• صفحه اصلی
  • » چرا آیت‌الله خامنه‌ای نگران انتخابات خبرگان است...

» گفتار

چرا آیت‌الله خامنه‌ای نگران انتخابات خبرگان است

امروز موج نارضایتی به بیوت برخی مراجع سابقاٌ سخت طرفدار رهبری نیز رسیده است. آیت‌الله خامنه‌ای خود بیش از هر کس به ناخشنودی حوزه‌های علمیه قم از خویش آگاه است و دیگر نمی‌تواند همانند گذشته به حسن ظن نهاد مرجعیت و روحانیت نسبت به خود اطمینان داشته باشد. تشدید حساسیت رهبری و نهادهای وابسته نسبت به مجلس خبرگان ناشی از این واقعیت است.

امنیت سفارتخانه‌ها را به سپاه بسپاریم

تعرض به سفارت عربستان سعودی مانند تعرض به هر سفارتخانه دیگری هزینه‌ای دارد که هریک از ایرانیان باید آن را بپردازند. دولت در برابر یک سوال جدی قرار گرفته است که آیا می‌خواهد روابط دیپلماتیک سالم و عادی با سایر کشورها برقرارکند یا خیر؟

دعوت به مفاهمه و درک متقابل، برای مقابله با تندروی و خشونت

لازم است در داخل ایران جهت برون رفت از بن بست سیاسی موجود و پیش‌گیری از مشکلات بیشتر، ائتلافی متشکل از اصولگرایان متعهد و اصلاح طلبان صادق بر مبنای مفاهمه و درک متقابل شکل بگیرد و در منطقه نیز منادیان مفاهمه و درک متقابل همدیگر را پیدا کنند زیرا تجربه سال‌های اخیر به خوبی نشان داده است که رویدادهای ایران اثرات سرنوشت سازی بر دیگر کشورهای خاورمیانه گذارده است. در نتیجه تقویت میانه روی، اعتدال و گفتمان مفاهمه در ایران نهایتا اثرات بسیار مهمی بر منطقه خواهد گذارد چنان‌که شکست اصلاحات و میانه‌روی در ایران سبب تقویت تندروی و خشونت در منطقه گردید.

اعتراض به عربستان یا برجام؟

در پنج سال گذشته، بسته‌شدن سفارت انگلستان در تهران به‌جز آنکه میلیاردها دلار ضرر و زیان برای ایرانی‌ها به بار آورد، حتی یک دستاورد مثبت هم در آن نمی‌توان سراغ گرفت. اکنون اتفاق شنبه‌شب هم جز خسران برای منافع ملی، هیچ منفعت دیگری برای ایران به ارمغان نمی‌آورد. سکوت برخی مسئولان کشور در قبال این رفتارها، دست‌کم غیرمستقیم باعث دلگرمی مهاجمان می‌شود. اگر دولتمردان ما یک ‌بار و برای همیشه در مقابل این رفتارها نایستند، این خنجر ازپشت‌خوردن‌ها به منافع ملی ما، متأسفانه همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.

خلاف شرع و موجب شرم

حمله به سفارت‌خانه‌های خارجی – چه در گذشته، چه در حال – نقض قانون، خلاف شرع و باعث شرمندگی هر ایرانی است. چه این سفارت‌خانه، سفارت آمریکا، انگلستان، یا دانمارک باشد، یا سفارت عربستان سعودی. اعدام شیخ نمر قطعا محکوم است، اما حمله به سفارت‌خانه‌ی عربستان در تهران و مشهد هم محکوم است. بنای غلط حمله به سفارت‌خانه‌ها سال ۵۸ گذاشته شد. اگر خسارت و هزینه‌ی گزاف آن اقدام به‌ظاهر انقلابی تفهیم شده بود امروز شاهد چنین اقدامات تاسف‌باری نبودیم

