» گفتار

جامعه مدنی، نجات‌بخش ایران؟

مشکل جامعه [ایران] برای رفتار درست حکومت از ترکیه سخت تر اما از عراق و لبیی آسان ترست. ابزار لازم برای وارد نشدن در گردابی مانند عراق امروزی نیاز به آن دازد که بر شرایط مردابی که بخشی از حکومت بر جامعه تحمیل کرده فائق آمد. این میدان به بازیگری بیشتر جامعه مدنی ایران نیاز دارد و حضور مناسب آن در صحنه های سیاسی و اجتماعی که گه گاه هم علائم آن را می بینیم؛ حضوری که هنوز سلبی است تا اثباتی. جلو فاجعه را می گیرد اما تعیین کننده نیست تا مهار حکومت در ایران را در اختیار خود بگیرد. برای این گونه قدرت یافتن چه کار می توان کرد؟

بسیج در آزمون و «فتنه»

موسوی می گوید “امام بسیج را به عنوان ابزاری برای قدرت حاکمان نمی‌خواست، بلکه نهادی برای قدرت مردم می‌دید تا حاکمیت آنان بر سرنوشتشان تضمین نماید.” او می داند که ”قرار بود رفتار و اندیشه بسیجی در مردم اثر کند، نه آن که قدرت بسیج بر سر مردم فرود آید.” میر معتقد است “اگر معدودی از متصدیان این عملکرد ماموریت‌های خود را فراموش کنند لازم است ما مردم خود آنها را بر عهده بگیریم. ضرورتی حتی به مراتب مهم‌تر از آرمان‌های جنبش سبز ما را مجبور می‌کند که اجازه ندهیم کسی در ترسیدن ما طمع کند.”

در کدام گذشته نمانیم؟

اگر موسوی و کروبی همراهان دربند یا آزاد جنبش سبز دست رد به دعوت های به ظاهر مصلحت اندیشانه برای توبه از گذشته می زنند به این دلیل روشن است که کارنامه گذشته خود را با معیارهای عقلانی، اخلاقی و دینی قابل دفاع می یابند. مقاومت آنان در راهی که پیش گرفته اند، مقاومت در برابر خواست تفکر اقتدارگرایی برای بازگشت به آن دسته از سازوکارهای بازی سیاسی است که باعث تضعیف جمهوریت و در نتیجه، اسلامیت نظام می شود و این به طور قطع و یقین، نه در گذشته ماندن، که گام برداشتن به سوی به آینده ای روشن تر است.

راه سبز دانشگاه و فتنه‌ای که نخبگان و دانشگاهیان در آن دخیل‌اند

اما این همه هزینه تحمیلی بر حوزه علم و دانش و دانشگاه اگر هیچ عایدی نداشته باشد یادآور این نکته است که آنچه اقتدارگرایان فتنه می نامند، زنده است، همان طور که دانشگاه زنده است. دانشگاه ها سبز باقی می مانند چون نتوانسته اند دانش و فکر و منطق را از آن بگیرند.

خوانشی از سوگواری مستقل مردم در مرگ مرتضی پاشایی

این مردم، از محصور شدنشان در چهاردیواری های خانه دلخورند. خسته اند از اینکه حضور آنها با سبک های پوششی و رفتار عرفی که خود آن را منافی عفت و خصائل انسانی نمی دانند، با برخوردهای پلیسی و تحقیرهای تلویزیونی مواجه می شود. به همین دلیل از هر فرصتی که به دست آید، چه دسته های عزاداری عاشورا باشد و چه سوگواری برای یک خواننده همنوعشان، فرصتی برای با هم بودن و در کنار هم خواندن در خیابان می سازند.

