-
از مرگ آزادی تا مرگ برای زندگی؛ در ستایش: حق ندارید اعدام کنید
در ظل حکومتی به نام دین که شاید آخرین تداعی قرون وسطی مسلمانان باشد، در سایه لرزش انگشتان استبداد دینی که در کار بافتن طناب دار برای حق گویان و معترضان است، جنبش خون گرم در رگ جوانانی می جوشد که اکنون در ستیغ آفتاب نشسته بر سرای محبس اند، جان هایی که روی هم…
-
چرا به آزادی نمیرسیم؟ – ۲
همت اصلی انسانها تنها میتواند نسبت به یک چیز معطوف شود، و آن همان مسئله زندگیشان است. و فقط اگر رابطهای مشهود میان آنچه بدان فرا میخوانند و این یکچیز وجود داشته باشد امکان سرایت آن همت به موضوع دعوت فراهم میآید. در رسالت پیامبران تلاش برای برقراری این ارتباط به روشنی دیده میشود.
-
مهم «دشمنان» و «اطمینان» است
رییسجمهوری که از گورخوابی، پشت بام خوابی، زباله گردی، نوزاد فروشی، آمار طلاق در اثر شدت فقر، آمار خودکشی در ایلام و سیستان، تشنگی و بی آبی خراسان جنوبی و بلوچستان، بی خانمان های زلزله کرمانشاه و سیل بلوچستان و گلستان و خط فقر خشن پایتخت و قیمت سکه و خانه و ارز و ماشین…
-
چرا به آزادی نمیرسیم -۱
آیا ائتلاف به مثابه یک موجود زنده و سرزنده کننده جامعه نباید گویچههای سفیدی برای طرد این جرثومههای تفرقه داشته باشد؟ تازه معلوم میشود که چرا در جامعه شاهد همبستگی مشابهها هستیم. این طور نیست که همه مشابهها، مثلا همه قدبلندها، یا سبزهها، منسجم باشند.
-
شکستها چرکین میشوند
شکست یعنی به راستی شکست؛ یعنی بخواهید از روی شکافی عمیق بپرید، ولی موفق به این کار نشوید. آنجا در ته گودال، شما با پایی آسیب دیده و بدنی مجروح نیمی از راه را نپیمودهاید، بلکه در مقایسه با ابتدای کار عقبتر هستید. یعنی نهادهایی بدتر از گذشته دارید؛ شاهد روشنش تعداد زیادی از کشورهای…
-
لحظه آزادی
ممکن است تحولی در راه باشد که اگر تدارک آن را نبینیم برای ملتمان ناکامی به همراه بیاورد. ما را چه میشود که پی در پی شکست میخوریم؟ «نظم و زوال سیاسی» جوابی برای این سوال زمزمه میکند. برای شنیدن این پاسخ میتوانیم یک آن در نظر بگیریم که تغییر، همراه با تحقق کاملترین آرزوهای…
-
یک تصویر سِلفی هولناک از ما
تصویر این روزهای جامعه ایرانی از این منظر، تصویری است نگرانکننده و یأسآور. این تصویر برگرفته از منازعاتی است که فضای زندگی اجتماعی و سیاسی روزانه ما آکنده از آن است و طرفداران نظام و انقلاب به همان اندازه درگیر آن هستند که منتقدان و مخالفان آن و فضای فکریمان را، چه از طریق رسانههای…
-
اندیشهای که پیش از انقلاب سبز بود/ جنبش سبز «نه! به تحریم و نه! قاطع به استبداد داخلی» است
مهندس موسوی در سال ۸۸ به کمک تجربههای کسب شده و شناخت دقیق از مشکلات و همچنین شناخت از ظرفیتهای عظیمی که کشور ما از آن برخوردار است، احساس مسولیت ویژه میکند و فعالانه وارد عرصه سیاست میشود. برای تلاش و برای اصلاح امور و جلوگیری از سقوط کشور و آرمانهایی که از بدو مشروطیت،…
-
فریدالدین دروغ نگفته است، ماییم که خویش به دروغ فریفته ایم
نه میتوانید با ۶۰ هزار میلیارد بدهی شهرداری تهران و آنهمه مفسده که گوش فلک را کر کرد، برای ریاست مجلس انتصابی، ولایت را به نیش سرهنگی بکشید و روغنش را نذر الباقی کاسه لیسان و معاونان زندانی و محکوم نمایید که حبس فساد نجومی شما میکشند و حکم مفاسد شهرداری شما بر پرونده دارند!
