هر چند افرادی تلاش می کنند که دلواپسان را یک جریان ارزشی قلمداد کنند اما مردم با نیرنگهای آنان و نوع دلواپسی شان آشنایند و می دانند که آن ها دلواپس جیب و امیال خود هستند، نه دین و انقلاب و مردم که در عقیده و نظر آنها، مردم و رای و انتخابات و آزادی و مردمسالاری و گفتگو و ….. معنایی ندارد.
» گفتار
اکنونکه ما به درستی با دشمنان راه مدارا و گفتوگو را پیش گرفتهایم، جا دارد با دوستان داخلی نیز مروت و انصاف و حداقل همان مدارا را پیشه کرده و تفاوتهای قومی، مذهبی، جناحی و سیاسی را با یک آشتی ملی جایگزین کنیم. در چنین رویکردی است که از دشمنان به این سرزمین گزندی نخواهد رسید.
توافق هستهای؛ واقعه تاریخی یا تاریخنگاری یک واقعه؟
آیا به لحاظ رویکردی و روشی، آنچه هم اکنون به عنوان یک تحول تاریخی در حال شکلگیری است، با آنچه که بعدها به عنوان تاریخنگاری درباره این واقعه تاریخی نوشته میشود، تشابه و نسبت روشنی وجود خواهد داشت؟
چه آن فعال دانشجویی که تحت تاثیر شور انتقادی و آزادی خواهانه اش تعطیل کردن کلاس های درس را مشروع می داند و چه آن مسئولینی که به خود حق می دهند دانشجویان را به واسطه معیار های اقتصادی یا سیاسی شان از تحصیل محروم و یا صاحب حق ویژه ای مثل بورسیه می کنند، در یک نقطه شبیه اند و آن چیزی نیست جز منطق ربط دادن امور بی ربط!! تفاوت فاحش این دو گروه و عملکرد آنها، اما زمانی دیده خواهد شد که هزینه های حاصل از عملکرد خویش را در عرصه عمومی منصفانه به قضاوت بنشینیم…
ارزیابی روشنی از این که تلاشهای من در این ده سال تا چه اندازه از سر صدق و صرفاً برای انجام وظیفه و رضای حق بوده و یا اصولاً تا چه حد برای جامعهام اثربخش و مفید بوده است ندارم. در مورد پیامدهای این همه تلاش برای شخص خودم نیز احساسم این است که اثر وجودی مثبتی نداشته یا اندک بوده است. در واقع من دهسال آب شدهام و اگر «شهرت» را آفت ببینیم ـ که هست ـ در این دهسال من آفت زده نیز شدم.
از آنجایی که ممکن است بعضی از کارگزاران قضایی و امنیتی و اطلاعاتی کشور از منویات حضرتعالی در این باره اطلاع کافی نداشته باشند، چنانچه فردی به خاطر انتقاد از رهبری به نهادهای امنیتی احضار شود و مورد بازجویی قرار گیرد و در مورد وی پرونده ای تحت عناوین مختلف تشکیل شود، از چه طریقی می تواند مراتب رضایت حضرتعالی را در موضوع انتقاد از رهبری به اطلاع کارگزاران مربوطه برساند؟ اصولا آیا نهادهای امنیتی و قضایی کشور در خصوص عدم برخورد با منتقدین رهبری به اندازه کافی توجیه شده اند؟
ضرورت تجدیدنظر در سرمایهگذاریهای برونمرزی جمهوری اسلامی
سیاست خارجی جمهوری اسلامی این روزها بیش از هر زمان دیگری واقع بین شده و از دو مهلکه افراط و تفریط فاصله گرفته است. نه سخن آنها که تصور می کنند باید به نام انقلابی گری همه اولویت های ملی را کنار گذاشت دیگر خریدار چندانی دارد و نه واکنش آن دیگران که با شعار «نه غزه نه لبنان» می خواستند مسجدیان از چراغ ِ روا به خانه دست بردارند. در این بین، یک سوال هنوز جای پرسش و بحث دارد: آیا سرمایه گذاری های مادی و معنوی نظام در سالیان گذشته، ما به ازای قابل قبولی داشته است؟ حضور خالد مشعل در عربستان، آخرین پاسخ ناگواری است که در مقابل این پرسش قرار می گیرد.
