از حرف تا عملِ فقهاء و علماء دینی

چکیده :در کنار فیلم های هک شده از رفتار شرم آور صورت گرفته در اوین و گزارشات متعددی که از ناحیه کثیری از زندانیان این سال‌ها در باب شکنجه و سبُعیت جاری در زندان‌ها، وجدان‌های بیدار را کلافه می‌کند نمیدانم اینگونه گزارشات فوق تلخی که آخرین موردش را نیز خانم «سپیده قلیان» بعنوان یک فعال مدنی در مرخصی از زندان نوشته را چگونه هضم کنیم و علیرغم ژست مسلمانی و انسانیت، بدنبال زندگی خویش...

اکبر دانش سرارودی

مشاهدهٔ نامه دادخواهی خانواده وکلاء گرفتار در زندان، خطاب به ریاست قوه قضاییه مرا یاد این نقل تاریخی علمائی انداخت که با ادعای تکرار حکومت علوی، مردم را تحریض به پذیرش جمهوری اسلامی نمودند.

عمری در منابر و سخنرانی های شان گفتند به علی خبر دادند عبدالرحمن بن ملجم مرادی که از بازماندگان لجوج خوارج نهروان است به شهر آمده و منابعی گفته اند برای کشتن و ترور شما آماده میشود، اجازه دهید دستگیرش کنیم.
امام بی توجه به تمام سوابق او فرمود به چه جرمی می خواهید او را دستگیر کنید؟ او که هنوز کاری نکرده من اهل قصاص قبل از جنایت نیستم.

امّا اینجا وقتی ۶ وکیل دادگستری و کنشگر اجتماعی متعهدی که از درد و رنج وارد آمده از رهگذر قصور و سوء مدیریت تصمیم‌گیرانِ واکسیناسیون عمومی و کنترل پاندمی وحشتناک کرونا نشست چند نفره برگزار می کنند تا در «چارچوب قانون» از این حق خدادادی استفاده نموده و از بانیّان این همه خسارت جانی و مالی شکایت کرده و از طریق مجاری رسمی دادخواهی نمایند
علیرغم وعده های عدالت ودادخواهی حتی نسبت به شخص اول مملکت، پیشاپیش و قبل از اینکه موفق به تنظیم و ثبت شکایت شوند دستگیر و مجازات میگردند! تا ضمن هزینه سازی برای کشور، عدم استقلال قوه قضائیه بدست خودشان نیز اثبات شود!
پس؛ طبق نقل خودتان علی بن ابیطالب دستگیریِ کینه‌توزترین خوارجی غیرمُجرم آماده‌ ترور را نیز نمی پذیرد
️ اما حکومت جمهوری اسلامی مدّعی علوی بودن!
کسانیکه قصد کرده اند تا از طریق مجاری قانونیِ همین حکومت، نسبت به سوء مدیریت و جنایات گسترده‌ای که در حق مردم شده شکایت کنند را به حمایت از حاکمیت دستگیر می‌کند و سند رسوایی دیگری میآفریند !

یا در کنار فیلم های هک شده از رفتار شرم آور صورت گرفته در اوین و گزارشات متعددی که از ناحیه کثیری از زندانیان این سال‌ها در باب شکنجه و سبُعیت جاری در زندان‌ها، وجدان‌های بیدار را کلافه می‌کند نمیدانم اینگونه گزارشات فوق تلخی که آخرین موردش را نیز خانم «سپیده قلیان» بعنوان یک فعال مدنی در مرخصی از زندان نوشته را چگونه هضم کنیم و علیرغم ژست مسلمانی و انسانیت، بدنبال زندگی خویش برویم؟!

ایشان میگوید:
«سال گذشته هنگامی که به این زندان تبعید شدم میدانستم که با جهنّمی فراموش شده مواجه خواهم شد اما سبُعیت جاری در این زندان حتی در خیالاتم نیز نمی گنجید، زنان زندانی بند نسوان زندان بوشهر به جرم زن بودن و زندانی بودن تحت وحشیانه ترین شکنجه ها و ضدانسانی ترین شرایط ممکن نگهداری می‌شوند…»
استغاثهٔ این اسیر مظلوم، بقدری تلخ و غم‌انگیز است که حتی از ذکر ادامه‌اش شرم میکنم.

لذا خطاب به آقایان فقهاء و علمائی که در گذشته برای هیچ آسمان را به زمین می دوختند و فریاد اعتراضی شان بلند بود میگویم؛
علیرغم اینکه میدانید سکوت تان همراهی با ظلم محسوب میشود شما را چه شده که تا این اندازه خنثیٰ و جاده صاف کن ظلمه شده اید؟
کدام حرف یا رفتاران را ملاک قرار دهیم؟
ضرورت ایستادگی جوانمردانه در مقابل ظالم و حمایت از مظلوم، و سفارش به مدارای با اسیر را
یا رفتار حجاج بن یوسف ثقفی گونِ مدعیان حکومت علوی در زندانهای جمهوری اسلامی مورد حمایت تان را؟!
اصفهان
شهریور ۱۴۰۰