انتخابات محور یا مفر
چکیده :برخی مخالفین اکنونی انتخابات، اگر در انتخاباتهای پیشین شرکت کردهاند، حالا ابراز پشیمانی میکنند و خود را فریفتهی وعدههای دروغین و روشی نادرست میدانند و آه و افسوس سر میدهند که چرا در انتخابات پیشین شرکت کردهایم و ای کاش نمیکردیم و ... آنان نیز که در هیچ انتخاباتی شرکت نکردهاند، فریاد پیروزی سر میدهند که دیدید ما میگفتیم و شما باور نمیکردید، دیدید که حق با ما بود و انتخابات در نظام جمهوری اسلامی راه به جایی نمیبرد و ......
نصرالله لشنی
چند سالی است که انتخابات در فضای سیاسی ایران به محور کنشگری سیاسی تبدیل شده است. عدهای این محوریت را به یک اصل بنیادین تبدیل کرده و در هر شرایطی شرکت در انتخابات را ضرورتی کنشگرانه میدانند و بر این باورند که انتخابات حقی است که باید در حفظ و حراست آن کوشا باشیم و عدهای دیگر که مخالف شرکت در انتخاباتاند، چنان اصالت و محوریتی به انتخابات دادهاند که تمامی کنش سیاسی خود را محدود و منحصر به مبارزه با هرگونه شرکت در انتخاباتهایی که جمهوری اسلامی برگزار میکند، کردهاند. این دو گروه علیرغم مخالفت جدی اما صوریی که با هم دارند، با اصالت بخشیدن به انتخابات، از محتوایی واحد برخوردار شده و هویت خویش را در رابطه با انتخابات تعریف میکنند. گروهی در دفاع از حضور همهگاهی و تحت هر شرایطی در انتخابات و گروهی دیگر در مخالفت با هرگونه حضور انتخاباتی، هویت سیاسی خویش را به نمایش میگذارند. این دو گروه شناخت دیگر نیروهای سیاسی و امکان و امتناع اتحاد با آنها را نیز بر محور انتخابات قوام بخشیدهاند، گویی انتخابات به معیار سنجش نیروها و فعالان سیاسی تبدیل شده است.
برخی مخالفین اکنونی انتخابات، اگر در انتخاباتهای پیشین شرکت کردهاند، حالا ابراز پشیمانی میکنند و خود را فریفتهی وعدههای دروغین و روشی نادرست میدانند و آه و افسوس سر میدهند که چرا در انتخابات پیشین شرکت کردهایم و ای کاش نمیکردیم و … آنان نیز که در هیچ انتخاباتی شرکت نکردهاند، فریاد پیروزی سر میدهند که دیدید ما میگفتیم و شما باور نمیکردید، دیدید که حق با ما بود و انتخابات در نظام جمهوری اسلامی راه به جایی نمیبرد و … آنان نیز که در هر شرایطی موافق انتخابات هستند و آن را اصل و حقی میدانند که باید حفظ شود، استدلالهایی ردیف میکنند در اهمیت انتخابات که تقریباً همه میدانیم چیستند و همچنان همگان را دعوت میکنند که در انتخابات شرکت کنند.
