بزنگاه حساس هستهای
چکیده :اگر بتوان ساختار تحریمها را با رفع تحریمهای اساسی واقعاً متلاشی کرد، میتوان از برخی تحریمهای دیگر، در مقابل محدودکردن سطح دسترسیهای خارجی به اماکن داخلی چشم پوشید؛ واضح است که اصل تجویز دسترسیهای خارجی به برخی اماکن داخلی، برای طرف مقابل امتیازی محسوب میشود، که میکوشد از زوایای ناپیدای آن بهسود خودش بهرهبرداری کند، و آن را توسعه دهد....
کلمه – بامداد راد:
برای نخستینبار از آغاز مذاکرات اندکی در پیگیری اخبار آن احساس دلشوره میکنم؛ هرچند امیدواریام به امضای توافق پایانی ذرهای خدشهدار نشده، ولی نکتهی مهمی در این مذاکرات هست که باید به آن پرداخت.
در جریان مذاکرات هستهای طرفین یک سقف و یک کف برای مطالباتشان از این مذاکرات تعیین کردند؛ ما بهدنبال رفع تحریمهای هستهای و دورکردن سایهی حملهی نظامی و تحریمهای ویرانگر بودیم، و اگر به مشوقهایی چون رفع برخی از تحریمهای دیگر، یا تسهیل عضویت در سازمان تجارت جهانی، یا تسهیل در ورود برخی از سطوح فنآوری برسیم، به سقف مطالباتمان نزدیک شدهایم. آنسو نیز بهدنبال اطمینان کامل از صلحآمیزبودن و صلحآمیزماندن برنامهی هستهای ایران بود، و هرچه این مهار دقیقتر و کاملتر نصب شود، راضیتر میشود.
نقطهی تلاقی این دو رویکرد، چیزیست که در توافق پایانی حاصل میشود؛ یعنی بنا بهاقتضاء مذاکره، و برگهایی که طرفین در دست دارند، هر دو طرف به چیزی میان کف و سقف خواستههایشان میرسند، اما تا پیش از آن، هریک میکوشند به سقف مطالباتشان نزدیک شوند: ایران میکوشد امتیازات هرچه بیشتری بگیرد، ۳+۳ هم هرچه بیشتر بهدنبال گسترش محدودهی بازرسیها خواهدرفت.
واقعیت آن است که آیندهی کشور به این مذاکرات گره خوردهاست؛ بدینمعنا که هر نتیجهای از این مذاکرات بیرون بیاید، آیندهی کشور را تا مدتهای مدیدی تحت تأثیر قرار خواهدداد: اگر نتیجهی رضایتبخش رفع تحریمهای هستهای، بههمراه محدودیت موقت بر برنامهی هستهای صلحآمیز ایران، و بازرسیهای استاندارد و تحت نظارت داخلی آژانس از سایتهای هستهای حاصل شود، میتوان به بهبود شرایط کشور امیدوار بود، اما هر قدر از این وضعیت رضایتبخش فاصله بگیریم، رضایتبخشی چشمانداز خدشهدار میشود.
نیازی به تذکر نیست که ایران، در برابر قدرتهایی که با آنها مشغول مذاکره است، از عوامل قدرتساز کمتری برخوردار است و، در نتیجه، این امکان احتمال بیشتری دارد که در مذاکرات با تحمیل مواجه شود ـــ اقتضای قدرت کمتر، دست پایینتر در هر چانهزنیایست. از این گذشته، حتا اگر بتوان در شرایطی اسماً مساوی مذاکره کرد، اثر قدرت بیشتر یکطرف بر نگارش متن توافق قابل مشاهده خواهدبود، و طرف اخیر خواهدکوشید متنی ظاهراً رضایتبخش برای طرفین بهدست آید، که در واقع صرفاً منافع طرف قدرتمندتر را تأمین میکند؛ نظیر متن ظاهراً برابریخواهانهی منشور ملل متحد، که دست بالا را در آن اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد دارند.
قدرت نابرابر طرفین مذاکره، شرایط را بهگونهای رقم میزند که متن کشدار فقط بهسود ۳+۳ باشد؛ بدینترتیب، امکان تفسیر مطلوبشان از آن فراهم میشود، و میتوانند از متنی که ظاهراً منصفانه تنظیم شده، مستظهر به قدرتشان، تمام مطالبات حداکثریشان را استخراج کنند. نکتهی مهم این است که خواستهی اصلی طرف مقابل، نه محدودیت زمانی و کیفی برنامهی هستهای صلحآمیز ایران، بلکه نظارت بر آن است، که اگر در سطح قابل قبولشان تنظیم شود، ایجاد هرگونه محدودیت در کیفیت غنیسازی اورانیوم در حاشیه قرار خواهدگرفت.