یکی از مشکلات کنونی جامعه ما ضعف در نظریه پردازی و فقدان نظریه و الگویی راهگشا در پیشروی بسوی آینده است آنگاه با توجه به محتوای این کتاب، به اهمیت و نقشی که می تواند در شرایط کنونی جامعه داشته باشد، پی خواهیم برد. تحسینی که شش اقتصاددان برنده جایزه نوبل و شماری از دانشمندان برجسته از محتوای این کتاب کرده اند، بخوبی نشاندهنده تلاش پژوهشی و فکری مولفان این کتاب در پاسخگویی به سئوال اندیشه سوزی است که سالهای سال است ذهن همه تحول خواهان و اصلاح طلبان و اندیشه ورزان، به ویژه در کشورهای عقب مانده و کشور ما را به خود مشغول داشته است
توافق هستهای، آینده ایران و موقعیت جنبش سبز
توافق هستهای، از منظری رئالیستی منجر به اضمحلال فضای سیاسی و مدنی داخل ایران نمیشود. مهمترین دلیل در نفی و نقد این موضع بدبینانه هم سابقهی تاریخی ایران و جامعهی مدنی ایرانی است و هم امکانهای متعدد و متکثر پیش رو. پس از انتخابات سال ۸۸، جامعهی ایرانی همزمان با عظیمترین مقاومت مدنی و مردمی تاریخ ایران پس از مشروطه و همچنین با یکی از عریانترین نمونههای سرکوب سرسختانه و مصرانه مواجه بود. اما هاضمهی مدنی و سیاسی ایران هم نیروی اصلی جنبش سبز و الگوی تصحیحی آن – به معنای انتقال سیاست به زندگی روزمره – را در سایهی اصول محوریاش حفظ کرد و هم در برابر سرکوب شدید مقاومت حیرتآوری نشان داد.
شورای هماهنگی راه سبز امید: حصر بیرونی شکست؛ حصر درونی را هم بشکنید
سرزنشکنندگان و دلواپسان گویی فراموش کردهاند که چه کسانی ایران را به چنین موقعیتی کشاندهاند… اگر پرسشهای بیپاسخی باقی مانده، دلواپسان امروز و بیخیالان دیروز بهتر است مستقیما از عالیترین مقام تصمیمگیری کشور سؤال کنند؛ و بهویژه در مورد حاصل و نتیجهی هزینههای نجومی تحمیل شدهی مترتب بر سیاستهای غلط و ماجراجویانهی اتمی به ایران و ایرانیان، رهبری نظام را مورد پرسش قرار دهند.
گاهی فکر کردن به این موضوع که ما برای آزادی انقلاب کردیم این سؤال را در ذهن ایجاد می کند که کدام آزادی؟ ازادی که نتوانسته است وجود زندانی سیاسی را از پیش روی مسیر انقلاب حذف کند رنگ و بوی واقعیت ندارد.آزادی که حق اعتراض بر شرایط نابسامان اقتصادی را از عده ای کارگر ساده سلب کند،نقض وعده انقلاب است . آزادی که راهی برای اثبات حقانیت معلمان جمهوری اسلامی هموار نکند یعنی در لابلای ورق خوردن صفحه های انقلاب گمشده است
در جریان بحث درباره مذاکرات هستهای طی دهه گذشته، مواردی پیش آمد که اختلافنظرهای داخلی شدید شد و با توجه به مواضع مجلس فعلی و دو مجلس قبلی در این باره برخی از فعالان سیاسی پیشنهاد میکردند که این موضوع به همهپرسی گذاشته شود
دوران فعالیت انتخاباتی سال ۸۸ و تظاهرات آرام و مدنی و بدون خشونت تا ۲۸ خرداد ۱۳۸۸ را نهتنها فتنه نمیدانم که آن را نمایشی از بلوغ سیاسی مردم ایران میدانم که اگر ادامه مییافت، میتوانست به وحدت واقعی ملت ـ دولت، منتهی شود و آغاز برای حل مشکلات باشد. فتنهگر اصلی در این ماجراها کسانی هستند که به زعم خودشان به ۱۳ میلیون ایرانی که به آقای موسوی رأی داده بودند «خسوخاشاک» گفتند. فتنهگر کسانی هستند که به مردم حمله کردند و آنها را کشتند و شهید کردند. فتنهگر کسانی هستند که به جای مدیریت این بحران و رفع نگرانی از مردم، به سرکوب و زندانی کردن انسانهای بیگناهی پرداختند و دادگاههای مضحکهای بر پا کردند که روح استالین را از برگزاری دادگاههای مسکوی دهه ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، به خدمت گرفتند. فتنهگر کسانی هستند که به درخواست عموم فرهیختگان و تحصیلکردگان جامعه که آزادی محصوران است و رئیسجمهور قول آن را در قبل از انتخابات داده است، وقعی نمیگذارند و همچنان اختلافات را زنده نگه میدارند.
