» گفتار
روحانی و سرنوشت هسته ای
پیروزی روحانی نشان می دهد که اکنون زمان واقعی گفت و گوی مستقیم ایران و ایالات متحده فرارسیده است. باوجود اظهارات اخیر وی که شاید بیشتر به مذاق تندروها خوش آمده، روحانی به وضوح اعلام کرده که به دنبال تغییر روابط خصمانه با آمریکاست. در ماه های اخیر نیز مقام معظم رهبری تاکید کرده اند باوجود اینکه نسبت به نتیجه مذاکرات خوش بین نیستند اما با انجام آن نیز مخالفتی ندارند.
تنها تهدید بزرگ نسبت به این پنجره نادر که رو به مذاکره گشوده شده، تصور نادرست طرفین از نقاط ضعف و قوت طرف مقابل است. برای جلوگیری از هدر دادن این فرصت، باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا و روحانی رئیس جمهور منتخب ایران که در اواسط مردادماه فعالیت خود را آغاز می کند، باید در مقابل تصورهای غلط که موضع تندروها را در دو طرف تقویت می کند، مقاومت کرده و در صدد تصحیح آن برآیند.
شریعتی و چمران
این روزها مدام فکر می کنم این دو نفر اگر بودند، کجا بودند و بعد می اندیشم که شاید مصلحت خداوند بوده که این پایه گذاران فکری و معنوی انقلاب اسلامی نباشند و این روزهای دشوار را نبینند؛ روزهایی که کسانی داعی بزرگداشت این دو روشنفکر و پیشرو مسلمان را دارند که در فکر و عمل هیچ نسبتی با آنها ندارند و بیشتر نان این نام ها را می خورند.
توصیهای به اصحاب افراط
بازگشت از مسیر افراط برای جناحها کار سادهایست. کافی است ضوابط موضعگیریها و اقدامات در تمام زمینهها تغییر کند و برپایه اخلاق و انصاف استوار شود. گرفتاری امروز کشور که به انزوای افراطیون منجر شد، بیاعتنائی به اخلاق و فرود آوردن شلاق بداخلاقی و بیانصافی بر گرده این و آن با هدف رسیدن به قدرت و تحکیم پایههای آن است و این کثیفترین و نامشروعترین ابزار برای رسیدن به حاکمیت و افزودن بر قدرت است.
پایبندی به بازگشت از مسیر افراط و روی آوردن به اخلاق و انصاف را جناحها میتوانند در پرهیز از تحلیلهای انحرافی، بداخلاقیهای زبانی و قلمی وکارشکنی در کار دولت منتخب ملت نشان دهند. منظور این نیست که دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا نباید در دولت آینده حضور داشته باشند، بلکه هدف اینست که مطالبه سهم نکنند و دست رئیسجمهور منتخب را برای انتخاب باز بگذارند. ماهیت اعتدال اقتضا میکند در انتخاب اعضاء دولت فراجناحی عمل شود و محور انتخابها و انتصابها شایسته گزینی باشد. با چنین نگاهی، طبعاً از هر دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا در دولت آینده استفاده خواهد شد و طبعاً همین ترکیب است که میتواند بر مشکلات فائق آید.
مهمترین انتخابات و گل لبخند
در این انتخابات ناشناختگی روحیه ملت برای دو جناح کاملا آشکار شد. اینکه در کمتر از سه روز سونامی رای به نامزد مورد نظر هاشمی و خاتمی یعنی روحانی راه بیفتد و انتخابات کاملا دو قطبی شود و درنهایت دکتر روحانی در مرحله اول پیروز انتخابات باشد را کمتر کسی حتی خود وی باور می کرد. باید این ملت را بیشتر شناخت. کمتر کسی باور می کرد نامزدی که در بین جامعه به نامزد موردنظر حاکمیت معروف شده بود رای نیاورد یا از صندوق در نیاید.اما اینگونه شد و دکتر روحانی رای آورد.
