در ستایش جسارت حاکم
چکیده : در خصوص مسئلهی FATF، با کنارهگیری و سکوت تعمدی مقام رهبری، مجلس و شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام و رسانههای هریک از جناحهای کشور، صحنهی زورآزمایی بر سر تصویب و یا عدمتصویب لوایحِ مربوط شدهاند؛ در حالی که یکنفر، و فقط یکنفر ـــ شخص حاکم ـــ باید در رابطه با چنین مسئلهی مناقشهبرانگیز و سرنوشتسازی تصمیم بگیرد و، بهعنوان شخصی که مسئولیت کشور بهطور کلی بهاو سپرده شدهاست، پای تصمیمش بایستد. در غیر این صورت، او اصلاً نباید سکان هدایت کشور را عهدهدار باشد؛ بلکه باید کار را بهشخص دیگری واگذار کند که بتواند کشور را با اتخاذ تصمیمات حسابشده و نه لزوماً صحیح، بهپیش...
یوسف رحمانی
امروز کشور بهرهبری مانند مرحوم خمینی نیاز مبرم دارد.
صرفنظر از صحتوسقم شرعی نظریهی ولایت (مطلقه و یا غیرمطلقهی) فقیه، و فارغ از اینکه این نظریه چهوضعی از حیث تطبیق با لوازم حکمرانی مردمسالار دارد، یکی از مهمترین ویژگیهای یکحکومت کارآمد، توانایی تصمیمگیری قاطع و بهموقع است؛ حتا اگر اشتباهی بهوقوع پیوستهباشد، کارآمدی یکحکومت از جمله وابسته بهآن است که بتواند بهموقع تصمیم بگیرد اشتباه را جبران کند.
این تصمیمگیری قاطع و بهموقع، یکی از چیزهایی بود که حکومت پهلوی دوم از آن تقریباً هیچ بهرهای نبردهبود؛ برخلاف پهلوی اول، که تا پیش از اشغال ۱۳۲۰، قاطعانه و بهموقع تصمیم میگرفت و تصمیماتش را اجراء میکرد و، بههمین خاطر، توانست منشأ تحولات دامنهدار و مثبتی شود، پهلوی دوم اصولاً در مواجهه با معضلات عدیده صحنه را خالی میکرد: چه در جریان ملیکردن صنعت نفت، و چه در جریان انقلاب ۱۳۵۷، وقتی عرصه را تنگ دید، بهجای ایستادگی و حل مشکل و پذیرش مسئولیت، از کشور گریخت.
اساساً در نزد برخی از اندیشمندان فلسفهی سیاسی، وجه ممیز حاکم سره از ناسره، و گوهر «حاکمیت» (نه حکومت) او، همین است که بتواند در خصوص موضوعاتی که مورد اختلاف است و، بهنوعی، موجد وضعیتی استثناییست، دست بهتصمیمگیری قطعی بزند، و دارای چنان مشروعیتی باشد که اکثریت قابلقبولی از شهروندان از تصمیم او پِیرَوی کنند. روشن است که این تصمیمگیری، برای آنکه کارآیی داشتهباشد، باید در زمان درست خود اتخاذ شود.
این مقوله در مرحوم خمینی بهحد کمال وجود داشت: او، بهعنوان یکرهبر کاریزماتیک، میتوانست با قطعیت هرچه تمامتر تصمیم بگیرد؛ اگرچه هیچ تصمیمی را نمیتوان مطلقاً درست و یا مطلقاً نادرست ارزیابی کرد، ولی این جسارت و شجاعت در رهبر پیشین نظام وجود داشت، که در مواقع بحرانی، بدون آنکه دچار تکانههای روانی چندانی شود، تصمیم بگیرد، و تصمیمش را، فارغ از آنکه بقیه درست یا نادرست میدانند، بهواسطهی جایگاهی که داشت، اجراء کند: تصمیم بهشکستن حکومت نظامی در روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ بهرغم مخالفتهای جدی شخصی چون مرحوم طالقانی، تصمیم بهادامهی جنگ پس از بازپسگیری خرمشهر، تصمیم بهمجازساختن سینما، تصمیم بهحلیت شطرنج، و تمام دیگر تصمیماتی که احتمالاً انتقادبرانگیز هستند، با جسارتی مثالزدنی اتخاذ و اجراء شدند.
