برطرف کردن سوءتفاهم
چکیده :البته در طول 8 سال دولت اصلاحات به دليل اينكه تجربه چنداني در اداره كشور وجود نداشت از ظرفيتهاي جناح راست كمتر استفاده شد اما در شرايط فعلي دوستان اصولگراي بسياري هستند كه مورد بيمهري واقع شدهاند و ميتوان از تجربيات براي اداره بهتر كشور استفاده كرد.اصلاحطلبان در طول چند سال گذشته حوادث سختي را پشت سر گذاشتهاند و همين حالا هم براي فعاليت سياسي با موانع و مشكلات وحشتناكي روبهرو هستند اما بايد از فرصت نقد استفاده كنيم تا در اين مقطع زماني نيز بتوانيم به سلامت راه خود را ادامه دهيم. در صورت عبور از اين وضعيت ميتوان در زماني كه شرايط عادي شد روي ساير گزينهها و افراد توانمندي كه در جبهه اصلاحات حضور دارند بررسي و فكر كرد تا دورههاي بعد آنها هم بتوانند خود را به راي مردم بگذارند.آنچه امروز بيش از همه بايد مورد توجه قرار گيرد برطرف كردن سوءتفاهمها ميان حكومت و اصلاحات است. بخش زيادي از اين سوءتفاهمها محصول سعايت بدخواهان است و بخشي هم به دليل عملكرد افراطيون از هر دو طرف است. اگر گام اول را به درستي و با موفقيت برداريم رسيدن به اجماع و حضور موثر در انتخابات امر پيچيده و سختي نخواهد...
الیاس حضرتی
این روزها در زبان و بیان بسیاری از سیاستمداران کشور بارها درباره تحقق اجماع ملی سخن گفته شده است، در حالی که تعریف روشن و مشخصی برای آن عرضه نشده است و بیم آن میرود، مانند دهها عنوان دیگر به یک «تابلوی لفظی» تبدیل شود. در ساخت سیاسی هر جامعهیی میتوان سه شکل از اجماع را متصور بود. نخستین شیوه اجماع ملی روی موضوعی خاص است که تامین منافع ملی را در پی دارد و بهترین و پسندیدهترین شکل توافق سیاسی است. در شیوه دوم که یک رده پایینتر از شکل اول است نوعی ائتلاف بین احزاب، گروهها و جریانات فکری رقیب شکل میگیرد که این موضوع هم میتواند قدم مبارک، حرکت خوشایند و نشانهیی از بروز عقلانیت باشد. در شیوه سوم تصور اجماع این است که در یک جریان فکری با تمامی رگهها و انشعابات توافقی کلی حول یک محور اساسی و مهم حاصل شود. اساسا هر یک از اشکال فوق که منجر به شکلگیری اجماع بر سر موضوعی میشود میتواند نوعی انس و نزدیکی بین گروهها و جریانات سیاسی ایجاد کند که این کار در راستای تامین منافع ملی ارزیابی میشود. از سوی دیگر حکومتهایی که هوشمندی بالایی دارند تلاش میکنند تا چنین ائتلافها و اجماعهایی شکل بگیرد در طرف مقابل اما کسانی که منافع فردی و گروهی خود را بر منافع کلان کشور رجحان میدهند به جای رویکرد وحدتگرایانه به سمت تفرقه میروند و تلاش میکنند تا از شکلگیری ائتلاف و اجماع جلوگیری به عمل آورند. آنها حتی انشعاب در احزاب را هم به عنوان یکی از اهداف خود میدانند و در این نیز از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند.
