آنچه در استانبول اتفاق افتاد واکنش طبیعی مردم به رویکردی خطرناک است که تجارت و اقتصاد را در مقابل محیطزیست و طبیعت شهری قرار میدهد اما مورد مشابه آن در تهران با مقاومت شورای شهر و اقدام به موقع دستگاه قضایی که سبب عقبنشینی دولت از موضع فروش پارک شد، نتیجهای مثبت داشت و مسئله پارک پردیسان بدون هرگونه تشنجآفرینی فعلا ختم به خیر شده است.
» گفتار
واقعیت آن است که در جامعه امروز ما که انتخابات پیشرو خواه ناخواه صحنهای از آرایش سیاسی جریانهای موجود در آن میشود. نقشها و کارکردهای رسانه به طور عام و رسانه ملی به طور خاص موضوعیت یافته است. جریان اصلاحطلب به عنوان بدنه بزرگی از این جامعه سهمی درخور از رسانهها ندارد ولی با همین تهیدستی پا به عرصه انتخابات نهاده است. پرسش اساسی این است که چون سهم این جریان از ظرفیتهای رسمی رسانهای اندک است، جایش هم که در میانه افکار عمومی خالی است؟ گذشته از این، مگر میتوان در دورهای که «تشدید روابط اجتماعی» جهان را کوچکتر و «درهمتنیدهتر» ساخته، ظرفیتهای یک گفتمان را با چنین رویکردهایی تقلیل داد و نادیده گرفت؟ به نظر میرسد رسانههای کوچک، شبکههای اجتماعی و ارتباطات میانفردی از آنرو که ظرفیتهای بیشتری در «اعتماد» و «گفتوگو» و «نقادی» دارند، میتوانند به جای رسانههای بزرگ هم بنشینند. رسانههای بزرگ وقتی فضای آزادی برای گفتوگو باشند و به حوزه عمومی نزدیک شوند در عرصه ارتباطات بسیار تاثیرگذارند، اما اگر نتوانستند این نقشها را به خوبی ایفا کنند «کوچک زیباست».
قیمتهای کلیدی آلوده سیاست زدگی
تجربه تاریخی نشان میدهد که بخش بزرگی از مقهور شدن بخشهای مولد توسط بخشهای غیرمولد و رونق بیسابقه فعالیتهای سوداگری و نزولخواری، افزایش بیسابقه نابرابریها و فساد مالی و از رمقافتادن بنیه تولید ملی در سالهای اخیر ناشی از واردکردن شوکهای بزرگ و کوچک بر قیمتهای کلیدی بوده است و اثرات زیانبار شوکدرمانی خواه از کانال دستکاری قیمت حاملهای انرژی باشد و خواه دستکاری نرخ ارز سهمی تعیینکننده در دور باطل رکود تورمی در اقتصاد ایران داشته است. واقعیت این است که آثار این رویکرد نادرست و خسارتبار بسیار بیشتر از فشارهای طاقتفرسایی است که بر تولید ملی و رفاه شهروندان داشته مالیه دولت را تحتفشار قرار داده است. نگاهی اجمالی به حجم بیسابقه بدهیهای معوقه دولت به بانکها، سازمان تامیناجتماعی و پیمانکاران در کنار رشد نزدیک به ۵۰برابری واگذاری داراییهای دولتی در هفتساله اخیر در مقایسه با ارقام مشابه مربوط به ۱۶سال قبل از آن همراه با هدر رفتن درآمدهای چندصدمیلیارد دلاری نفت، حکایت از آن دارد که کانون اصلی مشکلات اقتصادی کشور، ترکیب بیانضباطی گسترده و بیسابقه مالی دولت و تلاش برای پرکردن کسریهای مزمن ناشی از آن، از طریق دستکاری قیمتهای کلیدی بوده است.