رفتن قمر به‌برج عقرب

بازی هنرمندانه میان دو جناح قدرت‌مند شرق و غرب، در جریان اجرای برجام، و حل‌وفصل بحران سوریه، چنان‌که سنت همیشگی سیاست‌ورزی ایرانی‌ست، می‌تواند کاری کند زمینه‌ی بازگشت به‌قدرت شایسته‌ی‌مان در منطقه فراهم شود. عدم‌تعادل گذرای فعلی، که احتمالاً بیش از هر چیز، ناشی از قریب‌الوقوع‌ بودن بازشدن مهارهای ایران، و در هراس از آن، به‌جهت ضرب‌شست‌نشان‌دادن، و کوشش برای محکم‌کاری موضع عربستان، در این آستانه‌ی حساس، از سوی این کشور صورت می‌گیرد، موضوعی غیر قابل مدیریت نخواهدبود؛ آن‌چه سیاست‌مداران جوان و نپخته‌ی سعودی باید به‌زودی خودشان را آماده‌ی رویارویی با آن کنند، بازشدن طناب‌های پیچیده‌ی تحریم از دست‌وپای ایران است، که خبر خوبی برای عربستان نخواهد بود؛ زیرا دیگر به آن‌ها اجازه نخواهد داد هرطور می‌خواهند رفتار کنند.

یک بار برای همیشه تکلیف اوباش‌گری درون حکومتی را روشن کنیم

عده‌ای فکر می‌کنند همانطور که اوباشی را طی سه مرحله به منزل محصور و عزیز دربندمان رییس اسبق مجلس، بیت فقیه عالی مقام مرحوم آیت الله منتظری، بیت مرجع آزاده آیت الله صانعی و یا مسجد و منزل آیت الله دستغیب برای تخریب و اوباش گری می فرستادند، می توانند برای جبران تنش های منطقه ای و یا بین المللی اوباش را به سفارتخانه های خارجی اعزام و با توسل به واژه “امت خودجوش” از بار حقوقی آن شانه خالی کنند. روزی به سفارت بریتانیا حمله می کنند و روز دیگر به سفارت سعودی.

وقتی افراطیون خرابکار از فعالیت شبکه‌ای سبزها الگوبرداری می‌کنند

الگوی مقاومت ملی و شبکه‌ای در برابر یک دولت متقلب و مفسد که نهایتا در تابستان ٩٢ به پایان خود رسید، در محفل‌های انحصارطلبان شبیه‌سازی شده است. بر خلاف الگوی مقاومت ملی در برابر کودتا که بر عنصر آگاهی، آگاه‌سازی و نشر و بازنشر انتقادات علیه دولت احمدی‌نژاد در فضای ارتباطی و شبکه‌ای استوار بود، طراحی خرابکارانه تحت لوای انتقاد از دولت روحانی، دارای یک ساختار پیچیده و چند لایه در ساختار نظام است که بازوی عملیاتی آن یا همان نیروهای عمل کننده سرکوب علیه اعتراضات مردمی را، می‌توان به روشنی تشخیص داد.

شَبحِ فتنه و هفت شباهت

شیخ عبدالکریم حُبیل از رهبران شیعه‌ی عربستان می‌گوید حکومت از آنها خواسته تا مردم را ساکت کنند «اما حاضر نیست به هیچیک از مطالبات آنها پاسخ دهد. حتی اگر ما از مردم بخواهیم سکوت کنند اما حکومت هیچ قدمی برندارد مردم از ما نیز نمی‌پذیرند». میرحسین موسوی از رهبران جنبش سبز نیز در صدر بیانیه‌ی هفدهم خود آورده بود: «همواره به اینجانب و دوستان گفته می‌شد که اگر شما اطلاعیه ندهید مردم به خیابان‌ها نخواهند آمد و آنان از اعتراضات و مطالبات خود دست برخواهند داشت و آرامش به کشور برخواهد گشت. بنده به عنوان یک همراه جنبش عظیم سبز مردمی با این نظر موافق نبودم و می‌اندیشیدم که تا اصلاحات لازم… صورت نگیرد، آب رفته به جوی باز نخواهد گشت». او سپس به مردمی اشاره می‌کند که «منتظر اطلاعیه و بیانیه نمی‌مانند در حالی که نه روزنامه‌ی همراه و مشوّقی در کنار خود داشتند و نه از صدا و سیما، به عنوان رسانه‌ای ملی و بی‌طرف و منصف و عاقل بهره می‌بردند…».

