مایلم پیش از آنکه فریاد سکوت دادخواهی مردم آنچنان رسا گردد که کاخ استبدادیان را به لرزه درآورد و از بن فرو ریزد برای آخرین بار اعلام کنم، تحمل مردم به پایان رسیده و بیش از این حاضر نیستند شاهد نابودی سرزمین عزیزشان باشند. مردم ما نمیخواهند ایران بیش از این تبدیل به یک سرزمین سوخته شود. این آخرین هشدار به حاکمان کشور بلازده ی ایران است.
» گفتار
کمیسیون امنیت ملی و موضوع سفر زنان مجرد
با همه تناقضها و مشکلاتی که در قوانین کشور وجود دارد، امیدواریم نمایندگان مجلس شورای اسلامی با رد این مصوبه توهینآمیز، خود را از بیعدالتی و تبعیضگستری دور سازند و راه را برای امواج سنگین نفوذهای جهانی و تجربههای جوامع دیگر هموار نسازند. انقلاب اسلامی برای زنان ایرانی انتظار از میان بردن ستمهای تاریخی دیرپا را ایجاد کرد. بر نمایندگان مجلس شورای اسلامی است که با تصویب قوانین روزآمد و عقلایی، شرایط را برای تامین خواستههای آنان فراهم آورند، نه اینکه با تصویب قوانینی که تنها در عربستان سعودی قابل شناسایی است، شعور و توانمندیهای انسانی بینظیر آنان را هیچ انگارند.
قصه تمام. پرونده عاشورا از نظر آقایان بسته شد. پرونده عاشورا از نظر مظلومان تا روز قیامت بازاست و تا برقراری دادگاه عدل الهی!
اگر دین ندارید، لااقل در دنیای خود آزاده باشید
امام حسین(ع) از لشکر کوفه میخواهد که تا او زنده است به خیام حرم او متعرض نشوند و البته مطابق اخلاق بعد از شهادت او نیز نباید به زنان و کودکان و کسانی که در جنگ نقشی نداشتهاند متعرض شوند. اینکه برای فشار آوردن به یک فرد نزدیکان او مورد اذیت و آزار قرار گیرند به هیچ وجه یک کار اخلاقی و انسانی نیست. مطابق سخن امام حسین(ع) این اصول اخلاقی وانسانی مقدم بر دین هستند و عقل و فطرت انسان به آنها گواهی میدهد و حتی انسانی که دین ندارد باید به آنها پایبند باشد.
پیام ها و دستاوردهای نهضت عاشورا
امام بدین نتیجه رسید که برای حفظ ارزشها و بنیادهای اصولی اسلام، برای بیشتر به نتیجه رسیدن نقشه های رسواسازنده و افشاگرانه برادر بزرگش و برای آگاه شدن بیشتر روشنفکران متعهد آن روز و سرانجام برای رسیدن میوهای که تازه بر این شجره ملعونه نشسته است، شایسته آنکه تا پایان زندگی معاویه صبر کند و پایداری نشان دهد؛ و چنین کرد.
و کربلا رمز جدال و انتخابى شد میان عزت و ذلّت، تا مردمان بدانند اگر در میانهی دارالإمارهى کوفه و مدینه ى پیامبر، راه را بستند که «به پابوس امیر بروید و راه بازگشتى ندارید» به یاد بیاورند که راه دیگرى نیز هست که جایى در زمین و جانى در آسمان دارد، راهى که از جُلجتا تا کربلا عزیزترین هاى خدا را بر محمِل صلیب تا سِدرهُ المُنتهى برده است…
و عاشورا هم در روز دهم نماند… روز را با طلوع و غروب اش اندازه مى کنند و به ماه و ستارهى شاماش تمام مى دانند و روزه داران به سحر و افطارش روزه مى گیرند؛
آفتاب عاشورا اما در دهم ماه محرم سال ۶٠ هجرى، طلوع نکرده بود که همان روز غروب کند
مطمئنا امکان تحقق همان سیاست و روش گذشته ی امام (ع) در دوران حکومت یزید نیز وجود داشت ولی این تصمیم یزید و مشاوران جنگ طلب او بود که به سرنوشتی مغایر با زمان معاویه منجر شد و حسین صلح طلب ، عزیز ، آزادی خواه ، منتقد ، اصلاح طلب و پرهیز کننده از درگیری فیزیکی و خون ریزی بین آدمیان و خصوصا مسلمانان را ناگزیر از تن دادن به « جنگی تحمیلی و شدیدا نابرابر » کرد که همگان به نتیجه ی آن واقف بودند .