فعالان سیاسی اجتماعی سبز و دولت روحانی

این اشتباه را متاسفانه در بین برخی نیروهای فعال سیاسی و اجتماعی اصلاح طلب می بینیم که پس از انتخاب دولت روحانی، به انتظار تحقق مطالباتشان تنها از طریق دولتند و از فعالیت های خوب خودشان در دوران پیش از تشکیل دولت جدید دور شده اند. معمولا هم این انتظار بی سرانجام بوده و موجب سرخوردگی شان شده است.

مردمی که با هم هستند

از یک نقطه دور تر اگر به اتفاقات این سالها نگاه کنیم از روزهای بهار سال ۸۸ تا پاییز ۹۳ مدام مردمی را میبینیم که به دلیلی بیرون از خانه ها حول موضوعی گرد می ایند. موضوعی که هیجانی در قلبها پدید می اورد. جمعیت گاه افزایش می یابد و گاه کمتر میشود. پیش از اینهم گه گداری این حضور ایجاد میشد اما چندان عجیب نبود مثلا مطابق اتفاقات خیلی از کشورها در رقابتهای ورزشی بین تیمهای پر طرفدار هیجان شدید ورزشگاه به خیابان کشیده می شد.یا مثلا در شبهای جشن ملی مثل چهارشنبه سوری مطابق رسمی دیرین مردم در کنار هم مراسم را برپا میکردند.

شیوع سرطان را جدی بگیریم

سید حسین هاشمی* سرطان یک واقعیت تلخ است و علی‌رغم این‌ که میـــزان ابتلای هموطنان عزیزمان به این بیماری در مقـایســه بـا کشــورهـای اروپـایـی ۵ برابر کمتــر اســت، اما روندی رو به رشــــد دارد چنــان کـه وضعیت فعلـی مــا در این خصــوص مشــابه چنـد دهـه قبل آنهـا اســت و بایـد این موضـوع را جدی بگیریم. […]

رویت حکم، انکار حکم

بیش از ۴ ماه از دستگیری خانم غنچه قوامی می گذرد. کمتر کسی تصور می کرد که این پرونده تا این حد پیچیده گردد حتی آنانی که سیستم قضایی و امنیتی حاضر را بخوبی می شناسند. دستگاه دیپلماسی کشور بویژه دکتر ظریف می تواند خسارات مادی و معنوی ناشی از این حماقت و اصرار بر آن را به سمع و نظر مسوولان و مقامات عالی نظام برساند. گره ای که با دست باز شود به دندان چرا؟ بازجو سالاری و انفعال دستگاه قضایی تاکنون عوارض سنگینی بر کشور تحمیل کرده، عقل حکم می کند حداقل در این قضیه بیش از این پاس روی تور ندهید.

نگاه گزینشی به امربه‌معروف و سراشیبی سقوط

نویسنده از قوه قضاییه و ائمه جمعه به لحاظ عملکرد و کارنامه گذشته‌اشان توقع پاسخ‌گویی ندارد اما با توجه به اینکه رییس جمهورازسوی مردم انتخاب شده و ازشعارهای اصلاحات و ازحمایت مردمی جریان اصلاحات بهره جسته است توقع می رود نسبت به پرسش مطروح توجه کرده و به استناد اصل ۱۱۳ قانون اساسی که رییس جمهور به عنوان عالی‌ترین مقام رسمی کشور پس از رهبری و مسئول مستقیم اجرای قانون اساسی شناخته شده است باید به چالش پیش آمده ضد زن(اسید پاشی) وارد شده و درکنار پاسخ‌گویی به آن، ازآنجاکه اِعمال این‌گونه رفتارهای ضد بشری به بهانه امربه معروف و نهی منکراست لازم است تا درکنار پاسخ‌گویی به واقعه جریان اسیدپاشی، نیز پیگیر حقوق تضییع شده منتقدینی باشد که صرفا به خاطرانجام وظیفه شرعی و قانونی«امربه معروف و نهی ازمنکر» یا نقد و انتقاد ازطریق بیان و قلم روانه زندان و تبعید شده اند و می شوند