پاسخی به سخنان رهبری

آیا از نظر آیت الله خامنه ای، اگر عربستان شیخ نمر را حصر می کرد و بدون محاکمه در زندان خانگی نگه می داشت خوب بود و فقط حالا که اعدام کرده بد است؟! تاریخ چه قضاوت می کند درباره رهبری که استدلالی را علیه جنایت عربستان به کار می برد که برای حکومت خود رعایت نمی کند؟ کی قرار است بگذارید این خسارت ها جبران شود؟ شما که هنوز بعد از ربع قرن، ساختار حکومت را نشناخته اید و نمی دانید که نمایش هایی همچون بازشماری آرا هم نمی تواند چیزی را عوض کند وقتی رهبر فصل الخطاب پیشاپیش نظرش را اعلام کرده و برای برای اثبات این فصل الخطاب بودن هم خون ریخته شده؛ چگونه نام رفتار خود را مماشات می گذارید و دیگران را به بی اعتنایی به آن متهم می کنید؟

این «شور» انقلابی نیست؛ این برادران هم «خودسر» نیستند

برادران خودسر یا در واقع “سر-دار” این بار هم بزرگترین خدمت را به عربستان و اسراییل کردند. همان نیروهایی که تنی چند از مدیران و سردارانشان سالهاست به جرم جاسوسی در بندهای اوین هستند و کمتر کسی نامی از آنها می برد. حضور منسجم و هماهنگ این عوامل نیمه شب در مقابل سفارت و کنسولگری عربستان سعودی، اقدامی بود که برنده اصلی آن اسرائیل است.

تاوان این خطا را چه کسی خواهد داد؟

آتش زدن سفارت سعودی ها آن هم پس از سه دهه فاصله گیری از فضای احساسی ناشی از انقلاب، اگر خیانت نباشد، بازی خوردن و حرکت در راستای اشتباهی است که تاوان سنگین سیاسی، اقتصادی و امنیتی آن بر دوش ملت و دولت خواهد بود. در حالی که دولت روحانی با برجام، سایه شوم جنگ را از کشور دور نموده و در تلاش است با تدبیر و امید بخشیدن، تبلور عزت، حکمت و مصلحت در کشورداری و عرصه بین المللی گردد، حمله به سفارت عربستان، ضربه زدن بر این مسیرخرمندانه است. نباید وارد جنگ و چالشی شد که دستاورد آن شکست است

خشونت، سیاست و وهابیت

این اشکال بر حاکمیت آل‌سعود وارد است که به خاطر مذهب وهابیت عقیده شیعیان را به سختی تحمل می‌کند به ویژه اگر اعتراضی صورت بگیرد از راه اسلام تمام فرقه‌ها از جهت مذهب، فکر و عقیده آزادند. نباید مذهبی که در کشوری غالب است عرصه را بر مذهب دیگر تنگ بگیرد و راه را برای آزادی بیان و عقیده سایر مذاهب مسدود سازد.

جهان را از خطر جنگ برهانیم

کنترل صحنه داخلی، جهت ممانعت از ایجاد مشکل، و انداختن سنگ در چاه گرفتاری (نظیر حمله و سوزاندن سفارتخانه …)، که هیچ نتیجه ای بجز بدنامی و خسارت برای کشور ندارد، بسیار ضروری است. کشور، منطقه و جهان، در لبه بحران بزرگ قرن قرار گرفته است. ایران باید به جهان هشدار امنیتی بدهد. همه عاقلان دنیا و رهبران کشورهای قدرتنمایی جهان را باید در این مسئولیتی که اینک ایران بر عهده گرفته است، شریک نمود. این یک ضرورت و مسئولیت ملی، جهانی و تاریخی است. همت همه ملت، بویژه تک تک مسئولان را می طلبد. ایران را حمایت کنیم، جهان را نجات دهیم

دفاع از هاشمی؛ چرا؟/ تحلیل هفته از مصطفی تاج‌زاده

آقای هاشمی امروز بدان جهت آماج برخوردهای مغرضانه افراطیون قرار گرفته که در کنار دفاع ثابتش از رهبر، صریح تر از همیشه به دفاع از حق الناس، آزادی قلم، بیان، اندیشه، احزاب و انتخابات آزاد پرداخته و با تندروی و افراط گرایی شفاف تر از گذشته مخالفت می کند. به علاوه حدس می زنند وی آرای بالایی در کنار روحانی و سیدحسن کسب کند و پروژه حذف هاشمی با بدنامی او، برای همیشه شکست بخورد. ما می توانیم با رأی میلیونی خویش او را روانه مجلس خبرگان سازیم که حضورش در آن، سودی برای خود او ندارد اما می تواند منافع فراوانی برای ملت داشته باشد و مانع برخی کج روی ها و انحرافات در آن شود. حمایت تمام قد و بی قید و شرط ما از هاشمی در دو ماه آینده هم چون حمایت از آقایان روحانی و سیدحسن خمینی، پشتیبانی از همه اشخاصی است که دوستشان داریم و رأی به آرمان هایی است که برای تحققشان تلاش زیادی کرده ایم.