خدای را براین توفیق و پیروزی که پس از هشت سال گل لبخند را برچهره بخش عظیمی از جامعه شاهد بودیم سپاس می گذاریم وجبین بندگی بر خاک می ساییم و سرافرازی این ملت شریف را به دعا می نشینیم.
چتری برای خستهها
در صورتیکه نیروهای مرکزگرا چه اصلاحطلب و چه محافظهکار که حول آقای روحانی جمع شدهاند بتوانند از رادیکال شدن نیروهای دو طرف جلوگیری کنند. به اعتقاد من با توجه به پتانسیلی که وجود دارد میتوانیم یک دولت آشتی ملی براساس نظام جمهوریاسلامی، تشکیل دهیم اما همین دولت خودش چتری باشد برای گرایشهایی که از رادیکالیزم خسته شدهاند.
میرحسین صدای شادی هایمان را شنیده است
۲۵ خرداد را جشن میگیریم به امید آن که راهی به سوی اصلاح و اعتدال باشد. نهری که آب زلال به چشمه گل آلود و آشفته ی کشور باز می آورد. و شروعی برای ساختن ویرانه ها: ویرانه ی اقتصاد و سیاست، ویرانه ی اعتماد و اخلاق. راهی برای گریز از فقر و جنگ و نزاع و تباهی.
۲۵ خرداد اما برای ما یک نماد است: نماد مقاومت و پایداری بر سر حق مردم، و جانب مردم را گرفتن در روزهای سخت سرکوب. و یک نشانه است برای ادامه راه مان: نشانه هدایتی برای صبر و امید.
جای خالی میرحسین و کروبی در جشن شادی
دیشب خیابانها شاهد فوران شادی مردمی بود که پس از چهار سال اشک و آه با ایستادگی برسر خواسته های حداقلی خود و قبول داوری صندوق های رای، رای خود را پس گرفتند. جای میرحسین ، کروبی و ده ها زندانی سبز و جای ندا و سهراب و روح الامینی و دیگر شهدای سبز خالی بود. اما یادمان نرود که عده ای در کمین نشسته اند تا این پیروزی را به کام ما تلخ کنند و در همان گام های اول، منتخب ملت را با بن بست روبرو سازند و ما را دوباره مایوس و سر خورده به کنج خانه بفرستند. ما باید از حوادث دور اصلاحات و بعد از آن درس بگیریم.
پیروزی خجسته گفتمان اعتدال
“شهر و سپه را چو شوی نیکخواه/نیک تو خواهد همه شهر و سپاه”تلاش برای خیر عمومی همه شهروندان و خواستن اینکه همه مردم بدون تبعیض متنعم شوندو خود را درجه یک و دو یا خودی و غیر خودی ندانند، یک ضرورت است.دولت اعتدال در یافته است که تنها با یک نگاه متساوی به ملت می تواند خیر همه انها را برآورد و اقوام و اقشار را ذیل تکالیفی که در قبال انها دارد پشتیبانی کند.لذا حتی تجمع مردم را یا اعتراض آنها را دشمن پندارانه به خارجی ها وصل نمی کند بلکه بعنوان یک فرصت رفتار خود را با خوانشی مردم مدارانه به نقد می گذارد و از نخبگان و رسانه ها می خواهد به نقد او بپردازند.
اینک نوبت اعتدال
این بار مردم این شانس را خواهند داشت که رئیس دولت یازدهم، با استفاده از تجارب افراط گری های گذشته، از نیروهای زبده استفاده کرده و کار را از دست افراد فرصت طلب که هیچ باوری به اصلاح طلبی و اصولگرایی نداشتند و با فردگرایی کشور را اداره کرده و مشکلات عدیده ای را برای مردم فراهم کردند، خارج کند.
