سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic

معضله‌ی روحانی

چکیده :یک موضوع ظاهراً ساده هر سه گروه را در یک جبهه مقابل روحانی قرار داده‌است؛ دلواپسان که به سوءاستفاده از هر موضوعی، حتا تشییع پیکر شهدای میهن، برای کوبیدن روحانی به‌تَبَعِ تهدید ناشی از توافق هسته‌ای شهره‌اند، این‌بار اتفاقاً محافظه‌کاران میانه‌رو که در ائتلافی نانوشته با روحانی به‌سر می‌برند و معترضانی که رأی‌شان در روی کار آوردن روحانی نقش داشته‌است نیز با آن‌ها همراه شده‌اند....


کلمه – یوسف رحمانی:

حسن روحانی در وضعیت بغرنجی قرار گرفته‌است. احتمالاً او هرگز گمان نمی‌کرد یک مسئله‌ی نسبتاً ساده ـــ ورود زنان به ورزشگاه‌ها ـــ تا این حد مشکل‌ساز شود؛ تا جایی که به یکی از بحث‌های روز فضای سیاسی کشور تبدیل شود، و موضوع درگیری جناح‌های مختلف باشد. گذشته از این‌که صِرفِ تبدیل چنین موضوعی به موضوع روز گفت‌وگو و موضع‌گیری‌ها می‌تواند دلالت‌های مهمی درباره‌ی سیاست‌ورزی در ایران امروز داشته‌باشد، داغ‌شدن این موضوع می‌تواند روحانی را در معرض حمله‌ی سه دسته قرار دهد:

اول ـ دلواپسان؛ اسم رمز محافظه‌کاران تندور، که نوعاً به جبهه‌ی پایداری تعلق دارند و، چنان‌که پیش‌تر تحلیل کرده‌ام، توافق هسته‌ای آن‌ها را در معرض حذف طولانی‌مدت از سپهر سیاسی کشور قرار خواهدداد. این دسته با نظامیان مستقر در سیاست کشور اتفاقاً هم‌پوشانی منافع پیدا کرده‌اند؛ زیرا توافق هسته‌ای اگر می‌تواند موجبات قطع شریان‌های سیاسی محافظه‌کاران تندرو را فراهم کند، با رفع تحریم‌ها و ورود سرمایه‌گذاران کارآمدتر نسبت به سپاه به عرصه‌ی اقتصادی کشور، شریان‌های اقتصادی این نهاد نظامی نیز در معرض تهدید قرار خواهدگرفت. این دسته به‌واسطه‌ی تهدید موجودیت‌شان از هر فرصتی برای کوبیدن روحانی بهره می‌برند؛ از پیاده‌روی ظریف و کری گرفته تا هر سخنی که او بر زبان بیاورد.

دوم ـ محافظه‌کاران میانه‌رو؛ که تجلی عمده‌ی‌شان در اکثریت نمایندگان مجلس است و روحانی برای اداره‌ی امور و دفع سنگ‌اندازی‌های دلواپسان، از احضار مدام وزرا به مجلس تا طرح سؤال‌های متنوع از آن‌ها و تهدیدشان به استیضاح، ناگزیر از جلب نظر آن‌هاست. بخش عمده‌ای از اهالی قم نیز به این دسته تعلق دارند. بنا به‌دلایلی، مشخصاً مربوط به پیشینه‌ی تاریخی، هرگونه فعالیت روحانی در عرصه‌ی حقوق زنان، از جمله تمهید مقدمات حضور زنان در ورزشگاه‌ها، با مخالفت این عده مواجه خواهدشد؛ چنان‌که صداهای مخالفی نیز از قم شنیده می‌شود.

سوم ـ معترضان؛ که بخشی از سبد رأی روحانی را در انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۲ تشکیل می‌دهند، و گذشته از موضع‌گیری صریح روحانی درباره‌ی مسئله‌ی هسته‌ای، به‌جهت حمایت اصلاح‌طلبان از وی و طرح ضمنی مطالبات این دسته، مثلاً درباره‌ی حقوق بشر، به وی رأی داده‌اند. این دسته نیز به‌واسطه‌ی همان مطالباتی که فارغ از موضوع هسته‌ای ایشان را به رأی‌دادن به روحانی واداشت، درباره‌ی موضوع حقوق زنان و ورود زنان به ورزشگاه‌ها به‌عنوان مصداقی از این بحث موضعی مشخص دارند و خواستار تمهید مقدمات ورود زنان به ورزشگاه‌ها هستند. لذا تعلل روحانی در برآوردن این خواسته می‌تواند زمینه‌ی اعتراض این دسته را فراهم آورد؛ چنان‌که هم‌اکنون نیز صدای مخالف‌شان در شبکه‌های اجتماعی به‌گوش می‌رسد.

