» گفتار
تحلیل هفته از سیدمصطفی تاجزاده
بر این اساس در حوزههایی که احتمال رأی آوری نامزد تکفیری بالاست، لازم است یکی از نامزدهای اصلاح طلب یا اصولگرای معتدل به نفع دیگری کنار رود. ترجیح در صحنه ماندن کاندیدایی است که احتمال رأی آوری بیشتری دارد. به هر رو در هر حوزه ای که یک خوارج مسلک رأی بیاورد بعد از انتخابات باید به ترتیب اصلاح طلبان، اصولگرایان معتدل و سایر نامزدها و نیروهای فعال در آن حوزه به ملت درباره کوتاهی خود توضیح دهند. ما نباید این انتخابات مهم و سرنوشت ساز را به داعش مزاجان شیعی واگذار کنیم. در این کارزار باید حامیان صلح و دموکراسی با پشتوانه رأی قاطع ملت بر مدافعان جنگ و تحریم و استبداد دینی غلبه کنند.
دموکراسی، انتخابات و دانشجویان فعال
اساسا تحلیلگرانی که حرکت دانشجویی را فقط از منظر «جنبشی» ارزیابی میکنند من را یاد افراطیهای وطنی هم میاندازد. آنها هم اسیر تفکر «انقلاب دائمی» لنینی شدهاند و بجای دفاع از سازوکارهای جمهوری اسلامی برای تحقق آرمانهای انقلاب، به انقلاب دائمی فکر میکنند و حتی جمهوری اسلامی را در برابرتلقی دایمی از انقلاب قرار میدهند و به نام انقلاب نه به اصلاح طلبان که به دولت روحانی هم تعرض میکنند، به جای نقدهای اصلاحگرایانه. انتظار دائم از دانشجویان که جنبشی باشند نوعی اعتقاد به همان انقلاب دائمی است
همگرایی و واگرایی جهان اسلام
سید جمال الدین اسد آبادی از نخستین مصلحان جهان اسلام است که در پی اتحاد مسلمانان بر آمد، وی ایده اتحاد اسلام را مطرح نمود و در این راه گام هایی برداشت. آیت الله سید حسین بروجردی و شیخ شلتوت در پی تقریب مذاهب اسلامی برآمدند و اقداماتی در این رابطه انجام گرفت. در دهه شصت در ایران آیت الله منتظری هفته وحدت را بنیان گذاشت و مسلمان را به وحدت خواند. هریک از این ایده ها اهدافی را در راستای اتحاد جهان اسلام داشتند.
هلال انسانی
محمدتقی فاضل میبدی پیرو سخنان رئیس محترم جمهور در کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی مبنی بر اینکه ما هلال شیعی و سنی نداریم و بدر اسلامی داریم، باید اذعان داشت آنچه شالوده اسلام است، هلال انسانی است. سخنان آقای روحانی حاوی نکاتی است که درخور توجه است. ۱- کسانی که در میان شیعه و سنی از […]
فرقه مصباح و تلاش برای استحاله شعار «نه شرقی، نه غربی»
امروزه روس ها استالینیزم و آمریکایی ها مک کارتیزم را مایه شرمساری خود می دانند و از آن بیزاری می جویند. با وجود این در ایران جریانی که خود را سخنگوی انحصاری نظام می خواند، علنا می گوید انقلابی که داعیه دار روح بخشیدن به جهان بی روح بود برای استمرار حیات خود باید به استالین دخیل ببندد و از روح مک کارتی استمداد طلبد! آیا انقلابی که قرار بود با معنویت وصلت کند، باید فرانکشتاین یقه آخوندی تحویل دنیا دهد؟
روش جریان مصباح تهمت زدن و بددهنی کردن است
رئیس دفتر آیتالله مصباحیزدی، بزرگانی را به ویروس ایدز و عمروعاص تشبیه کرد. یکی از شاخصههای مهم این جریان این است که نه ادبیات قابل قبولی به کار میبرند و نه استدلال اقناعکنندهای ارائه میدهند. روش و منش این جریان آن است که از روشهای غیراخلاقی استفاده میکند. این جریان توهین، تهمت زدن و بددهنی کردن نسبت به مخالفان خود را جزو لوازم کار خود میداند.
مدرسه زندان نیست
خبر فوت مهسا و ارتباط احتمالی آن با تنبیه تحقیرآمیز در مدرسه، به همراه اخبار مربوط به خودکشی چندین دانشآموز در سنین مختلف، در نقاط مختلف کشور و احتمال ارتباط این خودکشیها با مواردی از این دست، زنگهای خطر را با صدایی بلند به صدا در آورده است. تا دیرتر نشده است، باید کاری کرد.
