» گفتار

توهم توطئه

در دستگاههای امنیتی تولید مصنوعی در قالب « توهم توطئه » ظهور و بروز داشته و هراز گاه در قالب سناریویی گریبانگیر عده‌ای از شهروندان می شود

تاجزاده: آقای عسگراولادی! فتنه همان کودتای انتخاباتی بود؛ آنها که بصیرت داشتند، فهمیدند

چرا حاکمیت نمی‌تواند پاسخ جنبش «رای من کو» را با زبان انتخاباتی دهد و به جای آن زبان زور و زبان مهندسی انتخابات را انتخاب کرده؟ کدام زبان هزینه بیشتری دارد؟ انتخاب راه پرهزینه به سود چه کسانی است؟ و به طور مشخص وجدان جنابعالی را به عنوان عضوی از هیئت منصفه مخاطب قرار می‌دهم ومی پرسم انصاف دهید وخیلی روشن به ما بگویید از‌‌ همان لحظه‌ای که درواپسین ساعات راهپیمایی میلیونی ۲۵ خرداد ۸۸سکوت اعتراض بدون کلام و صامت ملت با شلیک گلوله‌های مقربسیج میدان آزادی شکسته شد تا زمان حاضر و بازداشت اخیر روزنامه نگاران، حجم و در صد عملیات مربوط به مهندسی انتخابات بیشتر بوده یا درصد زبان انتخاباتی؟

هدفمندی به چه قیمتی

دولتی که می‌توانست منابع هنگفت نفتی که بالغ بر ۷۰۰میلیارد دلار در این هفت سال بوده و حتی نیمی از آن را در تولید کشور مصروف کند، چرا به این کار مبادرت نورزیده است؟ اگر این اتفاق رخ می‌داد و این مبلغ در اختیار بخش خصوصی توانمند قرار می‌گرفت، می‌توانست موجب رونق کشور، افزایش تولید ناخالص ملی و تولید اشتغال مولد شود. آنگاه با مزیت تولید، هزینه تولید کالا کاهش می‌یافت، به علت افزایش شغل و دستمزد، یارانه نقدی فقط به اقشار نیازمند تعلق می‌گرفت و این‌طور به دلیل تورم، بی‌اثر نمی‌شد.

برای آقای حسینی اخلاق در خانواده

آن چه در آن روزهای سیاه کودتایی در زندان های رسمی و غیررسمی و در شکنجه گاه ها و اتاق های بازجویی و در خیابان ها و دهلیزها و سرداب ها و حتی در خانه ها هنگام هجوم اجانب و ضرب و شتم و تفتیش و بازداشت غیرقانونی بر فرزندان ایران و شهروندان ایرانی گذشت، همه آن چیزی نبود که آقایان برای ملت شریفشان تدارک دیده بودند. بلکه این بی قانونی ها بی اخلاقی ها و خلاف شرع عمل کردن ها تا همین امروز و همین الان که این بنده حقیر مشغول نگارش آخرین نامه بهمنی خویش هستم، ادامه دارد.

حذف کنندگان و حذف شوندگان

منطق جامعه شبکه ای همه بخشهای جهان را در ساختار های بنیادین زندگی به هم پیوسته و روز بروز هم پیوسته تر می کند. در نتیجه حذف اجتماعی و کنار نهادن بخشی از مردم برای صاحبان قدرت بسیار هزینه بردار و ناممکن است.

انتخابات نظام پزشکی؛ سازمان یا بیغوله

فاجعه زمانی بیشتر جلوه می کند که مشاهده می کنیم که در انتخابات جاری نظام پزشکی دقیقاً همان افرادی که در پیشینۀ خود ثابت کرده اند که چه مقدار به ایجاد پیوند همبستگی در بین جامعۀ پزشکی اهتمام داشته و چه بسیار اندازه در خدمت اهداف سازمان بوده اند و هرگز اهداف شخصی را در سازمان دنبال نکرده اند از سوی هیأت نظارت بر انتخابات رد صلاحیت شده اند. هیئت نظارت بر انتخابات نظام پزشکی یک نهاد حکومتی و مرکب از نمایندگان دولت، مجلس و دادستانی است. متأسفانه آنها هیچ تعهدی به اهداف سازمان و اعتبار صنف و جامعه پزشکی ندارند. هنگامی که مجلس و دولت از جایگاه واقعی خود فاصله داشته باشند بدیهی است نخواهند گذاشت نظام پزشکی در جایگاه واقعی خود قرار بگیرد.