بدین‌ترتیب، یک موضوع ظاهراً ساده هر سه گروه را در یک جبهه مقابل روحانی قرار داده‌است؛ دلواپسان که به سوءاستفاده از هر موضوعی، حتا تشییع پیکر شهدای میهن، برای کوبیدن روحانی به‌تَبَعِ تهدید ناشی از توافق هسته‌ای شهره‌اند، این‌بار اتفاقاً محافظه‌کاران میانه‌رو که در ائتلافی نانوشته با روحانی به‌سر می‌برند و معترضانی که رأی‌شان در روی کار آوردن روحانی نقش داشته‌است نیز با آن‌ها همراه شده‌اند.

در پاسخ، روحانی عجالتاً کج‌دار و مریز رفتار می‌کند؛ برای ممانعت از سنگ‌اندازی‌های دلواپسان و ازدست‌دادن پایگاه نسبتاً قدرت‌مند محافظه‌کاران میانه‌رو، برای ورود زنان به ورزشگاه‌ها اقدام مؤثری انجام نمی‌دهد و، هم‌زمان، با موضع‌گیری‌هایی در این‌سو و آن‌سو، در پی حفظ حمایت معترضان است. این در حالی‌ست که به‌نظر می‌رسد حل‌وفصل قطعی این موضوع از توان او خارج باشد؛ حتا احمدی‌نژاد که در دوره‌ی نخست ریاستش بر دولت از حمایت همه‌جانبه‌ی کلیه‌ی محافظه‌کاران برخوردار بود نیز در پیگیری موضوع ورود زنان به ورزشگاه‌ها ناکام ماند.

پس روحانی به‌احتمال زیاد از برآوردن این خواسته ناتوان خواهدبود؛ منخصوصاً که گام‌برداشتن در مسیری که پای زنان را به ورزشگاه‌ها باز کند، گذشته از افزودن بر حجم حملات محافظه‌کاران تندرو و حتا بروز واکنش‌هایی انفجاری نظیر رفتارهایی که در دوران ریاست‌جمهوری خاتمی از خود بروز می‌دادند، حمایت نسبی محافظه‌کاران میانه‌رو از روحانی را نیز زایل خواهدکرد. این شاید مهم به‌نظر نرسد، ولی با نگاه به انتخابات آینده‌ی مجلس که طیف میانه‌رو، از محافظه‌کار تا اصلاح‌طلب، به‌واسطه‌ی حصول توافق هسته‌ای در آن بیش‌ترین شانس کام‌یابی را دارند، و همین‌ها هستند که روحانی به آن‌ها تعلق دارد و می‌تواند با مجلسِ واجدشان به‌خوبی کار کند، این زوالِ حمایت مهم خواهدشد.

در نتیجه، روحانی به همان رفتار کج‌دار و مریز ادامه خواهدداد؛ می‌کوشد رضایت میانه‌روهای هر دو جناح را حفظ کند، و موضع دفاعی‌اش را در قبال حملات محافظه‌کاران تندرو نگاه دارد. چند موضع‌گیری رسانه‌ای پرسروصدا، نظیر سخنانی که درباره‌ی ورود اجباری به بهشت ابراز، یا اظهاراتی که خطاب به محافظه‌کاران تندرو بر زبان جاری کرده‌بود، سبب می‌شود از شدت لحن فعالان شبکه‌های مجازی در نقد ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه‌ها کاسته شود. در نهایت، حصول توافق هسته‌ای، محافظه‌کاران تندرو را به حاشیه خواهدبرد، و معترضان نیز در فضای پس از توافق هسته‌ای توان چندانی برای واردآوردن فشار بر روحانی نخواهندداشت؛ زیرا توافق هسته‌ای میان اکثریت قابل توجهی از مردم هواخواه جدی دارد و خواه‌ناخواه سایر موضوعات را به‌حاشیه خواهدراند.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.