سیاهنمایی رسانههای خاص
جالبترین مورد تیتری است که از قول مردم زدهاند که: «آلودگی هوا کم بود، گرانی هم خفهکننده شد.» درحالیکه در دوره احمدینژاد و تورم ۶٠درصدی مواد غذایی که مردم از گرانی خفه شده بودند، صدایشان درنمیآمد ولی الان که تورم به مرز تکرقمی شدن رسیده از قول مردم درباره گرانی مینویسند و البته که سیاهنمایی هم نیست.
پیام تبریک سیدمحمد خاتمی به مناسبت میلاد مسیح
میلاد مسعود کلمه و روح خدا، حضرت عیسی مسیح و سال نو میلادی را به همه آزادگان و به همه کسانی که دلشان به عشق خدا و صلح و امنیت می طپد و به ویژه به همه آسیب دیدگان از شرارت فراگیری که زندگی را بر انسان در شرق و غرب و شمال و جنوب عالم تنگ و تلخ کرده است تبریک می گویم. من امیدوارم همه شاعران، هنرمندان، متفکران و سیاستمداران و همه سازمانهای جهانی و منطقه ای که نگهبانی از صلح جزء وظایف جوهری و اساسی آنهاست، هرچه زودتر با اتخاذ تصمیم های درست و اقدامات فوری، برای تقلیل آلام و رنجهای میلیونها انسان دست به کار شوند.
تکفیریها میخواهند از بزرگان انقلاب و خاندان امام انتقام بگیرند
مراقب باشیم تا عده ای با ادعا و چهره اسلامی و سوپرانقلابی، انقلاب ما را از نیروهای اصیل و دلسوز خود محروم نسازند و کار را به جایی نرسانند که خدایی ناکرده، در سکوت همراه با رضایت برخی دستگاه های مسوول مزور ریاکار، با ادبیات زشت و بی معرفت رسانه های مصون از حسابرسی شان بر چهره بزرگان انقلاب و یا خاندان و اصحاب امام چنگال کشیده و سیلی بزنند و ما نظاره گر و ساکت باشیم. کما اینکه در سالهای گذشته چندین بار برای این نیت شوم خود خیز برداشتند و متاسفانه در مواردی نیز موفق شدند.
آقای قالیباف! برای خفهنشدن مردم تهران چه کردهاید؟
یک سوال از آقای شهردار، باقی میماند؛ شما برای کم شدن آلودگی هوای پایتخت چه کردهاید؟ کدام تدبیر و پروژه شهرداری در ۱۰ سال گذشته به کم شدن آلودگیهوا منجر شده است؟ ساختن طبقه دوم بزرگراه صدر؟ تونل توحید؟ فروختن باغها و تراکم فروشی بیحساب و کتاب در تهران؟ برجسازیهای افسارگسیخته در شمال و غرب شهر؟ دریاچه چیتگر؟ افتتاح نصفه و نیمه و ناقص خطوط مترو؟ نوسازی سیستم حمل و نقل عمومی؟ کدام یک از پروژههای شهرداری تهران، برای کاهش آلودگیهوا موثر بوده است؟
ریشه حذف «ظریف» از تلویزیون
صداوسیما با اعمال نفوذ تفکرات یک طیف سیاسی، تغییرات غیرلازم در معاونت سیاسی و تفکیکهای غیرحرفهای و نارضایتی در میان برنامهسازان و هنرمندان در حوزههای تولید و برنامهسازی مواجه است و این در حالی است که فضای ارتباطات و حرفهایگری شبکههای خارجی و حتی برخی سایتهای اینترنتی دارای برنامههای چندرسانهای داخلی، بسیاری از عرصهها را از این رسانه ربوده است و مسئولان تلویزیون فکر میکنند صرف تغییر ویترین و دکوراسیون برای مشابهسازی با برخی برنامههای خارجی، مشکل محتوایی رسانه متعلق به ٨٠ میلیون ایرانی را حل میکند. خروجی چنین مسائلی، اتفاق دوشنبهشب صداوسیما را رقم میزند.