-
مشروعیت نظام به حق الناس و خون مخالفان و حبس منتقدان است یا کاهش مشارکت مردم در انتخابات؟؛ سخنی با چریک پیر
حقیقت بیش از این است و این تمام حقیقت نیست و روا نیست ما درباره یک رخداد سیاسی اجتماعی به وضوح انتخابات انتصابی مجلس اخیر، تا این حد ساده و تک ساحتی سخن بگوییم. گذشته از آنکه مخاطبان بسیار از ما جلوتر و بیدارترند. اصلی ترین عامل شکست اصلاح طلبان و بلکه خود انتخابات در…
-
نمونهای از نقشه راه
هماندیشی ملی نیازمند فضای باز سیاسی است تا همه شهروندانی که راه برونرفت از وضعیت موجود را نه در براندازی بلکه در اصلاح ساختاری و بنیادین جستجو میکنند، صرف نظر از مکاتب گوناگون فلسفی، دینی و اخلاقی که بدان پایبند هستند، ضمن محترم شمرده شدن هویتشان، بتوانند بدور از تبعیض (دینی، مذهبی، قومی، جنسیتی و…
-
قانون اساسی شهروندمحور
اگر تعدد و تنوع را بهعنوان ویژگی انکارناپذیر و حذفناشدنی جوامع انسانی و به دنبال آن، هر جامعه سیاسی بدانیم، باید بپذیریم که قانون اساسیای که برای «حق تفاوت» شهروندان احترام قائل نباشد، قانونی است بهلحاظ مبانی فکری ناقص، و بهلحاظ چارچوب عملی استبدادی.
-
واکاوی یکی از ارکان قانون اساسی
درباره پیشینه طرح موضوع ولایت فقیه، پژوهشهایی مشروح توسط صاحبنظران انجام شده و در اینجا نیازی به بازگویی آن نداریم. آنچه لازم است مورد توجه قرار گیرد این است که هنگام طرح آن در فاصله انتشار پیشنویس قانون اساسی تا زمان تصویب در مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی در سال ۱۳۵۸ و حتی در یک…
-
گام سوم: سنجش پایبندی به قانون اساسی در کارنامه نظام
نظام جمهوری اسلامی تا چه اندازه به عمل به قانون اساسیاش پایبند است؟ پاسخ یا پاسخهایی که به این پرسش داده شود، از سه جهت اهمیت دارد. نخست این که از طریق آن، ماهیت و کیفیت تضادها و تناقضات و مشکلات قانون اساسی کنونی بهتر آشکار میشود. دوم این که با برداشتن این گام، چهبسا…
-
بازنگری ۶۸: یک گام به پیش یا دوگام به عقب؟
شورای بازنگری قانون اساسی نه تنها خود بر اساس این مبنای مسلم مردمسالاری شکلنگرفت، بلکه با تصویب اصل یکصد و هفتاد و هفتم، راه شکلگیری مجلس مؤسسان منتخب مردم بر اساس رأی اکثریت شهروندان و حتی همهپرسی برای تغییر قانون اساسی به صورتی که در اصل پنجاه و نهم آمده بود را مسدود ساخت.
-
گامهای مقدماتی نقد قانون اساسی
درست است که انقلاب بیش از هر چیز متأثر از رهبری دینی آن و روحانیون و تحصیلکردگان متدین انقلابی بود و اثرگذاری روشنفکران غیردینی که به مکاتبی همچون لیبرالیسم، ناسیونالیسم، سوسیالیسم یا کمونیسم تعلق فکری داشتند به بخشهای کوچکی از جامعه محدود بود، اما نباید از اثر انتشار افکار و انتقادهای این طیفهای فکری در…
-
بایستههای آسیبشناسی نظام جمهوری اسلامی ایران
نقد عملکرد مسئولان مملکتی در پنهانکاری سیاسی و سپس سوءمدیریت یا ضعفمدیریت و عدم انسجام و انتظام در مهار آن، جستجو برای توطئهگرانی که در گوشه و کنار دنیا در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی ویروسی اختراع کردند که البته مآلاً دامن خودشان را هم گرفت، یک «بلا»ی آسمانی و عقوبت الهی در ازای گناهان…
-
یا بیدار میشوید یا نابود میشوید
چنان رویداد فاجعه باری می تواند همه چیز را تغییر دهد. آقای سپاه، ممکن است جای شما را تغییر بدهد. آقای نظام، شاید شما را تغییر بدهد. سنت های هزار ساله را تغییر می دهد. تمامی مناسبات را در معرض تجدید نظر می گذارد. دین را دگرگون می کند. و خیلی چیزهای دیگر.
-
باشد که نتوان یافتن دیگر چنین ایام را
خوب دقت کنید. آن دنیائی که در آن زندگی میکنیم انگاری دارد خراب میشود. مرزها چقدر پوشالی بودند. خود آن دنیا چقدر بیاعتبار بود. زمین را نمیگویم. زمان را نمیگویم. آن دنیایی را میگویم که مدتها پس از تولد پا به آن گذاشتیم. آن وقتهایی را میگویم که بر روی همین کره خاکی، در دامان…
-
نگذاریم یاد نیلوفر در باتلاق کرونا دفن شود
ما باید مناسبات سیاسی اجتماعی خود را با حکومتی تبیین کنیم که به وضوح نشان داده است ارزشی برای شهروندان و مردم خود قایل نیست؛ نه برای حقوق ما، نه رشد و استعدادها و خلاقیت ما، نه آزادی ما و از همه بارزتر نه جان ما! این آخری دیگر فاجعه است و نتیجه عدم اعتراض…