پیروزی مردم؛ هیچ کس بازنده نیست
مردم پاداش پایداری مدنی خود بر مطالباتی که دست کم ۴ سال بابت آن هزینه های بسیار پرداختند را دریافت کردند. بهار ایرانی، بهاری شد که نه از اسلحه مدد گرفت و نه به نیروی خارجی دل بست. بهار ایرانی سرآمد همه بهارهای منطقه شد که از خلال جنبشی اجتماعی، از صندوق های رای سر بر آورد و گامی بلند به سوی پیروزی برداشت.
۲۵ خرداد ۸۸؛ حماسه حضور سبزها
میرحسین موسوی در آن هنگامه که صاحبان قدرت سرمست از آرای دزدی خواب های شیرین می دیدند و گمان داشتند بساط این ” لشکرکشی” خیابانی را چند روزه جمع می کنند، راهکار اجرایی حل بحران را داد. راهکاری که هنوز هم خواست مردم است ” راه حل بنده، ابطال این انتخابات مخدوش است و این کمترین هزینه را برای ملت ما خواهد داشت وگرنه از اعتماد ملت به دولت و نظام هیچ چیزی باقی نخواهد ماند.”
الیوم یوم المرحمه
اینک که جشن ملی بر پا شده است اولین درخواست ما این است که با آزادی میر حسین موسوی و مهدی کروبی و زهرا رهنورد و همه زندانیانی که به باور ما بی گناه هستند شیرینی و حلاوت این حماسه سیاسی را دوچندان کنیم. این درخواست میلیونها اصلاح طلبی است که در خلق آرزوی رهبری نقش بی بدیل داشتند و اینک از رهبری می خواهند به این خواسته آنها پاسخ مثبت دهند و دلهای آنها را قرین شادی کنند.
امید؛ اصلی ترین انگیزه برای آنها که رای می دهند
به رغم سخت ترین رویدادها، مردم هنوز به پای صندوق های رای می روند، چرا که تجربه جنبش مطالبه حق خود و ایستادن بر سر اصول و حقوق خود را در کارنامه دارند. چرا که پیشتر تجربه پایداری بر سر سوال «رای من کجاست؟» را داشته اند و میدانند که رای دادن «نه آغاز و نه انجام جهان است». رای دادن تنها یک صحنه از نمایشنامه ی مفصل حضور مردم است. نمایشنامه ای که شروع اش با حضور مردم و بازگشت سیاست به جامعه و به میان مردم رفتن و زنده شدن گفتگو و حیات سیاسی و نشاط اجتماعی در میان مردم است؛ مردمی که با تمام شدن انتخابات هم به خانه نمیروند و پای حق و رای شان می ایستند و از حاکمان مطالبه می کنند.
کنش سیاسی یا احساسی
فی الواقع نیز در هیچ برههای از تاریخ معاصر کشورمان تا کنون شاهد نبودهایم که جامعه با درک ضرورتهای موجود این طور رو به انتخابی معتدل بیاورد. انصراف محمدرضا عارف بار این عقلانیت، ازخودگذشتگی و اخلاقگرایی ملی را در عرصه ی انتخابات دوچندان کرد. معلوم نیست که حکومت با این سرمایه ی ملی نو چگونه برخورد خواهد کرد. ولی بیایید ما با قدرشناسی این فضا رسالت تاریخی خود را ادا کرده و لااقل عرصه را بر تنگنظران تنگ کنیم و آگاهی خودمان را فریاد بزنیم، «آگاهی چشم اسفندیار خودکامگان است.»
به او که سرهنگ نیست
خوشحالم که در آن سرزمین تعداد شاعران از سرهنگها بیشتر است و امیدوارم به احساساتِ این شاعران که زایندهی شعر و شعور بوده و است… و حالا، با این شوری که این بار برای شما در کوی و برزنِ آن سرزمین بر پا شده است، میدانم که میتوانم با افتخار در این طرف آبها هم فریاد بزنم که دیارِ من که دیارِ شاعران است، به یک حقوقدان رأی میدهد، نه به یک سرهنگ.
