رهبری و تنزل جایگاه شورای نگهبان

چکیده :چه کسی جایگاه شورای نگهبان را این قدر تنزل داده و آن را سخیف کرده که با چند ده بار دفاع جنابعالی هم آنها مقبولیت و مشروعیت پیدا نمی‌کنند؟ آیا جنابعالی کشور دیگری را سراغ دارید که رقیب انتخاباتی، مجری و ناظر و قاضی و داور آن انتخابات باشد؟ آیا از اینکه شورای نگهبان همه کاندیداهای غیرهمسو با جنابعالی را قلع و قمع می‌کند راضی و خوشنود هستید؟ آیا از اینکه اعضاء مجلس خبرگان اکثر قریب به اتفاق منصوبین شما هستند رضایت جنابعالی کسب شده است؟ آیا اگر چنین مجلسی با چنین وضعیتی در یکی از کشورهای غربی بود به آن ایراد نمی‌گرفتید؟...

کلمه – سیدموسی کاظمی

بسم الله الرحمن الرحیم

رهبر کشور برای تعدادی از مردم آذربایجان در مورد تخریب شورای نگهبان سخنانی ایراد نموده است ولی بایستی از ایشان سؤال کرد که چه کسی جایگاه شورای نگهبان را این قدر تنزل داده و آن را سخیف کرده که با چند ده بار دفاع جنابعالی هم آنها مقبولیت و مشروعیت پیدا نمی‌کنند؟ به قول مرحوم شریعتی دفاع بد از کسی، بهترین حمله است. و ضمن آنکه تجربه نشان داده که جنابعالی هر چه دفاع بیشتری از آنها کرده‌اید در نزد مردم خوارتر و حقیرتر شده‌اند زیرا مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید.

دلیل اول آن این است که اشخاص مطیع جنابعالی، سطح علمی و معرفتی و فقاهتی آنرا پایین آورده‌اند بطوری که اکثریت فقها و علما نظرات شورای نگهبان را سیاسی می‌دانند و نه قانونی و شرعی.

چرا دیگر شخصیت‌هایی چون لطف‌الله صافی، یوسف صانعی و ربانی شیرازی در شورای نگهبان نیستند؟ کسانی که حتی در مقابل امام راحل هم حاضر نبودند از نظرات فقهی و شرعی خود کوتاه بیایند که برای حل این مشکل مجمع تشخیص مصلحت تأسیس شد نه کسانی که متملق و چاپلوس جنابعالی هستند و اینگونه سال‌های سال است که سرقفلی آنجا را در اختیار گرفته‌اند.

دلیل دیگر آنکه شورای نگهبان بر اساس قانون اساسی و متن مذاکرات آن شورای نگهبان میبایست حافظ و حامی حقوق کاندیداهای انتخابات و ناظر بر اعمال هیأت‌های اجرایی و وزارت کشور باشد همانطور که تا رحلت بنیانگذار انقلاب هم شورای نگهبان آنگونه بود، نه مانند شورای نگهبان فعلی که با مهندسی انتخابات و کارهای غیرقانونی چون حمایت از کاندیداهای بخصوص در انتخابات و تفسیر خلاف قانون اساسی، انتخابات را دو مرحله کرده که در مرحله اول تمامی کاندیداهای منتقد و مستقل را ردصلاحیت کرده و فقط کاندیداهای همسو با خودش یا ناآشنا را برای انتخاب تأیید می‌کند. نظارت استصوابی تا زمان رهبری جنابعالی وجود نداشت و زمانیکه هم ایجاد شد جنابعالی جلوی آن را نگرفتید.

دلیل دیگر نوعی نظارت خاص در انتخابات خبرگان است که شورای نگهبان مسؤلیت بررسی صلاحیت‌ها، نظارت بر انتخابات، رسیدگی به شکایات داوطلبان و نامزدها علیه وزارت کشور و خود را همزمان به عهده دارد یعنی هم مجری، هم ناظر، هم قاضی و همچنین نامزد انتخابات است یعنی رقیبی است که می‌خواهد بر دیگر رقبا در انتخابات پیروز شود.

اگر این اشکال از قانون خبرگان بوده است یا از زیاده‌خواهی شورای نگهبان برای وارد ساختن معتمدین رهبری و خودی‌ها به مجلس خبرگان و یا هر چیز دیگری باشد این وظیفه جنابعالی است که آن را اصلاح کنید.

آیا جنابعالی کشور دیگری را سراغ دارید که رقیب انتخاباتی، مجری و ناظر و قاضی و داور آن انتخابات باشد؟ آیا از اینکه شورای نگهبان همه کاندیداهای غیرهمسو با جنابعالی را قلع و قمع می‌کند راضی و خوشنود هستید؟ آیا از اینکه اعضاء مجلس خبرگان اکثر قریب به اتفاق منصوبین شما هستند رضایت جنابعالی کسب شده است؟ آیا اگر چنین مجلسی با چنین وضعیتی در یکی از کشورهای غربی بود به آن ایراد نمی‌گرفتید؟

یا ایهاالذین امنوا لم تقولون مالا تفعلون – کبر مقتا عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون (۲-۳ صف)