ترامپ و تکرار داستان تکراری استبداد
چکیده :در آمریکا کسانی که از مصرف میزان قانونی نوشابههای الکلی تجاوز کنند، نمیتوانند رانندگی کنند و دستگیر میشوند. در هنگام دستگیری و زدن دستبند به دست بروکز، او با پلیس درگیر میشود و نهایتا تیزر یکی از آنها را میرباید و فرار میکند. در طول فرار حداقل یکبار از تیزر خود علیه یکی از آنها استفاده میکند و نهایتا مورد اصابت شلیک اسلحه گرت رافل قرار میگیرد و کشته...
مهدی نوربخش
مجددا در هفته گذشته و در غروب جمعه، یک مرد سیاهپوست ۲۷ساله، ریشار بروکز، توسط دو پلیس در شهر آتلانتا، در ایالت جورجیا، در حین دستگیری با شلیک دو گلوله از پشت کشته شد. این قتل اگرچه با قتل نژادپرستانه جورج فلوید فرقهای فاحشی دارد؛ اما بسیاری مشروعیت قانونی آن را با چالش روبهرو کردهاند وداین قتل را غیرقانونی دانستهاند.
ریشارد بروکز در ماشین خود در مقابل یک فروشگاه همبرگرفروشی، وندیز، به خواب رفته بود و ماشین او راه را برای دسترسی مشتریان به پنجره سفارش غذا از این فروشگاه و دریافت آن از طریق اتومبیل مسدود کرده بود. دو پلیس، گرت روفل و دوین بروسنا، او را از خواب بیدار کرده، از او خواسته بودند که از ماشین خود بیرون بیاید و بعد از مردودی او در آزمایش میزان الکل در بدن او که از حدود قانونی میگذشت، خواستند که او را دستگیر کنند.
در آمریکا کسانی که از مصرف میزان قانونی نوشابههای الکلی تجاوز کنند، نمیتوانند رانندگی کنند و دستگیر میشوند. در هنگام دستگیری و زدن دستبند به دست بروکز، او با پلیس درگیر میشود و نهایتا تیزر یکی از آنها را میرباید و فرار میکند. در طول فرار حداقل یکبار از تیزر خود علیه یکی از آنها استفاده میکند و نهایتا مورد اصابت شلیک اسلحه گرت رافل قرار میگیرد و کشته میشود.
روز شنبه رییس پلیس آتلانتا، خانم اریکا شیلد، در ابتدا گرت روفل را از کار خود اخراج و دوین بروسنا را موقتا از کار خود منفصل کرد. سپس رییس پلیس جوان سفیدپوست این شهراستعفای خود را تقدیم شهردار آتلانتا، خانم کیش لنس باتمز، یک زن جوان سیاهپوست میکند. شهردارها در شهرهای مختلف همراه با شورای شهر همه توسط مردم انتخاب میشوند.
قتل ریشار بروکز مجددا بر زخم دیرینه نژادپرستی در این کشور نمک پاشیده و بسیاری را مصمم کرده که بدون اصلاحات در ساختار سیاسی پلیس در بسیاری از مناطق این کشور و حمایت قانونی از طرف کنگره و رییسجمهور، ادامه وضع موجود امکانپذیر نیست. معترضان میخواهند که میزان منابع مالی که به ادارات پلیس شهرهای مختلف اختصاص پیدا میکند، کاهش یابد (Defunding) تا به امور ضروری دیگر نظیر سامان دادن به وضع بیماران روانی و یا به خانمانها اختصاص داده شود و همچنین، با یک انقلاب فرهنگی، فرهنگ پلیس از جنگجو (Worrier) به محافظ جامعه (Guardian)تغییر یابد.
اکثر مردم این کشور یعنی بیش از ۷۰درصد، طبق میزان بررسی آماری و نظرسنجی، با این تغییرات موافق هستند؛ اما رییسجمهور این کشور، دونالد ترامپ، با اکثر اصلاحات ساختاری در نحوه عملکرد پلیس (Policing) این کشور موافق نیست. در کنگره امریکا اکثرا در بین جمهوریخواهان و همه دموکراتها سخت بر این باور هستند که باید تغییرات بنیادینی در ادارات پلیس صورت گیرد تا جامعه به مدارا و صلح بازگردد.
در شهر سیاتل، در ایالت واشنگتن، چندین خیابان در مرکز شهر به دست معترضین افتاده، پلیس این منطقه را رها کرده و شهردار این شهر به پلیس فرمان داده که به تظاهرکنندگان معترض نشوند. تظاهرکنندگان اعلام کردهاند که برای ترک این منطقه شروطی را اعلام کردهاند که شهردار این شهر باید در مورد آنها مذاکره کند. اگرچه هنوز مذاکرهای صورت نگرفته، اما این مذاکره مورد قبول شهردار این شهر خانم جنی دارکن قرار گرفته است.
