این خیابانها برای همیشه خالی نخواهد ماند
چکیده :مساله ی اصلاحطلبان در دوره ی دوم انتخاب محمد خاتمی از تنویر افکار عمومی در مورد قوانین و ساختارها حقوقی و بافتارها ی سیاسی گذشته بود. در دولت اصلاحات آشکار شد که اصلاحطلبان حتا اگر دو قوه از سه قوه ی اصلی را در دست داشته باشند، خامنهای حتا امکان تفسیر متفاوت از قانون را به آنها...
اکبر کرمى
هسته ی سخت انگاره ی اصلاحطلبی قانونگرایی است؛ یعنی اصلاحطلبان بر این باور هستند که میتوان و باید با بسیج امکانات حقوقی، سیاسی، اجتماعی حکومت را به تغییرات حقوقی و ساختاری وادارید. اگر این پندار درست باشد، آنگاه تکاپوی اصلاحطلبی را باید در سه شکل تنویر، تفسیر و تغییر (قانونی) قوانین (موجود و جاری) صورتبندی کرد.
اما از شوربختی بسیاری از رهبران اصلاحطلب در ایران اینگونه نمیاندیشند؛ و یا دستکم به لوازم این صورتبندی وفادار نیستند.
حضور در خیابان و مدیریت خیابانها از لوازم اولیه و ضروری هر جنبش اجتماعی اصلاحطلب است؛ چه، در غیبت فشار اجتماعی و مدیریت خیابانها جریانها ی اصلاحطلب از بازو ی مناسب و کافی برای اعمال تغییر بیبهره خواهند بود.
اگر اصلاحطلبان خود را برآمد خواستها و ضرورتها ی اجتماعی جدید و قدیم برای تغییر میدانند، باید توضیح دهند که در غیبت از خیابانها چهگونه میخواهند آن فشار اجتماعی را به حکومت منتقل کنند؟ و اگر حکومت گوششنوایی برای شنیدن و مغزی سالم برای محاسبهکردن نداشت، چه؟
برخی از اصلاحطلبان حضور در خیابانها و مدیریت خیابانها را بیرون از انتخابها ی ممکن خود میدانند. این پندار هرچند بسیار شیک اما همانند حضور بدون اسلحه در میدان جنگ مضحک است!
میتوان از جنگ پرهیخت، اما به بهانه ی پرهیز از جنگ نباید خود را و مردم را خلع سلاح کرد. اصلاحطلبی با هر معنایی جایی به خیابانها میرسد.
مصطفی تاج زاده به عنوان نمایندهای از لایهها ی پیشرو اصلاحطلبی، هم پیش از تصمیم شورای نگهبان (قدرت مستقر) و هم پس از رد فلهای کاندیداها تاکید کرده است که از حضور مردم و آوردن مردم به خیابانها پرهیز خواهد کرد؛ او میگوید تجربه نشان داده است که حضور در خیابان همیشه به خشونت کشیده میشود؛ استدلال او این است که حکومت بنا بر سرکوب دارد، و او حاضر نیست با هزینه ی گوشت و پوست مردم، کالای سیاسی مورد نظر خود را بفروشد! او با تاکید بر اهمیت گفتوگو، در تلاش است که بخشها ی گستردهتری از مردم را به مخالفت با این دست اقدامات غیرقانونی مجاب کند؛ خب، گیریم موفق شد، بعد چه؟
مگر اکنون اکثریت مردم با جمهوری وحشت اسلامی و سلطان جور آن مخالف نیستند؟
مساله ی اصلاحطلبان در دوره ی دوم انتخاب محمد خاتمی از تنویر افکار عمومی در مورد قوانین و ساختارها حقوقی و بافتارها ی سیاسی گذشته بود. در دولت اصلاحات آشکار شد که اصلاحطلبان حتا اگر دو قوه از سه قوه ی اصلی را در دست داشته باشند، خامنهای حتا امکان تفسیر متفاوت از قانون را به آنها نمیدهد.
در همان هنگام لایهها ی پیشروتر از ضرورت مشارکت مشروط در انتخابات و حضور در خیابانها گفتند، شوربختانه در میان رهبران اصلاحطلب (و بارکشان غول بیابان) گوش شنوایی نیافت!
در این چشمانداز حادثه ی کوی دانشگاه تهران و تبریز تنها شکست تجربه ی حضور در خیابان نبود، برآمد بیتوجهی اصلاحطلبان به آمدن به خیابانها و مدیریت خیابانها و مردم هم بود.
و نیز کشتار مردم در سال۹۸ تنها نتیجه حضور مردم از سر استیصال در خیابانها نبود، نتیجه ی بیتوجهی رهبران اصلاحطلب از خیابانها هم بود. ملتی که بر خیابانها ی خود حاکم نیست، بر سرنوشت خود هم حاکم نخواهد بود.
در مقایسه موفقترین برهه ی اصلاحطلبی که شور بسیاری برپا کرد حضور رهبران جنبش سبز در خیابانها بود؛ آن جنبش به سبب شجاعت و درایت رهبرانش حتا امکانات حکومت برای سرکوب مردم را بسیار محدود کرد.
جناب مصطفا تاجزاده آن کاشفان فروتن شکران که هنوز در بند و حصر زندانبان اعظم هستند، بها ی گشودن آن راه مبارک را هنوز میپردازند، اگر نگران خشونت و هزینه ی مردمی آن هستید، فکری به حال خیابانها ی خالی کنید؛ این خیابانها برای همیشه منتظر شما نمیمانند.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085