نخستین بدعتی که در اسلام راه یافت، اساس حکومت و خلافت به شکل سلطنت بود… بدعتهای حاکمان اموی که منشأ قیام عاشورا گشت، تنها سگ بازی و جا بجا کردن برخی حلالها و حرامها نبود. بنا بر روایت تاریخ، نخستین کاری که معاویه در راستای تقویت سلطنت خود پی گرفت، به دست گرفتن شریانهای اقتصادی و فرهنگی و بنا کردن بنیادهای حکومتی بود.
عزت و سربلندی انسان، عجز و ناتوانی ستمکاران
انسانی که قدر و منزلت خویش را بشناسد قیمت واقعی را برای خود تعیین میکند و در این صورت است که جباران و ستمکاران توان پرداخت ثمن او را ندارند. در چنان حالتی فرد چنان عزیز و قدرتمند میشود. که همگان باید در مقابل او قد خم کنند و به عجز و ناتوانی خود اعتراف نمایند. زندانها و شکنجهها و حصرها و حتی تهدید به شهادت و …. نمیتواند حتی لبخند را از او بگیرد، لبخندی که به روی زیبای حقیقت زده شده است.
شِکوِهای به بارگاه شکوه سالار آزادگان
ای حسین عزیز! ما داستان خود را در داستانت مکرر خوانده ایم. خوانده ایم که چگونه تنها پس از چند دهه، با لباس دین بر دین هجوم بردند و آن را از پیام پیامبرش تهی کردند و پوسته ای بیش برجای نگذاشتند. خوانده ایم که چگونه شریعت چون مومی در دست شریعتمداران و غاصبان جایگاه و لباس نیایت برای توجیه شرعی ستم بر امتش قرار گرفت و فتاوای فقیهان هر روز به اقتضای مصلحتی، حقیقتی را قربانی کرد، تا آنجا که خون تو را مباح دانستند، خارج از دین دانستندت، بیگانه و «غیرخودی» خواندندت، و از منابر خطابه ها خواندند تا قیامت برای احیای دین نیایت، تلاش برای بازگردان معنا به واژه های پوچ شده اش و جان به کالبد بی روحش را، «فتنه» نامیدند.
سخنرانی احمد منتظری در سومین سالگرد درگذشت آیت الله منتظری
احمد منتظری بسم الله الرّحمن الرّحیم السّلام علیک یا أبا عبد الله و علی الأرواح التی حلّت بفنائک صحبت من در واقع در یک کلمه خلاصه می شود و آن تشکر است. تشکر از شما عزیزان و شما خواهران و برادرانی که تشریف آوردهاید و بسیاری از آنان که دلشان این جاست ولی نتوانستند شرکت […]
حسین سیدالشهدا نماد و نمونه اعلای اخلاق محمدی است و گفتار و رفتار انسانی او یکی از اساسی ترین وجوه زندگی و حرکت آن حضرت است که کمتر به آن پرداخته می شود و امروز بیش از هر زمان دیگری ضرورت عمل به چنین رویکردی را احساس می کنیم.
اخلاق، درس قیام عاشورا برای امروز
این واقعه زاویههای گوناگونی دارد و باید بر اساس آن کتابها، فیلمها، مقالات و آثار هنری گوناگونی ساخته شود، زیرا هر چه جلوتر میرویم، گویی این واقعه تازهتر شده است و به تعبیر دقیقتر، تا انتهای تاریخ تفسیربردار است و جنبههای گوناگون رمزآلود و نمادین و هستیشناسانه دارد که نمیتوان آن را در چند کتاب یا فیلم خلاصه کرد. بنابراین پرداختن و بازخوانی این واقعه باید همچنان ادامه پیدا کند تا بشریت معناهای بیشتری از آن افاده کند.
از شعارهای ایران تا عملگرایی مصر و ترکیه در خاورمیانه بزرگ
در حالی که کشور ما هر روز در سراشیبی فقر و بحران پایین تر می رود، ترکیه بدون داشتن قطره ای نفت، قدرت اول اقتصادی خاورمیانه است و مصر تنها یک سال پس از پشت سر گذاشتن یک انقلاب بزرگ در کلیدی ترین مناقشه منطقه خاورمیانه (اسرائیل- فلسطین) نقش اصلی را بازی کرد. اما سران حاکمیت فعلی در ایران هر روز فقط تهدید می کنند و شعار می دهند.
