اگر چه ناظران مستقل و محققان اقتصادی و اجتماعی مدتها پیش از توکلی نسبت به روند فزاینده فقر و نابرابری در ایران هشدار داده و با تاکید بر وضعیت جنبشی جامعه ایران وقوع ناآرامی ها و اعتراضات را در آینده نزدیک پبش بینی کرده اند، اما شنیدن چنین اظهاراتی از زبان فردی مطلع و معتمد نظام از اهمیت بسیار برخوردار است.
» گفتار
استاد محمدتقی شریعتی و معضل بنیانگذاری دوباره «راه سوم»
از فردای شهریور ۱۳۲۰، شهر مشهد شرایطی تقریباً مشابه شرایط پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ را تجربه میکرد. پس از یکدوره دیکتاتوری و سرکوب، مردم در آغاز احساس میکردند که طعم آزادی را میچشند. این احساس آزادی، که بهشکل تناقضآمیزی با اشغال ایران توسط ارتش سرخ همراه شده بود، در تودهٔ مردم بهشکل بازگشت به مذهب سنتی و رشد هیئتهای مذهبی خود را نشان میداد و در نزد روشنفکران با گرایش به انقلاب اکتبر روسیه و حزب توده و شعارهای جذابی چون صلح، آزادی، و عدالت اجتماعی
خودزنی نوریزاد و دوستان سابقش!
بسیاری از فعالان حوزههای مختلف اجتماعی نیز با صدور بیانیههایی خطاب به نهادهای حاکم و دستگاه قضایی، خواستار رسیدگی به وضعیت آقای نوریزاد و آزادی او و فرزندش شدهاند، اما پاسخ این دستگاهها به این تقاضا هم جز نادیدهانگاری و بیاعتنایی کامل چیز دیگری نبوده است.
زمانی که کمپین درخواست وارادت واکسن راه افتاد برخی انتقاد میکردند مقصر اصلی تحریمهاست اما به همان اندازه که نفی کنندگان تحریم بیراهه می روند توجیه کنندگان بحران حکمرانی مطلوب در ایران هم در مسیر انحرافی اند. مساله ما فراتر از تحریم هاست. در بحران اخیر فساد حاکمیت، شلختگی، طلبکاری و اهمیت ندادن به جان آدمی بیداد میکند.
حمایت از کشورهای خاورمیانه در کشف مسیرهای توسعۀ خود و همچنین حمایت از کشورهای منطقه و مردم آنها در ایفای نقش اصلی در پیگیری حل و فصل سیاسی موضوعات داغ منطقهای مانند سوریه، یمن و لیبی مهم است. ترویج گفتگو و مبادلات بین تمدنها برای دستیابی به همزیستی مسالمتآمیز همۀ اقوام در خاورمیانه مهم است. چین برای این منظور به نقش سازنده خود ادامه خواهد داد.
محمد توسلی: از نقد اصلاحطلبان دهه ۶۰ تا فوریت اصلاحات ساختاری
مهمتری چالش های آشکار امروز جامعه ایران بحران اقتصادی و شکاف طبقاتی و همچنین تحریم های ظالمانه آمریکا و اپیدمی کووئید ۱۹ است. بحران معیشتی مردم آنچنان برجسته شده که بر اساس گزارش های رسمی بیش از شصت در صد جامعه در شرایط زیر خط فقر قرار دارند.
با خودم گفتم بفرما این هم برخورد مسوولانه وزرای ما طبق آخرین اصول اخلاق حرفهای! حالا هی از کشورهای دیگر مثال بیاور که رییسجمهور به دلیل کوچکترین خطای زیردستان استعفا کرد بفرما! و شادی عمیق و بینظیری تمام وجودم را فرا گرفت. شخصیت آقای وزیر در ذهنم با متعهدترین مسوولان قرن اخیر از ویلی برانت تا مرکل و ماندلا و دیگران محشور شد. وقتی مشکلات معلوم و خطاها ابراز شد تا بهبود اوضاع راه زیادی نمیماند.
با تقریب خوبی میتوان ادعا کرد که همه ایرانیان باور دارند که کشورشان یک گذشته تاریخی و تمدنی درخشان و قابل افتخار دارد. اما وقتی وارد جزییات این گذشته تاریخی میشویم، نوع نگاهها متفاوت میشود. برای بسیاری، آنچه «عظمت و شکوه تاریخی» ایران خوانده میشود، نسبت مستقیمی با ابعاد نقشههایی دارد که به اسم دورهها و سلسلههای ایرانی منتشر میشوند. جذابترین بخش تاریخ ایران برای این گروه سرگذشت جنگها و فتوحات باستانی است که مرزهای امپراطوری را تا شمال آفریقا گسترش داده بود.
هنگام تصویب قانون اساسی و اصلاح آن، ولایت فقیه تنها یک نظریه بود، اما اینک با گذشت بیش از چهل سال از عملکرد آن، یک «آزمون تاریخی» نیز وجود دارد که ابعاد گوناگون و ظرفیتهای نهفته در این نظریه را آشکار ساخته است. بحث و گفتوگو در مورد این دیدگاه سیاسی امروز باید کاملا متفاوت از مباحثی باشد که در دهه نخست پس از انقلاب طرح میشده است.
