امام حسین در نامهای به معاویه نوشت: آگاه باش که کشانیدن این مردم به فتنه و فساد، خود بزرگترین گناه و سرپیچى از اوامر الهى است و من فتنهاى را بزرگتر از این که تو بر این مردم حکومت کنى نمىبینم و بزرگترین وظیفهاى که در برابر دین و امت محمد صلیالله علیه و آله دارم این است که کار تو را آشکار کنم.
» گفتار
اگر از هیچ نشانهای بهاین نتیجه نرسیم که برگزاری همهپرسی استقلال کردستان عراق جدیست، از برگزاری رزمآیِش امنیتی سپاه در مرزهای غربی کشور، با نام «محرم»، میتوانیم بهاین نتیجه برسیم که کُردهای عراق، با وجود تمام مخالفتهای ابرازشدهی منطقهای و بینالمللی، بهراستی بهدنبال استقلال سیاسیاند، و ابراز این واکنش واقعی، نشان میدهد ارادهی کُردها جدیست و، از همین رو، ابراز واکنش واقعی از سوی ایران لازم آمدهاست.
با گذشت زمان و به مرور فهمیدم:
۱- مطلق انگاری چه مثبت و چه منفی آن اشتباه است.
۲- قضاوت نسبت به عملکرد دیگران کاری بسیار مشکل و پیچیده است و لذا امروز هم نمی توانیم نسبت به عملکرد گذشتگان به راحتی نیت خوانی کرده، حمل به صحت و یا فساد کنیم.
۳- بپذیریم که همه یکسان فکر نمی کنند؛ دیدگاه ها و برداشت ها و جمع بندی ها و نتیجه گیری ها نسبت به مسائل میتواند متفاوت باشد.
۴- لزومی ندارد هر کس با ما نیست، عقد اخوت با دشمن ما بسته باشد.
۵- لزومی هم ندارد هر کس مانند ما نمی اندیشد و یا عملکرد متفاوتی دارد، دچار هوی و هوس و عافیت طلبی و ده ها اتهام دیگر باشد.
۶- بهتر بود پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هم از آغاز تا به امروز، با منتقدان و مخالفان، چه در لباس روحانیت و چه دانشگاهی و چه سایر اقشار؛ با گذشت و سعه صدر بیشتر رفتار می شد.
۷- افراط در همه ی موارد انسان را از جاده اعتدال و انصاف خارج کرده، موجبات خسران را فراهم می کند حتی در حبّ و بغض که “حُبّ ٌ الشَّیءِ یُعمی و یُصِمّ”، علاقه به چیزی، انسان را کور و کر میکند و درک واقعیات را از او می گیرد.
بد است برای یک آیتالله که فرق میان “وجوب” و “اجبار” را نفهمد؛ به ویژه وقتی آیه ٢۵۶ سوره بقره، تصریح دارد که در دین اکراه و اجبار راه ندارد؛ توضیح کوتاه اینکه: در اسلام اجبار نداریم؛ چون مخاطب و محدودهی تمام حدود شرعی مسلمانانند؛ هرکس هر نوع اسلامی که «اختیار» میکند هم به واجب و حرامش تن داده هم به مجازاتش. پس اجباری بر او نیست و خودش خواسته به این آئین تن دهد. مشکل آنجاست که حکومت میخواهد غیرمسلمانان یا معتقدان به نوع دیگری از اسلام را به مراعاتِ آنچه خود، واجب یا حرام میپندارد مجبور کند و اینجا دچار تناقض میشود؛ زیرا ذات حکومت و مراعات قانون، نوعى اجبار در آن نهفته است اما ذات دین، اکراهپذیر نیست زیرا به گواهى آیه ٢۵۶ سوره بقره، در دین اکراه و اجبار راه ندارد. در نتیجه حکومت اسلامى به شیوه جارى در ایران، یعنى اجبارِ امرى که اجبارى نیست و این تناقض در اجبارِ واجبات و محرّمات بر همه خود را نشان مىدهد در حالی که شهروندان یک حکومت، متکثر و متنوعاند و لزوما همه مسلمان نیستند یا اسلام به قرائت حاکمیت را قبول ندارند.
اجباری کردن و اجبار خواندنِ واجب و حرام و حدود برای همهی شهروندان، چه از سر نفهمیدنِ این تفکیک باشد و چه آگاهانه، بخشی از منظومهی استبداد دینی است.
