سکوت دولت موجب جریتر شدن دستهای آلوده به خون و دلارهای نفتی میشود
چکیده :دولتی که امروز بر سرکار آمده ماحصل ایستادگی چهار سال فرزندان این مردم است که زندان و محرومیت و آوارگی را تحمل کردند، از دانشجویان بینام و نشان گرفته تا روزنامه نگاران و فعالان سیاسی که حاضر نشدند کودتای انتخاباتی ۸۸ را به رسمیت بشناسند و در مقابل آن مقاومت کردند. این دولت ماحصل خونها و مقاومت هاست، ماحصل مقاومت آقایان کروبی و موسوی است که حکومت دریافت که دست بردن در آرای انتخابات هزینه سنگینی را به دنبال خواهد داشت. جریان اقتدارگرا که در انتخابات گذشته ریاست جمهوری شکست خورده به دنبال بیاعتبار کردن دولت و جریانی است که پایگاه رای آن نزد مردم است....
سلامت جسمانی رهبران جنبش سبز به واسطه تحمل دوران ۴ ساله حصر خانگی در معرض خطرهای گوناگون قرار گرفته است. گرچه دسترسی آنها به امکانات پزشکی بعد از روی کار آمدن دولت حسن روحانی تا حدی منظم شده ولی این دسترسیها تنها توانسته از بدتر شدن وضع سلامت آنها جلوگیری کند. محمد تقی کروبی فرزند مهدی کروبی در آستانه پنجمین سالگرد حصر از وضعیت « به شدت آسیب دیده » پدرش و همچنین میرحسین موسوی و زهرا رهنورد میگوید و اعتقاد دارد که دولت در پیگیری وضع محصوران منفعلانه عمل کرده است. به باور او روی کار آمدن دولت کنونی ماحصل ۴ سال مقاومت جنبش سبز است و بنابراین حسن روحانی باید به مطالبهی کسانی که زمینه روی کار آمدناش را فراهم کردند متعهد باشد. او توصیه برخی از چهرهها مبنی بر پیگیری پنهانی و رایزنی پشت پرده برای رفع حصر را هم ناکارآمد میداند و اعتقاد دارد که این شیوه کمکی به حل ماجرا نمیکند و باعث به حاشیه رفتن آن میشود. متن کامل گفت و گوی جرس با فرزند حجت الاسلام کروبی را بخوانید:
آقای کروبی، آیا از آخرین وضعیت جسمانی پدرتان اطلاعی دارید؟
چندی پیش پدر برای پیگیری مشکل چشمشان به مرکز درمانی نور منتقل شدند و جناب وزیر محترم بهداشت ایشان را معاینه کردند. در حال حاضر وضعیت جسمیشان بهتر از گذشته است اما آثار زیان بار شرایط نگهداری ایشان در خانه اطلاعات به مدت سه سال کماکان وجود دارد و پیگیری درمانی توانسته از وخیمتر شدن آن ممانعت به عمل آورد.
پس تداوم نگهداری ایشان در حصر باعث تشدید این مشکلات میشود؟
دقیقا، اگر چهار سال پیش زمانی که آقای کروبی و مهندس موسوی و خانم رهنورد و مادرم در حصر قرار گرفتند را با وضعیت امروز مقایسه کنید خواهید دید که هر چهار نفر در طی این مدت دچار مشکلات عدیدهای شدند. آقای کروبی به دلیل شرایط نامناسب نگهداری و تنهایی و نداشتن دسترسی به نور آفتاب و هوای تازه در سه سالی که در خانه امن اطلاعات بودند وضعیت سلامتشان به شدت به خطر افتاد. انجام چهار عمل جراحی هم نتوانسته آثار زیان بار آن را جبران کند. هر دو خانواده همچنان نگران سلامت عزیزانشان هستند. آنچه مسلم است وضعیت سلامت آنها در چهار سال گذشته به دلیل نحوه نگهداری و عدم دسترسی مناسب به درمان در زمان مناسب٬ به شدت آسیب دیده است.
آقای کروبی، هفته گذشته خبری از سایت سحام نیوز منتشر شد که آقای روحانی از دبیر شورای عالی امنیت ملی خواسته تا موضوع رفع حصر را در دستور کار قرار دهد اما دو روز بعد سخنگوی شورای عالی امنیت ملی این خبر را تکذیب کرد چرا آقای روحانی به صراحت درباره مسئله حصر شفاف سازی نمیکند؟
من امیدوار بوده و هنوز هم هستم که دولت در قبال این موضوع موضع صریح و شفاف بگیرد. برای دولتی که بنا بود دولت راستگویان باشد خوب نیست که کیهانیان مواضعشان را بگویند و آنها تکذیب یا تائید نکنند. تا آنجا که من میدانم خبر سحام خبری بود که در محافل بالای سیاسی ایران مطرح شده بود و چهرههای برجستهای از اصلاح طلبان آن را به نقل از دولتیها بیان کرده بودند. دولت اگر ملت را هنوز صاحب خانه میداند نباید اینقدر منفعلانه برخورد کند. همانطور که میدانیم موضوع حصر و رفتار غیرقانونی حکومت در قبال سه چهره معروف این نظام به هیچ وجه قابل قبول نیست، حکومت مسئولیت نمیپذیرد و هرازگاهی برای فرار از بار این رفتار غیر قانونی ادعای جدیدی مطرح میکند. دولتی که با اقبال معترضین به قدرت رسید طبیعی است که معترضین از آن انتظار داشته باشند که حداقل در این زمینه اطلاع رسانی شفافی کند.