حرف حساب معترضان جشن های خیابانی چیست
گفتند چرا پوشش آن ها که به پایکوبی برخاستند موجه نبوده. و نگفتند همین چند روز پیش سایت ها و خبرگزاری ها پر بود از کسانی که به قول آن ها بدحجابند و در راهپیمایی روز قدس شرکت کرده بودند. و نگفتند چرا همین به قول بدحجاب ها در روزهای انتخابات و راهپیمایی های ملی و مذهبی می شوند مردم همیشه در صحنه اما نوبت به روحانی و ظریف و عراقچی که رسید آسمان تپید
تا زمانی که حرکتهای سراسری کارگران شکل و قوام نگیرد و قدرت واقعی نیروی کار به لحاظ اجتماعی آشکار نگردد و کاهش شدید حوادث کار به یک مطالبه جدی میدل نشود، سهل انگاری نهادهای رسمی و بی تفاوتی کارفرمایان دولتی، شبه دولتی و خصوصی نسبت به حوادث کار همچنان ادامه خواهد یافت و ما شاهد کشته شدن کارگران خواهیم بود.
توافق؛ زمینهساز پیوند ایران به جهان
دیرزمانی است نیاز به این مسئله که جامعه ایرانی یک جامعه جهانی شده باشد و هر انسان ایرانی یک انسان جهانی باشد و به نظامهای جهانی متصل شود بدون اینکه هویت خود را از دست دهد، احساس میشود
مذاکرات ایران و شش قدرت جهانی پیرامون مسئله هستهای ایران که قریب ٢٠ ماه طول کشید، یک رویداد مهم تاریخی است و توافق جامع حاصلشده که پیامد سیاست تنشزدایی با جامعه جهانی است، دستاورد مهمی برای دیپلماسی کشور و منافع ملی محسوب میشود
توافق وین، توافقی تاریخی است، مهم نیست که کدام طرف سهم بیشتری داشته است، امروز باید همگان یاری رسانند تا از این توافق صیانت کنند. آنچه میتواند به این توافق مهم آسیب جدی وارد کند این است که تندروها در دو کشور ایران و آمریکا اقدام به تفسیر به رأی از مفاد این توافق کنند
این توافق میتواند همانگونه که زمینهساز آشتی ایران و جهان شد، نظام و مردم را مهیای آشتی با یکدیگر کند: حکومتی که به چنین درجهی بلوغی رسیده که میتواند مذاکراتی بدیندرجه از دشواری را با اجانبی سرسخت بهنیکی به این سرانجام شیرین برساند، قطعاً خواهدتوانست در داخل هم با مردمش آشتی کند. زخم ۸۸، اکنون میتواند، و باید، تیمار شود؛ بهقول مذاکرهکنندگان، اکنون بیش از هر زمان دیگری به یک مصالحهی ملی نزدیک هستیم.
مجلس نهم، اشتباهی بزرگ در تاریخ سیاسی ایران است؛ چنان که دولت احمدی نژاد نیز. هم این مجلس و هم آن دولت تجربه ناموفقی برای حاکمیت رقم زد که منبعث از جمود فکری در ارتباط با حذف یک جریان قدرتمند مردمی و برخورد با اندیشه اصلاح طلبانه بود… راه برون رفت از بحران در حذف یک جریان و جناح قدرتمند سیاسی و مورد اقبال مردم و یا در بدل سازی برای اصلاح طلبان نیست، بلکه باید با اعتماد به مردم و قائل شدن حق برای آنها و مشارکت دادن همه جریان های سیاسی و رجوع واقعی به صندوق رای و تمکین در برابر خواست مردم از بحران عبور کرد.