مردم مسلمان جهان ایران را به عنوان یک کشور مدعی اسلام و طرفدار اهل بیت (ع) می شناسند. طبعا ایران باید از این زاویه خود را درست بشناساند. البته آنها بیشتر به عمل ما عنایت دارند اما آثار علمی هم کما بیش به دست آنها می رسد. ما باید در زمینه علوم دینی قوی باشیم. باید جای الازهر را در دنیای اسلام بگیریم. الان هزاران طلبه شیعه از افریقا و شرق آسیا برای تحصیل به ایران می آیند. ما باید بتوانیم حیثیت علمی و پژوهشی و مدارک تحصیلی خود را حفظ کنیم. آنچه ما داریم معرفی اسلام است کسی به خاطر علم کامپیوتر به ایران نمی آید. بنابرین در این زمینه ها از جمله سیره نبوی باید خود را تقویت کنیم. باید حرفهای تازه داشته باشیم. باید علم و عمل ما منطبق بر یکدیگر باشد تا جاذبه خود را در جهان اسلام حفظ کنیم. ایران نشان داده که حرفهایی برای گفتن دارد. در عمل هم تلاش زیادی داشته است. اما مراقبت می خواهد اگر آدمی یا جامعه ای مراقب خود نباشد یک آن ممکن است زمینه سرنگونی و سقوط خود را فراهم کند .
بنابراین معتقدم نقش دولت ها در کنترل بحران و چالش میان شیعه و سنی در منطقه بسیار حائزا همیت است و در این میان دولت جمهوری اسلامی ایران با کمک سایر دولت های مسلمان برای حل این مسائل باید سناریوی جامعی طراحی کند تا سیاستی که در اول انقلاب برای همگرایی میان اهل شیعیان و اهل سنت وجود داشت در عمل و در گفتمان توسعه بیشتری پیدا کند. به هر حال برای کاهش چالش تقابل بین شیعه و سنی در جهان اسلام، لازم است تا مسلمانان به گفتمان امام خمینی (ره) در بدو پیروزی انقلاب اسلامی در باره وحدت بین مسلمین باز گردند و مسیر قرآن و سنت پیامبر و اهل بیت علیهم السلام را در برادری و رفاقت طی کنند.
جریانات دمکراتیک و استقلال طلب با همان چالش تاریخی روبر میباشند که اهداف سیاسی فقط میتوانند و باید در ارتباط با شرایط تاریخی تعریف گردند. آن عده از جریانهای سیاسی که از تشخیص شرایط مرحله ای عاجز میباشند، هرگزهیچ قدم سیاسی مثبتی را نمیتوانند بردارند و بهترهم هست که زحمت را کم کرده و مزاحم دیگران نشوند.
سعادت آشنایی از نزدیک با مرحوم آیت الله طاهری برای من از ۱۳۶۱ نصیب شد. از وقتی که بر اساس دستور امام راحل به دولت جناب مهندس موسوی به استانداری اصفهان منصوب شدم و تا ۶ ماه پس از رحلت امام در آنجا انجام وظیفه میکردم.
روزهای سخت جنگ بودو حمله های وحشیانه صدام به شهر اصفهان و اطراف آن و جانفشانیهای نیروهای رزمنده که برای هر عملیات گروه به گروه به شهادت میرسیدند و خیل جانبازانی که در بیمارستان ها بستری میشدند. دغدغه مسئولان در چنین روزهایی پشتیبانی از جبهه و نیروهای رزمنده و رسیدگی به مجروحان و خانواده شهدا بود.
آیا رای ندادن هم نوعی فعالیت سیاسی است؟
این انتخابات فرصتی است تا به اقتداگرایان نشان دهیم که جامعه بدون تمکین به آرزوهای آنها –مبنی بر رای دادن در انتخابات و افزایش آمارها- شیوههای بدیل برای تعمیق آرمانهای سبز و تجدید پیمان فراگیر اجتماعی بر سر عهد و سبک سبز زندگی را میآزماید و از آن پلی میسازد برای بازسازی و بازآرایی پیوندهایی که در طول سالهای اخیر در مقابله با دروغ و دورویی و چپاول در این سرزمین شکل گرفته است.