بازسازی سرمایه اجتماعی

« سرمایه اجتماعی » از تجمیع و تعامل سرمایه های معنوی، فیزیکی، انسانی و فرهنگی زاده و بارور می شود ( منابع هویت و منابع معرفت )، و بستر حرکت جامعه را به سوی آینده می سازد. بر این پایه تعریف خاص آن را می توان این چنین ارائه کرد: « سرمایه اجتماعی » از مجموعه هنجارها و ارزش های موجود در سیستم های فکری، علمی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه منتج می شود و این هنجارها و ارزش ها نیز حاصل تاثیر نهادهای اجتماعی و اقتصادی، نوع نظام سیاسی و روابط انسانی است که ویژگی های اعتماد متقابل، تعامل اجتماعی متقابل گروه های اجتماعی، احساس هویت جمعی و گروهی، احساس وجود تصویری مشترک از آینده و کار گروهی و تیمی از نقاط کانونی آن به شمار می روند

فتنه‌گران در خانه ملت

تاریخی که در این سی و پنج سال اخیر بر این ملت گذشته است، نه چندان دور است که بتوان حقیقت را مسخ کرد و یا پوشاند و بسیاری از انقلابیون، زنده و هر از گاهی واقعیت هایی را برملا می سازند و اهم مطالب را مردم آگاه این مرز و بوم به یاد دارند و سینه به سینه به نسل ها انتقال می دهند. کیست که نداند امام به چه کسان و نحله ای فرمودند لحن شما از اسرائیل بدتر است؟ کیست که نداند مهندس میرحسین موسوی مورد اعتماد امام و امت و نخست وزیر دفاع مقدس بودند؟ کیست که نداند چه کسان در مجلس به مخالفت با امام برخاستند؟

حکومت اسلامی؛ مشروعیت و جبّاریت

چگونه به حضرت امام نسبت داده می شود که برای فقیه بدون رضایت مردم «ولایت فعلیّه» قائل است در حالی که ایشان بار ها بر حق مردم در تعیین سرنوشت خویش، تأکید داشتند؟ در هنگام رفراندم جمهوری اسلامی اساسا رای به ولایت فقیه مطرح نبود و صرفاً شکل نظام، به رأی گذاشته شد، پس چگونه ادعا شده است که قریب به صد در صد مردم به ولایت فقیه رأی دادند؟

ساسان سپنتا و سه پاره تفردش

فضای موسیقی‌شناسی ایران تمایل به مرکزگرایی دارد، اما اینجا هم سپنتا (کم یا زیاد) تفاوتی با دیگران داشت. او عمیقا دلبسته سنت‏ های موسیقایی زادگاهش بود. اگر بتوان عنوانی مانند «موسیقی‏‌شناس مکتب اصفهان» را به کار برد این عنوانی حقیقتا برازنده سپنتاست، نه به این دلیل که بیش از هر کس دیگر آثار آن را پژوهیده و مبانی‏اش را به سطح خودآگاه آورده، بلکه بیشتر به‌عنوان معترض به نادیده انگاشته شدن ارزش‌های هنری آن و تثبیت ردیف‏ های خاندان فراهانی به‌عنوان سنگ معیار و کارگان اصلی موسیقی ایرانی.

امام(ره) جلوی اجرای حکم سنگسار را گرفت

اول انقلاب یک قاضی در کرمان حکم سنگسار داده بود و حکم با حضور خبرنگاران اجرا شده بود. من آمدم تهران ماجرا را به امام گفتم. امام گفتند: اصلا این چیزها نباید ثابت شود. به امام گفتم: گاهی خودشان اقرار می کنند. امام گفتند: چرا به اقرارشان گوش می دهید. من اصرار کردم که اگر با اقرارشان ثابت شد چه کنیم؟ امام گفتند: برای این که چهره اسلام را در جامعه مشکوک می کند و برای اسلام عیب می گیرند اجرا نکنید. از آن وقت تا وقتی امام زنده بود حکم سنگسار اجرا نشد. ولی بعد امام اجرا شد. دست بریدن را هم از امام پرسیدم. امام گفتند: نکنید.