نگارنده همواره به عنوان یک اصلاحطلب علاقهمند به این بودم که انسجام و وحدت در جریانهای سیاسی برقرار باشد. طبیعی است که تفکر اصلاحطلبی ایجاب میکند در حضور رقیب قدرتمند مثل اصولگرایان رقابت کنیم تا اگر آنها نیز مسوولیتی به دوش داشتند خود را پاسخگو بدانند. این روزها در این باره بسیار سخن گفته شده است. در کنار این موضوع طبیعی است که به طریق اولی جریان اصلاحات نیز که ریشه در آرمانهای اصیل انقلاب دارد باید به حفظ انسجام به عنوان یک اصل سیاسی بیندیشد و برای تحقق آن اقدام کند. در شرایط فعلی به نظر میرسد رسیدن به اجماع حداکثری در اردوگاه اصلاحطلبان امری به مراتب سادهتر از اصولگرایان باشد. اصلاحطلبان در میان خود شخصیت محبوبی دارند که با وجود نقدهایی که به عملکرد ۸ ساله دولتش وجود دارد روی شخص وی اتفاق نظر دارند و این بهترین نقطه برای اجماع است. اصلاحطلبان میتوانند حول محور آقای خاتمی اجماع داشته باشند و رقبای اصلاحات هم اگر به دنبال منافع ملی باشند چراکه خاتمی ریشهیی انقلابی دارد، سلامت در مدیریتش را سالها ثابت کرده و انسان سلیمالنفسی است. البته اجماع به معنای حضور شخص خاتمی در انتخابات نیست، اما «اعتبار خاتمی» او را تبدیل به یک چهره بانفوذ بین اصلاحطلبان، ذخیرهیی برای کشور و امید مردم کرده است.لازم است تاکید شود که اصلاحطلبان چارچوب فکری و عملی مشخصی دارند و خواستهشان در درجه اول حاکم شدن گفتمان امام خمینی(ره) است. آنها میدانند که با تئوری حکومتی رهبر فقید انقلاب میتوانند در دنیا حکومتی داشته باشند که مردمسالاری را با محتوای اسلامی تشکیل دهد. نکته دوم این است که اصلاحطلبان نقد محکم، مستدل و برنامهیی برای وضعیت موجود دارند و آن را مطابق با آموزههایی که از بنیانگذار انقلاب داشتهاند، نمیبینند. سومین نکته که در اردوگاه اصلاحطلبان اهمیت ویژهیی دارد مرزبندی با گروههای معاند است. اصلاحطلبان از ابتدا با کسانی که به مخالفت با اساس انقلاب اسلامی میپرداختند مخالفت خود را نشان دادهاند و باید این موضوع را پررنگتر و جدیتر نشان دهند.موضوع آخر نیز مرزبندی جدی اصلاحات با هرگونه دخالت بیگانگان در کشور است. هرجا شائبه ورود بیگانگان هم مطرح باشد ما مرز خود را با آن به صورت جدی مشخص میکنیم. در کنار این مرزبندی جدی اما از تعامل با جهان و استفاده از ظرفیتهای فکری و اجتماعی سایر ملل غافل نیستیم و قائل به این مساله هستیم که از تجربیات همه باید استفاده کرد. بنا به آنچه جزو مرام فکری اصلاحطلبان است حتی باید از تجربیات رقیب محافظهکار خود در کشور نیز استفاده کنیم.
البته در طول ۸ سال دولت اصلاحات به دلیل اینکه تجربه چندانی در اداره کشور وجود نداشت از ظرفیتهای جناح راست کمتر استفاده شد اما در شرایط فعلی دوستان اصولگرای بسیاری هستند که مورد بیمهری واقع شدهاند و میتوان از تجربیات برای اداره بهتر کشور استفاده کرد.اصلاحطلبان در طول چند سال گذشته حوادث سختی را پشت سر گذاشتهاند و همین حالا هم برای فعالیت سیاسی با موانع و مشکلات وحشتناکی روبهرو هستند اما باید از فرصت نقد استفاده کنیم تا در این مقطع زمانی نیز بتوانیم به سلامت راه خود را ادامه دهیم. در صورت عبور از این وضعیت میتوان در زمانی که شرایط عادی شد روی سایر گزینهها و افراد توانمندی که در جبهه اصلاحات حضور دارند بررسی و فکر کرد تا دورههای بعد آنها هم بتوانند خود را به رای مردم بگذارند.آنچه امروز بیش از همه باید مورد توجه قرار گیرد برطرف کردن سوءتفاهمها میان حکومت و اصلاحات است. بخش زیادی از این سوءتفاهمها محصول سعایت بدخواهان است و بخشی هم به دلیل عملکرد افراطیون از هر دو طرف است. اگر گام اول را به درستی و با موفقیت برداریم رسیدن به اجماع و حضور موثر در انتخابات امر پیچیده و سختی نخواهد بود.
منبع: روزنامه اعتماد
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085