تیغ بُرّای قانون و اقتصاد ناسالم

اگر به سابقه چنین احکام سنگینی درباره سایر جرائم مثلا جرائم مربوط به مواد مخدر یا قتل توجه کنیم، مشاهده می‌شود باوجود صدور احکام سنگین برای قاچاقچیان موادمخدر که میزان مجازات اعدام را در کشور ما بالا برده مطرح کرده است و یا صدور حکم اعدام و قصاص مشاهده می‌شود تشدید مجازات تاثیری در کاهش جرائمی که مجازات‌های سنگین دارد نداشته است، به همین جهت اکنون که این مجازات‌های سنگین به متهمان داده شد جای آن دارد که قوه‌قضاییه کشور براساس وظیفه‌ای که قانون‌اساسی در اصل ۱۵۶ برای این قوه تعیین کرده است اقدامات لازم برای پیشگیری از وقوع جرم و به تبع آن اصلاح مجرمان را به عمل آورد.

استبداد اتهام بزرگ روز! چه کنیم تا به استبداد متهم نشویم؟

جمله اتهام به استبداد است. نه از ناحیه دشمن، بلکه از ناحیه دوستان و همرزمان نیز گفته می شود. می گویند «ما انقلاب نکردیم که استبداد تازه ای جایگزین استبداد پیشین ‍[استبداد پهلوی] کنیم. یا اینکه یک ساواک را تبدیل به ساواک دیگر نماییم …»

البته اتهام از ناحیه دشمنان و مخالفان همیشگی و طبیعی است، اما مهم این است که دوستان انقلاب و همرزمان متوجه باشند و درک کنند که شدیداً در معرض چنین اتهامی قرار دارند، اتهامی که اگر در اذهان مردم رسوخ نماید، دستاوردهای انقلاب ما را به خطر خواهد انداخت.

انتخابات نظام پزشکی یا مهندسی نظام انتخابات

رد صلاحیت گسترده کاندیداهای انتخابات نظام پزشکی با واکنش های وسیع و متفاوت جامعه پزشکی و مسئولین کشوری از یک سو و چالش جدی بر سر مقبولیت و مشروعیت این انتخابات مواجه شده است. جناب آقای خاتمی از این نگرش محدودکننده انتقاد کرده و رد صلاحیت های غیرقانونی و سلیقه ای بسیاری از چهره های شاخص جامعه پزشکی را مغایر با منافع و مصالح کشور و آزادی های مصرح در قانون اساسی عنوان کرده است.

تاراج تاریخ و فرهنگ

دولت باکو در سال ۲۰۰۹ میلادی موسیقی «عاشیقلار» آذربایجان تاریخی را به نام خود ثبت جهانی کرد و باوجود واکنش‌هایی که توسط میهن‌دوستان ایرانی به تملک غاصبانه این هنر ایرانی، یادگار شاه اسماعیل صفوی در رسانه‌ها منتشر شد، مسئول وقت میراث فرهنگی این مسئله را بی‌اهمیت خواند. یک سال پس از آن در سال ۲۰۱۰ میلادی هنر فرش‌بافی ایرانی نیز مورد سرقت فرهنگی دولت باکو قرار گرفت و این روند در سکوت غیرقابل توجیه دست‌اندرکاران و رسانه‌های ایرانی ادامه یافت به گونه‌ای که در سال ۲۰۱۲ منجر شد به تملک «شاه ساز» موسیقی سنتی ایران توسط دولتی که تا ۱۹۹ سال پیش بخشی از خاک ایران بوده و هم‌اکنون تحت شست‌وشوی مغزی روس‌ها نه‌تنها تعلق تاریخی باکو به ایران را انکار می‌کند بلکه به انحای مختلف با ایران و ایرانی دشمنی می‌ورزد.

حرم حضرت معصومه گاهی محترم است!

احضارمحاکمه وزندان سربازان و پیاده نظام شناسایی شده این قرارگاه، راه حل برخورد با این مساله نیست.

به گمان من باید این قرارگاه برچیده و شورا ی فرماندهی آن به مردم معرفی شود . قرارگاهی که اینک معلوم شده است تنها به خاتمی وهاشمی و سید حسن آقا کارندارد.

باید به انتظار نشست و دید که در آینده سخنرانی کدام مسئول بهم خواهد خورد!

