• صفحه اصلی
  • » مظلومیت دانشگاه، وزیر علوم و بورسیه‌ها...

» گفتار

مظلومیت دانشگاه، وزیر علوم و بورسیه‌ها

اگر بهره گیری از شیوه های دموکراتیک کنترل شده از دانشگاه ها آغاز نشود، پس از کی و از کجا تعامل با دنیای مدرن را باید شروع کرد؟ اگر تنوع قومی و مذهبی در دانشگاه ها را به جای یک فرصت، یک تهدید بشناسیم و از آن تحت عنوان “فعال کردن گسل های قومی و مذهبی” نام ببریم، آیا با پنهان نگاه داشتن این گسل ها از بروز تنش های بعدی جلوگیری می شود؟

انتقام‌کشی از راه «ملی‌کشی»

شرط عقل و درایت این بود که پس از روشن شدن نتیجه ی انتخابات ریاست جمهوری، نه تنها تمام زندانیان در بند و در حصر به فوریت بدون قید و شرط آزاد شوند، بلکه از آنان عذرخواهی شود و ضرر و زیان های ناشی از دوران حبس و بازداشت نیز به آنان پرداخت گردد. متاسفانه طی یک سال گذشته نه تنها این گونه عمل نشد، بلکه علیه دست اندرکاران و حامیان جنبش سبز پرونده های جدیدی گشوده شد، احکام تازه ای صادر گردید و حتی به بهانه های گوناگون و انحای مختلف از آزادی آن هایی که دوران حبس سنگین و طولانی شان پایان یافته بود، جلوگیری به عمل آمد؛ همان کاری که در زمان رژیم پهلوی در زندان ها “ملی کشی” نامیده می شد.

راه طی شده را فراموش نکنیم

تاریخ جریانات سیاسی اصلا شباهتی به اشیاء درون موزه ها ندارند، بلکه واقعیاتی پر اهمیت هستند که مدام باید به آنها رجوع داشت. به طور مثال، پذیرفتن رای مردم به عنوان حق الناس، ماحصل بسیاری از رفتارها و واکنش ها در قبال مورد مشخص و بارز عدم رعایت حق الناس در سال ۸۸ بود که با ایستادگی محصورین و مردم و فعالین سیاسی در کنار هم، هزینه تکرار آن رفتار را علی رغم میل بخش تمامیت خواه حاکمیت بالا برد. شایسته نبود که در چنین شرایط نابرابری رهبران جنبش سبز بر سر رای خود سازش کنند، و ناشایسته است که قواعد و نتایج سیاست اخلاقی را برای شرایطی که جدید می دانیم، با قواعد زمین سیاست فارغ از مباحث اخلاقی مقایسه کنیم.

آنکه عدالت را نمی‌فهمد، ولایت را هم نمی‌فهمد

راه شناخت عدالت برای انسان‌ها باز است و ما می‌توانیم درک درستی از عدالت داشته باشیم و براساس این سرمایه فطری در درک عدالت، به درک ولایت هم نائل شویم. برای شناخت امام در ابتدا باید بدانیم عدالت چیست تا بتوانیم تشخیص دهیم آنچه را که مدعی امامت انجام می‌دهد، مطابق با عدالت است یا خیر؟ اما در برخی دوره ها این معادله در ذهن شیعیان وارونه شده و جای اصل و فرع تغییر کرده است.

با «تحلیل‌های گیوتینی» راه به جایی نمی‌بریم

میل به مشارکت در قدرت و نقش آفرینی سیاسی و نیز معاذیر ناگفتنی، پدیده هایی قابل درک اند، اما ارائه و ترویج “تحلیل های گیوتینی” که بلندای قامت فعالان سیاسی و کنشگران هوادار دموکراسی را به اندازه یک سر کوتاه می کنند تا در کادر و چارچوب فضای رسمی کنونی بگنجند، پذیرفتنی نیست.

دولت از جامعه و احزاب کمک بگیرد

مهمترین منبع انرژی و قدرت دولت برای تعامل مقتدرانه با هسته سخت حکومت، پایگاه اجتماعی و حامیانش است و ارتباط میان دولت با پایگاه اجتماعی‌اش جز با واسطه نهادهای مدنی ازجمله احزاب بهینه نخواهد بود. دولت با اولویت دهی به این نیاز و تحقق وعده‌هایش، شرایطی را فراهم کند که احزاب سیاسی ریشه‌دار اصلاح‌طلب بتوانند در کنار سایر نهادهای مدنی، رفته‌رفته جانی دوباره بگیرند و از این رهگذر به یاری دولت بشتابند.