مسئله اساسی در رابطه با انتخابات اما این است که این روش بهعنوان محور کنش سیاسی از هیچ اصالتی برخوردار نیست. انتخابات در ایران، تنها یک فرصت یا مفر است که ما بتوانیم از آن برای پیشبرد اهداف سیاسی خود استفاده کنیم. در جامعهای که تجربهی دموکراسی جدی و اصولی وجود ندارد و همچنان در فرایند دموکراتیزاسیون با موانع صلب و سخت، دست و پنجه نرم میکند، دموکراتیزاسیون اصل و محور است و انتخابات به عنوان یکی از امکانها و مفرهای گذار به شرایط دموکراتیک میتواند مورد استفاده قرار گیرد. انتخابات به هیچوجه استراتژی نیست، چون اساساً نمیتواند باشد؛ اما باید با آن برخورد استراتژیک کرد و نه تاکتیکی؛ به این معنا که آن را امکانی بدانیم برای گذار به دموکراسی و نه بیشتر که اگر این امکان سلب شد و انتخابات در شرایطی، مثل شرایط امروزین ایران، کارکرد امکانی خود را از دست داد، از شرکت در آن درگذریم و به شیوهای دیگر از فرصت انتخاباتی بهره بریم. در ایران از شرایط دموکراتیک برخوردار نیستیم که نگاهمان به نهادهای دموکراتیک مثل نهاد انتخابات به گونهای باشد که در کشورهای دموکراتیک است. در جوامع دموکراتیک، انتخابات نهادی است که با استفاده از آن، مردم به جابهجایی حکام میپردازند و آن را که نمیخواهند برکنار میکنند و دیگری را به جای او برمیگزینند. در ایران اما انتخابات اساساً چنین کارکردی ندارد و به هیچوجه موجب جابهجایی حکومتکنندگان اصلی نمیشود. حاکم اصلی که هستهی سخت قدرت پیرامون او شکل گرفته است، برجای خویش نشسته و مردم کمترین نقش انتخاباتی در تغییر آن ندارند، پس نمیتوان آنچنان که در جوامع دموکراتیک برای نهاد انتخابات اهمیت قائلاند، در ایران نیز قائل شد و آن را در هر شرایطی مهم دانست.
اهمیت انتخابات در ایران به واسطهی نوع نگاه ما به این فرصت و مفر تعیین میشود. بارها بیان کردهایم که مواجههی ما با انتخابات باید استراتژیک باشد، به این معنی که بتوانیم به سنجش آن در راستای اهداف دموکراتیزاسیون بپردازیم و اگر دیدیم که حضور انتخاباتی، ما را در نزدیک شدن به این اهداف، مثمرثمر است، از آن استفاده کنیم و اگر نیست از آن بپرهیزیم. همواره بر این مهم تاکید کردهایم که گذار به دموکراسی در ایران، جز در سایه و ایجاد جنبشهای اجتماعی در گسترهی ملی ممکن نمیگردد، بنابراین نگاهمان به انتخابات در درجهی نخست بهعنوان کاتالیزور و مفری برای تحرک اجتماعی و حضور مردمی و ایجاد جنبشهای اجتماعی بوده است. البته که حفظ روش و روند اصلاحطلبی و پرهیز از انقلاب نیز جزئی از تلاشهای ما و بهانهای برای دعوت به انتخاباتهای گذشته بوده است، اما همواره هشدار دادهایم که اگر حاکمیت به تنگنظری و انحصارطلبی خویش ادامه دهد و موجب شود که روزی جامعه از اصلاحطلبی عبور کند و از انتخابات ناامید شود، وارد فاز انقلاب و براندازی خواهد شد و انتخابات کارکرد مفری خود را از دست خواهد داد. اکنون جامعهی ایران در این مرحله است، خصوصاً بعد از اعتراضات آبانماه و کشتار بیرحمانهی مردم بیگناه توسط حاکمیت، فضای ضدانتخاباتی شدت و گسترش بیشتری یافته و انتخابات هرگونه کارکرد کاتالیزوری و تحرکبخش خود را از دست داده است و ورود به آن نه تنها بیفایده که حتی مضر است.
با توجه به شرایط امروز، عدم شرکت یا تحریم انتخابات جهت تحرکبخشی و اجماع اجتماعی بهمنظور مخالفت باسیاستها و برنامههای حاکمیتی از قدرت بیشتری برخوردار است. پس بهتر است از وجه دیگری به فرصت انتخابات بهمنظور ایجاد تحرک اجتماعی جهت مخالفت با سیاستها و عملکرد حاکمیت استفاده کنیم و آن تلاش برای تحریم گستردهی انتخابات است.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085