» گفتار
نصیحت حاکم مطلقه که راهبرد نیست
از منظر نتیجه گرایی، اصرار بر مسیرهایی که حداقلی از نتایج هم برای آن تصور نیست کاری بیهوده است. نصیحت کردن راهبرد نیست و برای نیروی سیاسی مهم است چه حرف را کجا در چه موقعیتی و با تصور چه نتیجه ای بزند تا بار معنایی حرفها نابود نشود. این اصلی است که اصلاح طلبان کمتر به آن توجه میکنند.
یک چیز مشترک؛ جانهای به لب رسیده
قیام سیاهکل نیز همچون سراوان از زیر بوته در نیامده بوده است و نمیتوان به عبارت ترور یا وابستگی به خارج( کاری که امروز دولت با سراوان میکند) تقلیلش داد. آن واقعه و مجموعه وقایعی که به سرنگونی نظام پهلوی انجامید از درون نظام ستمی بیرون آمده بود که برای فهمش احساسات و استیصال امروز بسیار راهگشاست. سیاهکل نیز واکنشی به ستم و استبداد حاکم بود.
ماجرای بهنام؛ «روز درویش»
زمانی که به علت بیماری عصبیاش به امینآباد اعزام شده بود، بسیار مورد ضرب و شتم و تحقیر و خوراندن داروهای قوی قرار گرفت که منجر به تشدید بیماریاش شد. بعد از بازگشت به اوین، تجویز مشکوک و بیش از حد نیاز قرصهای متعدد باعث تشدید بیماری و بیخوابیهای طولانی در وی شده بود. ولی بهرغم نظر پزشکی قانونی، مسئولان امنیتی حاضر به آزادی و حتی اعظای مرخصی استعلاجی به او نشدند.
امنیت ملی و انرژی هستهای
حسین رفیعی مقدمه در جمعهی ۷ آذر جاری، معاون وزارت دفاع در یک فرآیند پیچیده در آبسرد، ترور شد. امری پلید و کثیف، در چارچوب اخلاق بینالمللی است و به اسرائیل نسبت داده میشود و متحدان غربی و منطقهای اسرائیل هم آن را محکوم کردند. فاجعهای عظیم برای سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی ایران بود که […]
حامی سراوان باشیم
حالا با این گزاره” دفاع حق طبیعی است” عده ای خواسته یا ناخواسته ترویج جنگ داخلی میکنند و عده ای با قاچاقچی خواندن مردم فقیر، سرکوب خونینشان را توجیه میکنند. جالب است اینها در برابر دولت با تفنگ، ابرقاچاقچی اسکله های غیرقانونی، زبانی بس نرم دارند. باید مراقب باشیم که هم از خشم مشروع تحقیرشدگان دفاع کنیم و هم به جنگ داخلی حساس باشیم.
گران کردن خدمات اینترنت
ضدیت با دنیای مدرن و حرکت در خلاف جهت جهان امروز که در آن خدمات اینترنت روز به روز ارزانتر، سریعتر و متنوعتر ارائه میشود و عصبی کردن مردم با ترکیبی از فیلترینگ، کاهش پهنای باند و افزایش قیمت خدمات اینترنت.
برای بهنام محجوبی مظلوم/ از زنده بودنم خجالت می کشم
گفتم شما نمیدانید در خیابان چه خبر است، نشستهاید در دفترهایتان و تنها بولتن میخوانید، ببایید بیرون و ببینید چطور مردم بهخاطر یک نشانه سبز، بهخاطر یک علاقه، بهخاطر یک عقیده، خونین میشوند، سگ خطاب میشوند، دستهایشان بسته میشود.
ترویج حجاب با ضربوشتم؛ کارشان درست نیست اما لازمشان داریم
همین ایام چند روزی تهران شاهد تظاهراتهایی علیه بدحجابی بود که گاه با خشونتهایی عجیب و غریب همراه میشد. ناطق نوری وزیر کشور در سخنانی با وجود انتقاد از بدحجابیها از کارهای انجام گرفته در این تظاهراتها هم انتقاد کرد و گفت: «آیا شما انقلابی هستید؟ قطعا حزبالله مشت به چشم بیحجاب نمیزند. تیغ نمیکشد و نسبتِ زنا به کسی نمیدهد.»
مجلس خبرگان رهبری یا نمایندگان رهبری در خبرگان؟!
چگونه می توانند بعنوان ناظر بر عملکرد رهبری و یاعزل او باشند؟! دقیقا این عمل متناقض هم می باشند! ودر نتیجه مجلس خبرگان رهبری نمایندگان رهبری در خبر گان می باشند که بجای نظارت بر عملکرد رهبر و نهادی زیر نظر معظم له با تعریف و تمجید و یک بیانیه اجلاس را به پایان می رسانند!؟
حتی نمیدانند در چه زمانی مردهاند
این تعلیق و فاصلهگذاری در تعیین بودجه، تقسیم منابع مالی و حتی اوقات فراغت نیز بهطور مشروع وجود دارد. لویاتان دولت توتالیتر، زمان را اداره میکند، بین لحظه تفریح و لحظه کِیف، کار و آگاهی از کار و بسیاری از موقعیتهای حیات مداخله کرده و با ایجاد فاصله، تعلیق و تأخیر بر زمان ( علاوه بر مکان) تسلط پیدا میکند.
