رقیب دیرینه اصلاح طلبان هستند، انتظار داشت.
نکاتی در مورد اطلاعیه وزارت اطلاعات
ظاهرا اینقدر رفتار غیر قانونی سازمانهای امنیتی کشور روزمره شده است که برایشان بدیهی است که وزارت اطلاعات هم بازوی عملیاتی یک جناح سیاسی است. برای همین فکر نمی کنند که اگر مثل یک تحلیل نویس روزنامه، رقیب را بنوازنند، خیلی رسواست. وزارت اطلاعات تا الان چند اطلاعیه در مورد اختلاس های کلان مالی مدیران دولتی داده است؟ وزارت اطلاعات چطور مانع فرار مدیر یک بانک که میلیاردها از سرمایه های عمومی کشور را دزدید، نشد؟ یا مثلا وزارت اطلاعات تا حالا چند اطلاعیه داده است تا از اسکله های غیر تجاری که به صورت غیر قانونی کار تجاری می کنند، پرده بردارد؟
راستش بعضی هامون کار خلاف شرع و قانون و اخلاق می کنیم ولی بلد نیستیم یک عذرخواهی بکنیم. این یک رویه شده و متاسفانه اثرش توی نسل جدید خوب نیست. این نسل کم کم عددش زیاد می شه. زاد و ولد می کنه، یک روزی یک موج درست می شه… بعد ممکنه سیل بیاد. خرابی ببار بیارید…. باید از حالا فکری کرد. وقتی که سیل بیاد به سختی می شه جلوش رو گرفت….
کافی است روزی خودمان طی همین درگیری های درون گروهی کنار برویم…. و همین برخوردها از سوی کسانی که غلبه کرده اند با ما بشود، و آن وقت اگر دادمان در نیامد….