سالهای آخر دیکتاتور (بخش نخست)
چکیده :آیا من می توانستم قبلاً این را دریابم که مجموعه نیروهای غیرنظامی و غیر مسلح مخالفان شاه، سرانجام توانایی آن را خواهند داشت که ارتش تا دندان مسلح و متحد وفادار شاه و سازمان وحشتناک امنیتی او ساواک را به زانو درآورد؟ این جملات، بخشی از خاطرات سفیر سابق انگلیس در ایران،«سر آنتونی پارسونز» است که در کتاب «غرور و سقوط» آمده...
مرضیه حاجی هاشمی
آیا من می توانستم قبلاً این را دریابم که مجموعه نیروهای غیرنظامی و غیر مسلح مخالفان شاه، سرانجام توانایی آن را خواهند داشت که ارتش تا دندان مسلح و متحد وفادار شاه و سازمان وحشتناک امنیتی او ساواک را به زانو درآورد؟
این جملات، بخشی از خاطرات سفیر سابق انگلیس در ایران،«سر آنتونی پارسونز» است که در کتاب «غرور و سقوط» آمده است.
پارسونز در کتاب خود که ترجمه آن در سال ۱۳۶۵ توسط انتشارات اطلاعات به چاپ رسیده، سالهای آخر شاه را چنین بیان می کند:
ترسیم چشم اندازی تمدنی برای ایران و تاکید برای رسیدن بدان:
«تمدن بزرگ» شاه این اصطلاح را در سال ۱۹۷۲ اختراع کرده و مدعی بود که در اواخر دهه ۱۹۸۰ به آن خواهد رسید.(ص۲۳)
وجود افکار انقلابی شاه:
در نیمه دوم سال ۱۹۷۴ من خود را قادر به ترسیم نتایج احتمالی ضربه حاصله از طرحهای انقلابی شاه برای مردم می دیدم و باید بگویم که شاه را بی تردید دارای افکار انقلابی میدانستم.(ص ۲۴)
تضاد و تبعیض شدید طبقاتی:
زننده ترین نوع تضاد در خودنمایی و فخرفروشی طبقات مرفه و نوکیسه های شمال شهر و وضع فلاکت بار و آشفته توده های مردم در جنوب تهران مشاهده می شد.(ص۲۶)
امنیتی شدن دانشگاه ها:
عدم رضایت و مخالفت با رژیم در دانشگاهها گسترش می یافت و ساواک به طور روزافزونی برای کنترل امور دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مداخله می کرد.(ص۲۷)
فساد گسترده:
فعالیتهای پردامنه ای که بر اثر افزایش درآمد نفت در کشور آغاز شده بود، گیج کننده بود؛ ولی در کنار آن، فساد هم با ابعاد وحشتناکی توسعه مییافت.(ص۲۷)
اقدار بالای حکومت شاه:
رژیم شاه چنان مستحکم و استوار به نظر می رسید که حتی در صورت فقدان شاه بر اثر بیماری یا حادثه یا گلوله یک تروریست، فروریختن اساس رژیم بعید می نمود.(ص۲۸)
تورم و گرانی:
تورم و گرانی که مانع تحقق یافتن آرزوها و توقعات مردم از هر گروه و طبقه بود بر نارضایتی ها می افزود.(ص۲۹)
اختناق و ناتوانی در جلب حمایت افکار عمومی:
دولت، سیاست فشار و اختناق را در پیش گرفته و در عین حال فاسد و نالایق بود؛ ولی آنچه بیشتر از هر چیز جلب توجه می کرد، ناتوانی شاه در جلب حمایت افکار عمومی از سیاست ها و برنامه های خود بود.(ص۲۹)
تملق منتفعین و بدگمانی اکثریت مردم:
پشتیبانی از شاه منحصر به جمعی متملق و چاپلوس یا کسانی بود که مستقیماً از برنامههای او منتفع میشدند، در حالی که اکثریت مردم با خشم و بدگمانی یا بیتفاوتی از این برنامهها استقبال میکردند.(ص۲۹)
علاقه شاه به حمایت مردم و بی توجهی به آرا آنها:
شاه خواهان حمایت مردم و مشارکت مؤثر آنها در برنامههای سیاسی خود بود، در حالی که برای مشارکت آنها در حکومت و محترم شمردن آرا و عقاید آنها آمادگی نداشت.(ص۲۹)
مجلس مطیع:
پارلمان بیش از پیش مطیع و فرمانبردار شد و نقشی جز مهر تأیید نهادن بر تصمیمات شاه و دولت های منصوب او نداشت.(ص۲۹)
رسانه های انحصاری و جو امنیتی فراگیر:
مطبوعات بیش از پیش تحت کنترل قرار گرفتند، تبلیغات دولتی بیش از پیش گستاخ و گزافه گو شد و پلیس مخفی (سازمان امنیت) بیش از پیش فراگیر شده، بر فشار و کنترل خود افزود.(ص۲۹)
کشیده شدن دانشجویان به سمت مبارزه: فساد و اختناق و تبعیض و قوم و خویش بازی در انتصابات و تفویض مشاغل دولتی از جمله عواملی بود که دانشجویان دانشگاهها را به مبارزه وادار میساخت.(ص۳۲)
برخورد خشن با دانشجویان و دور شدن بیشتر آنها از حکومت:
تماس اصلی بین تودههای دانشجویان و مقامات با کتک و باطوم و بازداشت های دسته جمعی از طرف ساواک و پلیس صورت میگرفت، طبیعی است که این طرز رفتار بیش از پیش طبقه تحصیل کرده و دانشجویان را از رژیم بیگانه میساخت.(ص۳۴)
وفاداری نیروهای مسلح:
نیروهای مسلح ایران به هر دلیل نسبت به شاه که عنوان فرماندهی کل قوای ایران را هم داشت، وفادار و فرمانبردار بودند.(ص۳۵)
نسبت دادن نارضایتی ها به خارجی ها:
شاه خود از نارساییها و مشکلاتی که بر سر راه او قرار داشت، آگاه بود و هنگام طرح مشکلات آنها را به تحریکات خارجی ها نسبت میداد، درحالی که سیاست های خود او و نحوه برخورد با این مشکلات از عوامل اصلی به وجود آمدن این مسائل و لاینحل ماندن آنها به شمار میآمد.
ادامه دارد…
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085