سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » رهبری، حق‌الناس و دو فتوای سرنوشت‌ساز...

رهبری، حق‌الناس و دو فتوای سرنوشت‌ساز

چکیده :بنیان گذار نظام میزان را «رأی» ملت خواند نه اراده، نظر، خواست، نیاز، عقیده و ... ملت. تحقق گزاره فوق مستلزم وجود صندوق رأی و برپایی انتخابات است که برخلاف مثلا اراده ملت یا تظاهرات مردمی مصادره پذیر نیست چرا که آراء، خود بهترین مفسر خویشند و شفاف ترین بیان را از خواست و نظر ملت در هر زمان عرضه می دارند و دقیق تر از هر نظرسنجی علمی هستند. انتخابات هم چنین مصداق بارز وحدت در عین کثرت است. خصوصیتی که راه پیمایی فاقد آن است. آراء ۳۴ میلیون ایرانی به ایران عزت می بخشد و استقلال و یک پارچگی سرزمینی و ملی آن را پاس می دارد. در عین حال رقابت هزاران نامزد را با سلایق گوناگون ممکن می کند و اجازه می دهد تا هر فرد و حزب و جناحی متناسب با پایگاه مردمی خویش در حاکمیت مشارکت ورزند. انتخابات در دهه اول انقلاب براساس چنین دیدگاه و با تکیه بر چنین پشتوانه ای برگزار شد و حتی جنگ نیز آن را تعطیل نکرد....


کلمه – سیدمصطفی تاج‌زاده:

*ایرانیان در روز سرنوشت خوش درخشیدند و با سرانگشتان معجزه گر خویش از دل نابرابرترین رقابت انتخاباتی حماسه ای ماندگار آفریدند. آنان ستاد مهندسی انتخابات را تحقیر کردند، ایده مجلس تک صدا را به گورستان تاریخ سپردند، پارلمانی چند صدا تشکیل دادند، راه را بر تعامل و گفتگوی ملی گشودند، اجرای بدون تنازل قانون اساسی و تأمین حقوق آحاد شهروندان را ممکن کردند، مسیر پیشرفت کشور و بهبود معیشت مردم را هموار نمودند و پیام صلح و همکاری و همزیستی مسالمت آمیز به دنیا فرستادند. تهرانیان اما در این روز غوغا کردند و با برصدر نشاندن سخنگویان اسلام رحمانی و مدنی دست رد بر سینه مدافعان اسلام آمرانه و تحمیلی زدند و اجازه ندادند دلواپسان رانت خوار بر خانه ملت سیطره یابند، بساط برجام را برچینند و راه امید را ببندند. ایرانیان در ۷ اسفند سناریوی تبدیل انتخابات به انتصابات را درهم شکستند و تهرانیان صلاحیت ردصلاحیت کنندگان را رد کردند.

*از نظر تکفیری ها فهرست امید تهران را فتح کرد چون «تهرانی ها پا جای پای مردم کوفه گذاشتند.» چون «سبک زندگی شان غربی است و گرایش های غرب گرایانه دارند.» چون «از آسیب های اجتماعی و فرهنگی دردناکی رنج می برند و با داشتن بالاترین آمارها در اعتیاد و طلاق و روزه خواری و … بیشترین فاصله را با فرهنگ دینی و انقلابی دارند.» چون «به خاطر شهوات دنیا و تمایل به آشتی با غرب و عافیت طلبی اسیر فتنه انگلیسی شدند و به پروژه کثیف بلندگوی استعمار یعنی بی بی سی لبیک گفتند.» حرام خواران این بار پا از تقاضای اعدام موسوی و کروبی، تکه پاره کردن هاشمی و خاتمی و سیمان کاری ظریف و صالحی فراتر گذاشته به صدور کیفرخواست علیه مردم تهران پرداخته اند به اتهام: پیمان شکنی، شهوت رانی، عافیت طلبی و مفتون انگلیس شدن!

*قصد پاسخ گویی به ترّهات فوق را ندارم بلکه هدفم، با اغتنام فرصت، جلب توجه همگانی به ویژه اصلاح طلبان به اهمیت استراتژیک دو فتوای رهبر در باب حرمت تولید و نگه داری سلاح های هسته ای و حق الناس بودن رأی مردم است. به باور من اگر فتوای هسته ای او نبود، دست یابی به برجام یا ممکن نمی شد یا دست کم با دست اندازهای بسیار سخت، نفس گیر و زمان بر جنگ طلبان ایرانی مواجه می شد. هم چنان که اگر رهبر رأی مردم را حق الناس نمی خواند، تکفیری های وطنی هم زمان با کوفی خواندن تهرانیان، ساز غیراسلامی بودن انتخابات را کوک و علم بیعت را در برابر صندوق های رأی بلند می کردند و با تفسیری استبدادی از دین و قرآن به مصاف حق تعیین سرنوشت توسط ملت می رفتند.

