شَبحِ فتنه و هفت شباهت
چکیده :شیخ عبدالکریم حُبیل از رهبران شیعهی عربستان میگوید حکومت از آنها خواسته تا مردم را ساکت کنند «اما حاضر نیست به هیچیک از مطالبات آنها پاسخ دهد. حتی اگر ما از مردم بخواهیم سکوت کنند اما حکومت هیچ قدمی برندارد مردم از ما نیز نمیپذیرند». میرحسین موسوی از رهبران جنبش سبز نیز در صدر بیانیهی هفدهم خود آورده بود: «همواره به اینجانب و دوستان گفته میشد که اگر شما اطلاعیه ندهید مردم به خیابانها نخواهند آمد و آنان از اعتراضات و مطالبات خود دست برخواهند داشت و آرامش به کشور برخواهد گشت. بنده به عنوان یک همراه جنبش عظیم سبز مردمی با این نظر موافق نبودم و میاندیشیدم که تا اصلاحات لازم... صورت نگیرد، آب رفته به جوی باز نخواهد گشت». او سپس به مردمی اشاره میکند که «منتظر اطلاعیه و بیانیه نمیمانند در حالی که نه روزنامهی همراه و مشوّقی در کنار خود داشتند و نه از صدا و سیما، به عنوان رسانهای ملی و بیطرف و منصف و عاقل بهره میبردند...»....
کلمه – محمدجواد اکبرین:
سرانجام «شیخ نِمر باقر النّمِر» روحانی ۵۶ سالهی شیعی و فعال سیاسیِ معترض، به همراه ۴۶ تن دیگر اعدام شدند؛ از قضا آیتالله خامنهای نیز در نخستین درس فقهاش پس از انتشار خبر اعدام، گفته است که شیخ نِمر «نه مردم را به حرکت مسلحانه تشویق میکرد و نه به صورت پنهانی اقدام به توطئه کرده بود». او اضافه کرده که چون تنها گناه شیخ «انتقاد علنی و امر به معروف و نهی از منکر» بوده «دست انتقام الهی گریبان ظالمانی را که به جان او تعدّی کردند خواهد گرفت و این همان چیزی است که مایهی تسلّی است».
اما علیرغم این رویارویی میان سران دو کشور، شباهتهایی میان رفتارشان با منتقدان وجود دارد که اگر جانِ سلیم و عقل منصفی این تشابه را ببیند نمیتواند نسبت به نتایج مترتّب بر آن بیتفاوت باشد.
۱) در حکم دستگاه قضایی عربستان آمده است که اتهامات شیخ نِمر «فتنهگری، براندازی نظام و شورش در برابر رهبر آن، کشاندن مردم به خیابان و هرج و مرج بوده و شرّ او جز با اعدامش کم نخواهد شد». رهبری و دستگاه قضایی ایران نیز معترضان سال ۸۸ را به فتنهگری متهم کردهاند و رهبرانش را سران فتنه میخوانند و گناهشان را اردوکشی خیابانی و نافرمانی در برابر ولایت توصیف میکنند.
۲)حکومت عربستان همزمان با بهار عربی، ابتدا هزاران معترض را نادیده گرفت و «منصور الترکی» سخنگوی وزارت کشور گفت که «موضوع بزرگی نیست؛ در گوشه و کنار سر و صداهایی شنیده میشود و حتی میتوان آن را در یک یا دو محله در قطیف خلاصه کرد» اما بعدها مجبور شد با اعزام تانک و هزاران پلیس و کشتار دهها معترض به حل مسئله بپردازد. در ایران، رییس دولتِ برآمده از تقلب انتخاباتی در سال ۸۸ نیز همین کار را کرد؛ او تظاهرات میلیونی مردم را تحرکاتِ «چند تا خس و خاشاک در گوشه و کنار» خواند اما بعد حکومت مجبور شد با کشتار دهها معترض و شکنجهی آنها در بازداشتگاه کهریزک به حل مسئله بپردازد؛ و چنانکه مسئله در ایران هنوز هم زنده است و حل نشده در عربستان سعودی نیز حل نخواهد شد.
