دوچرخه سواری بانوان بر اساس عرف عقلای جوامع هم امر مطلوبی است و به خودی خود هیچ منع اخلاقی، شرعی و قانونی ندارد. بر فرض که برخی فقها اصل عدم حرمت، نپذیرفته و فتوا به حرمت دوچرخه سواری داده باشند. بر اساس چه برهانی مقلدین دیگر مراجع، باید از فتوای فقهایی که از آنان تقلید نمیکنند، تبعیت کنند: «هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ»
» گفتار
تا موقعی که حامیان شیخ مهدی کروبی و مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد از رفع حصر آنان کاملاً نومید نشوند، گشایشی جدی در وضعیت آنها حاصل نخواهد شد! این هم یکی دیگر از رویههای جاری در سیاست مملکت ماست که تا سرمایهای نسوزد آن را در اختیار خواستاران آن نخواهند گذاشت!
سالهای آخر دیکتاتور (بخش دوم و آخر)
بهبود شرایط مادی در ایران طی سال های ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۲ حرکت به سوی دموکراسی را نیز ایجاد میکرد؛ ولی شاه هم فرصت استفاده از واقعیتهای بی نظیری را که فراهم شده بود از دست داد و هم با ارتکاب اشتباه های فراوان اوضاع سیاسی کشور را هر چه بیشتر رو به وخامت کشاند (ص ۷۱).
آقایان «تشنه خدمت»! اگر شعار «مرگ بر» را رواج بدهید و از اتهامهای اخلاقی بهره بگیرید، بعداً اگر همینها برای سایر مسئولان هم بهکار رفت، عصبانی و ناراحت نشوید. فردا تعجب نکنید اگر در یک تجمع، مردم «مرگ بر» را برای مسئول دیگری به کار بردند و از منقلی بودن او سخن گفتند.
مهندس بازرگان و اصلاحات جامعهمحور
اگر اصلاحطلبان پابهپای تحولاتی که در درون حکومت و همینطور در متن مردم رخ میدهد، نتوانند خود را بهروز کنند، هم از مردم و هم از تحولات عقب میافتند و تأثیر خود را از دست میدهند. به همین دلیل میگویم نمیتوان حرفهای سال ۷۶ را امروز تکرار کرد.
رسم تو عصیانگری، کار تو ویرانگری….
آیا در نظام جمهوری اسلامی با این حرکات و رفتار و تریبونهای رسمی و رسانه ملی و با آن همه اهانتها و خط و نشان کشیدنها و تبلیغ خاص برای گروهی خاص که در تحجر و سنگدلی و اوج خشونت و بی ادبی و بی تربیتی بسر می برند می توان مدعی اسلامیت شد؟ کدام اسلام؟ کدام انقلاب؟ شرم و حیا و انسانیت و شرافت و آزادگی کجا رفته؟
هزینهی هر یک از دو گزینهی سازش یا مقاومت واقعاً چقدر است؟ اساساً عالم حوزوی مگر قادر است هزینهی آنها را برآورد یا صحت برآوردی را تأیید کند؟ خسارات وارده بر زیرساختهای عمرانی، اقتصاد، محیط زیست، بهداشت، آموزش، فرهنگ و از همه مهمتر، اخلاق و دینِ مردم را چگونه محاسبه میکند؟ آیا چنین سخنانی مصداق تمام و کمالِ دخالت غیرمتخصص در حوزهای تخصصی و بسیار پیچیده نیست؟
انقلابی که با توسعهٔ اقتصادی بیگانه بود و بیگانه ماند
فاجعهٔ اقتصادی نخستین دهه بعد از انقلاب اسلامی زنگ خطری بزرگ برای نظام ولایت فقیه بود. در این شرایطٰ مدیران ارشد حکومت اسلامی بهروشنی دریافتند که از «اقتصاد اسلامی» معجزهای بر نمیآید و بقای آنها در گروِ سکولاریزه کردن اندیشه و مدیریت اقتصادی است، البته تا آنجا که جوهر نظام ولایی دچار خلل نشود.
راه و بیراهه توسعه سیستانوبلوچستان
واقعیت آن است که مسئله سیستانوبلوچستان هنوز بهدرستی تعریف نشده و مورد فهم و اجماع قرار نگرفته است. از یک سو رنگ رخسار محیط حکایت از حال نزار استان و عمق محرومیتهای گسترده و فقر چندبعدی آن دارد و از سوی دیگر، شعارهای پرطمطراق و تصویرسازیهای بلندپروازانه ارائهشده از آمادگی استان برای استقرار نقشهای ملی و فراملی در آیندهای نزدیک خبر میدهد؛ نامعادلهای که تعدد متغیرهای آن، حل آن را از روشهای معمول ناممکن کرده است.
انقلاب اسلامی برای چه بود: آزادی یا دشمنی با غرب و آمریکا؟
تا آنجا که میدانم، نه در داخل یا خارج از کشور، هیچ مطالعهای صورت نگرفته، که چرا این بلا بر سر انقلاب آمد؟ البته از نظر حاکمیت، طرح چنین پرسشی، ماهیتاً نادرست است؛ چراکه بزعم آنان، ظرف ۴۲سال گذشته، هیچ انحرافی از اهداف و آرمانهای انقلاب صورت نگرفته، و انقلاب، مصمم و استوار در جهت تحقق آن اهداف، گام برداشته.
