شب سمور و لب تنور
چکیده :اگر توهین و تهمت جرم است که هست چرا باید بعضی در اینگونه امور عنانگسیخته باشند و برخی با کمترین شائبهای مورد مواخذه قرار گیرند و اگر رعایت اخلاق ضروری است که هست، چرا باید گروهی خود را فارغ از رعایت هر قاعده اخلاقی بدانند و گروهی دیگر با وجود رعایت همه جوانب همچنان در معرض انواع شماتتها و توهینها و سرزنشها قرار گیرند. مگر میشود اخلاق را براساس سلیقههای شخصی تعریف کرد؟ ...
احمد مسجدجامعی
اتفاقاتی که در یکی دو روز پیش و با سخنان تند و بیپروای رییس قوهمجریه و به زعم خودشان افشاگرانه در مجلس گذشت چهره دیگری از در همریختگی روابط بین مدیران کلان و «بداخلاقی» و «بیاخلاقی» را در پایان هفته وحدت و پس از میلاد رسول اخلاق و مدارا و رحمت، میلاد امام جعفرصادق علیهالسلام و نیز ایام دهه فجر آشکار کرد. این شیوه که در این سالها بیسابقه نیست در آن روز شدتی دیگر یافت و مسائلی مطرح شد که در هیچ محکمهای نه تنها به اثبات نرسیده که حتی طرح هم نشده است. شیوه جمعآوری اطلاعات، نحوه طرح موضوع، زمان و مکان بیان همگی دلالت بر نوعی سندسازی، ناامنی روانی و رویگردانی از اخلاق عمومی و رسانهای داشت و به اذعان هر دو طرف ماجرا «بداخلاقی» و «بیاخلاقی» بود. این روال در این روزگار سابقهدار است و درباره شخصیتهای گرانقدر بسیار تکرار شده است و نه تنها نسبت به گویندگان و مدعیان هیچگونه توبیخ و تنبیهی انجام نشده بلکه در برخی موارد شکل مواجهه به شیوهای بوده که شائبه تایید و تشویق را نیز در خود داشته است. شاید آنها نمیدانستند که اگر این نحوه رفتارها باب شود روزی گریبان خودشان را نیز خواهد گرفت که گرفته است.
«رعایت اولیات اخلاقی» یک ضرورت و الزام است که به درستی و به جا از سوی رییس قوهمقننه بیان شد. ولی آیا اگر مخاطب سخنان رییسجمهور، جز شخص و خانواده ایشان بود چنین دفاعی از اصول اخلاقی زیباتر نبود؟ اگر همان زمانی که «بگم بگم»ها شروع شد این اصول اخلاقی تحت تاثیر رقابتهای جناحی قرار نمیگرفت و آن همه تحسین و تمجید صاحبمنصبان را به دنبال نداشت و با همین ادبیات روشن و منطق استوار پاسخگویی میشد آیا امروز در شرایط بهتری قرار نداشتیم، که در دهه فجر شاهد رفتاری باشیم که مخالف ذات این ایام است؟ تعجب آن است که اگر گوشهای از این مطالب توسط خبرنگار یا رسانهای بیان شود یا از نوشته، خبر و حتی کاریکاتوری چنین استنباطی شود برخوردی شدید را به همراه خواهد داشت و آن را تشویش اذهان عمومی و همسویی با رسانههای خارجی قلمداد میکنند.
