• صفحه اصلی
  • » دغدغه‌های ایران فردا برای امروز و فردای ایران...

» گفتار

دغدغه‌های ایران فردا برای امروز و فردای ایران

بدون شک یکی از شخصیت‌هایی که به‌‌دلیل ایران‌دوستی و اسلام‌ خواهی خود در سال‌های متمادی از عنفوان جوانی تا میانسالی و حتی کهنسالی رنج زندان و بازداشتگاه‌ها را تحمل کرده، زندگی را در محدودیت و حصر گذرانده و برای تحقق آرزو‌ها و آمال خود سلامت جسم و جان خود را در طبق اخلاص نهاده عزت‌الله سحابی است.

نیم قرن خاطره و تجربه

مرحوم عزت الله سحابی از روزگار جوانی تا آخرین روزهای عمرش دغدغه سیاست و مسئولیت اجتماعی داشت و اینگونه زیست را لازمه مسلمانی میدانست.

بن بست اختر و منگنه انتخابات

رئیس جمهور آینده، رئیس شورای عالی امنیت ملی، باید در این باره موضع بگیرد و در چارچوب اختیارات اش حرفی بزند. گذشته در امروز زنده است: کسی که موضع اش را با رای در حبس ما مشخص نکند، برگ رای جدید را نیز به حبسی دیگر می برد.

به یاد عزت ایران

خرداد پر از حوادث تلخ و شیرین از راه رسیده و هر روز آن، مرا با خود به سویی می برد. دوم خرداد سال ۷۶ مرا به روزهای خوشی می برد که پس از یک دهه و نیم که ایران گرفتار تند باد حوادث تلخ تر از زهر شده بود، نسیم آزادی روحمان را نوازش داد، آفتاب گرمی از پس آن ابرهای تیره که بیش از یک دهه آسمان ایران را پوشانده بود، وجودمان را گرم کرد و سرمایی که تا مغز و استخوانمان رسوخ کرده بود را از تنمان بیرون آورد.

نامه یک زندانی سیاسی از زندان اوین به همسرش

اینجا که باشی به درکی متفاوت از زندگی می رسی. اینجا مرگ دارد، اما تولد ندارد، هم بندی ات، یک دقیقه بعد شاید پیش تو نباشد… یا شاید تو نباشی… اینجا تصمیم برای سرنوشت آدم ها، در طول یک چشم بهم زدن رقم می خورد. بدون هیچ گونه عقلانیت. من و هم فکرانم با ایمان کامل به عملکردمان، با ایستادگی بر مواضع فکری مان، بزودی آزاد خواهیم شد. می دانی که هیچ وقت نخواستم مانند یک گیاه، یک زندگی نباتی خنثی داشته باشم و به دنبال منابع شخصی، مصلحت اندیشی، محافظه کاری و تساهل و تسامح نبوده ام.

نگاهی به یک نظر سنجی

انتخابات در پیش روی ریاست جمهوری ایران قطعا یکی از رخدادهای سرنوشت ساز در تعیین مسیر آینده کشور است. بازیگران این عرضه از یکسو حاکمیت و نهادهای مرتبط در امر انتخابات هستند، و از سوی دیگر نامزدها و مردم رای دهنده هستند که در یک تعامل دوطرفه و پیچیده سیاسی کنش و جهت گیری انتخاباتی را می سازند. اینکه هر کدام از اطراف قضیه چه نگاه و تفسیری از روند انتخابات دارند؟ و چه هدفی را پی می گیرند؟ محل بحث این مقال نیست، چرا که خود مقال مفصل دیگری را می طلبد، اما آنچه روشن است اینکه بازیگران اصلی این صحنه، یعنی شهروندان رای دهنده، که برخورد فعالی نسبت به این صحنه و فعل و انفعالات درون آن دارند، واکنش خود را متناسب با رخدادهای حادث تنظیم می کنند، و این واکنش را می توان در هر مقطع در قالب پرسش ” شرکت ” یا ” عدم شرکت ” و ” عدم تصمیم گیری ” در انتخابات اندازه گرفت و سنجید.

روزت مبارک مرد

دیگر حتی نمی دانم چه آرزویی باید کرد برای سرزمینی که دلسوزانش را به حصر کشیدند و اندیشمندانش را به زنجیر. چه سخت است چشم داشتن به آیندۀ کشوری که حتی به ارکان سازندۀ خویش رحم نداشته و فردی را که می توانست امیدی اگرچه اندک برای ساختن دوباره باشد، به راحتی کنار می گذارد. چه تلخ است بر آب دیدن همۀ آرمان ها و چشم اندازهای زیبایی که می توانست سرای سبزمان را از ویرانی ها برهاند.

