مواردی که من عرض می کنم از پیش از انقلاب وجود داشته ولی تأکید من این است که دولت نهم و دهم، به گونه بی سابقه ای آسیب های تاریخی به اقتصاد کشور زده است و مرتفع کردن این موارد حداقل دو دهه با اقتصاد ایران همراه و از موانع دولت های پیش رو خواهد بود.
» گفتار
کسانی به رغم این همه امکاناتی که در کشور در اختیار دارند و به برخورداری خود از رسانههای مختلف، از جمله استفاده وسیع و حتی انحصاری از رسانههایی که متعلق به همه مردم است، یکی از دغدغههای اصلیاشان ایجاد محدودیت در آزادی بیان و مانعتراشی در مسیر اشخاص و جریانها و رسانههای منتقد است و حتی هزینه جلوگیری از نطق نماینده مجلس را بر خود و با صد تاسف بر بخشی از نظام اسلامی میخرند. تا کی میتوان چنین روشهایی را ادامه داد؟ مگر چنین است که چرخ روزگار همیشه بر مدار خواست ما میگردد و همواره قدرت به زیر کشیدن صدای دیگران را خواهیم داشت؟
از ۸۵ زندانی سیاسی عقیدتی سالن ۱۲ رجایی شهر، ۱۳ نفر آنها بالای ۶۰ سال سن دارند. این افراد ۱۵ درصد کل زندانیان را شامل میشوند و از ۶۰ تا ۸۶ سال سن دارند.
همرزم عزیز جناب آقای قاسمی دزفول و اندیمشک را دراین واقعه به دلیل نزدیکی مسافتشان با یکدیگر توام نام می برد قطعا اشتباه کرده است. مردم دزفول جدا از اینکه خدماتشان در همه گونه پذیرایی از نظامیان و بسیجیان شهره آفاق عالم است و نمونه های اعجاب آوری در سینه یکیایک رزمندگان عزیز اسلام در این زمینه ازخدمات هشت ساله آنها ثبت شده است نه تنها چنین روحیه کاسبکارانه ای نداشته اند بلکه اساسا به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص در مسیر این اتفاقات نبوده اند که بشود درباره آنها چنین قضاوت نادرستی نمود.
یک هشدار امنیتی: مراقب افراطیهای نفوذی باشیم
کسانی که خارج از توافقات عمومی جنبش و بضاعت و برنامه های آن حرکت می کنند و بر این راه اصرار زیادی می ورزند یا به تعبیر آشناتر، تندروی می کنند، اگر هم خودشان ندانند، رفتاری را انجام می دهند که آن مامور در آن راه پیمایی سبزها انجام می داد… کنش هایی را که نشان از عدم تعادل دارند، خارج از چهارچوب های عمومی جنبش مطرح شده، ارزش های مورد احترام جامعه را مورد هتاکی قرار می دهد، چشم به بیگانه دارد و سمت و سوی براندازی آشکار پیدا می کند؛ به جد و به حق باید با دیده تردید نگرست و نسبت به مرزبندی با آن ها، تعارف ها کنار گذاشت.
جای دوری نرویم، آقایان میرحسین موسوی و کروبی، به امام و انقلاب و حوزه ها و مردم نزدیکترند یا احمدی نژاد؟ چه کسی اصل فتنه را شروع کرد؟ برخورد با این دو نوع تفکر چگونه بود؟ احمدی نژاد الان کجاست و آن دو کجا؟ افتضاح و بلایی که احمدی نژاد بر سر کشور و انقلاب و فرهنگ و … آورد کجا و عکس العمل طبیعی که این دو نشان دادند کجا؟ آیا با احمدی نژاد برخورد شده است؟ چرا نشده است؟
امروز ۲۶ دی مصادف است با روزی در سال ۱۳۵۷ که آخرین پادشاه ایران از کشور رفت . پیش از وی نیز سه پادشاه از کشور تبعید شدند و در غربت درگذشتند . به این ترتیب برخورد ایرانیان با پادشاهان این کشور از نیمه قرن نوزدهم چنین شد یکی که بزرگ ترینشان بود را ترور کردند، علیه فرزند پیر و بیمار وی انقلابی به راه انداختند و چون این شاه در آخرین روز حیات فرمان مشروطیت را امضا کرد نامش را گرامی داشتند، اما فرزند مستبد و نوه دموکرات مظفرالدین شاه، هر دو از کشور تبعید شدند و در خارج کشور درگذشتند
بسیج که سکه زرین و درخشان حقیقت یک ملت است، در دست کیمیاگران سیاست باز به مس سیاه تحریف بدل می شود. به خطیبانی از این جنس، هیچ بسیجی انقلابی و ارزش گرایی برات وکالت نسپرده است که از جانب ایشان، اسیدپاشی پیشه کند. بسیجی، زائر آزاده ای است که گرد معبد «حقیقت» طواف مستمر دارد و به این اعتبار می داند که مراد انذار و هشدار روحانی در پرهیز از آلودگی به رانت دقیقا چیست.