آقای روحانی خیلی از موانع جدی داخلی را نادیده می گیرد و یا خود را به ندیدن می زند. همانجور که ایشان فرمودند ۱۱۱ سال است ایرانیان برای عدالت خواهی قیام کردند و فرمان تاسیس عدالتخانه قبل از مشروطه امضا شد و اکنون بیشتر از یک قرن از تاسیس عدالت خانه می گذرد. روحانی هم رییس جمهور است
سخنی با متولیان محترم دستگاه قضا
مدتی است که موضوع جناب آقای علیرضا رجایی چالشها و پرسشهایی را برانگیخته است به گونهای که سخنگوی دستگاه قضا ناگزیر از ارائه توضیح و دفع انتقادات میشوند. از طرفی برخی شواهد موهم این است که بیماری ایشان در زمان زندان حادث گردیده و چه بسا اگر زودتر مسئولین محترم اجازه درمان زندانی را میدادند چنین اتفاق تلخ و فاجعه اسفناکی رقم نمیخورد.
گتوسازی به مثابه ابزار کامیابی خودکامگی
گتوسازی، موجب تفرقهی میان شهروندان میشود و همین نیز حکومت را برای خودکامگان آسانتر میسازد. برای خودکامه، پایداری و شیوع نگاههای ناشی از خشم و تنفر و انزجار شهروندان از یکدیگر کافی است تا با خیالی آسوده، به چپاولگری خود مشغول باشد. خودکامه با بهرهگیری از ابزارهای زر و زور و تزویر، به صحنهآرایی و تصویرسازی از نظام تحت حکومتش به عنوان قدرقدرتی شکستناپذیر، پایدار و مقبول اکثریت جامعه مشغول میشود و شهروندان متنفر و متفرق را به حال خود وا میگذارد تا یا به معیشت خود مشغول باشند یا به عشرت. در همین راستا شهروندان گتوسازی شده، هرگاه که به فکر اصلاح امور جامعهشان بیفتند یا عزم مقاومت در مقابل سیاستهای استثمارگرانه خودکامه کنند، عاجزانه در مییابند که همراهانشان جماعتی متشتت و پراکندهاند که به جز لحظاتی کوتاه، تاب در کنار یکدیگر ایستادن را ندارند.
راست افراطی؛ تداوم و توجیه حصر
پس از شش سال و نیم بازداشت خانگی، هنوز دستگاه قضایی و هسته اصلی قدرت فاقد جسارت و بضاعت محاکمه علنی رئیس دو دوره مجلس نظام است؛ این در حالی است که کروبی مکرر خواستار محاکمه علنی شده؛ ازجمله چند هفته پیش که دست به اعتصاب غذا زد و یکی از خواستههای وی برگزاری دادگاه علنی بود.
نکته جالب ماجرا بخشهای تازهایست که هر سال به قصه اضافه میشود: ورژنِ امسال در آپدیت سردار نجات میگوید: «در میان فتنهگران زنهای بدنامی بودند که هر کدام چند بادیگارد داشتند/آنها از وقایع ۸۸ فیلم میگرفتند. در خانهشان استودیوهای مجهز داشتند و از آنجا فیلمها را برای رسانههای غربی میفرستادند»
با دیدن اظهارات آقای اژه ای یاد خاطره ای از ایشان افتادم که سال هاست از بازگو کردنش خودداری کرده ام تا مبادا ذره ای شائبه شخصی کردن تلاش های ما متبادر به ذهن شود اما وقتی که دیدم انسان بزرگ و مجتهد وارسته ای چون احمد قابل هم قربانی همین مصایب شد و باز هم از بیم پیش آمدن آن شایبه ها خویشتنداری کرده بودم این بار گمان کردم سخن نگفتن، دلیل بر تنزه طلبی و عافیت پیشگی است و وظیفه حقوق بشری و شرعی من ایجاب می کرد این خاطره شخصی را که اکنون پیامدهای غیر شخصی دارد بازگو کنم.