عدالت، آرمان همیشه مهجور ما
عدالت گاهی به معنای برابری اقتصادی میان اعضای جامعه و برخورداری اقتصادی همسان معنا میشود. در اینجا عدالت یعنی برابری یا چیزی نزدیک به برابری اقتصادی میان کسانی که نقشهای مختلفی در جامعه ایفا میکنند و وظایف مختلفی دارند. این معنا از عدالت دلالت بر برابری طبقاتی دارد. مفهوم مقابل عدالت در اینجا نابرابری است.
جنبش «چیزباختگان ناامید»
معترضان، صداهای ناشنیده جامعه ایران هستند. جوانانی که امیدی به آینده ندارند، آنها که سبک زندگیشان به رسمیت شناخته نشده است، آنها که تحقیر شدهاند، و زیر بار خستگی اجتماعی ناشی از سالها تنش اجتماعی، سیاسی، بمباران رسانهای یکسویه، و فقدان مشارکت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فعال در حیات همهجانبه جامعه ایران به صدا درآمدهاند.
نگرش امنیتی و خلأهای آن
توافقنامهای مانند برجام و تعامل سازنده با دنیا باید در همان سال ۶۷ اتفاق میافتاد. این خود جای بحث زیادی دارد. فرماندهان جنگ هم اکثریتشان در اواخر جنگ به لحاظ عقلانی و منطقی جنگ را قبول نداشتند، فقط میگفتند ما بنا به فتوای امام ادامه میدهیم. اینها همه از پذیرش قطعنامه ناراحت بودند و آن را «زهرنامه» میدانستند و با چشمانی گریان آن را پذیرفتند.
حمله راکتی در اربیل؛ جمهوری اسلامی فقط یک پرونده هستهای نیست
گروه گمنام و تازهتأسیس «سرایا اولیاء الدم» مسئولیت این حملهٔ تروریستی را بر عهده گرفت که باعث کشته شدن یک پیمانکار غیرآمریکایی شاغل در پایگاه نظامی نیروهای ائتلاف آمریکا در کردستان عراق و زخمی شدن حداقل هشت نفر شد که سه تن از آنان شهروندان عادی عراقی هستند.
استبداد، ترس، وحشت و حملات پانیک ی
این نظام ها با حذف مخالفان خود و سرکوب آزادی های سه گانه(فردی،اجتماعی،سیاسی)و ویران نمودن ارکان یک جامعه زنده و پویا و تبدیل کردن مردم به بردگان چاپلوس وسر به راه،مانع از تحقق امر آزادی شده و هر کسی که بخواهد حقیقتی بر زبان جاری نماید و یا عملی بر خلاف آموزه های آنان انجام دهد مستحق عذاب می دانند.
عذر بدتر از گناه!
متأسفانه زندانیان بیمار و کهنسال و ناتوان بسیاری در زندانهای کشور حبس کشیدهاند که توان تحمل شرایط زندان و تمشیت امور خود را نداشتهاند و عملاً با رنج و دردی مضاعف و وضعیتی شاق روز خود را به سر رساندهاند؛ با این همه، برخی مسئولان و نهادهای دخیل در این امور، سماجت و اصراری عجیب و باورنکردنی بر ادامۀ زندانِ آنها از خود نشان میدادند!
تار و مار ویت کنگها و امر متعالی انتخابات
نگاه به رفتار دروغ گوهای همیشه هم سفره است که چشم بر فقر و گرسنگی و فلاکت مردم بسته اند. نیز آن فرصت طلب های سیال که مسیر بین موضع اپوزیسیون و پوزیسیون و منتقد را در رفت و آمدند و هر جنبش سالمی را فاسد می کنند. و این نام ها همه ساختگی است و شباهت بین اسامی و امور مورد اشاره با اسامی و امور واقع مطلقا تصادفی است.
جنبش اجتماعی ایران به دنبال نجات از استبداد بود
مهندس بازرگان با نگاه راهبردی دنبال راهکاری بود که اعضای شورای سلطنت مورد تایید آقای خمینی انتخاباتی آزاد برگزار کنند و ملت ایران تصمیم گیری کنند و به تدریج ساختار مدیریت کشور را اصلاح کنند اما حتی روشنفکرانی که در نوفل لوشاتو در کنار آقای خمینی بودند میگفتند این تحول باید از درون انقلاب دربیاید.
حصر در حصر
انسان آزاده، وقتی قدم در راهی میگذارد، گاه برای حفظ آرماناش از جان خود نیز میگذرد. حبس و حصر و زندان و شکنجه نیز همه هزینههایی هستند که فرد میپذیرد تا باور خود را و آزادگی خود را حفظ کند. یعنی با انتخابش نشان میدهد که ایستادگی بر سر هدفاش را از حفظ و بقای جان و زندگی هم ارزشمندتر میداند.
آغاز یازدهمین سال حصر و چند نکته
آنها که فتنه کردند و هنوز هم دست از فتنه گری بر نمی دارند و آشوبگری را پیشه کرده اند و هر روز گوشه ای از پرونده غارتگری این نوکیسگان افشا می شود آزادند و آنان که چشم فتنه را کور کردند در حصرند. در نظر بگیرید اگر آقای کروبی و مهندس موسوی و رهنورد و دیگرانی چون این رهبران نبودند و همچنان احمدی نژاد و گروهک انحرافی تاخت و تاز می کردند چه بلایی بر سر کشور و انقلاب و اسلام آمده بود.