سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » در حاکمیت ” امریه ” و تعطیلی امر سیاسی...

در حاکمیت ” امریه ” و تعطیلی امر سیاسی

چکیده :تجربه " مجلس ششم " دولت اسلامی را به سمتی سوق داد که حتی با معیارهای پیشین خود تن به انتخابات ندهد. فهم این مسئله نیاز به پیش بینی و حتی تحلیل از وضعیت موجود نداشت. همه چیز روشن بود: رهبر ایران نگران وضعیت پیش آمده بودند و اوضاع جاری را خطرناک می...


میراصغر موسوی

هر که زخم های رفیق خود را فراموش کند
باز هم فریب می خورد.
ببین! از آن زخم کهنه خونابه جاری است…

من اصلا مایل نیستم به امور سیاسی واکنش نشان دهم و تحلیل و تفسیر و یا یادداشت سیاسی بنویسم. از نظر من” امر سیاسی ” به طور کامل در ایران تعطیل شده و ” امریه ” جای همه چیز نشسته است. به همین دلیل به اصطلاح، واکنش سیاسی وقتی جدی و معطوف به عمل و اصلاح شری و انجام خیری باشد، عاقبت به شر می شود. ضمن این که هیچ گشایشی صورت نمی گیرد، سختی هایی همراه خود می آورد. خوش یمن ترین سرنوشت برای فعالیت، کار و امر سیاسی در این وضعیت، چیزی است از همان جنس و نوع که برای استقبال از نتیجه انتخابات ریاست جمهوریِ سال ۱۳۸۸ طراحی و تدارک دیده بودند. آن روزها، آن ماه ها و همه آن لحظه ها در یادها مانده است. کسانی که رای شان را ربودند و جمجمه شان را ترکاندند، از یاد نمی روند. در یادها مانده است: با این که برای گرامی داشت قَدم ِ” جنبش سبز ” گربه را دم حجله کشتند، اما بلافاصله با اتکا به فتوای شرعی همه را در درون حجله ذبح کردند.

من با اذعان بر این دریافت – که انتخابات به هر شکل قابل تصوری در عصر دولت اسلامی پایان پافته است-، در سال ۱۳۸۸ در دهمین دور انتخابات ریاست جمهوری به رغم این که می دانستم در هیچ صورتی میرحسین را نخواهند پذیرفت و با رای ما او رییس جمهور نمی شود، شرکت کردم و به او که به اعتقاد من از همه نظر مورد تایید و قابل اعتماد است، رای دادم. این رای که به صندوق انداختم، با غم و اندوه و احساس خشم همراه بود. می دانستم، این رای یک سند مفت و بادآورده است که به دست جماعتی می افتد که برای قلع و قمع کردن و به صلابه کشیدن خیلی ها دنبال سند می گشتند. اعتقاد من بر این بود: پرونده انتخابات با همان اندک روزنه ها حتی، با توجه به تجربه مجلس ششم کاملا بسته شده است.

تجربه ” مجلس ششم ” دولت اسلامی را به سمتی سوق داد که حتی با معیارهای پیشین خود تن به انتخابات ندهد. فهم این مسئله نیاز به پیش بینی و حتی تحلیل از وضعیت موجود نداشت. همه چیز روشن بود: رهبر ایران نگران وضعیت پیش آمده بودند و اوضاع جاری را خطرناک می دانستند و از همین بابت تاکید کرده بودند: من تا زنده ام اجازه نمی دهم چنین چیزی تکرار شود. مقدمات و ابزار قانونی این کار با سرعت انجام آماده شد. دست هیئت های نظارت را کاملا باز گذاشتند و ضمن گسترش تشکیلات آن و تشکیلات شورای نگهبان امکانات و بودجه کلان به شورای نگهبان تزریق شد. مجلس هفتم اولین آزمون در دور جدید بود که البته نتیجه به دست آمده از تشکیل آن برای خود حاکمیت رضایت بخش نشد. مجلس هفتم برای نظام کاملا بهداشتی بود و وسواس بیش از حد افراد آن ( مثلا نمایندگان ) که حتی در نمایش های صوری نیز نمی توانستند، نقش نماینده منتقد و دلسوز به حال کشور را اجرا کنند، باعث ناخشنودی تصمیم گیران شد. از این پس بود که رهبری امر کرده بودند: در مجالس بعدی حتما یک اقلیت که تعدادش برای تشکیل یک فراکسیون کفاف کند، حضور داشته باشد. این اقلیت ناچیز از آن زمان در همه مجالس حضور دارد.

بعد از تشکیل مجلس هفتم انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم نیز با همان سازوکار و هدف تعیین شده برگذار شد و با این که نتیجه آن توسط آقایان مهدی کروبی و هاشمی رفسنجانی مورد تردید و مناقشه قرار گرفت، با تایید دولت آقای خاتمی خاتمه پیدا کرد. این انتخابات نقطه پایان بر روند گذشته بود و کسانی کنار گذاشته شدند که بخشی، تکه ای و پاره ای از نظام بودند. به همین دلیل می توان گفت این که در شیپور دمیده شد، مثلا سوت پایان بود که آغازِ تازه ای را که استقرار بنیادهای استراتژی دور دوم بود را نشان می داد.

تعطیلی انتخابات البته خیلی پیش از این زمان اراده شده بود، اما هنوز سمت و سوی روشن و قاطع نداشت. تجربه انتخابات مجلس چهارم که آقای هاشمی رفسنجانی آن را رقم زد برای رقبا و مخالفانش کارساز افتاد. چند سال قبل در یادداشتی : ” کی و چرا انتخابات در ایران تعطیل شد؟”، به بعضی از این موارد اشاره کردم. اما اکنون معتقدم نیاز به چنان شرح و توضیحی و حتی ارایه مستندات نیست. تعطیلی انتخابات به صورت نطفه در دل این ساختار سیاسی وجود داشت که بعد از بازبینی قانون اساسی از موقعیت نطفگی رها شد و دوران جنینی اش را نیز خیلی زود سپری کرد. به باور من دلیل اصلی این شتاب نتیجه انتخابات دوم خرداد سال هفتاد و شش و بعد از آن، مجلس ششم بود. این مجلس که از اولین روزکاری زیر ضرب بود و اجازه نیافت در حوزه تقننه کاری انجام دهد، اما به عنوان اراده سیاسیِ رای دهندگانش نهاد اقتدار را به وحشت انداخت. از پی این تجربه، تمامیت خواهان آخرین روزنه ها را هم بستند…

بیست و پنجم فروردین ماه هزاروچهارصد

ادامه دارد



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.