سرنوشت کشور را به آدم های کوچک نسپاریم
استقبال پرشور وکم نظیری که مردم سرتاسر کشور از کاندیداتوری آیت الله هاشمی رفسنجانی کردند، نشان دادند، آنان از حاکمیت آدم های کوچک،ناتوان وتازه به دوران رسیده خسته وکوفته شده و منتفرند ونیاز مبرم به مدیریت انسان های شریف ، بزرگ، صادق، صالح ،کار آمد و کار آزموده دارند تا او با روش اعتدال وعقلانیت،تمام نیروی های قوی ،متعهد وکارآمد از گروه ها وسلیقه های مختلف را به کار گیرد ومردم،کشور، انقلاب ونظام را از این نابهنجاری ها برهاند والسلام.
درباره انتخابات
و در آخر از دوستانی که بخاطر من ــ شخص خودم را میگویم نه دیگری ـــ تمام هم و غم خود را نهادهاند و یکسره به فکر من هستند تقاضا میکنم اندکی هم به فکر خود باشند! این همه رشادت و فدا شدن بخاطر دیگری!! کمی هم به فکر خود باشید و بخاطر من با آبرو و شرافت خود بازی نکیند!!! اما آسیبشناسی فعالیتتان بماند برای هفته دیگر، پس از خلق حماسه سیاسیتان!!!!
رییس جمهور بعدی و سومین راهبرد هسته ای
در عین حال رییس جمهور جدید ایران نه قادر به ادامه سیاست هسته ای دولت خاتمی خواهد بود چراکه پرونده هسته ای ایران قبلا به شورای امنیت ارجاع شده ، ونه خواهد توانست ازراهبرد های دولت احمدی نژاد پیروی کند چرا که بایستی تحریم های همه جانبه ویک جانبه تحمیل شده بر ایران از میان برداشته شوند.
فهم درست این ملاحظات در حوزه سیاست های داخلی مربوط به دیپلماسی هسته ای و در نظر داشتن عواقب و ثمرات راهبرد های دو دولت گذشته ، به گروه کشورهای ۵+۱ و رییس جمهور بعدی ایران در طرح راه حلی واقع بینانه ومرضی الطرفین یاری خواهد رساند. گرچه تصمیم نهایی دراختیارمقام رهبری کشور خواهد بود ، اما رییس جمهور بعدی ایران نقشی بسیار مهم در شکل گیری راهبرد هسته ایران خواهد داشت، زیرا رویه مقام رهبری مدارا با دولتهاست.
یک زمانشاه و یک «زمان احمدینژاد»
بد دورهای شده است. فکر میکنم که فقط کاریکاتوریستها و طنز نویسها و ما عکاسها، در آینده دلمان برای احمدینژاد تنگ بشود؛ با آن قیافهاش، انگشتان Vاش و لبخند پرووکاتوراش؛ حتی موقعی که لنگه کفشی در قاهره بهسویش پرتاب شده بود.
جمعه آینده انتخابات است، ولی هیچیک از نامزدها، خاطرجمع نیستند. همه منتظر ضدحمله و «قلیچ» پایانی محمود احمدینژاد هستند. اینطور بهنظر میآید که در آینده، ما یک گذشته، یک حال، یک آینده، یک زمانشاه و یک «زمان احمدینژاد» داشته باشیم.
نقاشیهای موسوی؛ صدای جهانی جنبش سبز
آثار موسوی در آکادمی هنر برلین، صدای جهانی موسوی، کروبی، رهنورد و دیگر زندانیان سیاسی در ایران است؛ ندایی که نه فقط برای ایرانیان بلکه برای جهانیان، زندگی توام با آزادی و مدارا و صلح میخواهد. در هنگامهای که دیوارهای بلند و ماموران حکومت، صدای موسوی را حبس کردهاند، نقاشیهای وی به سفیران مهمی برای جنبش سبز و خواستههای اساسی و مدنی ایرانیان مبدل شدهاند. موسوی ـ با وجود خشم و کین و خشونت تمامیتخواهان حاکم، و بهرغم تهدیدها و تحدیدهای آنان ـ همچنان در «راه سبز امید» میزیید.