نظارت استصوابی و مهندسی انتخابات توسط نهادهای حکومتی و نظامی، انتخابات را به یک مراسم تشریفاتی انتصاباتی تبدیل کرده است، به گونه ای که نتیجه ی آن نمی تواند مقبول و مشروع باشد. دعوت از مردم برای آمدن به پای صندوق هایی که در آنها چیزی برای مردم نیست، یک فریب کاری بزرگ و سوء استفاده ی ابزاری و تبلیغاتی از مردم است.
» گفتار
“موشک نقطهزن”؛ حتی به مردمسالاری دینی!
کاندیداهای اصلاحطلب تاییدشده در کل کشور (غیر از تهران) فقط ۱۷نفر هست و کاندیداهای میانهروها هم ۱۲نفر هستند؛ ولی این افراد در شهرهایی تایید شدهاند که اساسا امکان رقابت ندارند و در شهرهایی که امکان پیروزی داشتند، حذف شدهاند. در تهران هم ۱۴نفر تایید شدهاند که بعضی از آنها مورد تایید اصلاحطلبان نیستند. از آنجا که برای پیروزی این عده حتی در تهران حداقل به مشارکت ۴۰درصد تهرانیها نیاز است، که امکان تحقق آن کم است؛ لذا باخت این کاندیداها نیز به طور جدی محتمل است.
: به رفتار و روش شورای نگهبان که نگاه میکنیم عکس آن است و هیچ دورهای به اندازه این دوره تنگ نظرانه عمل نشده است. بسیاری از احزاب برای اولین بار در چهل سال گذشته اطلاعیه دادند که تقریباً تمام کاندیداهایمان در سراسر ایران رد صلاحیت شدند و برای اولین بار در چهل سال گذشته، بسیاری از شوراهای استانی اصلاحطلبان اعلام کردند که ما حتی یک نامزد نداریم که بخواهیم فهرست دهیم؛ بنابراین اگر این باشد ما نمیتوانیم در انتخابات مشارکت فعال کنیم.
کسی که از بیرون به میدان سیاست در ایران نگاه میکند، احساس میکند که یک عدمعقلانیت محض در آن رایج است. کشوری که تحت شدیدترین تحریمها و قطع درآمدهای خود است و طی مدت کوتاهی نیز با حوادث بزرگی چون اعتراضات پس از افزایش قیمت بنزین، ترور مهمترین فرمانده نظامی، درگیری با آمریکا و نیز سقوط هواپیما و اعتراضات پس از آن مواجه است و در عین حال در داخل این میدان، وحدت سیاسی به یک خیال و آرزوی دستنیافتنی تبدیل شده و در سطوح بالای سیاست با تندترین کلمات یکدیگر را مینوازند و با ابزار کردن قانون در پی حذف دیگران هستند.
استالین از راه اقناع یا توضیحات و همکاری صبورانه با مردم عمل نمیکرد، بلکه افکار خود را بر دیگران تحمیل میکرد و اطاعت دیگران را از عقاید خود بدون چون و چرا خواستار میشد. هرکس با فکرش یا نظرش مخالف بود و یا سعی می کرد نظر و عقیده خود را ابراز کند، محکوم به برکناری و زوال جسمی و روحی می گردید.
فرقی نمیکند چه اندیشهای داریم، از کدام ایده سیاسی حمایت میکنیم، به کدام طبقه تعلق داریم، مذهبی هستیم یا نیستیم، داخل یا خارج ایران زندگی میکنیم، هزینه دادهایم یا ندادهایم، و از وضع موجود راضی یا ناراضی هستیم؛ اگر این گونه در فضای مجازی مینویسیم؛ «تروریست کلامی» هستیم.
رهبری گفتند به جمعبندی نرسیدهام
آیت الله خامنه ای در دو ماه و نیم اخیر، در اظهاراتی جداگانه در مورد دو پرونده بسیار حساس حکومتی، خود را فاقد جمع بندی مشخص دانسته است. سه شنبه ۸ بهمن، از صادق لاریجانی رئیس مجمع تشخیص نقل شد که وی در دیدار با آقای خامنه ای نظر او را درباره لوایح مربوط به پیوستن ایران به کنوانسیونهای بینالمللی مبارزه با جرایم سازمان یافته بینالمللی (پالرمو) و مبارزه با تامین مالی تروریسم (سیافتی) جویا شده و پاسخ شنیده “در رابطه با این لوایح من به جمعبندی نرسیدهام و هر تصمیمی که اعضای مجمع اتخاذ کردند همان را لحاظ کنید”.