لذا طرف مقابل خواهدکوشید بخش نظارت بر برنامهی هستهای صلحآمیز ایران را هرچه مبهمتر بنویسد، تا بتواند بعداً از آن بهرهبرداری کند ـــ مثلاً خواستار بازرسی از اماکنی شود که از ظاهر متن توافق برنمیآید، ولی تاب تفسیر مورد نظر را دارد. مهم این است که چنین کوششی به امنیت ملی و استقلال ایران گره میخورد؛ نه اینکه موضوعی صرفاً راجع به بقای نظام حاکم بر ایران باشد. ابهام بخشهای مربوط به نظارت در «بَرجام»، میتواند مجوزی برای بازرسی در سطوح مختلف و از اماکن مختلف باشد؛ امری که میتواند برای بقای این مُلک خطرساز باشد.
تجربهی عراق و لیبی در خاطرمان هست؛ در مورد مشخصاً عراق، مجوز بازرسیهای گسترده، نگرانیهای موهوم بینالمللی (دستکم در این مورد: نام مستعار ایالات متحد) را مرتفع نکرد، و دست آخر این کشور مورد حملهی نظامی قرار گرفت. برای لیبی نیز تحویل کل برنامهی هستهای سودمند نیافتاد، و باز هم سرنوشت مشابه حملهی نظامی برای آن رقم خورد. در هر دو مورد، که اکنون در ناامنی شدید و شرایط جنگی اسفبار بهسر میبرند، بهانهجوییهای بینالمللی مستمسکی داشت، که اگر دقیق نباشیم، امکان وجودش برای ما نیز هست.
در کارکشتگی تیم مذاکرهکنندهمان تردیدی نیست، و در این نیز شکی وجود ندارد که آنها بهدنبال بهترین نتیجهی ممکن برای سرانجام این مذاکراتاند؛ مشکل در مناسبات قدرت است، که ما را وادار به درپیشگرفتن دقتهای وسواسی میکند. آیندهی کشور به برآمد این مذاکرات گره خوردهاست، و اگر به ستادههایمان از طرف مقابل دلخوش باشیم، ممکن است حواسمان از دادههایمان پرت شود.
در هفتههای آینده، اصلیترین چالش مذاکرات، دو مورد خواهدبود: تکمیل جزئیات رفع تحریمها، و تدوین شیوهی تفصیلی نظارتها، که هر دو از جمله مواردیاند که در لوزان بر کلیاتشان تفاهم شدهاست. تیم ایران میتواند روی رفع تحریمها مانور دهد، و در ازای چشمپوشی از رفع برخی تحریمهای غیراساسی، سطح نظارتها را در جزئیات کاهش دهد.
اثر تحریمها انکارنشدنیست، ولی باید توجه داشت که گذشته از سهم عمدهای که سوءمدیریتها و معضلات نهادی در مشکلات داخلی دارند، اثر عمدهی تحریمها روانی و، مخصوصاً، با توجه به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد، هنجاریست؛ بدینمعنا که با وضع و اِعمال مجموعهای از تحریمها، مناسبات اقتصادی در بخشهای بیرون از حیطهی تحریم نیز دچار اشکال میشود، زیرا چشم بازیگران این عرصهها از ضرب شست تحریمگران میترسد، و چنین میاندیشند که: «سری که درد نمیکند، دستمال نمیبندند» و، بدینترتیب، حتا در حیطههای آزاد مبادلات اقتصادی، عطای تجارت با ایران را به لقایش میبخشند.
از این گذشته، بهخاطر نقش بههرحال تقریباً مورد پذیرش بینالمللی حفاظت از صلح و امنیت بینالملل، که برای شورای امنیت سازمان ملل متحد در منشور ملل متحد پیشبینی شدهاست، تحریمهایی که بهواسطهی وجود قطعنامههای این شورا، مستقیماً یا غیرمستقیم، بر ایران وضع و اِعمال شدهاست، بهنوعی کارکرد هنجارین نیز دارند، و تخطی از آنها توسط رسانههای عمدهی جهان «بد» جلوه داده میشود، که میتواند به عاملی برای استحکام بیشتر آنها تبدیل شود.
اگر بتوان ساختار تحریمها را با رفع تحریمهای اساسی واقعاً متلاشی کرد، میتوان از برخی تحریمهای دیگر، در مقابل محدودکردن سطح دسترسیهای خارجی به اماکن داخلی چشم پوشید؛ واضح است که اصل تجویز دسترسیهای خارجی به برخی اماکن داخلی، برای طرف مقابل امتیازی محسوب میشود، که چنانکه نوشتم، میکوشد از زوایای ناپیدای آن بهسود خودش بهرهبرداری کند، و آن را توسعه دهد.
در این صورت، اثر روانی و هنجاری تحریمها تا حدود زیادی زایل، و کار برای کشور تا حد خوبی تسهیل میشود. مهم این است که با چنین ملاحظهای، اصل نظارت قابلیت محدودیت شایان توجهی مییابد، و اساساً در بخشهای زیادی اصلاً پیشبینی نمیشود که بخواهد با تفسیر و توسعه مواجه شود. اما اگر اصل این موضوع الزامیست، باید متن آن بهشدت دقیق، صریح، و حصری تنظیم شود، و تا حد امکان باید محدود باشد.
نباید فراموش کرد که استقلال کشور گوهری یکدانه و امانتی در دستان ماست؛ اگر خدای نکرده از کف برود، دیگر به این آسانیها بهدست نمیآید.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085