اگر معتقد نیستیم که ما قیم مردم هستیم و مردم باید فقط آنچه را ما چند نفر صاحب قدرت تشخیص می دهیم بپذیرند و اگر شهروندی، پرسش ها یا اعتراضاتی در حد و اندازه ناچیزی که دکترعلی مطهری نماینده مستقل مردم مطرح می کند داشت، باید در کجا بیان کند و از که پاسخ بجوید؟
علی مطهری به عنوان یک نماد و نهاد
کار او کارستان است. صدای او صدای اکثریت مردم ایران است؛ صدای هر انسانی است که نمی تواند در برابر ستم و تزویر و بی رسمی ساکت بماند
«زمینه» آماده کنند تا «قانع» کنند
مایه عبرت است؛ این که نزدیک به شش سال هر چه بتوانی علیه سه زندانی محروم انجام دهی، هر چه دلت بخواهد بگویی، بنویسی، فیلم و سریال بسازی، سمینار و اردوکشی خیابانی راه بیندازی، منبر و تریبون و میزگرد و صندلی گرم و نرم برای عدهای بیوجدان تدارک ببینی، تابلو بکاری، کتاب و مجله و روزنامه از جیب بیتالمال بچاپانی، و بعد این همه مدت، تازه بگویی: «باید مردم را درباره جرائم موسوی و کروبی قانع کرد»؛ خب این یعنی چه؟ اعتراف به شکست مگر چطور میشود؟ این را که امروز سخنگوی سابق شورای نگهبان گفته؛ همین هفته پیش هم دادستان کل گفته بود: «اگر «زمینه» فراهم شود سران فتنه محاکمه میشوند»؛ چه اسم خوبی برای بیایمانی خودشان به خودشان انتخاب کردهاند: «زمینه»!
اصولگرایی و سیاستمدار اصولگرا بر مدار مفاهیم علوم سیاسی به سیاست مداری اطلاق میشود که در عمل سیاسی خود مجموعه اصول (پرنسیب)، ارزشها و باورهایی را مدنظر قرار داده و مبارزات سیاسی خود را در جهت این اصول سامان میدهد. برای این دست سیاستمداران بیش از آنکه تبعات و نتایج پیگیری اصولشان در عرصه سیاست مهم باشد، نیل هر چه بیشتر به آنها اهمیت دارد. درسوی دیگری میتوان از فعالان و کنشگرانی نام برد که عملگرا (پراگماتیست) هستند
چرا از کل مجلس تنها یک صدا به نمایندگی از بخش بزرگی از مردم به گوش می رسد و آن هم کسی است که نه ادعای اصلاح طلبی داشته و نه تعلق خاطری به بزرگان این جریان دارد و تنها بر مبنای حریت و شرافت و اهمیتی که برای قانون قائل است دست به این رفتار می زند؟ اصلاح طلبان مجلس برای حمایت از جوانمردی که به تنهایی صدای میلیون ها نفر شده، چه کرده اند؟
کسانی که از لزوم توجه منافع ملی دم میزنند، باید بدانند که حفظ امنیت ملی کشور در گرو توجه و احترام به خواست تودههای مردم، احترام به “حق انتخاب” آنان، پرهیز از “محدود کردن” این حق و به رسمیت شناختن حق اعتراض و انتقاد برای مردم است.