در ستایش یک «زن»؛ رای نمیدهم، پس هستم
وقتی رأی دادن، اثری معنادار بر جای نگذارد، «رأیندادن» نشانهی بودگی و زیستن بامعناست. این لب استدلال فائزه هاشمی است برای تحریم انتخابات۱۴۰۰. هیچکدام از منتقدان او و طرفداران رأیدادن تا کنون نتوانستهاند–یا من ندیدهام– با این استدلال در بیفتند. تنها به حواشی آن چنگ میکشند و پهلوانپنبهای از آنرا بر زمین میزنند.
در حاکمیت ” امریه ” و تعطیلی امر سیاسی
تجربه ” مجلس ششم ” دولت اسلامی را به سمتی سوق داد که حتی با معیارهای پیشین خود تن به انتخابات ندهد. فهم این مسئله نیاز به پیش بینی و حتی تحلیل از وضعیت موجود نداشت. همه چیز روشن بود: رهبر ایران نگران وضعیت پیش آمده بودند و اوضاع جاری را خطرناک می دانستند
چرا به مردم نمی گویید مبنای فقهی جمهوری اسلامی از نظر اصلاحطلبان و اصولگرایان هیچ تفاوتی با هم ندارد و از نظر همه ی آنها فقیه بر تمام حوزههای تقنین، اجرا و قضا ولایت دارد و این همان معنای ولایت عام یا مطلقه فقیه است که میتواند بر خروجیهای نهادهای دموکراتیک مانند مصوبات مجلس و لوایح دولت اعمال ولایت کند؟
واقعا چه شده که بعد از مهاجرت بخشی از پزشکان و استادان که سرمایه های ملی و غیر قابل جبران یک کشور به حساب میآیند ، نوبت به فرشتگان جامه سفید جامعه یعنی پرستاران رسیده؟!
برای تمامی پژوهشگران، چه بهتر بود که باقی برگهای این میراث ملی هم به تاراج میرفت و به دست آن غربیهایی میافتاد که حداقل اینقدر فهم و مدیریت دارند که بدانند این آثار، سرمایههای هنر بشری هستند و همه مردم حق دارند که دستکم آزادانه تصاویر آنها را تماشا کنند.
گاندو همان ذهنیت عقب مانده جمهوری اسلامی است
گاندو مدل جامعه سربه زیر و گله ای و حاکمیت یکدست را تئوریزه میکند. حکومتی توتالیتری که دوربینهایش مراقب هستند مبادا اعتراضی در مملکت رخ دهد. گاندوسازان در بی سلیقگی تمام با حرفهای کلیشه ای و با بازیهای ضعیف مخاطبی که به دنبال احقاق حقوق شهروندی خود است را منزجر میکنند.
تاجزاده ـ کرباسچی؛ اصل خویش و وصل خویش!
نظام جمهوری اسلامی در این ۴۲ سال گذشته از استقرارش با قدرتهای جهانی و منطقهای رویارویی و به نوعی مقابله داشته و تردیدی نیست که این قدرتها بهطور تقریبی و دائمی در حال بحران سازی بوده و هستند و برای همین شرایط کشور در اکثر دورهها، «حساس و بحرانی» بوده است.
برخلاف مدیریت جزیرهای، مدیریت منسجم هیچیک از این عوارض را ندارد و موجب پیشرفت کشور میشود. مهمتر اینکه مدیریت منسجم به خودی خود، بزرگترین پیشران است و در بدبینانهترین حالت، عوارض منفی را به حداقل میرساند و رشد جامعه را در تمام زمینهها تضمین میکند.
بهترین راه نادیده گرفتن سفله هاست
متاسفانه سیاسیون با تجربه برای تریبون حاضرند پامنبری کسانی باشند که جدی گرفتنشان در عالم سیاست خطای فاحش است. سیاست ورزی هم از همان واژه هایی است که تخریب شده مانند رادیکال که با وراجی عوضی گرفته شده سیاست ورزی هم با نان به نرخ روز خوری.
زنگ خطر انباشت رنج ها و بحران تاب آوری
زنی جوان، اجتماعی و فعال با نشاط و سرزنده، امیدوار و عاشق فرزند و زندگی، در افسردگی و انزوا و تنهایی جان می سپارد. می توان بسیار از آزادهنامداری نوشت و تحلیل جامعه شناختی نمود، از زندگی و مرگش. دادههای بسیاری نیز برای اظهارنظر نزدیک به واقع، جمعآوری شده است؛ اما ترجیح آن است که کار به کاردان سپرده و بدان اعتماد شود.
در گذشته شکار حیوانات وحشی به نسبت سخت و پر دردسر بود. نیاز به آنها هم محدود به همان افراد نزدیک به محیط حیوانات بود. اکنون اگر شکار حیوانات آزاد باشد، با اسلحه دوربیندار میتوان یک گله بز کوهی را در عرض مدت کوتاهی شکار کرد و طی چند روز حیات وحش را به کلی نابود نمود. بازار مصرف آن نیز ملی و جهانی است!!