بسیاری در این منطقه آزاد به تظاهرات دست زدهاند و اکثر روز و شبها گروههای مختلف به ارائه سخنرانی و یا برپایی ارکستر در این محل مشغول هستند. هزاران نفر مردم به این منطقه آمدهاند و حمایت خود را از عدم تبعیض و نژادپرستی اعلام کردهاند. اعتراضات مسالمتآمیز در بهترین و مرکزیترین نقطه شهر و با حمایت دولت محلی همچنان ادامه دارد و کسی برخلاف تمایل ترامپ برای بازگیری این منطقه به خشونت متوسل نشده است. سیاتل یکی از مراکز بزرگ تکنولوژی در آمریکاست و مرکز اداری و تحقیقاتی مایکروسافت در این شهر قرار گرفته است.
ترامپ مثل همه مستبدین و دولت او مانند همه دولتهای خودکامه کوشش نکردهاند صدای تظاهرکنندگان را بشنوند و خود را سریعا با این جنبش خیابانی برای آرام کردن مردم و ایجاد یک پشتوانه اخلاقی همگام و همدل نشان دهند. مارتین لوترکینگ، رهبر جنبش آزادیخواهی و ضد تبعیضگرایی در آمریکا، اعتقاد دارد که “تظاهرات خیابانی صدای کسانی است که شنیده نشدهاند”. ترامپ مثل همه خودکامگان بهدنبال شنیدن صدای معترضان و ناراضیان نیست.
،جو بایدن، نامزد ریاستجمهوری در انتخابات آینده بلافاصله با تظاهرکنندگان همزبان و همدل شده و بر میزان محبوبیت خود بسیار افزوده است.
کنش ترامپ و برخورد او با این ناآرامیها اول به ویژگیهای شخصی و اخلاقی او و دوم به برداشت او از حکومت و نقش رییسجمهور در نظام سیاسی آمریکا برمیگردد. ترامپ اصولا با دولتهای دست راستی و محافظهکار دنیا بیشتر از دولتهای دموکراتیک رابطه و قرابت فکری داشته و پیدا کرده است. او بارها پوتین و شیوه خودکامگی او را ستوده است. او خود را دوست رهبر کره شمالی میداند. در حکومتداری اهل تعامل، تکیه بر اجماع نظر شهروندان و بها دادن به ارزشهای دمکراتیک نیست.
دوم؛ او انچه از قدرت میفهمد فقط قدرت زور، خشونت و نظامیگری است. او مثل همه خودکامگان دنیا بهغایت کیش شخصیت داشته و دوست دارد که منافع کشور و نظام سیاسی آن را آنگونه که خود میخواهد و میفهمد ،تعریف و تبیین کند. نظامی که او بدنبال ایجاد آن است نظامی است که یک فرد در راس هرم قدرت آن هر آنگونه که خواست، تصمیم میگیرد. در این نوع نظامها چه در نوع استبدادی (Authoritarian) و یا فاشیزم(Fascism) ، رهبران خودکامه میخواهند که مردم به نظامی که تعریف میکنند، چهارچوبهای قراردادی آن را تبیین کرده و به آنها دل میبندد، شهروندان کشور هم وفادار مانده و هرگز به آن معترض نشوند. ترامپ کوشش میکند که به تظاهرات ضدتبعیضگرایی در آمریکا از طریق توسل به خشونت پایان دهد. او به دنبال آن نیست که به مطالبات مشروع مردم توجه کند و برای تسکین آلام و حقوق مردم یک جامعه هیچگونه تلاشی داشته باشد.
شاید بتوان گفت که زمان اینگونه رهبری سیاسی در دنیا رو به زوال گذاشته است. رهبرانی که اینگونه در کشور خود با مردم رابطه بر قرار میکنند، اعتبار اخلاقی خود را از دست میدهند و میزان وفاداری شهروندان یک کشور را به نظام سیاسی آن کاهش مییابد. هنوز پس از سه هفته تظاهرات در آمریکا، ترامپ نتوانسته کمکی به آرام شدن اوضاع سیاسی در این کشور کند. او نهتنها از اعتبار اخلاقی لازم برای آرام کردن اوضاع برخوردار نیست که کنش خشونتگزین او برای حل اختلافات داخلی و بین شهروندان و دولت بر معضلات این کشور افزوده است.
در نظرسنجیهای مختلف در طی چند هفته گذشته، میزان محبوبیت ترامپ باز پایین.تر آمده است. آنچنان این میزان پایین آمده و انتقادات از او بالا گرفته که یک آگهی انتخاباتی توسط محافظهکاران و جمهوریخواهان آمریکا در حمایت از بایدن برای ریاستجمهوری آینده این کشور با صدا و تصویر لینزی گرام، جمهوریخواه محافظهکار این کشور بر روی آنتنهای رسانههای عمومی آمریکا مثل فاکسنیوز و یا سیانان رفته است.
زمانی که رهبران سیاسی یک کشور خود را از مردم در جامعهای جدا دیده شده است. به سودان، زیمبابوه و مصر نگاه کنیم و ببینیم در مورد بشیر، موگابه و مبارک چنین نشد.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085