تحقیر شهروند معترض، استیصال در برابر قدرت خارجی

چکیده :کیوان صمیمی یا همان عمو کیوان معروف ما در هفتاد سالگی روانه زندان شد تا بیلان کاری نهادهای امنیتی بالا برود: بازداشت برق آسای منتقدین و استیصال دربرابر نهادهای اطلاعاتی خارجی. درست مثل سریال گاندو که پیامش ساده بود: بر شما شهروندان تسلط کامل داریم بر موبایلها و کامپیوترها و همه عرصه های زیستتان. اما بر آنچه که تسلط ندارند خیابانهایی است که هرازگاهی شاهد ترور است.این همان سنت دیرینه جمهوری اسلامی است:ضعیف کشی و تحقیر شهروند...

مجتبی نجفی

چند روز پیش نوشتم ارتش سایبری حزب الله در توییتر مامور موساد ترور میکند، قدس را فتح، برج خلیفه امارات را با خاک یکسان، صدو سی سرباز آمریکایی در پایگاه عین الاسد را نابود‌ میکند. در عالم واقعی هم منتقدان را بازداشت و روانه زندان میکند. از قضا سخنگوی سپاه در توجیه ناتوانی این نهاد در محافظت از مرحوم فخری زاده به هدایت ماهواره ای ترور اشاره کرده تا به یکی دیگر از انبوه روایت ها بیافزاید.

هدف از سناریوسازی های مختلف انحراف افکار عمومی از پرسش اصلی است: نفوذ موساد در ساختار امنیتی جمهوری اسلامی چه اندازه است ؟ و اصولا چرا خیابان های ایران حیات خلوت عاملان ترور شده؟ طبیعی است با ضداطلاعات ، پنهانکاری و سناریوهای مختلف به جای اینکه افکارعمومی بر این دو پرسش مهم متمرکز شود سرگرم این مساله میشود که فخری زاده از راه دور تیرخورده یا از نزدیک. محافظان و مهاجمان چند نفر بوده اند؟ به قلبش شلیک شده یا مغزش؟ سناریوهای انحرافی برای فراموشی پرسش اصلی : چه کسی پاسخگوی فاجعه نفوذ اطلاعاتی در ساختار امنیتی جمهوری اسلامی است و پرسش های بعدی که مطرح میشود:چرا در بازداشت و آزار فعالان مدنی اینقدر جسور و در بازداشت عاملان ترور اینقدر ناتوان؟

القصه، کیوان صمیمی یا همان عمو کیوان معروف ما در هفتاد سالگی روانه زندان شد تا بیلان کاری نهادهای امنیتی بالا برود: بازداشت برق آسای منتقدین و استیصال دربرابر نهادهای اطلاعاتی خارجی. درست مثل سریال گاندو که پیامش ساده بود: بر شما شهروندان تسلط کامل داریم بر موبایلها و کامپیوترها و همه عرصه های زیستتان. اما بر آنچه که تسلط ندارند خیابانهایی است که هرازگاهی شاهد ترور است.این همان سنت دیرینه جمهوری اسلامی است:ضعیف کشی و تحقیر شهروند معترض.

حالا کیوان صمیمی که هم در رژیم شاه قربانی بوده و هم در جمهوری اسلامی‌، زندان رفته. او گفته ده بار دیگر هم زندان برود در هر سنی هم که باشد از مطالبه محوری خسته نمیشود. همزمانی توقف نشریه ایران فردا به سردبیری اش و ورودش به زندان نشان می دهد تا چه حد نهادهای امنیتی در سختگیری به نیروهایی که اول و آخر مسیرشان بزرگی ایران و عزت شهروند ایرانیست زورگو و در برابر جولان نهادهای امنیتی خارجی در خیابانهایش مستاصل است. این قصه سلطه است.

حالا با این سنت ضعیف کشی، جمهوری اسلامی انتظار هم دارد وقتی قدرتهای بالاتر تحقیرش میکنند افکار عمومی نظاره گر افسوس استیصالش را بخورند. استیصالی که وقتی فاش شد که نیروهای امنیتی به جای ترور کنندگان دانشمندان هسته ای مازیار ابراهیمی و چند نفر دیگر را برای اعتراف های اجباری تا سرحد مرگ کتک زدند. زورشان به ترور کنندگان نرسید به شهروندان عادی ستم کردند.