*جبهه پایداری با وجود اقلیت بودن اما قدرت زیادی در نهادهای تصمیم ساز و تصمیم گیر دارد و حرف اول را در بخش های سیاسی و خبری صدا و سیما و نیز در امپراتوری رسانه ای سپاه می زند. به نظر اعضای این فرقه آن چه در نهایت تضمین کننده امنیت میهن ماست و تهدید حمله اتمی اسرائیل را به ایران منتفی می کند تلقی دشمن از امکان دست یابی سریع ما به تسلیحات هسته ای است. به اعتقاد اینان کار درست را کره شمالی می کند که بی اعتنا به تحریم های رو به رشد جهانی پروژه موشکی و اتمی خود را پیش می برد. به نظر من تنها با فتوای رهبر می توان این گروه با نفوذ را اگرچه نه مجاب بلکه آرام و منفعل کرد تا جمهوری اسلامی در مسیر کره شمالی نیفتند. آن فتوا استراتژی صحیحی را در دیپلماسی جمهوری اسلامی ترسیم کرده است به گونه ای که حتی خطاهای تاکتیکی رهبر را نیز در جریان مذاکرات طولانی مدت هسته ای پوشاند. فتوای مزبور هم چنین به دولت های بزرگ پیام داد که اگر نگرانی شان از داشتن دسترسی به سلاح هسته ای است، رفع آن با وجود دیگر سوء تفاهم ها و حتی خصومت ها ممکن است زیرا ایران چنین قصدی ندارد. فتوای رهبر ظرفیت تحریم شکنی و عادی سازی روابط ایران با جهان را داشت اما آن زمان روحانی و ظریفی نبودند که آن را به فعلیت برسانند و دوگانه احمدی نژاد و جلیلی فاقد چنین ظرفیتی بودند.

*بنیان گذار نظام میزان را «رأی» ملت خواند نه اراده، نظر، خواست، نیاز، عقیده و … ملت. تحقق گزاره فوق مستلزم وجود صندوق رأی و برپایی انتخابات است که برخلاف مثلا اراده ملت یا تظاهرات مردمی مصادره پذیر نیست چرا که آراء، خود بهترین مفسر خویشند و شفاف ترین بیان را از خواست و نظر ملت در هر زمان عرضه می دارند و دقیق تر از هر نظرسنجی علمی هستند. انتخابات هم چنین مصداق بارز وحدت در عین کثرت است. خصوصیتی که راه پیمایی فاقد آن است. آراء ۳۴ میلیون ایرانی به ایران عزت می بخشد و استقلال و یک پارچگی سرزمینی و ملی آن را پاس می دارد. در عین حال رقابت هزاران نامزد را با سلایق گوناگون ممکن می کند و اجازه می دهد تا هر فرد و حزب و جناحی متناسب با پایگاه مردمی خویش در حاکمیت مشارکت ورزند. انتخابات در دهه اول انقلاب براساس چنین دیدگاه و با تکیه بر چنین پشتوانه ای برگزار شد و حتی جنگ نیز آن را تعطیل نکرد.

*طالبان و داعش دموکراسی، انتخابات و مجلس قانون گذاری مبتنی بر رأی مردم را شرک می خوانند و تمکین به آن ها را بدعت و حرام می شمارند. مهم ترین اختلاف الگوی حکومتی آنان با جمهوری اسلامی آن سان که در نوفل لوشاتو وعده داده شد و در قانون اساسی متبلور گردید به رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت توسط هر ملت است. نگرش آنان هم چنین در نقطه مقابل اجتهاد تاریخی آیه الله منتظری است که از کرامت ذاتی انسان ها در قرآن حقوق سلب ناشدنی بشر را با هر عقیده و سلیقه ای استنباط کرد. در ایدئولوژی داعش حق الله در حکومت جایی برای حق الناس باقی نمی گذارد.

*مصباحیون نیز برگزیدن حاکمان را حق مردم نمی دانند و دیدگاه بنیان گذار جمهوری اسلامی را نیز قبول ندارند آنان با همه لافی که در اطاعت مطلق از ولی فقیه حاضر می زنند اما رأی مردم را حق الناس نمی دانند و کلامی در این باب نمی گویند. این فرقه را تنها با فتوای رهبر می توان به تمکین به انتخابات و پذیرش نتایج آن مجبور کرد. به سخن روشن «حق الناس» بودن رأی مردم قوی ترین حجت ها در احتجاج با تکفیری هاست. به همین دلیل معتقدم هر ایرانی که اسلام داعشی و تشیع داغ و درفشی را برنمی تابد باید این فتوا را گرامی داشته در ترویج آن بکوشد. حتی اگر منتقد برخی از نظریات یا رفتارهای رهبر باشد. لازم به یادآوری است که یکی از مهم ترین معیارهای من در نقد عملکرد رهبر، میزان تطابق آن با حق الناس یا حقوق ایرانیان است. وقتی لازم ببینم با صریح ترین بیان به انتقاد از خطاهای رهبر می پردازم اما در همان حال نیز اندکی در حمایت از این فتوای مهم و حافظ نهاد انتخابات و زمینه ساز برای گذار به دموکراسی تردید نمی کنم. هم چنان که ذره ای از پشتیبانی فتوای تنش زدا و توسعه بخش او یعنی حرمت تولید و نگهداری سلاح های کشتارجمعی به ویژه سلاح های اتمی پشیمان نیستم. بعکس ترویج آن را وظیفه خود و همه ایرانیان طرفدار توسعه همه جانبه و پایدار میهن می دانم. تصور می کنم ایرانیان در آینده بیش از ما اهمیت این دو فتوا را دریافته و قدرشناس باشند اگرچه انتقادهای گوناگونی به دیگر مواضع یا تصمیم های رهبر وارد بدانند.

در پایان پیشنهاد می کنم ستاد انتخابات کشور ذیل جمله جاودان «میزان رأی ملت است» این عبارت را نیز در برگه های اخذ رأی درج کند: «رأی مردم حق الناس است» که البته پارسی آن زیباتر به نظر می رسد: «رأی مردم حق مردم است.»



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.