» گفتار

حاکمیت در پناه رعب

پس از رخداد دوم خرداد۷۶ و شکست غیر منتظره اقتدارگرایان، و افتادن دولت بدست اصلاح طلبان ، نیروهای ضداصلاحات که عمدتا در نهادهای نظامی وانتظامی وامنیتی وقضایی وصدا وسیمای جمهوری اسلامی متمرکز بودند برای مقابله با اصلاح طلبان شعاری را سرلوحه کار خود قرار داده وهمه نیروهای خود را حول اجرایی شدن آن بکار گرفتند وآن شعار این بود: ” النصر بالرعب “.

آتش بس غیررسمی

زندان اگرچه برای زندانی و خانواده اش چیزی جز غم و حسرت ندارد و سختی و زحمت، اما گاه می تواند مایه ی خیر باشد و رحمت حتی برای دیگران، به ویژه اگر زندانی زندانی سیاسی- عقیدتی باشد و اهل استدلال و منطق.

دولت تدبیر و امید برای پایان خودسری ها چاره اندیشی کند

بخشی از حاکمیت در توجیه ستمهای روا داشته شده در حق اصلاح طلبانی که انتقادشان از باب علاقه وعشق به انقلاب و کشورشان می‌باشد ایشان را ظالم خوانده، مستحق کیفر دانسته و آن را به غلط، رحمت و رأفت و مدارا بحساب می‌آورند و نگارنده بر خود واجب دانست در جهت دفع تمامی این اتهامات دیکته شدۀ جناحهای خود کامه و انحصار طلب این عناوین بالا را از نظر منابع علمی و دینی مورد نقد و بررسی قرارداده قضیه را بصورت مقدمتینِ صُغرا و کُبرای منطقی مطرح ساخته، نتیجه را برعهدۀ صاحبنظران مُنصف و عزیزان خواننده قراردهم.

رفع حصر یک مطالبه ملی و اجماعی است

موضوع حصر حکایت گرفتاری آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و صرفآ یک امر عاطفی نیست. یک چالش سنگین در درون نظام و بین بزرگان انقلاب از یک سو و در میان مردم از سوی دیگر و یک شاخص است. گره ای است که تا گشوده نشود انسجام ملی در محاق می ماند و چشم انداز آینده روشن نمی شود. انسجام ملی یک منفعت ملی است و قاعدتاً مطالبۀ رهبری نظام است. بنابراین روشن است که رهبری نظام به سبب جایگاه آن نمی تواند خواستار ادامۀ حصر باشد و کسانی که دم از ولایتمداری می زنند اما با ارائۀ اطلاعات و تحلیل های غلط و یا القاء نگرانی های موهوم مانع از شکل گیری ارادۀ رفع حصر می شوند در زمرۀ افراطیونی هستند که از ادامۀ حصر سود می برند.

قانون اساسی هم شورای نظارت بر صداوسیما را هیچ کاره می داند؟!

امید آنکه با رفع ابهام قانونی،اصلاح روندهای ساختاری و رویکردهای رفتاری ،عضویت افراد وفادار به مردمسالاری و حقوق شهروندی،شورای نظارت در تراز دهه چهارم نظام جمهوری اسلامی عمل نموده و طی روندی موثر و کنشمندانه، واقعا صدای مردم باشد.

تبریک به مردمی که رهبرانشان را تنها نگذاشتند

ه نه از یک سو نومید شویم و بی تحرکی را با تسلیم در برابر تقدیری خودساخته و خودبافته توجیه کنیم، و نه از سوی دیگر، به تشابه سازی های ساده انگارانه و گمراه کننده گرفتار شویم. داستان جنبش های اجتماعی، هیچگاه رونویسی نمی شوند، بلکه با توجه به شرایط زمان و مکان، بازآفرینی می شوند، هرچند باید به یاد داشت که در سکوت نیز، داستانی گفته نمی شود.

خیانت صدا و سیما به تاریخ انقلاب

نمونه مهم دیگر مصادره مراسم نکوداشت انقلاب رویکرد جناحی سیما در انتشار تصاویر تاریخی دوران انقلاب است. در تصاویری که از سیما پخش می شود اولا همه زنها چادری و به تعبیر امروز حزب اللهی اند! و حتی یک دختر و زن بی حجاب در میان تظاهر کنندگان و حامیان انقلاب دیده نمی شود! ثانیا در دست تظاهرکنندگان فقط عکس امام خمینی دیده می شود و از تصاویر آیت الله طالقانی و مرحوم دکتر شریعتی در میان تظاهر کننده خبری نیست که نیست!

قضاوت مردم؛ فصل الخطاب رفع حصر

انتخابات آزاد و راى مردم کابوسى همیشگى براى اقتدارگرایان ایران بوده و هست. آنان بخوبى مى دانند، حبس و حصر کینه توزانه، هیچ دستاوردى جز بدنامى بیشتر براى آنان نداشته است و قضاوت مردم به عنوان داوران نهایی و فصل الخطاب در اختلافات روز به روز بر ظلم و جفاى روا داشته بر رهبران جنبش، آگاه‌تر و معترض‌تر خواهند شد.