یکی از برنامه هایی که در سخنان دست کم سه نامزد محترم چندبار تکرار شد، کاهش تصدی گری دولت در حوزه فرهنگ و هنر بود. واگذاری امور اهل فرهنگ به صنوف و تقویت نظام های صنفی از جمله این برنامهها بود که زیربنای همه اینها کیمیایی است به نام اعتماد به هنرمندان و اهل فرهنگ. اگر اعتماد وجود داشته باشد، آزادی های قانونی نویسندگان و هنرمندان و در نتیجه آزادی خلاقیت آنان نیز تضمین میشود. آنچه میان دولت و هنرمندان و اهل فرهنگ فاصله انداخته است، همین بیاعتمادی است. نتیجه همین بی اعتمادی است که برخی به هنرمندان و اهل فرهنگ چون کارمندان دولت نگاه میکنند و از آنان چنین انتظاراتی دارند. هنرمندان و اهل فرهنگ کمتر از ما دغدغه ایران و اسلام را ندارند و اگر کار به خودشان سپرده شود، بهترین و ارزشی ترین آثار را تولید میکنند. چنین اعتمادی به طور نسبی امتحان خود را در دوره مدیریت اصلاحات در حوزه فرهنگ پس داده و بهترین آثار -حتی ارزشی و معنوی نیز- در اثر همین سیاستها و برنامهها تولید شده است.
چرا رهبری اجازه رد صلاحیت هاشمی را داد
جا داشت رهبری در سخنان خود توضیح می دادند که چرا اجازه دادند این فرصت از ملت و کشور گرفته شود. این سوال وجود دارد که چرا ایشان در سخنان خود به حال و روز مردمی توجه نکردند که پس از ده روز امیدواری و شادمانی و اقبال به انتخابات اکنون گرفتار حیرانی و سرگردانی شده اند.
ننگهای پادشاهان قبلی را میخواستیم پاک کنیم و بهدنبال آرمانهای دینی و اعتقادی بودیم. میخواستیم برای نسلهای آینده روزهای بد تاریخ تکرار نشود، اما امروز متوجه شدهایم که بزرگترین هنر تربیت خودمان است. ای کاش عقلا شرایط گفتوگو را ایجاد کنند. این روزهای کشورهای اطرافمان غمگینکننده است. اکنون در جامعهای زندگی میکنیم که دفاع از حقیقت سخت شده است، اما جوانهای ما میدانند شهدا چرا شهید شدند و امام چه میخواستند و همین برای ما فردای بهتری را نوید میدهد و امیدوارکننده است. هروقت ناامید میشوم خدا بارقهای از امید را نشانم میدهد.
مهدی حاضری این ایام یادآور رحلت بزرگمردی دوست داشتنی و محبوب ملت ایران است که علی رغم گذشت قریب ربع قرن از عروج ملکوتی او هنوز داغش تازه و غم فقدانش دلها را میسوزاند. امسال ایام هجران امام با غم از دست دادن آیت الله جلال الدین طاهری یکی از یاران با اخلاص و صمیمی […]
باز به امید نشستیم تا غم و غصه فرزندانمان در ازای اعتلای آرمانهای انقلاب و آزادی و شرایط خوبزیستن برای همه مردم، تسکین پیدا کند. بعد از انقلاب بارها از حمید سوال کردم، حمید چندسال طول میکشد، تا مثل بقیه انقلابها، انقلاب ما هم به اول خط برسد؟ فقط نگاه کرد. روحیه حمید طوری بود اگر بیربط حرف میزدی بالای منبر میرفت و تا توجیه نمیکرد کوتاه نمیآمد. او جواب نداد ولی من فورا تناسب بستم اگر پیامبر(ص) بود و امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) و یاران پیامبر، بعد از ۶۰سال امام حسین را به جرم خروج کرده از دین، در کربلا به شهادت میرساندند و ما…
خطر متحجران همیشه حس میشود اینها در دورههای گوناگون رنگ عوض میکنند و به شکل دیگری وارد میشوند. اگر این گروه قبل از انقلاب جدایی دین از سیاست را مطرح میکردند امروزه مدعی میشوند و میگویند ما اهل سیاست و دینداری ومبارزه و شهادت هستیم اما مشی گذشته خودشان را ادامه میدهند و با روشهای نفوذی انقلاب اسلامی را مسخ میکنند.