یکی از نمودهای برجستهی این ویژگی در مرحوم خمینی، شجاعتی بود که در تصمیمات تصحیحی داشت؛ او، بیتوجه بههمهی انتقادهای و واکنشهایی که ممکن است در چنین وضعیتی مطرح و برانگیخته شود، زمانی که بهنتیجهی قطعی میرسید، آن را اجراء میکرد: بهطور مشخص، زمانی که فهمید لازم است مرحوم منتظری از قائممقامی رهبری کنار برود، این تصمیم را ـــ درست یا غلط ـــ گرفت و، بهرغم رابطهی نزدیکی که با مرحوم منتظری داشت، آن را اجراء کرد؛ چنانکه وقتی فهمید دیگر توشوتوانی در مملکت برای جنگیدن نماندهاست، با کمال شجاعت «جام زهر» را نوشید.
برخلاف مرحوم خمینی، رهبر کنونی نظام از قاطعیتی که لازمهی تصدی جایگاه حاکم است، تقریباً بیبهره است؛ او، در بسیاری از مقاطعی که لازم بوده تصمیم مهمی بگیرد و، خصوصاً، تصمیماتی بگیرد که مشتمل بر اصلاح و تصحیح تصمیمات قبلیاند، از پذیرش مسئولیت شانه خالی کردهاست: از همان آغاز، بهرغم آنکه مخالف رهبری خودش بهواسطهی «اشکالات فنی» بود، و مصوبهی خبرگان را مشروط بهتوقیت پذیرفتهبود، رهبریاش را دائمی کرد و، حتا، بهتعبیر منتسب بهیکی از مراجع، «دو پله یکی» کرد و بهمرجعیت رسید؛ بعداً نیز، زمانی که پیگیری سیاست پیشین هستهای دیگر مقدور نبود، اگرچه «نرمش قهرمانانه» را ابداع کرد تا توجیهی برای تصمیم تصحیحیاش برسازد، هیچگاه مسئولیت این عقبنشینی را رسماً نپذیرفت: بهاَنحاء شیوهها، مشخصاً تصویب فوری موضوع در مجلس، متوسل شد، تا مسئولیت این عقبنشینی را نپذیرد، و بعداً بتواند از عوامل اجرایی انتقاد، و پشتشان را خالی کند.
این در حالیست که چنین شیوهی حکمرانیای خلاف اقتضائات آن است: حاکم باید بتواند مسئولیتهای تصمیمش را بپذیرد و، حتا، اگر اشتباه کرد، با صداقت تمام بهمردم بگوید اشتباه کردهاست. این قاطعیت و مسئولیتپذیری ضامن استحکام دستگاه حکومت است؛ اگر نباشد، همه شانه خالی میکنند، و سنگ روی سنگ بند نمیشود. شاید حتا بیتصمیمی عملی او را در جریان حصر رهبران جنبش سبز نیز، بتوان از این منظر ارزیابی کرد؛ آقای خامنهای نه میتواند مسئولیت اخلاقی این حبس غیرقانونی را بپذیرد، و نه میتواند با اتخاذ تصمیم بهآزادی ایشان، عهدهدار تبعات آزادیشان باشد ـــ وضعیت بغرنجی که در آن، تصمیمگیری در خصوص خاتمهی حصر مدام بهبعد موکول میشود.
اکنون نیز، در خصوص حلوفصل معضلاتی که کشور با آنها دستبهگریبان است، این رویکرد را مشاهده میکنیم: در خصوص مسئلهی FATF، با کنارهگیری و سکوت تعمدی مقام رهبری، مجلس و شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام و رسانههای هریک از جناحهای کشور، صحنهی زورآزمایی بر سر تصویب و یا عدمتصویب لوایحِ مربوط شدهاند؛ در حالی که یکنفر، و فقط یکنفر ـــ شخص حاکم ـــ باید در رابطه با چنین مسئلهی مناقشهبرانگیز و سرنوشتسازی تصمیم بگیرد و، بهعنوان شخصی که مسئولیت کشور بهطور کلی بهاو سپرده شدهاست، پای تصمیمش بایستد. در غیر این صورت، او اصلاً نباید سکان هدایت کشور را عهدهدار باشد؛ بلکه باید کار را بهشخص دیگری واگذار کند که بتواند کشور را با اتخاذ تصمیمات حسابشده و نه لزوماً صحیح، بهپیش براند.
اگر آقای خامنهای هرچه زودتر در خصوص معضلاتی که با آنها دستوپنجه نرم میکنیم، مانند همین FATF، مانند تحریمها و مذاکرهی جامع با آمریکا، و مانند رفع حصر، بهتصمیمگیری نرسد، و تصمیم خود را با شجاعت بهاجراء نگذارد، با گذشت زمان اوضاع وخیمتر خواهدشد؛ مبادا دیر شود.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085