به نام پسته، به کام آمریکا

صادرات پسته به همت تنی چند از تولید کنندگان استان کرمان که اتفاقا تحصیلکرده و دنیا دیده هم بودند به دنیا معرفی شد و با تاسیس شرکت تعاونی تولید کنندگان پسته رفسنجان در دهه ۴۰، راه صادرات جهانی را پیش گرفت. تولید پسته تا سال های انقلاب به اصطلاح سفید شاه و تقسیم اراضی در اختیار مالکان عمده قرار داشت ولی بعد از اجرای طرح اصلاحات ارضی و تقسیم و توزیع اراضی بین زارعان، کشاورزان صاحب زمین شده به سرعت به توسعه باغات پسته همت گماشتند، فناوری جدید استحصال آب با حفر چاه های عمیق وسعت اراضی زیر کشت پسته را افزایش داد، استان کرمان به عنوان قطب پسته ایران توانست تولید پسته را از رقم یکصد هزار تن در دهه های ۴۰ فراتر ببرد و محصول تولیدی پسته در کنار فرش مهم ترین منبع ارزآوری بخش خصوصی باشد.

نگاه پرخطر به میراث فرهنگی

امروزه فضاهای جنبی به‌عنوان فضاهای اصلی مطرح می‌شوند و توسعه‌های بی‌توجه، اصل و اصالت و حال و هوای امامزاده‌ها را از بین برده‌اند. این تهدید را در تمام حوزه‌های قابل برشمردن داریم؛ میراث ورزش، راه، بهداشت، دانشگاه و هر حوزه قابل تصور دیگر هم چنین است. و چنین است که ما به راستی در مرحله‌ای خطرناک در جهت تداوم هویت تاریخی‌مان قرار داریم. هر روز گفتن از این خطر و آن خطر کافی و بسنده نیست؛ مهم‌ترین امر، تغییر نگاه است؛ نگاه مدیریتی، دانشگاهی، کارشناسی و نگاه نسل جوان، … باید نسبت به موضوع میراث فرهنگی و طبیعی تغییر کند تا در جهت تداوم تاریخی خویش قرار بگیریم.

آیت‌‌الله توسلی و حق او بر اصلاحات

در میان این موج تبلیغاتی، همراهی آقای توسلی که همیشه با امام دیده می‌شد و مردم او را بازمانده امام می‌دانستند در سفرهای داخلی آقای خاتمی، معنای ویژه‌یی برای درهم شکستن این تبلیغات بود و جزیی از وفاداری ذاتی و سیاسی‌اش بود. ?- توان علمی و فقهی‌اش پشتوانه مهمی برای تفکر مترقی امام در بعد از امام بود.

انتخابات آزاد یا مهندسی شده؟

این وضعیت میدان مانور خوبی را بروی اصلاح طلبان باز می کند که بدون عجله و با حوصله و اندیشیده میدان انتخابات را رصد و متناسب با شرائط حادث تصمیم گرفته و عمل نمایند. اینکه در نهایت « انتخابات آزاد با مهندسی شده؟ » در کشور برگزار شود بستگی به نتیجه این بازی شطرنج دارد با این تفاوت که اگر ” انتخابات آزاد ” برگزار شود همه طرفهای بازی و مهمتر از اینها کشور برنده است(بازی برد- برد برای همه)، اما اگر حاکمیت با استفاده از زور بخواهد ” انتخابات مهندسی شده ” برگزار و کودتای انتخاباتی دیگری همچون انتخابات خرداد سال ۸۸ را تکرار نماید روشن است که این حاکمیت و کشور است که بازنده این بازی خواهند بود و اصلاح طلبان چیزی را از دست نخواهند داد و به عنوان یک نیروی سیاسی اجتماعی برای عمل در فرصت مساعد بعدی باقی خواهند ماند.

یک نظر سنجی و این همه ماجرا

هر دو گروه موافق و مخالف، دقت و اعتبار یک نظرسنجی را براساس نزدیکی با نظرات خود می‌سنجند. زمانی که یافته‌های یک نظرسنجی با تمایلات و گرایش‌های آنان سازگار باشد، نظرسنجی را دقیق و علمی می‌دانند و زمانی که با برداشت‌های آنان متفاوت باشد، در صحت نظرسنجی تردید می‌کنند. اگر نتایج نظرسنجی، قضاوت آنان را تایید کند، آن را علمی و نظرسنجی «خوب» می‌دانند و اگر نظرسنجی، تصورات و تحلیل‌های آنان را تایید نکرد، آن را نشانه‌ای از عدم دقت و بی‌اعتباری نظرسنجی‌ می‌دانند.