فرار به جلوی مخالفان جنبش سبز و بهانههای واهی تحت لوای شورای عالی امنیت ملی تنها راه ممکن برای جلوگیری از ویرانی بیشتر و عمیقتر وجهه عمومی گویندگان این اظهارات به نظر میرسد. به راستی چرا هیچ کس باور نمیکند که آنها حاضرند موسوی، رهنورد و کروبی را در یک دادگاه علنی که جلسات آن به صورت زنده از رسانه ملی پخش خواهد شد، محاکمه کنند؟
تقلب علمی؛ این بار در کتاب محمدرضا رحیمی
درد اساسیتر این است که یک فرد پر مشغله، در اوج کار اجرایی، اثری دست و پا میکند یا سفارش میدهد! و این اثر از سوی ناشر یا ناشران فرصتطلب دیگر، سریعاً در ۱۰۰۰۰ نسخه منتشر میشود و بیدرنگ چند نسخه برگزیده این کتاب، هدیه بزرگان نظام میشود تا دولت احمدی نژاد، مجموعهای خودی، اصیل و آرمانگرا معرفی شوند. ظلم به مردم غزه این بار با همدستی مسئولان ارشد نظام صورت میگیرد.
صداهای امروز مجلس در تاریخ میماند
جنبش سبز، جنبش قائلان به تقلب در انتخابات ۸۸ نیست. جنبش سبز، جنبش مریدان موسوی و کروبی نیست. جنبش سبز فراتر از همه این هاست. جنبشی حق جویانه که حقوق اساسی ملت همچون حق آزادی بیان، حق دفاع متهمین، حق منع شکنجه، حق دادرسی عادلانه و خلاصه حق حاکمیت قانون را در امتداد آنچه از مشروطه آغاز شد، دنبال می کند. جنبش سبز، جنبشی است که با پایان فتنه ی در هم آمیختگی حق و باطل و رسوا شدن اقتدارگرایی مردم ستیز، در پی دفاع از حقوق مردم برآمد و در برابر قدرت مسلط ایستاد؛ و علی مطهری هم امروز در مینه میدان جنبش است.
تهدید یک خداباور از سوی وکیلالچکمهها
وقتی تملق و چاپلوسی فرهنگ لا یتغیر حاکمیت گردد، دیگر نمی توان سخنان دکتر علی مطهری اصولگرا را هم تحمل کرد… آیا وقت آن نرسیده که دیگر عزیزان با ورود خود به این عرصه، مانع خاموش شدن ندای حریت و آزادگی شوند؟
قانونی بودن یا نبودن؛ مسئله این است
در پرونده حصر رهبران جنبش سبز هم نه تنها دادگاهی برای رسیدگی به پرونده تشکیل نشده بلکه در صورت صحیح دانستن نقش شورای امنیت ملی در صدور و اجرای حکم نیز روند قانونی آن از اساس غلط طی شده و بدون رسیدگی حقوقی به پرونده و عدم صدور حکم قطعی قضائی در مورد آن مجازات بازدارنده “حبس خانگی” اعمال شده است. مضاف بر آن عدم معین بودن مدت مجازات نیز خود از دلایل دیگر غیر قانونی بودن آن است.
آقایان روحانی و ظریف حتما بخوانند
از روحانی انتظار می رود که اگر آرزوی محو حاکمیت چکمه پوشان را در سرزمین های اسلامی در سر می پروراند -که قطعا نیز چنین است- با اقداماتی موثر از سلطه تمامیت خواهان نظامی- امنیتی در صحنه سیاست داخلی بکاهد و اندیشمندان و روشنفکران این مرز و بوم را که صرفا سر در پی گستراندن آزادی بر سر این مرز و بوم داشته اند، از بند آنان در سیاهچال های کشور نجات دهد و با فراهم کردن زمینه بازگشت آنان و دیگر فرهیختگان به انزوا کشیده شده ایران زمین، بر زمینه های رشد و سربلندی این سرزمین اهورایی بیفزاید.