جای خالی آیتالله توسلی
او کجاست تا ببیند همین جماعت مقدس نمای واپسگرا چگونه با شمشیرهای آخته به بیت شریف امام و یادگار ارزشمند او هجمه کرده اند؟ کجاست تا ببیند نواده امام راحل را ضلعی از مثلث و مربع نفوذ دشمن تعریف کرده اند، کجاست تا ببیند؟
سخنان اخیر درباره نظارت بر رهبری؛ زمینهسازی برای آینده؟
مبنا قرار دادن قانون اساسی و منافع ملی به نفع تمام جریانهای سیاسی هم هست و ای کاش تجربیات تاریخی مورد توجه صاحبان قدرت قرار گیرد و برنامهریزی و طراحی برای کسب قدرت در آینده و زمینهچینی برای آن از هماکنون، جای خود را به تعقل درباره منافع مردم و اسلام بدهد. خداوند، فعال مایشاء است و بالاترین مکرها از آن اوست، اما گاهی این اصل را مدعیان ظاهری اسلاممداری فراموش میکنند و چنین تصور میکنند که میتوانند با طراحی و برنامهریزی و زمینهسازی امروز، فردا را به نفع خود رقم بزنند.
مجلس، سیاسیکاری و مشکلات مردم
ما سالهاست که در ادبیات سیاسی خود با موردی با عنوان «سیاسی کاری» مواجه هستیم؛ چیزی که معنای دقیق آن در نزد عامه سر ریز کردن تمام مسائل جاری کشور در کانال خطکشیهای سیاسی است، بدون آنکه زمینهای کارشناسی و فنی برای آن وجود داشته باشد. این مفهوم در واقع در پی عدم بسط گستره نفوذ احزاب رسمی کشور در حوزههای پاییندست و بالادست سیاست، یعنی در کف جامعه و در رئوس هرم قدرت جان یافته است. به عبارتی عدم وجود امنیت سیاسی مناسب باعث شده تا گرایشهای مختلف نتوانند در سطح جامعه یارکشی کنند و به تبع آن از حضور متناسب با وزن اجتماعی خویش در قدرت رسمی نیز محروم باشند
آیت الله منتظری و ایده های نو در تحول مرجعیت
آیت الله منتظری با درک این واقعیت که جوامع انسانی در تغییر و تحول است و با ید علوم اسلامی نیز با حفظ اصول همراه کاروان تمدن بشری شود تا بتواند پاسخگوی عصر خود گردد. با این پیش فرض در دهه هفتاد و هشتاد نظریه در باره «مرجعیت شورایی » و «اجتهاد و تقلید تخصصی» مطرح کرد
سبزهای بیگانه با امام و دفاع مقدس!
جنبش سبز را به جرئت می توان خروش شجاعانه انقلابیون اصیل و رزمندگان مخلص دفاع مقدس علیه انحراف از ارزش های اولیه انقلاب در ابتدای دهه چهارم انقلاب دانست. جنبشی که به قول میرحسین موسوی، نخست وزیر دفاع مقدس، ایستادگی در برابر سرچشمه فسادهای عظیمی است که از جیب مستضعفان و پابرهنگان برپا شده است.
نزاع بر سر نظارت
جنجال نمی تواند هاشمی را از نظرش منصرف و ملت را از راهش باز دارد. انتخابات هفت اسفند مجلس شورا و مجلس خبرگان بدون تردید فراتر از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۲ محافظه کاران و اصولگرایان را بر زمین خواهد نشاند و از هم اکنون روشن است که اقتدارگرایان شکست خود را حتمی می دانند و در فکر توطئه جدید هستند و به تأویل و قلب واقعیات روی خواهند آورد و راهی می اندیشند تا خود را در قدرت حفظ کنند. این ماجرا سر دراز دارد و علائم نشان می دهد که باید منتظر خلق غوغای جدید و ویرایش حربه های جدیدتری چون برچسب فتنه و نفوذ و نمایش دلواپسی و … باشیم.
قاضیالقضات با این دروغ خود به خود معزول است
ولی نکته مهمتر این است که طبق اصل ۱۵۷ قانون اساسی، اجتهاد، عدالت، آگاه به امور قضایی، مدیر و مدبر بودن شرط اصلی مسؤلیت رییس قوه قضاییه است و به نظر میرسد با این اظهار نظر خلاف واقع حداقل چند شرط از شروط مصرح در قانون اساسی خدشه دار شده است.
آیا انتخابات خبرگان پنجم به رفراندومی برای نظارت بر رهبری تبدیل خواهد شد؟
اگر مردم بناست به شرکت در انتخابات خبرگان دعوت شوند، باید بدانند که به چه انگیزه ای باید رای دهند. توجیه حضور معنوی و تکلیف شرعی بی فایده است، دامن زدن به بیم و امید اینکه ممکن است این دوره خبرگان بخواهد رهبر تعیین کند هم کافی نیست. باید تکلیف مردم روشن باشد. باید بدانند به چه وعده ای قرار است رای دهند. این وعده می تواند نظارت بر رهبری و افراد منتصب و نهادهای منتسب آن باشد.