سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic

علیه وضع موجود

چکیده :انسان‌های منفعل و کینه‌توز با میرحسین موسوی که نماد ترکیب کامل احساس و عقل است و دغدغه اخلاقی را می‌فهمد و علیه دروغ می‌ستیزد دشمنی دارند، چرا که حتی نام او رسوایشان می‌کند و بی‌عملی‌شان را به رخ جهان می‌کشد. انقلاب‌ها می‌توانند شکست بخورند و یا پیروز شوند، ولی انقلابی‌ها می‌دانند انقلاب اتفاقی مداوم است، اگر مستمر با وضع موجود به ستیز نایستی زندگی را مبدل به گنداب می‌کند، باید چون رود خروشان در تاریخ جلو رفت و هستی را از آن خود کرد....


محمد آقازاده:

انسان تراژیک پر از شور عمل است، هیجان و احساس او را بر می‌انگیزد که سرنوشتش را بر عهده بگیرد، او هنگام عمل حسابگری و محاسبه را فراموش نمی‌کند، زیرکانه همه هوشش را در خدمت عقل دوراندیش قرار می‌دهد تا آنچه از عمل می‌طلبد به دست آورد، ولی آنچه او را به سرکشی و شورش وا می‌دارد احساسی است که عدم تعادل جهان در او ایجاد می‌کند و سعی بر آن دارد با عمل تعادل ازدست‌رفته را بازیابد.

انسان‌های منفعل و انسان‌های کینه‌توز که معنای کنش را نمی‌شناسند و از عمل بیزارند و برای توجیه بیزاری‌شان عقل سرد را -که از احساس الهام نمی‌گیرد- به‌عنوان شاهد احضار می‌کنند از هر کس که اهل عمل باشد و سکوت را برنتابد و بخواهد جهان را به هماوردی بطلبد متنفرند، چون آن‌ها با عملشان برده‌صفتی انسان‌های منفعل را رسوا می‌کنند، کسانی که تنها به قدرت آری می‌گویند و بر هر نیرویی که بخواهد جهان را انسانی‌تر کند جز «نه» سخنی برای گفتن ندارند.

آزادی جز با زندگی تراژیک امکان‌پذیر نیست، قهرمانان داستایوسکی که شر را انتخاب می‌کنند می‌خواهند آزادی خود را با جنایت به اثبات برسانند، آن‌ها بعد از عمل است که به کنکاشی اخلاقی در مورد آنچه کرده‌اند می‌پردازند؛ «راسکولنیکُف»، قهرمان «جنایت و مکافات» داستایوسکی می‌خواهد قهرمان نمونه‌وار شود، الگوی او ناپلئون است، ولی وقتی پیرزن رباخوار و خواهرش را می‌کشد در دل یک بافت جنایی و کارآگاهی با دغدغه و پرسش‌های اخلاقی روبرو می‌شود، واگویه‌هایش از احساس و عقل، خون و جان می‌گیرد، بدون عمل، این دغدغه‌ها، انتزاعی و دست‌نیافتنی می‌شدند.

انسان‌های کینه‌توزی که نیچه نشانی‌شان را می‌دهد مدام می‌گویند تقصیر توست، تقصیر توست، آن‌ها زندگی واکنشگرانه‌شان که جز آری به قدرت – بخوانید وضع موجود – را نمی‌جویند از انسان‌های انقلابی بیزارند، مدام می‌خواهند قهرمانانی که انقلاب سال ۵۷ را شکل دادند وادار به عذرخواهی کنند تا بزدلی‌شان مشروعیت ‌یابد، قهرمانان انقلابی با زندگی تراژیکشان اوج آزادی‌شان را متبلور کردند؛ علیه استبداد شوریدند، به وضع موجود نه گفتند و هنوز هم تا دست‌یابی به آزادی به این «نه»گویی ادامه می‌دهند.

انسان‌های منفعل و کینه‌توز با میرحسین موسوی که نماد ترکیب کامل احساس و عقل است و دغدغه اخلاقی را می‌فهمد و علیه دروغ می‌ستیزد دشمنی دارند، چرا که حتی نام او رسوایشان می‌کند و بی‌عملی‌شان را به رخ جهان می‌کشد. انقلاب‌ها می‌توانند شکست بخورند و یا پیروز شوند، ولی انقلابی‌ها می‌دانند انقلاب اتفاقی مداوم است، اگر مستمر با وضع موجود به ستیز نایستی زندگی را مبدل به گنداب می‌کند، باید چون رود خروشان در تاریخ جلو رفت و هستی را از آن خود کرد. در این معنا، رنج و زخم‌های تراژیک شیرین‌تر از همه خوشباشی‌های سترون است، چرا که رو به سوی دریایی دارد که با عظمتش کینه‌توزهای حقیر را در خود فرو می‌کشد بدون آنکه ناپاکی را تجربه کند.

منبع: درنگ



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.