امام حسین در پی مردن نبود؛ در پی دانستن بود یعنی به دنبال این نبود که با دست خودش مهلکهیی درست کند، او دنبال زندگی با استانداردهای انسانی و احساس سلامت بود/ اگر امام حسین در میان ما بود پیش از آنکه از سیاست و حکومت سخن بگوید و مثلا نگاه کند که شما چند مسجد ساختهیی و امتیاز بدهد، میپرسید چقدر به حقوق انسانها احترام میگذارید؟
روایت محمد نوریزاد از یک روز بازپرسی در دادسرا
قاضی شعبه ی چهار شاید در طول عمر قضاوتش یک چنین رسیدگی جمع و جوری را تجربه نکرده بود. دوتا پرسش در چهار دقیقه. او خودش را برای پرپرزدنهای من مهیا کرده بود و من کل سیستم قضایی را به هیچ گرفته بودم. در راه برگشت، حس و حال کسی را داشتم که یکی زده به برجکش و حالش را گرفته. من در ذهن خود، فضای نابی از زندان رفتن خود پرداخته و کلی با زندانیان سیاسی گفت و شنود و زندگی و “حال” کرده بودم. این که در زندان این را می گویم و این را می شنوم. قاضی اما با برگه ی التزام، عیش مرا منقض کرده بود. خدا نبخشایدت قاضی.
مجلس این کشور، که همه میدانیم چهقدر نمایشیاست، حتی نمیتواند ارادهی خود را در طرح یک سؤال ساده از رییس دولتی که همه میدانیم چهگونه منتصب شدهاست، پیاده کند… در ماجرای مصلحی، توجیه این بود که در برکناری وزیر اطلاعات از «مصلحت بزرگی» غفلت شدهاست. اینبار فرمودهاند پیگیری سؤال از رییس دولت، همان چیزیست که «دشمن» میخواهد؛ البته این را «مردم»، که «بابصیرت»اند، «تشخیص میدهند».
آیا بعد از عاشورا دیگر از ظلمی که در جامعه میشود قولاً و عملاً ابراز انزجارمیکنیم؟ آیا بعد از عاشورا درمقابل خونهای به ناحق ریخته شده واکنشی نشان میدهیم؟ آیا از ظلمی که به زندانیان سیاسی شده و میشود، که جرمی جز امر به معروف و نهی از منکر در مقابل حکومت و حاکمان ندارند میاندیشیم؟ آیا به کودکان آنها که ظالمانه از مادر جدا شدهاند فکر میکنیم؟ آیا برای همسران جوانی که ناعادلانه بین آنها فاصله انداختهایم نگرانیم؟ آیا به ستار بهشتی مظلوم و خانواده بی پناهش فکر میکنیم؟ کسی که بدون دادگاه و محاکمه حتی صوری، زیر مشت و لگد بازجویان خودسر و غیر پاسخگو، و به ناحق خونش ریختند و به شهادت رسید. آیا مسببین اینگونه خونها نمیترسند از اینکه منتقم آن خداست؟
سکوت در مقابل حاکم ستمگر روا نیست
مطابق حدیثی که امام حسین(ع) از پیامبر(ص) نقل کرده، مردم نه تنها نباید ستم بکنند و نه تنها نباید ستمگر را یاری دهند و نه تنها نباید به ستم ستمگر راضی باشند، بلکه باید فریاد بزنند و هم با سخن و هم با عمل خود با او مبارزه کنند. مردمی که در مقابل ظلم و ستم سکوت میکنند مجرمند و همگی سزاوار عذاب الهی هستند. مردم در مقابل فساد حاکم و حکومت نباید سکوت کنند و اگر چنین کنند در فساد او شریک هستند.
پیام تاریخی حسین(ع)، پاسداشت حقوق و کرامت انسان ها
جانمایه سیاست دغلبازانه اموی دروغ و کلک و حقه بازی به بهای استیلا بر مقدرات مردم است. حقوق فرهنگی-مالی-اخلاقی-اقتصادی و سیاسی مردم را ضایع می کنند و هر تهدیدی را با مکر و نیرنگ از صحنه حذف می کنند تا خود مستقر بر جایگاهی که روزی پیامبر اکرم بر آن تکیه می زد گردند! استراتژی “اخذ بالتهمه و اقتل بالظنه” مصداق نمایانی از وضعیت آن دوران است . حضرت با علم به استفاده ابزاری از دین توسط حکومت مدعی مستقر می فرماید :ان الدین کان اسیرا فی ید الاشرار” اینها دکان دارند در لباس دیانت.از احساسات دینی مردم سوءاستفاده می کنند تا پشت آن رفتارهای ظالمانه خود را حقانی جلوه دهند و بندگان جیفه خوار دنیا و ساده دلان نیز خام آنها می شوند.