نگهبان آبروی اسلام چه نهادی است؟
طی سالهای اخیر با مسایلی مواجهیم که به نوعی مساله حفاظت از آبروی اسلام را برای اسلام دوستان در کانون توجه قرار داده است. یکی از برجسته ترین موارد آن خشونت ورزی است که به نام دین و اسلام اعمال می شود و البته بخش مهمی از آن خارج از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران است و طبعا مورد بحث فعلی ما نیست.
«معامله قرن»؛ طرحی که قبلا در آمریکا پیاده شده است!
برخی ممکن است ریشه ها و شیوه اجرای این طرح را در شخصیت و روانشناسی ترامپ جستجو کنند. اما راستش را بخواهید «معامله قرن» بیش از آنکه برآمده از شخصیت سیاسی ترامپ باشد، ریشه در ساختار استعماری خود آمریکا دارد. «معامله قرن» نه یک طرح ابتکاری، و نه یک ایده جدید است، بلکه تمامی عناصر و سیاست های این طرح استخراج شده از نحوه مدیریت سرخ پوستان در آمریکا است. سیاست هایی که حاصل قرن ها تجربه استعماری است و آمریکایی هایی چون ترامپ به خوبی با آن آشنا هستند.
هر سرزمینی که از ما دریغ کنند، بیت المقدس است
فلسطین کشوری است بیسرزمین. قلمرویی است بیقلمرو. میتواند هرجا باشد همچون آوارههایش. اهمیت فلسطین همین جاست. فلسطین یک دال است که تمامی قربانیان را نمایندگی میکند. دالی است برای هر مدلول رنجی. پشت هر طغیانی یک فلسطینیّت خوابیده است. دفاع از فلسطین مبارزه با هرنوع سلطهای است که خود را در قامت هر نوع هویت، دولت و دینی عرضه میکند. ایستادن بر روی مرزهایی است که برای استیلا ترسیم شده است.
نامی که از فهرست روزنامه نگاران حذف شد
از این جهت هرکدام از بچهها که درآن مقطع به تحریریه جمهوری اسلامی پاگذاشتند، داستان مستقلی از پیوستن خود به جمع تحریریه جمهوری دارند. غلامحسین را چند ماه بعد از اینکه روزنامه کارش را شروع کرده بود، عبدالحسین طالعی آورد و به سردبیر معرفی کرد. رسم روزنامه هنگام بستن قرارداد این بود که موارد؛ تعیین میزان حقوق و قسمت مربوطه برای همکاری را خود داوطلب نظر میداد. این رسم به درخواست مهندس میرحسین موسوی برقرار و آقای آقازاده بهعنوان مسئول کارگزینی به آن وفادار بود.
“ضد تبلیغ” و خدمت ناخواسته به آیتالله منتظری
یا اینکه در همان” مستندقائم مقام” نامه ای از آیت الله منتظری به آیتالله خمینی را برجسته میکنند که نوشته است”اطلاعات شما روی ساواک شاه را سفید کرده است”. وقتی امروز این عبارت را به عنوان حربه ای علیه آیتالله منتظری به کار میبرند نمیدانند که تبلیغ برای این عالم وارسته است و مردم با خود می اندیشند در سال ۱۳۶۴ ومدتها پیش از ماجرای مهدی هاشمی و در میانه دهه ۶۰ و در اوج اقتدار و در شرایط جنگی، کسی در جایگاه قائم مقام رهبری این سخن را گفته است که احدی شهامت گفتنش را نداشته است و امروز مردم وقتی این نقل قول ها را می شنوند پیشتازی او را می ستایند.
دموکراسی در معنای عام آن، یعنی:« فرصت های برابر برای همه»، مشارکت بی قید و شرط انسان ها در تعیین سرنوشت خود و بالاتر از همه رهایی انسان از قید و بندهایی که فشارهای ناشی از آن موجب «ناانسانی شدن» انسان ها می گردد. دموکراسی شرایطی را فراهم می کند که در آن قابلیت های فرد فرد انسان ها می تواند شکوفاشود. یعنی همان شکل آرمانی جامعه ای آزاد که در آن برابری فرصت ها برای همه فراهم است.