آن‌چه در حصر است، ایمان ماست

آن‌چه در حصر است، ایمان ماست. ایمان ماست که در توفان هیاهو، تهمت، ستم و تبلیغات نظامی بی‌نظام و بساطی بی‌آبرو هر لحظه دستخوش آسیب است. میرحسین می‌ماند. باقی است. بقای او به بیرون و درون زندان و حصار بودن نیست. بقای او به بقای اندیشه‌ی اوست. آن‌چه که این سرزمین را از این تباهی و ذلت، از این تاریکی و جهان به بد سپردن می‌رهاند، ایمانِ ما و امیدِ ماست، نه این‌که میر از چنگ ربایندگان‌اش آزاد شود (که باید آزاد شود). او برای این ایستادگی کرد که ما بیدار شویم و بیدار بمانیم. او برای این ربوده شد و بر عهد خویش ایستادگی کرد که ما ایمان‌مان را حفظ کنیم و امید را زندگی کنیم. او برای این از دسترس ما دور نیفتاده است که برای او به سوگ بنشینیم و شعرهای سوزناک بگوییم و مرثیه‌خوانِ دوری‌اش باشیم. او دور نیست. او را با مرثیه‌سرایی دور نکنیم. او با ماست. همراهی‌اش را با بلند نگاه داشتن شعله‌های ایمان و امید، پرفروغ‌تر کنیم. بیایید تن به ظلمت، تن به نومیدی، تن به ظلم، تن به یأس نسپریم. جان هم نسپریم. دل هم نسپریم. ما زنده‌ایم: «با قامتی سرافراز، گرچه شلاق‌خورده، مجروح و حبس‌کشیده ایستاده‌ایم».

چرا حاکمیت در آتش تفرقه می دمد

بیاییم و این سخن ژرف امام علی(ع) را آویزه گوش کنیم که در خطبه ۱۵۷ فرمود: “عباد الله! ان الدهر یجری بالباقین کجریه بالماضین؛ لا یعود ما قد ولی منه و لا یبقی سرمدا ما فیه آخر …”. بندگان خدا، روزگار، همان طوری که بر پیشینیان گذشت، بر شما و آیندگان نیز خواهد گذشت؛ آنچه از آن گذشت، باز نمی‌گردد و چیزی در آن، ماندگار و جاودانه نخواهد ماند…

ظلم به خانواده میرحسین و وظیفه اخلاقی و سیاسی ما

اینها در ظلم همواره می توانند غافلگیر کنند. می توانند در کوچه به زنی تنها، با ۷ – ۸ مرد مزدور هجوم ببرند، دستش را بکشند و به خانه ببرند، تهدید به پرت کردنش از پنجره و قتلش بکنند، دست بالا ببرند که بر صورت او سیلی بزنند، به او و پدر و مادر در حبس و حصرش شنیع ترین توهین ها را بکنند و هر آنچه شایسته خود و اربابان بی اخلاقشان است را به این دختر بی دفاع بگویند. این دختر، دختر پدر و مادری در حصر است. پدری که ۸ سال نخست وزیر کشور در شرایط سخت جنگ بود، نشسته می خوابید تا خوابش سنگین نشود و بتواند زود از خواب برخیزد تا کاری زمین نماند.

ریشه‌یابی «گناه سیاسی»

اگر گروهی سخن حقی داشته باشند، می‌توانند در محیط مناسب ابراز و به تعبیر قرآن «جدال احسن» کنند. برای حل این مشکل به گام‌های اساسی نیاز است. نخست باید فضای رسانه‌ای کشور به‌ویژه صدا و سیما، مجالس وعظ و تریبون‌های عمومی و رسمی و هر جمعی که بنا بر تعامل فکر و سخن و اندیشه در آن گذاشته شده، فرهنگ گفت‌وگوی آزاد و کرسی‌های آزاداندیشی واقعی را در جامعه توسعه و ترویج دهد تا تبدیل به یک هنجار اجتماعی شود. گام دوم باید بدون اغماض، گزینش و اینکه این حرکت به نفع یک یا ضرر کدام فرد و جریان است با قانون‌شکنان برخورد قانونی و قضایی شود. قبلا در حاشیه نمازهای جمعه، حاشیه همین راهپیمایی ملی و دینی ۲۲ بهمن و حتی عزاداری‌های حضرت سیدالشهدا افرادی تحریک‌شده به شخصیت‌های بزرگ کشور تعرض کردند و برخوردی با آنها صورت نگرفت اما به هر حال جلوی ضرر از هر کجا گرفته شود منفعت است.