مجازات در ملأ عام

آیا مجازات و به خصوص مجازاتی مثل اعدام که باعث گرفتن جان مجرم است، باید علنی و در ملأ عام انجام گیرد؟

دلیل عدم احراز صلاحیت‌ها گفته شود

خلاصه اینکه لزوم استقلال کانون‌ها که مقدمه‌یی است برای استقلال وکیل دادگستری با مشاهده چنین رویداهایی پررنگ‌تر و جدی‌تر جلوه می‌کنند.

موج انسانی در شبکه اجتماعی

تحلیل واکنش گسترده در شبکه‌های اجتماعی، پیرامون ماجرای غیرانسانی گروگانگیری پنج‌مرزبان کشورمان، نیازمند درنظرداشتن دو نکته است؛ «نخست اینکه عرصه فعالیت فضای مجازی دارای تفاوت‌هایی ماهوی است چراکه پذیرا و استقبال‌کننده از آرای متنوع جامعه است و این موضوع سبب تمایل گسترده به استفاده از آن شده است.

بانوی سبز محصور

نکند دخترها ما را از قافله فراموشکاران به حساب آورند؟! نکند رمز بقای ما «ما همه با هم هستیم» در هیاهوی این روز عاشقی و شیدایی گم شود؟! گیریم دستمان بسته باشد صدایمان که هنوز از حلقوم بیرون می آید و طراوت و نشاطی که خداوندگار در لحظه به آن می بخشد تا به یادگارهای همیشه عزیز «کوکب» و «زهرا» و «نرگس» سلامی بهمنی نثار کنی با دعای خالی شدن دل ها از کین و دعای سلامت برای پدر و مادر عزیزشان در همین روز ولنتاین که عاشقانه ها در حصر و بند و حبس معنای واقعی خود را می یابند.

چرا رفع حصر؟

مطالبه رفع حصر، لزوما سبز بودن سیاسی نمی خواهد، مروت می خواهد (مانند علی مطهری). رفع حصر، به حاشیه راندن افراطی های همه جریان هاست.رفع حصر هیچ خطر امنیتی ندارد

حبس خانگی؛ از مصدق تا کروبی و موسوی

تفاوت‌های کروبی و موسوی با مصدق، کم نیست. اما در میان مشابهت‌ها، شاید این نکته مهم باشد که هر سه، با وجود زیست سیاسی در متن حاکمیت، ناگهان هدف سرکوب و حذف قرار گرفتند؛ چنان‌که دچار حصر و حبس خانگی شدند.

سه سال حصر غیرقانونی و غیر انسانی

توبه را باید آن‌هایی بکنند که با سوء تدبیر خود عامل فقر، بی‌خانمانی، بیکاری، فساد اجتماعی و اقتصادی شده‌اند

دین خلوت، دین جلوت!

خمینی به گونه ای زندگی کرد که هنوز و تا همیشه حتی مخالفان ودشمنان وی نمی توانند حتی یک نمونه ازدوگانگی را در رفتار وی شاهد بیاورند.

فردا برای پاسداشت کرامت انسانی

فردا- حضور برای پاسخ به همه پرسش‌های امروز و دیروز. از خانه تا آزادی برای پاسداشت کرامت انسانی و برای پاسداشت گوهر ارجمندی که باید محافظت شود.

رنجی که می بریم

گاهی غلظت دردها و رنجها به حدی می رسد که انسان در این ترافیک بلاها نمی داند به کدامینش بیندیشد و کدام درد و رنج را برجسته کند! ناچار در فضایی مبهم گرفتار می شود و همین قدر می داند که مشکلاتی هست، امّا چرا؟ چگونه؟ و از کجا؟ در این باره چیزی نمی داند و یا نمی خواهد که بداند!

آنچه از ۲۵ خرداد آموختم

​اما غم و اندوه نمی گذارد برای مدت طولانی در آن خاطره ها بمانم. می دانم که انقلابم را دزدیده اند؛ همه آنها که رنگارنگی رنگین کمان مان را بر نتافتند: یکی به نام خلق، دیگری به نام ایمان؛ یکی با وارونه نویسی انقلاب، دیگری با نسبت دادنش به اراده قدرت های بیگانه؛ یکی با محو واقعیت های گذشته، دیگری با افسانه پردازی هایی که آئینه کینه های دیرینه است.

تذکری به خطیب جمعه تهران

آقای موحدی کرمانی اگر نگران اعتراض ها به رفع حصر است، بهتر است کمی آن سوتر، حصر غیر قانونی و ظالمانه ای را ببیند که پیش از آنکه مورد اعتراض محافل بین المللی باشد، مورد اعتراض بسیاری از سرمایه های همین نظام و رزمندگان و مجاهدان و ایثارگرانی قرار گرفت که از بسیاری از بانیان حصر، حق بیشتری به گردن انقلاب و نظام و کشور و بسیاری از خطبای نماز جمعه دارند