سالهای آخر دیکتاتور (بخش نخست)
آیا من می توانستم قبلاً این را دریابم که مجموعه نیروهای غیرنظامی و غیر مسلح مخالفان شاه، سرانجام توانایی آن را خواهند داشت که ارتش تا دندان مسلح و متحد وفادار شاه و سازمان وحشتناک امنیتی او ساواک را به زانو درآورد؟ این جملات، بخشی از خاطرات سفیر سابق انگلیس در ایران،«سر آنتونی پارسونز» است که در کتاب «غرور و سقوط» آمده است.
گویا کارشناسان سازمان برنامه هشدار داده بودند که تنها با اتکاء به دو برابر شدن درآمد نفت، نمیتوان سرعت برنامۀ اقتصادی را دو برابر کرد چرا که سرعت توسعه به عوامل بسیار زیاد دیگری از جمله توسعۀ زیر ساختهای اقتصادی مانند کشتیرانی، بندرگاهها، جادهها، نیروی فنی ماهر و توان جذب اقتصاد ملی بستگی دارد و چنانچه بدون در نظر گرفتن این عوامل، پول زیادی به اقتصاد کشور تزریق شود؛ تورم، ریخت و پاش و فساد و ناکارآمدی در پی خواهد داشت.
کسی نیست از همین نیروی مسلح که علوی اسمش را نیاورده و معلوم است کدام است بپرسد شما که بیخ گوشتان و از رگ گردن به شما نزدیکتر جاسوس اسرائیل یا مجاهدین خلق را در چنته دارید، از چه سبب دنبال جاسوس در میان چند محیط زیستی، روزنامه نگار، نویسنده یا طلبه می گردید؟!
رحیم قمیشی “حسن” دوست دوران جنگم تازه بعد از چند سال از سوریه برگشته بود که دیدمش. من تشنهی دانستن در مورد سوریه و او پر بود از ناگفتهها. یک ساعت پشت سر هم برایم صحبت میکرد. آنقدر موضوع سوریه امنیتی شده که نمیدانم اصلا میشود صحبتهای دوستم را بنویسم یا نه. نمیخواهم بگویم حسن […]
متاسفانه رفتار روسها با ایران، رفتار یک ابرقدرت با یک قدرت وابسته است. روسها در رفتار پوتین و یا وزارت خارجه این کشور با ایران، رویکرد متوازن و برابری ندارند. به عنوان نمونه، ببینید که ظریف چندبار به مسکو سفر کرده و در مقابل، چند مرتبه شاهد سفر همتای ایشان به تهران بودهایم.
ضرورت افقگشایی در انجمن اقتصاددانان ایران
اقتصاد ایران یکی از طولانیترین دورههای بحرانی خود را در یک قرن اخیر تجربه میکند. بیکاری (رسمی و غیررسمی) در جامعه ایران به مرز ۱۰میلیون رسیده و ۴۰ سال تورم دو رقمی تاروپود اخلاق و اقتصاد ما را از هم گسیخته است. تجربه ۳۰ سال اخیر نیز نشان داده است که هیچکدام از نحلههای فکری اقتصاددانان ایرانی که تاکنون به آنها فرصت داده شده که بخت خود را برای سیاستگذاری در اقتصاد ایران آزمون کنند، نتوانستهاند نسخههای شفابخشی برای اقتصاد ایران بپیچند
مسئله بازرسی و سوءاستفاده از قدرت
جسم مرا نبرده اما عمرم را برخلاف قانون برده اند و محصول بیش از بیست سال کار من و کلیه اسناد دیجیتالی انتشارات همسرم را برخلاف قانون تصرف کرده اند که اقدامات مقتضی درباره آن انجام خواهد شد.
اگر چریکها تاریخ روسیه را خوانده بودند، میدانستند که تزار نیکلای بعد از انقلاب فوریه با همکاری پیوتر استولیپین دست به اصلاحات ارضی زد. اصلاحاتی که بعد از آن، دهقانها دلگرم شدند و به تزار روی خوش نشان دادند. در همان زمان، لنین جزوهای منتشر کرد و نوشت، شرایط انقلابی دیگر مهیا نیست و بعید است بتوان موژیکها را با خود همراه کرد و نتیجه گرفت، باید صبر پیشه کرد.
مرتجعین ولایتی و سلطنتی اشتراکات فراوانی دارند. از درک تحولات نو ، ضرورت توسعه متوازن، تحقیر شهروند ایرانی به عنوان عاملی از جنبش های اجتماعی عاجزند. یکی به تداوم ساختار ستم غِرّه شده و یکی در نوستالژی حکومتی ضد مشروطه غرق شده. اولی می خواهد نان ناامیدی و یاس مردم را بخورد دومی نان خستگی روحی روانی شهروندان را.
در لزوم نجات ایوان باشکوه کسری
خلیفه نیروهای بسیار بدین کار گرد آورد و شروع به خراب کردن ایوان نمود. برای ویران ساختن آن تبرهایی بزرگ بکار برد و آنها را با آتش داغ می کرد و سرکه بر آن می ریخت و مدتها زمان صرف آن کرد ولی با همه ی اینها از خراب کردن آن عاجز ماند و از رسوایی خود بیمناک شد.