کناره گیری عارف از انتخابات

عارف نه بدلیل هجمه به خاتمی و نیامدنش و نه به دلیل حذف غیر عادلانه و غیر قانونی هاشمی، بلکه بدلیل اعتراض به تداوم شیوه ناصوابِ فعلی، که اساس نظام را در معرض تهدید و فروپاشی قرار داد ه است و به منظور دفاع از حقِ مردم، می تواند و باید کاری کند کارستان. کار ماندگار او در این موقفِ تاریخی کناره گیری از کاندیداتوری است.

فتح خرمشهر و الگو سازی امام

رهبر کبیر انقلاب اسلامی، دست به یک «الگوسازی» موفق زدند. ایشان نوجوان رزمنده‌ای را که در زمان تلاش دشمن برای اشغال خرمشهر، دست به یک فداکاری بزرگ زده بود‌، الگوی همه جوانان و ایرانیان معرفی کردند و فرمودند: «رهبر ما آن طفل دوازده ساله‏‌اى است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگتر است، با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.»(صحیفه امام،ج۱۴،ص۷۳). ایشان با معرفی این الگوی ماندگار، عملاً به مردم نشان دادند که اسلام و جامعه اسلامی در عمل از چه افراد و شخصیت‌هایی استقبال می‌کند و به چه انسان‌هایی ارج می‌نهد. ایشان از خود گذشتن، فدا کردن جان و فی‌سبیل الله حرکت کردن را الگوی مناسب انسان‌ها معرفی کردند و قهرمانی را در تسلط انسان‌ها بر خویشتن دانستند. برای همین بود که ایشان آن شهید نوجوان را به عنوان یک الگوی «محبوب» و «مطلوب» به جامعه و مردم معرفی کردند.

ناگفته​های صیاد شیرازی از سوم خرداد

«فقط مانده بود خونین‌شهر. از شمال تا منطقه طلاییه جلو رفته بودیم و در کوشک به جاده زید حسینیه رسیده بودیم و الحاق انجام شده بود. جاده اهواز به خونین‌شهر هم کاملاً باز شده بود. پادگان حمید هم آزاد شده بود و سه قرارگاه روی یک خط قرار داشتند. در اینجا، نقص ما وضعیت دشمن در خونین‌شهر بود. بین خونین‌شهر و شلمچه، دشمن مثل یک غده سرطانی هنوز وجود داشت. یکی از حوادث مهمی که رخ داد و من سعی می‌کنم این حادثه را خوب تشریح کنم، مرحله آخر عملیات ماست.

نامه اکبر اعلمی به‌‌ احمد جنتی

دوراندیشی و رویکرد کاسبکارانه ایجاب می کند که مانند بعضی ها، اعلام نمایم از تصمیم شورای نگهبان بابت محروم شدن از حقوق اجتماعی خود و بسیاری از افراد واجد شرایط دیگر ذوق زده شده و دلم غنج زد و قند در آن آب شد و از این حیث از شورای نگهبان سپاسگزارم!

فتح خرمشهر و اراده ملی

در آن زمان مردم و قوای مسلح، با تمام وجود معتقد بودند که«ان‌الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» یعنی خداوند سرنوشت ملتی را تغییر نمی‌دهد مگر آنها خودشان را تغییر دهند. مردم همان‌طور که با همدلی عمومی در جریان نهضت اسلامی در سال ۱۳۵۷، شاه را از اریکه استبداد به زیر کشیده بودند و حکومت فردی و مادام‌العمر وی را به جمهوری اسلامی تبدیل کرده بودند، این‌بار نیز با تمرکز قدرت و اراده ملی خود، ارتش متجاوز عراق را از خرمشهر بیرون راندند و مهر ذلت را بر پیشانی صدام‌حسین بی‌رحم، حک کردند. «فاعتبروا یا اولی الابصار».

آخرین بازمانده

شاید هاشمی آخرین تلاش یک ملت برای اصلاح از درون بود. آخرین بازمانده این انقلاب بود که پرچم سفیدش را به پرچم سبز معترضان سال ۸۸ برای مدارا و همدلی بلند کرده بود، آیا هنوز فرصتی هست تا هاشمی در درون نظام، کشتی شکسته را با همیاری ساکنانش باز ترمیم کند و بادبان ها را برای عبور از گردبادها بکشد یا آخرین روزنه های امید هم رو به خاموشی می رود؟

نعل وارونه شورایی به نام نگهبان

مهلت بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری توسط شورایی که بر خلاف وظایف قانونی اش سال هاست به ابزار یک جریان سیاسی تبدیل شده به پایان رسید. اخبار غیر رسمی حاکی از عدم احراز صلاحیت دو نامزد اصلی این انتخابات آیت الله هاشمی رفسنجانی از بنیانگذاران نظام جمهوری اسلامی و اسفندیار رحیم مشایی یار غار آقای احمدی نژاد توسط شورای نگهبان دارد. ظاهرا تعدادی از اعضای شورا نگهبان شمشیر شان را علیه این دو تن که تفاوتی ماهوی دارند از رو بسته اند اگرچه ممکن است با حکم حکومتی شمشیرها در این مرحله غلاف شود. از هاشمی می هراسند زیرا بازگشت او به معنای بازگشت عقل و درایت در سیاست داخله و خارجه است

معادله چندمجهولی اصل ۱۱۵

زیرا در قدم اول عبارت «رجال مذهبی و سیاسی» را داریم و در انتهای آن عبارت «اعتقاد به مبانی…‌.» مطرح می‌شود که خود این‌ها در بردارنده چهارم مجهول هستند؛ البته همچنان که بارها گفته شده است گمان نمی‌رود ورود به عرصه اصلاح قانون اساسی در کوتاه‌مدت و شاید میان‌مدت مقرون به مصلحت باشد.

