از ولایت فقیه به ولایت مطلقه عروج کردند

چکیده :از ولایت فقیه به ولایت مطلقه عروج کردند و اکنون همان ولایت مطلقه را گسترش داده و به هر آخوندی تعمیم می دهند و خود را مستحق دخالت در امور مردم فرض می کنند؛ از خطه خراسان از این نوع لغزشها بسیار...

علیرضا کفایی

گفتاری از رئیس دادگستری خراسان صادر شده است که ترسیمی از استبداد را به ذهن متبادر می کند و چون وی در قامت یک مسئول و نیز یک روحانی این سخن را گفته است، بی شک باید از آن تعبیر به استبداد دینی نمود.

بخش اول سخن ایشان که « ما به نمایندگی از امام زمان و به نمایندگی از خدا در امور مردم دخالت می‌کنیم» رویکردی عاجزانه و بیخردانه به جاهلیتی است که مسیحیت را ویران کرد و روحانیت را بی اعتبار و این گفتار خردستیزانه بنیان و اساس دین خدا را نشانه رفته است.

امید است این متوهم و مانند ایشان در اسلام خود؛ باز بینی کنند و به حقیقت بازگردند که عواقب اینچنین نظریاتی بسیار خطرناک و هموار کردن راه استبداد از نوع دینی است و همچنین در باور مسلمانان و بخصوص جوانان خلل ایجاد می کند.

گویی بخشی از روحانیت ما از تجربه کلیسا درس عبرت نگرفته اند و علاوه بر آن؛ با نظرات عتیقه، بر ایرادات پاپ از دین مبین اسلام صحه می گذارند که پاپ بندیکت گفته بود: «درحالی که بنیان مسیحیت بر خرد قرارگرفته است، اسلام خرد را نفی می‌کند. درحالی که مسیحیان منطق اعمال الهی را می‌شناسند، مسلمان‌ها وجود هرگونه منطق را در کردار خداوند مردود می‌دانند»

از کجا و چگونه از درون مذهب حقه و قرآن کریم و روایات و سیره معصومین علیهم السلام استنباط کرده اند که نماینده خداوند هستند و اجازه دخالت در امور مردم را دارند؟ این چه انحرافی است که سعی می کنند حق جلوه دهند و علما هم پاسخ نمی هند و نهیب نمی زنند.

از ولایت فقیه به ولایت مطلقه عروج کردند و اکنون همان ولایت مطلقه را گسترش داده و به هر آخوندی تعمیم می دهند و خود را مستحق دخالت در امور مردم فرض می کنند؛ از خطه خراسان از این نوع لغزشها بسیار است که دادستانش می گفت: « اختیارات دادستان از اختیارات خداوند به اندازه یک بند انگشت کم‌تر است» و آیا نباید بیمناک بود از آینده ای که نوشته اند و بتدریج علنی می کنند و بسوی استبداد خوفناک حرکت می کنند.»

این خرد ستیزی با یاوه گویی از اینکه «مجازات در جمهوری اسلامی از عذاب اخروی مجرمان و زندانیان کم می کند» دگماتیسم روحانیت است و بیزاری خود را از عقل سلیم اعلام می کنند که بعضی از مجازاتها و زندانها را می بینیم، حکم هفده تیر و اروجعلی ببر زاده و ریش تراش، قتلهای زنجیره ای، کهریزک، حصر آیت الله منتظری و محصورین ثلاثه و مطالبات مردم و آنها که در زندان کشته شدند و …… دیده‌ایم. سالهای پیش می گفتند حفظ نظام از نماز و روزه و واجبات مهم تر است و معلوم نیست نظامی که در آن از نماز و روزه خبری نباشد چه نسبتی با اسلام دارد که حفظش واجبتر است؟

تخلفات و نامردمی ها و چهره ای خشن و نامعقول و در برابر خرد از اسلام ساختن و طلبکار هم بودن و خود را نماینده خدا و امام زمان دانستن یعنی استبداد دینی، باید نگران بود؛ نگران دین و مردم و نظام.