اگر خبرنگاری چنین مطالبی از قول برادران و نزدیکان روسای سه قوه میگفت و آنها را متهم به انواع سوءاستفاده از جایگاهشان و نفاق میکرد چه برخوردی با او میشد؟ خوب است مقایسهای بشود بین نوع، حجم و محتوای مطالب خبرنگاران بازداشت شده به دلیل تشویش اذهان عمومی و تغذیه خبری رسانههای خارجی از یکسو با میزان بهرهگیری این رسانهها و تشویش اذهان عمومی از غائله استیضاح و سخنان طرفین ماجرا که هر یک گوشهای از به گفته خودشان فساد و رفتارهای «مافیایی» و مغایر اخلاق دیگری را از رسانههای سراسری در منظر دید همه جهانیان قرار دادند، از سوی دیگر، تا مظلومیت جامعه خبری مستقل را بهتر و بیشتر دریابیم. هر چند ممکن است آنها نیز همچون اینها و البته با ضریب تاثیرگذاری بسیار کمتر، مرتکب اشتباهاتی شده باشند، ولی عموما به هیچوجه برخورد تند و خشن با آنها متناسب با آن خطای احتمالی نیست و از سوی دیگر اینها بیشتر ناقلان و راویان وقایعی هستند که دیگران نقشآفرین آنند. هر چند رسالت رسانه انعکاس واقعیات و اتفاقات جامعه است ولی حتی در مورد غائله دیروز که صحت وقوع آن بر هیچکس پوشیده نیست…
رسانههای داخلی نتوانستند آن را به درستی انعکاس دهند. سالها پیش وقتی بحث طبقهبندی مشاغل مطرح شد، روزنامهنگاری جزو شغلهای سخت گنجانده شد. آن سالها در مخالفت با این موضع وزارت ارشاد، مدیران سایر دستگاهها نظراتی داشتند و هر کدام نمونههایی از مشاغل دشوار حوزه کاری خود میآوردند و با خبرنگاری مقایسه میکردند. اما تجربه این سالها، درستی آن نظر را بهتر نشان داد، زیرا گرفتاریهای فراوان شغل پرمخاطره خبرنگاران، نسبت به بسیاری از شغلهای دیگر روشنتر شده است. ناامنی شغلی، هم از جهت سیاسی و هم اقتصادی، تنها یکی از دلایل این دشواری است. میزان فشار روانی برای برطرف کردن موانع، در ایفای نقشی فعال در عرصه پرالتهاب خبر، بخش دیگری از این سختیها است. برای جبران همه اینها، انگیزهای قوی ضرورت دارد، روزآمد بودن، تسلط به جنبههای حرفهای، گستردگی موضوعات مبتلابه و ناپایدار بودن رسانههای مستقل، خبرنگاران را تبدیل به کارگران روزمزد و زحمتکش حوزه فرهنگ کرده است. در حالی که شان آنها در آگاهیبخشی، روشنگری، انعکاس واقعیتهای پنهان جامعه و کاهش فساد قدرت و اصلاح امور بیبدیل است. چند سال پیش در روز خبرنگار، جلسهای با حضور آنها و برخی اعضای شورای شهر به صرف ناهار تشکیل شد، در آن روز طبق معمول هر یک از خبرنگاران چیزی گفتند، یکی از آنها گفت من تا چند روز پیش در روزنامهای کار میکردم، چند سال پیش در روزنامه دیگری بودم که مشی سیاسی کاملا متفاوتی با آن یکی داشت. ولی امروز بیکار هستم،
اگر کاری سراغ دارید حاضر به انجام آن هستم، این سخن که با قدری شوخی نیز همراه شد، هنوز کامم را تلخ میکند، ولی واقعیت انکارناپذیر جامعه خبری و رسانهای امروز ماست که با این گروه رفتاری اینچنین میشود و آنان اسباب پذیرایی در عزا و عروسی هستند، با این گروه، این برخوردها میشود، تا ببینیم با مدعیان چه خواهد شد. به هر حال اگر توهین و تهمت جرم است که هست چرا باید بعضی در اینگونه امور عنانگسیخته باشند و برخی با کمترین شائبهای مورد مواخذه قرار گیرند و اگر رعایت اخلاق ضروری است که هست، چرا باید گروهی خود را فارغ از رعایت هر قاعده اخلاقی بدانند و گروهی دیگر با وجود رعایت همه جوانب همچنان در معرض انواع شماتتها و توهینها و سرزنشها قرار گیرند. مگر میشود اخلاق را براساس سلیقههای شخصی تعریف کرد؟
شنیدهای تو که محمود غزنوی شب دی
نشاط کرد و شبش جمله در سمور گذشت
یکی فقیر در آن شب لب تنور گرفت
لب تنور بر آن مستمند عور گذشت
علی الصباح بزد نعرهای که ای محمود
شب سمور گذشت و لب تنور گذشت
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085