فضای بازجویی فضای گپوگفت یا گفتوشنود نیست
چکیده :کرامت انسانها برای این سیما و مدیرانش و سازندگان فیلمهای اعترافات فراموششده است و محلی از اعراب ندارد، بر فرض صحت این اعترافات نیز، باز این کرامت انسانی است که کنار گذاشته میشود، چراکه باز این تصویر و اظهارات یک انسان خرد شده است که پخش میشود. انسانی ترسیده و مضطرب که فقط میخواهد به خانه...
ریحانه طباطبایی:
شب گذشته، بخش خبری ۲۰:۳۰ مستندی پخش کرد به نام “طراحی سوخته” که در آن اسماعیل بخشی کارگر نیشکر هفت تپه و تعدادی از فعالان مدنی در آن اعتراف به ارتباط با سرویسهای بیگانه میکردند.
در این مستند آنان رو به دوربین اعتراف میکردند که با احزاب کمونیست خارج از کشور در ارتباط بوده و تلاش داشتند تا از نارضایتی مردم درباره شرایط اقتصادی موجود استفاده کرده و کشور را شلوغ کنند.
فارغ از تناقضات مطرح شده در این مستند، این نخستین بار نیست که عدهای رو به دوربین در سیما نشستهاند و اعتراف میکنند و حتما آخرین بار نیز نخواهد بود. یادم نمیرود پس از ۱۸ تیر را که عدهای از فعالان دانشجویی در مقابل دوربین قرار گرفتند و اعتراف کردند و پس از آن هم این سریال هر بار با اتفاق اعتراضی در کشور تکرار شد.
یک روز دانشجویان، یک روز فعالان سیاسی، یک روز روزنامهنگاران و امروز نیز کارگران، و بالاخره همیشه منتقدان و ناراضیانی هستند که بازداشت شوند و نهایتا مقابل دوربین بنشینند و اعتراف کنند.
اما نکته مهم اینجاست که هرچه زمان میگذرد، باور پذیری این اعترافات سختتر میشود به طوریکه در مورد ماجرای اسماعیل بخشی، حتی کاربران ارزشی در توییتر نیز واکنش نشان دادند و با اعتراض به پخش چنین مستندی مطرح کردند که حقوق کارگر را بدهید تا با بیگانه ارتباط نگیرد.
پخش این گونه مستندات دو وجه دارد؛ نخست تیم سازندهی این اعترافات که در اتاقهای بازجویی اعتراف گرفته و وجه دیگر آن نیز صدا و سیمای ملی است که آن مستندات را پخش میکند.
به نظر میآمد که پس از سالها پخش چنین فیلمهایی، سیستم امنیتی کشور به این نتیجه برسد که دیگر دورهی باور پذیری چنین اعترافاتی گذشته است. خصوصا که تجربیات اخیر عدم باور به این اعترافات را نزد بخش زیادی از مردم نشان میدهد، انتظار میرفت دیگر با استفاده از بودجههای عمومی چنین فیلمهایی ساخته و پخش نشود. خصوصا که بسیاری از اعترافکنندگان پس از آزادی اعلام کردهاند که اعترافاتشان تحت فشار بوده است.
بسیاری از کسانی که تجربه انفرادی و بازداشت را داشتهاند میگویند که در بدو بازداشت پیشنهاد اعتراف دوربینی برای کم شدن فشارهای بازجویی به آنها شده است و همین تجربیات نیز میگوید که در اتاق بازجویی رو به دیوار و با چشمبند نمیشود به این نتیجهی اختیاری رسید که رو به دوربین اعلام پشیمانی کنی، اصولا فضای بحث و گفتوگو در اتفاقهای بازجویی کمتر بوجود میآید که یکی از دو طرف بتواند با منطق، دیگری را قانع سازد، در واقع فضای بازجویی فضای گپوگفت یا گفتوشنود نیست.
از این روز نیز این گونه مستندها که به کرات از سوی نهادهای امنیتی ساخت و پخش شده است، بیشتر بیننده را به سمت وجود فشار و تهدید در زندان سوق داده تا اینکه یک فعال سیاسی و مدنی خصوصا با تجربه چندین ساله ناگهان در روزهای انفرادی به این نتیجه برسد که اشتباه کرده و یا بخواهد علیه خویش دست به اعتراف بزند.
اما بخش دوم ماجرا، یعنی صداوسیمایی که قرار بود دانشگاه باشد و امروز به محل تفرقه و نفرتپراکنی تبدیل شده است. سیمای ملی که با بودجه عمومی اداره میشود طی این سالها نقش بهسزایی در ساخت و پخش اینگونه اعترافات داشته است. گویا نمیخواهد از تجربه چندین ساله درس بگیرد و دست از پخش این گونه برنامهها بردارد.
روزگاری در این سیما آیتالله بهشتی و کیانوری در مقابل هم مینشستند و بایکدیگر مناظره میکردند، اما این روزها یا مستند «خارج از دید» پخش میشود و یا مونولوگهای اعترافات شخصی، بیتوجه به تاثیر آنان بر افکار عمومی و دور شدن بیش از گذشتهی مردم از سیمایی که قرار بود دانشگاه باشد و در مقابل مناظرهی مصطفی تاجزاده و زاکانی از اینستاگرامی که هر روز تهدید به فیلتر میشود پخش میگردد.
سیمای ملی به جای آنکه میزبان مناظرههای امثال تاجزاده و زاکانی باشد، مرتب فیلم اعتراف پخش میکند و علیه روزنامهنگار و فعال سیاسی و مدنی پروندهسازی میکند.
کرامت انسانها برای این سیما و مدیرانش و سازندگان فیلمهای اعترافات فراموششده است و محلی از اعراب ندارد، بر فرض صحت این اعترافات نیز، باز این کرامت انسانی است که کنار گذاشته میشود، چراکه باز این تصویر و اظهارات یک انسان خرد شده است که پخش میشود. انسانی ترسیده و مضطرب که فقط میخواهد به خانه بازگردد.
معلوم نیست تا کی قرار است با استفاده از بودجههای کلان، یک راه پر از خطا و آزمودهشده تکرار شود و بالاخره کی باید از گذشته درس گرفت و دست از پخش چنین سریالهای بیتاثیر و تکراری دست برداشت.ای کاش یک روز به جای پخش اعترافاتی از این جنس، به مطالبات مطرحشده از سوی معترضین توجه شود و در جهت حل مشکلات تلاش شود.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085