«امید» برای ترویج ایثار

«امید عباسی» آگاهانه خطر کرد و عاشقانه دست به کاری زد که می‌دانست پیامدهای جانسوزی به دنبال دارد. اما این فداکاری در همین‌جا به پایان نمی‌رسد و بی‌شک زیبایی این کار را همیشه باید پیش روی خود قرار دهیم. به هر‌حال امید عباسی الگوی بزرگی برای همه ماست. پس جا دارد تلاش کنیم تا نام و یادش همیشه زنده بماند. آیا ارزش نجات جان یک انسان، برابر با نجات جان همه انسان‌ها نیست؟ آیا او همپای شهیدان عمل نکرد؟ اگر چنین است که هست، آیا نباید چنین الگوهایی ترویج شوند و بستگان او همسان و همتراز با خانواده شهیدان گرانقدر، تقدیر شوند؟

پیدا کنید ایمان فروش را…

کشاورزی بود که قدی بلند و بدنی ورزیده داشت و در فن زراعت متبحر بود. یک روز به خدا گفت شما زمین داری، باران داری، آفتاب داری. مرا هم که می شناسی تن نیرومند و هنر کشت و کار دارم. بیا با هم شریک شویم نصف نصف. خدا هم قبول کرد.

نکوهش تخریب؛ هیچ کس در امان نیست

خدا شاهد است اگر این رفتار ادامه پیدا کند هیچ فردی از آن مصون نخواهد ماند. به گمان من جلوی این افراد را نمی‌توان با موعظه و نصیحت گرفت. بلکه به باور من لازم است بزرگان نظام با این مساله برخورد کنند و اجازه ندهند کشور و نظام ما بیش از این از این ناحیه آسیب ببیند. نکته دیگری که باید در اینجا اشاره‌یی به آن داشته باشم اینکه درباره مساله تهمت‌ها اساسا صدق و کذب اتهاماتی که به افراد وارد شده مهم نیست. بلکه مساله اساسی این است که از نظر شرعی تا قبل از اینکه این اتهامات در یک دادگاه صالحه اسلامی ثابت نشود کسی نمی‌تواند آنها را در جامعه مطرح کند. در آیات و روایات و احادیث پیشوایان ما نیز به صراحت نسبت به این مساله هشدار داده شده است اما متاسفانه برخی با زیر پا گذاشتن این دستورات قرآنی و آموزه‌های نبوی و علوی فریاد وا اسلاما سر می‌دهند.

نامزد چوب به دست انتخابات

جای بسی تاسف است که این روزها خروجی دستگاه انسان سازی نظام فردی مانند قالیباف که در اوج جوانی با عشق در جبهه ها برای دفاع از آب و خاک این کشور فداکاری کرده را به جایی رسانده که برای ربایش میدان از سوی رقبای درون جناحی اش به این ذلت و خفت تن دهد. اگر بخواهیم سقوط و انحطاط اخلاقی را در درون سیستم مطالعه کنیم، بدون شک آقای قالیباف یک موضوع مطالعاتی است. به رسمیت شناختن حقوق فطری انسان ها نه تنها به او کرامت و آزادگی می دهد بلکه او را از بندگی غبر خدا رها می کند. بارها پدرم بر انحراف انقلاب و آلودگی صاحبان قدرت سخن گفت، شاید همین یک مورد کافی است تا بتوان نظر به انحراف حکومتی که هدف به رشددادن انسان در حرکت به سوی ‌نظام‌الهی داشت داد. آیا اینگونه می خواهید زمینه بروز و شکوفایی‌استعدادها به منظور تجلی ابعاد خداگونگی انسان را فراهم آوریم (تخلقوا باخلاق الله)؟

یادداشت سال‌گذشته آزاده دربند مهدی خزعلی درباره جنتی

بعضی روزها با محافظان اعضای شورا اختلاط می‌کردم، حرف‌های آنها شنیدنی بود، به شما لقب حاجی بنزی داده بودند، از بس بنز بیت المال از رده خارج کرده بودید، یک چروکی چیف و یک بنز سفید مدل بالا – آنروزها به بنز عقابی معروف بود – در اختیار شما بود، یک بنز سرمه‌ای صفر کیلو متر هم از سازمان تبلیغات گرفته بودید که با یک راننده در اختیار سرکارعلیه بود که به خان باجی‌ها سر بزند!