هان مردمان! بدانید این آیه دربارهی اوست. ژرفی آن را فهم کنید و بدانید که خداوند او را برایتان صاحب اختیار و امام قرار داده، پیروی او را بر مهاجران و انصار و آنان که به نیکی از ایشان پیروی می کنند و بر صحرانشینان و شهروندان و بر عجم و عرب و آزاد و برده و بر کوچک و بزرگ و سفید و سیاه و بر هر یکتاپرست لازم شمرده است. هشدار که اجرای فرمان و گفتار او لازم و امرش نافذ است. ناسازگارش رانده، پیرو و باورکننده اش در مهر و شفقت است. هر آینه خداوند، او و شنوایان سخن او و پیروان راهش را آمرزیده است
مسلمانان به لحاظ فرهنگی از هم گسسته بودند و در حالی که گروهی به ارزشهای اسلام پایبندی نشان میدادند، گروههای دیگری نیز هنوز به میراث گذشتگان خود وابسته بوده و مانع انسجام و شکلگیری امت یکپارچه بودند. براین پایه از حکمت و لطف الهی به دور بود که با رحلت پیامبراسلام(ص) هدف رسالت مجمل گذاشته شده و اجتماع مسلمین به حال خود رها شود
موجب شرم و حیرت فراوان است که علیرغم جنایت نسل کشی مسلمانان که سالهاست در آن کشور ادامه دارد، وی به عنوان رهبر میانمار در قبال کشتار و سوزاندن، و شکنجه و آواره کردن گسترده مسلمانان همچنان به سکوت خود ادامه داده است، موضوعی که حتی اخیرا مورد انتقاد گزارشگر سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر برمه نیز قرار گرفته است
علیرضا رجایی؛ قربانی بیداد استبداد دینی
مستبدان همیشه در هراسند که حکومت جابرانهی خود را از دست بدهند و نتیجه این هراس دائم ظنین بودن به هر چیز و هر کس است. مستبدان در ذهن خود و عمالشان تئوری توطئه را میپروند و با آن مجوز و دستور سرکوب و بگیر و ببند میدهند
علی رضا بیمارستان است. مطمئن هستم همان عشق و احساس رسالتش سلامتی را به او بازخواهد گرداند. ولی من نمیدانم دلم برای او تنگ شده یا برای عشق و رسالتی که یک روز فروختم و رفت.
اجتهاد در اندیشه امام (ره)، راه همزیستی
نهضت آزادی با جریان انقلاب اسلامی همراهی داشت تا جایی که منجر به انتخاب مهندس مهدی بازرگان به عنوان نخست وزیر موقت انقلاب شد. اما پس از آن اختلاف نظرهایی بروز کرد و به تدریج شدت یافت. حضرت امام خمینی منتقد نهضت آزادی بودند و نهضت آزادی منتقد ایشان. دیدگاهها و مبانی ایشان در این خصوص روشن است. رویه امام نقد دیدگاهها و رویکردهای نهضت آزادی به ویژه درباره دفاع مقدس و در این حال، مراقبت از ظلم به آنها و زیادهروی دستگاههای ذیربط بود. گرچه آن زمان نیز مثل امروز کسانی بودند که به جای کلاه سر میآوردند و آن میکردند که دلشان یا گروهشان میپسندید.
مظلومیت مضاعف یک سیاست ورز روشنفکر؛ علیرضا رجایی
رجایی دانش آموخته ی علم سیاست است و سیاست ورزی اش علاوه بر احساس مسئولیت و تعلق خاطر به مشی و مرام بازرگان و یارانش، پشتوانه ای آکادمیک و عالمانه دارد. او از نقطه ی عزیمت منافع ملی و مصالح عمومی در کانتکست ایرانی-اسلامی و در چارچوب پارادیم اصلاحات قلم و قدم های موثری برداشت
یادداشت علی مطهری برای ابراهیم یزدی: خدا از جفاهایی که به او کردیم بگذرد
واقعیت این است که ما با دکتر ابراهیم یزدی و همفکرانش مانند مهندس عزتالله سحابی رفتار خوبی نداشتیم، یک گروه اصیل سابقهدار اسلامی به نام نهضت آزادی ایران را به صورت یک گروه معاند معرفی کردیم و آنها را از آزادی بیان و بسیاری از حقوق اجتماعی محروم کردیم به این بهانه که اینها در بعضی از مسائل نظر دیگری غیر از نظر رسمی نظام جمهوری اسلامی دارند
کاش رهبر این توصیه را تنها به منتخبان مردم نکند بویژه وقتی اصلاح طلبان برگزیده میشوند و آن را به نهادهای انتصابی و مقامات منصوب خود نیز تعمیم دهد. به عبارت روشن چه خوب است رهبر با همین صراحت و شفافیت مقامات قضایی بخصوص آقایان لاریجانی و اژه ای و نیز اعضای شورای نگهبان بویژه آقایان جنتی و یزدی و هم چنین فرماندهان سپاه و مسولان صدا و سیما را نیز به شنیدن صدای مخالف دعوت کند و اینکه از نقادی استقبال و استفاده کنند، نه اینکه با اولین نقد برای منتقدان پروندهی قضایی تشکیل دهند.
خطر بروز فاجعه، هر لحظه نزدیکتر میشود. شاید بسیاری از ما حتی اسم این زندانیان را تا امروز نشنیده باشیم و یا از اتهاماتشان آگاه نباشیم. اما نگاه انسانی به ما میگوید که وقتی یک زندانی سیاسی، عزیزترین دارایی خود را در طبق اخلاص میگذارد و به مرگ تدریجی تن میدهد، بیتفاوت نباشیم.