۳)شیخ عبدالکریم حُبیل از رهبران شیعهی عربستان میگوید حکومت از آنها خواسته تا مردم را ساکت کنند «اما حاضر نیست به هیچیک از مطالبات آنها پاسخ دهد. حتی اگر ما از مردم بخواهیم سکوت کنند اما حکومت هیچ قدمی برندارد مردم از ما نیز نمیپذیرند». میرحسین موسوی از رهبران جنبش سبز نیز در صدر بیانیهی هفدهم خود آورده بود: «همواره به اینجانب و دوستان گفته میشد که اگر شما اطلاعیه ندهید مردم به خیابانها نخواهند آمد و آنان از اعتراضات و مطالبات خود دست برخواهند داشت و آرامش به کشور برخواهد گشت. بنده به عنوان یک همراه جنبش عظیم سبز مردمی با این نظر موافق نبودم و میاندیشیدم که تا اصلاحات لازم… صورت نگیرد، آب رفته به جوی باز نخواهد گشت». او سپس به مردمی اشاره میکند که «منتظر اطلاعیه و بیانیه نمیمانند در حالی که نه روزنامهی همراه و مشوّقی در کنار خود داشتند و نه از صدا و سیما، به عنوان رسانهای ملی و بیطرف و منصف و عاقل بهره میبردند…».
۴) در پی بالاگرفتن اعتراضها به رفتار حاکمان سعودی، “عبدالعزیز بن عبدالله آل شیخ” مفتی عربستان به حمایت از ولایتِ امر پرداخت و «شبهه کردن در کار حاکمیت» را گناه دانست. آیتالله خامنهای نیز در ۴ آذرماه ۸۸، در جمع بسیجیان نسبت به «تردیدافکنى در کار مسئولین رسمى کشور» هشدار داد و گفت: «در کار شوراى نگهبان، در کار وزارت کشور. این تردیدافکنىها خیلى مضر است؛ دشمن این را میخواهد».
۵) حکومت عربستان پیکر برخی از کشتهشدگان از جمله شیخ نمر را به خانوادههایشان تحویل نداد؛ گفته میشود یکی از دلائل این رفتار، پنهان نگهداشتن آثار شکنجه بر بدن آنهاست؛ در جنبش سبز نیز پیکر برخی از شهدا از جمله “محسن ایمانی” و “فاطمه براتی” بدون اطلاع خانوادههایشان دفن شد و بسیاری از پیکرها با گرفتن تعهد از خانوادهها مبنی بر عدم مصاحبه و برگزاری مراسم به آنها تحویل داده شد؛ اگرچه اکثر شهدا با تیر مستقیم کشته شدند اما برخی از آنها از جمله “مهدی کرمی” سرش بر اثر ضربههای مأموران له شده بود و مدتی بعد پیکرش در سردخانه بیمارستان پیامبر، واقع در بلوار اشرفی اصفهانی شناسایی شد.
۶) در دو تجربهی سعودی و ایران، هر دو حکومت، معترضان را به خارج نسبت میدهند اما ویدئوهای سخنرانی شهید شیخ نِمر نشان میدهد که او همواره در تلاش است تا به حکومت سعودی بفهماند که نه دست خارجی در میان است و نه پای بیگانه در راه! «این ماییم که از استبداد و تبعیض رنج میبریم و خواهان یک انتخابات عادلانهایم». از قضا میرحسین موسوی نیز در بیانیهی هفدهم خود همین نکته را بیان میکند: «ما نه آمریکایی هستیم و نه انگلیسی . تا حال نه کارت تبریکی برای روسای کشورهای بزرگ فرستادهایم و نه امید یاری آنها را داریم و میدانیم با اصالت قدرت در روابط بینالملل هر کشور به دنبال منافع ملی خود است».
۷) نزدیکان شیخِ شهید میگویند از او خواسته شده تا توبه کند و به مسجد برگردد؛ اما او گفته آنکه باید توبه کند او نیست بلکه حکومت آلسعود است؛ سخن آشنایی که مهدی کروبی در ۴ آبان ۸۸ طی ویدئویی در پاسخ به منتظران توبه به صراحت گفت: «آنهایی باید توبه کنند که جمهوری اسلامی را منحرف کردند».
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085