مؤلفههای اقتدار ملی
چکیده : خوب به اطرافمان نگاه کنیم: افغانستان و پاکستان چند دهه است با جنگ و افراطیگری دست و پنجه نرم میکنند؛ پاکستان، عراق، سوریه، یمن و فلسطین نیز کمابیش در آتش جنگ میسوزند و ما میانه آنها در اقتداری نسبی و آرامش پس از انقلاب، جنگ و تحریم بهسر میبریم...
رضا منصوری
خوب به اطرافمان نگاه کنیم: افغانستان و پاکستان چند دهه است با جنگ و افراطیگری دست و پنجه نرم میکنند؛ پاکستان، عراق، سوریه، یمن و فلسطین نیز کمابیش در آتش جنگ میسوزند و ما میانه آنها در اقتداری نسبی و آرامش پس از انقلاب، جنگ و تحریم بهسر میبریم.
منطقه در ن میتواند تبعات وحشتناک آن را مهار کند و به آرامش منطقه کمک کند. پایداری ما در گرو حفظ و افزایش اقتدار ایران است، اما این اقتدار تنها با ایثار جان و مال و توان نظامی حفظ نمیشود بلکه به ایثار احساسات و مهار آن هم نیاز دارد.
بیش از صد سال پیش، هنگامی که ما ایرانیان با مدنیت مدرن و ارتشهای مدرن آشنا شدیم، با انسانهایی مواجه شدیم که در آلمانی به آنها Soldat میگفتند و ما با واسطه زبان روسی آن را سالدات نامیدیم و بهدنبال کلمهای گشتیم که این حرفه و مسئولیتِ آن را بیان کنیم. اجداد ما فکر کردند سالدات کسی است که حاضر است سرش را در راه وطن «ببازد». اینگونه، واژه «سرباز» به کسی اطلاق شد که حاضر باشد سرش را در راه کشور ببازد! به همین قیاس «سردار» ساخته شده بود، یعنی کسی که حاضر است سرش را در راه وطن و اعتقاد بر دار کنند! سربداران – بخوانید سربهداران- همینها بودند!
این دو واژه بیانگر تفکر کنونی ما ایرانیان از قدرت و اقتدار است. گاهی برای تفکیک و تظریف از واژه «قدرت سخت» هم استفاده میشود و در مقابل آن «قدرت نرم» قرار دارد که از واژههای سرباز و سردار فاصله میگیرد، اما امروزه میدانیم که قدرت فقط در جنگافزار نیست بلکه در فرایند جنگ یا صلح، گاهی «فرهنگافزار» بااهمیتتر از آن است. در اینجا منظور نگارنده از فرهنگافزار، مجموعه رفتارها و گفتارها بهعنوان ابزاری است که برای توسعه، حفظ و افزایش قدرت درونی جامعه است و منجر به سختجان و مقتدرشدن یک جامعه میشود.
ایران ما پس از انقلاب، قدرت نرم قابلتأملی در منطقه پیدا کرده که ناشی از منش اسلامی است، اما هنوز این منش از ابزار نوین تفکر و ابداعات نوین تفکر بشر بسیار بیشتر میتواند بهره ببرد و باید از آنها استفاده کند. با استفاده از «خرد مدرن»، قدرت نرم بیشتر و نیز قدرت درونی افزایش مییابد که در شرایط بسیار ملتهب منطقهای بدون آن شاید به زحمت بتوان بیشازاین استقامت کرد و فشارهای منطقهای و بینالمللی را بهسختی میتوان تحمل کرد. پس باید به فکر استفاده از مبانی این خرد نوین بود. «سر-دار» و «سر-باز» نیاز به حمایت از طرف حاملان «فرهنگ-افزار نوین» دارند. اینان را باید سر-به- باد، یا «سرباد» نامید؛ این سربادان، نقش دفاعی و در صورت لزوم نقش تهاجمی بسیار مؤثری برای حفظ کشور و اقتدار درونی و بیرونی آن بههمراه سربازان و سرداران خواهند داشت.
روش خردمندی نوین به ما یاد داده است که پایداری هر نظام حکومتی در گرو حضور نقد مدنی درون گفتمان اجتماعی است؛ اقتدار یک کشور بیش از هرچیز به نقد که نتیجه تکثر است بستگی دارد و به اینکه جامعه چگونه فرایند نقد را نهادینه کند. دوران ٣۶ساله انقلاب اسلامی کافی نبوده تا پس از چند هزار سال نظام حکومتی اقتدارگرا و عادتکردن به پذیرش اقتدارگرایی، حالا به روشهای نوین گفتمانی خو بگیریم. حتی محیط دانشگاهی ما عاری از گفتمان و نقد متناظر با آن است! این شرایط بهگونهای است که بعضی افراد که گاهی مجری قانون هم هستند، حتی نقدی بسیار لطیف را «زبان سرخ» میانگارند که در مثل، تکلیف آن روشن شده است.
اقتدارگرایی تاریخی، ما را از نقد به دور کرده و در بهترین شرایط بهسوی طنز سوق داده است. اگر تمرین نقد و مدارا کنیم، آنگاه «سرباد»ها کسانی میشوند که نقد مدرن را میشناسند و مردم جامعه نیز برای نقد مدرن هزینه میکنند، چون میدانند آرامش، رفاه و امنیت آنها در نقد و در حضور سربادهاست و حضور سرباز و سردار بهتنهایی کافی نیست.
وظیفه مهم اهل علم مدرن و دانشگران این است که به افزایش قدرت نرم و اقتدار ملی نرم، از طریق یاددادن و یادگرفتن نقد مدنی در جامعه کمک کنند. راه نقد تنها راه پایدارکردن اقتدار کشور است. چیزی که هماکنون بیش از هر زمان دیگری کشور ما به آن نیاز دارد. در این مرحله از تحول تاریخی ما، طبیعی است اگر گروههایی قدرتمند در جامعه نقد و گفتمان را نپذیرند و بهدنبال رواج قرائتی خاص از باورهایشان یا بینشهای فکریشان به هر قیمتی باشند.
مقابله با این گروهها نباید هدف اصلی در کسب اقتدار ملی باشد. معتقدان به اقتدارگرایی در همه مشربهای فکری و سیاسی کنونی در ایران حضور دارند؛ علاقهمندان به اقتدار ملی و توسعه بهتر است از انفعال و مقابله با آنها بهدر آیند و به تمرین «گفتوگو» مشغول شوند که با فرهنگ اسلامی ما هم سازگارتر است. آنگاه طرف مقابل این تفکر نیز ناگزیر خواهد بود سرانجام روش گفتوگو را بپذیرد و به آن تن دردهد.
توجه به گفتمان مدنی و یادگیری نقد علمی با هدف یادگرفتن آداب حضور در جهان مدرن و رشد تفکر در کشور، بیشترین تأثیر را در کسب قدرت و اقتدار کشور ما در منطقه خواهد داشت. تردیدی نیست بخش دفاعی کشور با اقتدار سخت خود از این گسترش قدرت نرم و از این نوع هماهنگیها استقبال خواهد کرد. ما دانشگاهیان و دانشگران باید این وظیفه خودمان را در این مرحله حساس از تاریخ کشورمان بهخوبی دریابیم.
منبع: روزنامه شرق
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085