محصور نینوا؛ عیار حق و حقانیت

حر به عنوان اولین شخصی که آب را بر روی کاروان حسین (ع) بست و مردان و زنان خداجوی این سپاه را با اتکا به زر و زور و تزویز دنیا محصور نینوا کرد به هنگام روز واقعه با ابراز پشیمانی از عملکرد خویش برای رفع این حصر ظالمانه به سمت اندک یاران امام حسین (ع) آمد اما بجای کینه و حب و بغض با آغوش باز و استقبال گرم اباعبدالله (ع) مواجه شد، آیا سیدالشهدا حر را وادار به توبه و پشیمانی کرده بود؟ مسلم است که نه! از نظر اباعبدالله توبه تنها میان انسان و خدای خویش بود و بس، آنچه که پدید آور این توبه شد حقانیت حرکت حسین (ع) بود و انسانیت نهفته در ذات حر، آیا امام حسین (ع) نمی توانست به صرف گذشته و حتی نام حر او را در دم محاکمه کند؟ چرا امام حسین (ع) با قصاص حر ولو بی محکمه و قاضی زهر چشمی از دشمنانش نگرفت؟

دلتنگی های عاشورایی

این روزها بیش از همیشه نگران دین محمدیم و پیام حسین با دیدن آن چماق ها که به دست مدعیان اقامه دین محمدی و مکتب فاطمی و سیره علوی و مشی حسینی و مرام زینبی بر فرق بندگان خدا فرود می آید تا به جبر روانه بهشتش کند. و کاش چماق جایش را به اسید نمی داد تا بی سیرتان زنان دیار مسلمانی را بی صورت کنند!

بر پرده خون

گروهی از سر ترس، گروهی از سر تردید در انتخاب راه درست و گروهی با راندن وجدان‌های شماتت گر خویش، خود را در صفوف سپاه امپراتوری دروغ پنهان کرده بودند… خودکامهٔ زمان چنان عرصه را تنگ کرده بود تا به حاکمیت پسرش تن در دهد. اما او می‌دانست که رأی به آن پسرک مست قدرت، رأی به از دست رفتن آخرین بقایای انقلاب پدرانش است. می‌دانست که با آمدن سلطنت موروثی، دیگر جایی برای رأی مردم باقی نخواهد ماند… می‌دانست که از آن پس، بر سر منبرها از فتنه‌ای که با درایت حاکمی که خود را جانشین پیامبر می‌خواند فرونشسته بود سخن‌ها گفته خواهد شد.

امام حسین(ع) به بیعت اجباری تن نداد

اسلام اموی به دنبال بیعت اجباری است، در پی محدود کردن یا سلب کردن حق سیاسی انسان ها با همه روش های متداول است. از یک سو آنها را در معرض اتهام قرار می دهد که محارب هستند و صلاحیت حضور در جامعه را ندارند. شخصیت آنها را ترور فرهنگی می کند و همه امکانات تبلیغی خود را برای زیر سوال بردن شخصیت انسان های آزاده به کار می گیرد.

مگر حسین(ع) را قدرت‌طلب و فتنه‌انگیز نخواندند؟

بسیار تلاش شد که چهره ی این قیام مخدوش شود. مگر نگفتند حسین (ع) خارجی بود؟ مگر نگفتند دیگران را به فتنه انداخته؟ مگر نگفتند حسین (ع) می خواست قدرت را در دست بگیرد؟ مگر نگفتند آدم ساده دل و ساده بینی بود و به رغم آن که سابقه ی پدر و برادرش را می دانست، فریب مردم را خورد و این اتفاق ثمره ی این ساده دلی بود؟ چرا به رغم این همه تلاش برای خاموش کردن این شعله، بر پا ماند و روشن تر شد؟