یک اجبار برای اقتصاد

می‌دانیم امروز سیاست‌های پولی دولت انقباضی نیست و رشد ۲۳درصد نقدینگی در اقتصاد رشد بالایی محسوب می‌شود و می‌دانید که چه فشاری در یک دهه اخیر روی طبقات فرودست اجتماعی ایران وارد شده است. درواقع ماهیت بحران اقتصادی در ایران در بسیاری از موارد به‌درستی شناخته نشده است و نامه‌ای که اخیرا از سوی چهار وزیر منتشر شد یکی از نشانه‌های سهم نادرست اقتصادی است

دستکاری آرا مشروع نیست، ولو با توجیه دینی

هرگونه اعمال نفوذ از سوی هر شخصیت حقیقی یا حقوقی، دینی یا سیاسی، منافات با رعایت حق الناس دارد. لذا دخالت و یا اعمال نفوذ به «بهانه‌های سیاسی» و یا «توجیهات دینی نما» مردود است. باید، بستر سالم و وسیعی ترتیب داده شود تا آنان که اراده نامزدی دارند به این حق خود نائل گردند، و نیز چنان موقعیت مناسبی در مرحله اخذ آراء پیش‌بینی شود که «صاحبان حق» بتوانند در کمال امنیت و آرامش، حق خویش را، در برگزیدن «منتخبشان» اظهار نمایند.

انتخابات یا مید‌ان جنگ؟

گروه‌های سیاسی که مد‌ام برای تهییج افکار عمومی به جای تمرکز بر برنامه‌ها و د‌ید‌گاه‌های سیاسی خود‌، احساسات مرد‌م را علیه رقبای خود‌ تحریک می‌کنند‌، امکان ظهور سیاستمد‌اران پوپولیست و مرد‌م فریب را افزایش می‌د‌هند‌. تحریک بیش از حد‌ احساسات، قضاوت نهایی مرد‌م را بیش از آنکه مبتنی بر عقلانیت کند‌ بر پایه انتخاب احساسی قرار می‌د‌هد‌. د‌ر نتیجه امکان رأی آوری نامزد‌های توانمند‌ و متخصص نسبت به د‌یگر نامزد‌‌ها کاهش می‌یابد‌. زیرا د‌ر چنین فضایی، نه قد‌رت تفکر بلکه احساسات سرنوشت انتخابات را رقم می‌زند‌.

وثیقه زنجانی باید بیش از دو هزار میلیارد تومان باشد

اگر قاضی به میزان دو برابر مبلغ ادعای شکات قرار صادر کند تازه به اصل مطلب می‌رسد؛ چراکه در صورت اثبات اتهام، زنجانی باید علاوه بر پرداخت بدهی خود به شکات، همان‌قدر هم به صندوق دولت جریمه پرداخت کند که بدین‌ترتیب میزان قرار وی بیش از پنج‌میلیارد یورو (بیش از ۲۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ تومان) خواهد شد. اگرچه همان‌طور که عرض شد اگر من جای قاضی بودم مبلغ قرار را به میزان یک برابر تعیین می‌کردم.

بیم زوال قدرت؛ واقعیتی که پشت اینهمه دروغ و هیاهو نهفته است

محافظه‌کاران و تکفیری‌های تندروی به مدد فریب و ریا غارتگر بیت المال بودند و با تخلف و تقلب اشغالگر نظام شدند و حالا نمی توانند از قدرتی که به زر و زور و تزویر بدست آورده اند دل بر کنند و چون این قدرت را در معرض خطر می بینند زمین و زمان را دشنام می دهند و اهل حق و جبهه حق طلبان را میکروب و ویروس و فتنه گر و …. می خوانند.