راه طینشده مهندس بازرگان؛ نگاهی به زندگی سیاسی و همکاری اولین نخستوزیر انقلاب با روحانیت
شاید امروز کسی تردید نداشته باشد که هیچ جنبش آزادی خواهی و عدالت خواهی پیروز نمی شود مگر آنکه مردم را با خود همراه کند. همه نخبگان و پیشروان مبارزه با استبداد، هدف شان جلب حمایت مردم و منزوی کردن مستبد حاکم است. حال در جامعه ای که اکثریت آن خاموش و بی تفاوتند از یک حزب یا جریان نخبه چه کاری برمی آید؟ همه آرمان های بلند و هدف های عالی اگر در باورها و آگاهی مردم رسوخ نکند در محافل محدود روشنفکری مدفون خواهد شد.
دروغ و رسوایی ملی این بار در حوزه ورزش
واکنش حاکمیت ، دولت و جامعه ورزشی ایران به این موضوع اما بسیار تند و نسنجیده بود. آنها طبق معمول دست های پشت پرده آمریکا، اسرائیل و آل سعود را مسبب اصلی دانسته و دخالت سیاست در ورزش را به شدت محکوم کردند. این در حالیست که زمان زیادی از ساقط شدن هواپیمای مسافربری اوکراین در آسمان نگذشته بود و اربابان مکر و تزویر حکومت، انتظار داشتند که کنفدراسیون فوتبال آسیا نیز چون مردم بیگناه ایران، ناامنی به این بزرگی را در حد خطای کوچک انسانی خلاصه شده ببیند.
بازماندگان امید؛ در ستایش زندگی
در نظر دورفمان دو واکنش اهمیت پیدا میکند؛ امیدواری شورمندانه به آینده و یادآوری مداوم گذشته. ما در کثافتی از وضع موجود زندگی میکنیم که شایسته ما نیست و هرطور شده باید از آن به آیندهای امیدوارانهتر عبور کنیم. همزمان، تکرار خاطره ناپدیدشدگان، شناخت رنج خانوادهها و دوستانشان، و درک مصائبی که همه به آن محکومیم نیز ضروریست.
شاید عشق جهنمی/ این یک ناداستان است. تخیلی نیست. باورکردنی هم نیست اما واقعیت دارد
این مسائل نشان میدهد که ممکن است افرادی در این سن و سال باشند حتی ازدواج کرده باشند اما از لحاظ عقلی هنوز رشید و بالغ نشده باشند و این همان مسئله ما در همایش بود که باید دربارهاش صحبت میکردم. این حادثه نشان داد چقدر چیزهایی که ما غیرمنطقی و باورنکردنی میدانیم اما وجود و واقعیت دارند. به قرینه پروندهها و داستانهای واقعی زیادی که با آنها سروکار داریم باید باور کنیم این اتفاقات نادر و استثنایی نیستند و پرشمارند.
یکی از جریانات داخل حکومت، خشونتجویانی هستند که گمان میکنند قادرند با ایجاد درگیری داخلی، سکوت قبرستانی در دانشگاهها برقرار کنند. آنان از غلبهی محتوم دانشجویان آزادیخواه بر دانشجویان امنیتی بیخبرند.
دوچرخه، سندرم باکستر، ترافیک و طرحهای انتقال آب!
هم اکنون اعلام شده که تعداد خودروهای موجود در سطح معابر عمومی تهران، شش برابر ظرفیت خیابانهای پایتخت است. نتیجه اینکه بیش از ۲۰ میلیون ساعت از عمر تهرانیها روزانه در ترافیک تلف میشود معادل ۱۰ هزارمیلیارد تومان در سال. از سوی دیگر، ترافیک به تشدید آلودگی هوا، آلودگی صوتی، کم تحرکی و کم_تحملی شهروندان منجر شده که خود هزاران میلیارد تومان دیگر خسارت به بارآورده، بر شمار پرونده های قضایی افزوده و از کارایی فردی به شدت میکاهد، رخدادی که قربانی نخستش، اُفت رشد اقتصادی است.
از برگ ریزان پاییز تا سیلی سرد زمستان
آتش زیر خاکستر هر آن، بنیان لرزان حکومت را نشانه می رفت اما غائله آبان به ظاهر خوابیده و گارد امنیتی توانسته بود جلوی خشم مردم در مراسم چهلم کشته شدگان را بگیرد تا اینکه به یک باره و در اتفاقی غیرمنتظره ورق به نفع حاکمیت برگشت.سردار نامی سپاه توسط آمریکا ترور شده بود.حاکمیت هم از خدا خواسته، با سوارشدن بر موج احساسات مردم، کار را بجایی رساند که کشته و مجروح شدن چند صد نفر در مراسم تشییع آن اصلا به چشم نیاید.