کسی انتظار نداشته باشد

روز چهارشنبه اکثر حامیان آقای دکتر روحانی به جلسه استیضاح دکتر فرجی دانا گوش سپرده بودند، اما خود رییس جمهور در میان اقلیتی که دنبال اتومبیلش می دویدند دست تکان می داد و لبخند می زد. پس چه؟ نکند انتظار داشتید به مجلس می رفت و از وزیر زحمتکشش حمایت می کرد.

علی(ع) و اعتراف‌گیری در زندان

چقدر باید تاسف خورد و اشک غم ریخت از اینکه با وجود چنین روایات روشنی در سیره نورانی علوی و محمدی، عده ای بخواهند سلیقه خود را به دین تحمیل کنند و راهی غیر از راه علی و محمد در حکومتداری بروند و اسلام را نزد مسلمین و غیر مسلمین بدنام کنند. خدا از آنها نگذرد و نخواهد گذشت.

قصه استیضاح دانایی و مسجد مهمان کش‎

حکایت مجلس و استیضاح وزیر علوم حکایت همان مسجد مهمان کش است. آدمهای ضعیف که به اینجا بیایند خود را می بازند و می میرند، باید فریاد کشید و این طلسم دروغین را در هم شکست. راه یافتگانی که به هر نحوی وارد مجلس شدند، خود را از هر جناح و حزبی که معرفی کنند یا باید چون غوغاسالاران پایداری باشند و همرنگ جماعت آنها شوند که معنایی جز مرگ اندیشه و شخصیت ندارد یا باید اندیشه ای قوی و حق طلبانه در مبارزه با تعصب و جهالت داشته باشند.

آسمان غزل که بارانی شد

در انتظار بودم تا گذرگاه سبز زندان را به سلامت عبور کنم که بتوانم سلام دور و دلگرم کننده تو را به سرانجامی خوش پاسخ گویم چرا که شعر به واسطه تلخ روزگار تو هرگز در زمینی هرز نرویید و هر کلمه ات بوسه بر عصبِ وجدان بیدار انسان هایی بود که جای پایشان خواب معصوم پروانه ها نبود.

برای زادروز بانوی انتخابگر رهنورد

کاش می شد به حصرگاه تو راه یابیم تا شاید بوی گل همیشه بهار یا مریم و یاس و رازقی و محبوبه شب را از آن کوی مهربانی استشمام کنیم. اگر بیرون بودی هر روز با هم راهی خانه مادری بودیم که راهزنان دلبندش را از او ربوده اند… اما نه این روایت خطاست تو اگر بیرون بودی دیگر تاب تحمل این همه ستم بر فرزندان و خواهرانت را نداشتی و ناله هایت دل شب را می شکست و صبح را می هراساند.

حجاب، لباس‌شخصی‌ها و رهبری

آیه الله خامنه ای با علم به روش برخورد رهبر فقید انقلاب علیه اجتماعات خودسر علیه بدحجاب ها و با وجودی که اعلام کرد با چنین شیوه ای مخالف است اما در عمل دست لباس شخصی ها را در تعرض به آن چه نمی پسندیدند باز گذاشت. چرایش را خود ایشان باید توضیح دهد. اما اکنون با مشخص شدن دو مسئله، اول این که معلوم شد گروه های فشار به ظاهر حزب اللهی و به واقع تکفیری برای هیچ فرد و مقامی، هیچ مراسم و نهادی و هیچ زمان و مکانی حریم و حرمت قائل نیستند و در اقدام علیه آن ها حدّ یقف نمی شناسند و دوم این که راه پیمایی میلیونی و تاریخ ساز مردم در ۲۵ خرداد ۸۸ حضور خیابانی را از انحصار انصار ارتجاع و تحجر خارج کرد، انتظار می رود رهبر با اقتدا به سلف خویش به هرج و مرج طلبی پایان داده بساط حرمت شکنی و قانون ستیزی را برچیند و تردید نکند که «هرکه باد بکارد توفان درو خواهد کرد.»

استیضاح وزیر علوم و مسأله «رکود تورمی» و تئوری «پنجره شکسته»

آنچه از سوی دستگاه‏های رسمی و مشخصاً وزارت علوم کمتر بیان شد، گزارش واقعیت و سرگذشت عملی سیاست‏ها و مدیریت‏های دانشگاه‏ها در آن هشت سال است. کاش گفته می‏شد که وقتی دانشگاه اندکی به زبان آمد و پس از انتخابات ۹۲ هیأت‏های کارشناسی به برخی دانشگاه‏ها رفتند، چه دیدند و چه شنیدند؟

دلواپسان، نگران آزادی بیان!