برپایه آنچه آمد براین نظرم که دیگر عرضه « انتخابات » میدان بازی اصلاح طلبان نیست، و البته همچنان باید برای «آینده ایران» نگران باشیم و اینکه چگونه می توان با تکیه بر “جنبش سبز” راه بسوی آینده را هموار ساخت و کشور را از این بلیه “قدرت مطلقه” نجات داد.
اگر شما در جایی حق انتخاب داشته باشی باید صلاحیت کسی رو که انتخاب میکنی، احراز کنی ولی وظیفه شورای نگهبان انتخاب نیست، نظارته. انتخاب حق مردمه، نه شورای نگهبان. ولی این کاری که شورای نگهبان الان داره میکنه انتخابه. یعنی داره بهجای مردم انتخاب میکنه. به همین دلیله که میگه احراز کردم یا نکردم. وقتی شورای نگهبان انتخاب میکنه دیگه جایی برای انتخاب مردم باقی نمیمونه.
میراث امام خمینی، قدرت و حکومت و منصب و مقام نیست. آنچه امام خمینی برای ملت ایران به ارث گذاشته و طبعاً مردم ایران نیز باید آن را با امانتداری به سایر ملتها منتقل کنند، حاکمیت عدالت، اخلاق، خردورزی، اعتدال، اصول و ارزشها بر جامعه است که میتوان آنها را به عنوان یک مجموعه “حاکمیت ارزشهای الهی” نامید، چیزی که از بعثت پیامبر رحمت که اکنون در آستانه آن قرار داریم سرچشمه گرفته است.
در زمانی که همه جریانهای سیاسی روی فرد دیگری دست گذاشته بودند آن زمان حمایت پیشقدمانه و شجاعانه ایشان بسیار موثر بود. البته مشخصا خودشان بهعنوان رهبر احزاب نبودند اما به عنوان «پدر معنوی» جریانهای اصلاحطلب به حساب میآمد و منزل ایشان در طول هفته محل رفتوآمد دوستان بود. ایشان سال ۸۱ از امامت جمعه اصفهان استعفا کرد. به جرات میتوانم بگویم که در طول شاید سه، چهاردهه که آقای طاهری مقام امامت جمعه اصفهان را داشت نماز جمعه به واسطه شخصیت ایشان وزن ویژهای پیدا کرد. اقامه نماز جمعه از سوی ایشان به خیلی قبل از انقلاب و زمانی باز میگردد که ایشان امام مسجد جامع حسینآباد اصفهان بود… آقای طاهری این مسجد را کاملا به یک پایگاه اصلی بدل کرده بود و بهرغم فشارهای زیادی که به ایشان میآمد اما او نماز جمعه اصفهان را اقامه میکرد. سطح خطبههایش هم شیرین بود و کاملا آیین اولیه نماز جمعه که اشاره و توصیه به تقواست را رعایت میکرد.
مقابله با افراط گری، رفتن به سمت تعادل، و انتخاب جریانی که بتواند کشور را در چهارچوب مقاومت پیش ببرد نه به سوی جنگ وظیفه مردمی است که آماده هستند تا در انتخابات پیش رو شرکت کنند و مراقب باشند که زمینه را برای روی کار آمدن جریان های افراطی فراهم نسازند. در کشور ما با اندکی اختلاف، جریان اصولگرا و چپ نشان دادند که اهل مقاومت هستند، اما خطر از ناحیه جریانی افراطی است که به اسم مقاومت و ارزشها، ممکن است ایران را گرفتار سازد.
در برابر فرصت ها و امکان ها مسئولیم
ما در برابر همه ی فرصت ها و امکان هایی که با عدم شرکت در انتخابات از دست می دهیم مسئولیم. اگر قرار گرفتن فردی مانند روحانی یا عارف در مسند ریاست جمهوری بتواند اندکی از مشکلات اقتصادی ومعیشتی مردم بکاهد، اگر بتواند رابطه ی ما و جهانیان را کمی بهبود بخشد وسایه جنگ را از سر ما برهاند، گر بتواند رونقی اگرچه حداقلی به عرصه فرهنگ و دانش کشور بدهد و بسیاری اگرهای اگر چه کوچک دیگر، روا نیست که از چنین انتخاباتی کناره جوییم.