سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic

روان مان را «کاشان» کنیم!

چکیده :بارها از کنار کاشان رد شده ای. وقتی از کنار شهر عبور می کنی هیچ نشانه و علامتی نیست که تو را به سوی خود بخواند. چشم ات را بفریبد یا به قول آن تصویر سازی ابتهاج «از دور می فریفت دل تشنه ی مرا، چون بحر موج می زد و لرزان چو آب بود» هیچ به ذهن ات خطور نمی کند بهشتی چون باغ فین و تپه های سیلک داشته باشد. هفتصد خانه مثل عامری ها و بروجردی ها در دل اش مرجانی کند. دور نما شهر ساکت و خاموش است چون خانه های...


یاسر عرب

سر و سینه ی برهنه و لنگ و پاچه ی لخت و صورت مقعر و محدبِ پروتزی چیست جز «خودنمایی»؟ این خود نمایی در نه در ذات زن، بلکه در ذات انسان است. کوته فکری ماست که «تبرج» را تنها در عشوه گری زنانِ خود نما می بیند اما حدس مان به اضافه ی افاضات فلان روشنفکر و میزانِ متراژ عمامه ی فلان آیت الله نمی رسد! آن خطِ سکسی که فلان آقا پسر با شلوار فاق کوتاه اش و با بدن برهنه در هیئت بیرون می اندازد همان میزان ریش بهمان شیخ است که از زیر پروتکل بیرون زده!

ژستِ دانای کلِ وزیر و وکیلی که «نمی دانم» را نمی دانند در این مملکت و فخر فروشی «همه چیز دانی» ایشان چه کم از جلوه فروشیِ آن اینستاگرام نشینی دارد که جز قر کمر و خم اَبرو چیزی برای نمایش ندارد؟ چه، چون نیک بنگریم کس نیست که افتاده ی آن زلف دوتا نیست! کمر کشور اگر زیر بار تحریم ها خم شده، کمر خانواده های بسیاری زیر بار وام هایی شکسته که برای چشم و هم چشمی درون خانه ها را پر از خنزر و پنزر های لوکس و بی فایده کرده اند!

بارها نوشته ام که جامعه ی نمایشی حاصلِ حکومتِ شکل گرای همایشی است که به ارتفاع موشک ها و عرض زندان های اش بیشتر مینازد تا تألیفِ قلوبِ مردمی که در «جمهوریِ نفرت» اش زندگی می کنند. و آن چشم چرانی شهوانی درون خیابان بی ربط به «رصدِ سیاسیِ» زندگی خصوصی مردم توسط از ما بهتران نیست! همه سر یک سفره نشسته ایم و در شوقِ دید زدن و دیده شدن فرقی بینِ تتلوی هنجار شکن با ابراهیم بت شکن نیست! (وای به روزی که این شوقِ دیده شدن و زندگی نمایشی با «احساس تکلیف» گره بخورد!)

بارها از کنار کاشان رد شده ای. وقتی از کنار شهر عبور می کنی هیچ نشانه و علامتی نیست که تو را به سوی خود بخواند. چشم ات را بفریبد یا به قول آن تصویر سازی ابتهاج «از دور می فریفت دل تشنه ی مرا، چون بحر موج می زد و لرزان چو آب بود» هیچ به ذهن ات خطور نمی کند بهشتی چون باغ فین و تپه های سیلک داشته باشد. هفتصد خانه مثل عامری ها و بروجردی ها در دل اش مرجانی کند. دور نما شهر ساکت و خاموش است چون خانه های اش..

اگر به خانه های کاشان رفته باشید هیچ چیز از بیرون برای شما جلب توجه نمی کند! کوچه ساده. دیوار کاهگلی.در چوبی. نه پنجره ای به بهانه ی گرفتن نور از بیرون، رنگ به خیابان می پاشاند و نه دری که بهانه ی آمد و شد بسیار و ابهت صاحبِ خانه به درگاه و دروازه شبیه باشد. اما وقتی پا را از این در به داخل می گذارید همه چیز موجب تعجب و حیرت است. اینهمه شکوه. این میزان حکمت در معماری. عظمت طاق و رواق ها. قدرتِ قرینه سازی و ترکیب رنگ و نور که سیالیتِ ذهن تو را متاثر میکند. تلفیقِ خاک و آب و حیات و حیات و حیاط … مست می شوی از بوی در و دیوار و تسخیر ات می کند صدای فواره … هم خودت را فراموش می کنی و هم صاحبخانه را … حضوری دیگر میاید! حسی بالاتر .. معنی عمیق تر..

اینهمه زیبایی و تجلی نفسِ کمال یافته ی انسانی هیچ اشتیاقی برای نمایاندن خود به کوچه و خیابان نداشته است. اینهمه معنای درونی خود را به پایِ میلِ بیرونی نینداخته و تمنای تماشا را فریاد نکرده است. ظاهر معماری هر عصر بی شک ارتباطی با باطنِ آدمیان و نخبگانِ همان زمان داشته است. معماری بی حیا و چشم پر کنِ امروز نتیجه ی روحِ کم معنی و گسست ساحت میل از عقلانیت و فرمان نابری از معنی است. فشار و اصرار طراحانِ امروزی در شیشه ای کردن و جلوتی نمودنِ معماری، و سفارش فاخر سازی نمای ساختمان و پلیش هفتگی اتوموبیل، فراری است که جامعه ی ما از خلوت و زیبایی و سکونت درون دارد! مگر نه اینکه ایده ی مُسَکنیِ مسکن مهر، از همان ظاهر خوف آور اش پیداست…

زبان و روان و جهانِ جامعه ی ما خسته و پریشان و متخاصم است. اما تنها راه ما هنوز از بازگشتِ به خویشتن خویش می گذرد و احیای حکمت زیسته شده در ایران. دنبال چه می گردیم؟ در زندگی، کاشان باشیم. فکرکنیم. آیا برای آدمها آواز دهل از دور هستیم که وقتی درِ وجود ما باز کردند با دیدنِ حقیقتِ خلوتِ ما دلگیر و سرخورده شوند؟ اگر چنین است صادقانه، زبان و روان قرینه کنیم و رنگ بپاشیم به عناصر درون مان. وسعت بدهیم به حوض دلمان… کنار آرامشی شویم برای پاهای داغ و تاول خورده… آزاد کنیم این میراثِ فرهنگی غنی را از زندانِ موزه و سازمانِ میراثِ فرهنگی!

فرهنگی که نتوان زندگی اش کرد کالایی سانتی مانتال و فروشی بیش نیست!



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.