آقایان اقتدارگرا، شما حتما حق انتقاد دارید، پشتوانه آن را هم دارید و نهایتا با هر زبانی که دلتان بخواهد از طریق تریبون های متعدد متعلق به بیت المال بیان می کنید. همچنان نیز جلوی اظهار نظر غیر از خود را می گیرید و خواهید گرفت اما واقعا به این جبروت موحش تان، مظلوم نمایی نمی آید. حالا یکی هم مانند رئیس جمهور از این همه تخریب و مانع تراشی تان به ستوه آمد و اعتراضی کرد، زیاد به دل نگیرید.

هیچ کس مثل میرحسین نیست

اگر قطار انقلاب به ریل خود بازگشته و کسی درصدد است خانه ویران وطن را آبادانی بخشد، همه مرهون روشنگری های مردی است که امروز در حصر است، او که به جای رفتن به کاخ ریاست جمهوری کمی آن طرف تر در همان خیابان پاستور در بن بستی به نام اختر، حصر را برگزید تا بزرگی حضور مردم را به نمایش بگذارد و از حق مردم صیانت کرده باشد. همو که به روشنی همه آن روزهای تاریک آن “مرد رفته” را پیش بینی کرده و انذار داده بود.

تحریف موسوی و کروبی

موسوی ـ و نیز کروبی ـ زمانی در برابر احمدی‌نژاد ایستاد که لشکری از رهبر جمهوری اسلامی تا مصباح یزدی، از سپاه پاسداران تا صدا و سیما، و از شورای نگهبان تا مجلس، پشت و کنار رییس جمهور محبوب رهبری بود. انصاف می‌باید؛ آیا انتقاد تند روحانی از باند احمدی‌نژاد در زمانه‌ای که رییس قوه مجریه است و حالا دیگر حتی مصباح هم پشت وی را خالی کرده و صداوسیما حاضر نیست تریبونی به وی برای دفاع از عملکردش بدهد، و سپاه چند سال است جانب ولی فقیه را علیه احمدی‌نژاد گرفته، با نقد موسوی و کروبی از احمدی‌نژاد، هم‌سنگ است؟

درباره صحبت‌های اخیر روحانی خطاب به منتقدان

باید حواسمان باشد و به خودمان یادآوری کنیم که چنین مقایسه‌هایی با هر انگیزه ای انجام می‌شود، حداقل ضررش این است که یک هل دیگر است برای تکه تکه کردن ماهایی که دنبال تغییر و تحول در شرایط فعلی هستیم. «ما»یی که برای موفق شدن باید مدام بزرگ تر شود. ماهایی که تاریخ متفاوتی داریم اما دنبال تصویر مشترکی از آینده هستیم.

غ مثل غم، غ مثل غزه

این روزها در حالیکه نمایندگان حماس و اسرائیل در قاهره برای رسیدن به توافق گفتگو می کنند زندگی هزاران نفر از کودکان و نوجوانان در غزه در میان ماتم و ترس می گذرد و تنها امیدشان این است که این آتش خاموش شود.

ضرورت پیگرد قضایی بحران‌سازان

رییس جمهور باید با استفاده از تجربه دوران خاتمی از همین سال نخست با اقتدار وزارت اطلاعات و دستگاه‌های امنیتی و نظارتی دولت را برای تهیه گزارش از این مجموعه مخرب مأمور کند و چنانچه محتوای گزارش بر اقدام این حلقه علیه منافع و امنیت ملی صحه گذاشت، از موضع شورای عالی امنیت ملی یا دولت به اتهام اجتماع و تبانی به جهت اقدام علیه امنیت ملی از این حلقه شکایت نماید.

آقایان! ردای دعوت به ادب بر تنتان زار می‌زند

کوچک زاده ها و حسینیان ها و شریعتمداری ها و رسایی ها را چه کار به دعوت به نیکو سخن گفتن و پرهیز از توهین؟ آیا کار “ادب” در این مملکت آنچنان خراب شده که این گونه افراد بخواهند مدافع آن شوند؟ زمانه ای که فحشنامه کیهان و جبهه کینه پراکن پایداری بشوند مدعی اعتدال در سخن، همان زمانی است که داعش می شود مدعی اسلام و جواد لاریجانی می شود مدافع حقوق بشر و اختلاس گران می شوند مدعی ساده زیستی، و از آن سو کسانی که حق و اعتراض خود را در نهایت نجابت، با سکوت سه میلیونی دنبال می کنند، می شوند فتنه گر و قاتل.