به تکذیب خبر توسط سخنگوی این شورا اشاره کردید اما هیچکدام محتوی خبر را تکذیب نکردند بلکه نحوه اطلاع رسانی اخبار شورا را زیر سوال بردند که باید از منابع رسمی اعلام شود. به نظر من اهمیت این موضوع زمانی است که دولت حاضر شود آنچه که در پشت درهای بسته میگوید را درجهت تنویر افکار علنی بگوید و منتشر کند و در عمل نشان دهد ارادهای برای بازگرداندن این موضوع به چارچوب حقوقی کشور دارد. حکومت باید بار مسئولیت غیرقانونیاش را بپذیرد، همانطور که عزیزان در حصرمان آمادگی پاسخگویی به افتراها و اتهامات را در یک محکمه علنی مطابق اصل ۱۶۸ قانون اساسی دارند.
با توجه به ادعای رئیس قوه قضاییه درباره مصوبه شورای عالی امنیت ملی در خصوص حصر رهبران جنبش سبز٬ آیا از نظر قانونی این شورا میتواند در این زمینه تصمیم بگیرد؟
برخی از مقامات حکومت برخلاف چند سال گذشته اخیرا ادعا کردند که شورای عالی امنیت ملی در این راستا مصوبهای داشته است. برای ما روشن نیست، اگر مصوبهای وجود دارد باید آن مصوبه را به عزیزان ابلاغ میکردند، اگر مصوبهای وجود ندارد و در آن زمان به طور شفاهی چیزی گفتهاند آن را هم بیان کنند. توجه داشته باشیم بر طبق قانون اساسی٬ شورا عالی امنیت ملی حق کار قضایی ندارد، هیچیک از وظایف سه گانه چنین اختیاری به شورا نمیدهد. قبلا گفتهام و باز میگویم که تکرار فعل غیر قانونی موجب مشروعیت آن فعل نمیشود. با توجه به ترکیب جدید این شورا که تعدادی از دولتیها به ریاست آقای روحانی در آن حضور دارند، انتظار داریم تا نسبت به این موضوع مهم اطلاع رسانی درستی صورت پذیرد.
از آنجایی که تاکنون اهتمام جدی از سوی آقای روحانی در این رابطه دیده نشده و حسین شریعتمداری مدیر مسوول روزنامه کیهان هم اخیرا گفته است که روحانی مخالف رفع حصر است، فکر میکنید موضعگیری رئیس جمهور تا چه حد تحت تاثیر جریان اقتدارگرا است؟
این وظیفه دفتر و نهاد ریاست جمهوری است که نسبت به سخن آقای شریعتمداری نفیا و یا اثباتا واکنش نشان دهد. دولت در مسائل بین المللی بویژه در ارتباط با مذاکرات هستهای خیلی سریع و شفاف نسبت به مواضع اصولگرایان واکنش نشان میدهد و حتی در مواردی به تحقیر آنان با عباراتی نظیر «یک مشت بیسواد» که البته من اصلا نمیپسندم نیز پرداخته است اما در باب مسائل داخل انفعال عجیبی را پیشه کرده است.
بدون شک جریان اقتدارگرا که در انتخابات گذشته ریاست جمهوری شکست خورده به دنبال بیاعتبار کردن دولت و جریانی است که پایگاه رای آن نزد مردم است. این دقیقا همان دامی است که به نظر من جریان مقابل میخواهد دولت را در آن گرفتار کند. ببینید افشای بخشی از فساد کم نظیر آقایان در ۸ سال مدیریت یکدستشان شکاف جدی در میان حامیان آنان بوجود آورده لذا این جریان مادام که خود را مطابق خواست ملت اصلاح نکند، شانسی برای کسب مناصب انتخابی از طریق صندوق رای ندارند. البته اگر قرار باشد انتخابات مهندسی شود٬ نگاه میتوان گفت امثال آقای رسایی و حسینیان قطعا نماینده تهران بوده و خواهند بود.
باید بدانیم دولتی که امروز بر سرکار آمده ماحصل ایستادگی چهار سال فرزندان این مردم است که زندان و محرومیت و آوارگی را تحمل کردند، از دانشجویان بینام و نشان گرفته تا روزنامه نگاران و فعالان سیاسی که حاضر نشدند کودتای انتخاباتی ۸۸ را به رسمیت بشناسند و در مقابل آن مقاومت کردند. این دولت ماحصل خونها و مقاومت هاست، ماحصل مقاومت آقایان کروبی و موسوی است که حکومت دریافت که دست بردن در آرای انتخابات هزینه سنگینی را به دنبال خواهد داشت. به عبارت سادهتر هزینه تقلب و مهندسی انتخاب برای حکومت سنگین شد.
آیا سکوت آقای روحانی در برابر این اظهارات درست است و میتوان پذیرفت دولتیها در قبال تفسیری که آنها از دولت ارائه میدهند ساکت باشند؟
بدون شک من سکوت دولت در مقابل یاوه گویی جریان فاسد را نمیپسندم و آن را موجب جریتر شدن دستهای آلوده به خون و دلارهای نفتی کشور، در قبال حقوق مردم میدانم. من اجازه میخواهم به نمونهای از سکوت عملی دولتیها اشاره کنم. زمانی که در اصفهان امام جمعه برای اعاده حجاب سخن از خشونت و ریخته شدن خون میکند، آنگاه دختران بیگناه مردم به وحشیانهترین نحو ـ که طالبان هم با آن قرائت ویژهاش از دین نمونه آن را در افغانستان انجام نداد ـ بر چهرهشان اسید پاشیده میشود و متاسفانه دولت و وزارت خانههای اطلاعات و کشور هنوز در این زمینه اطلاع رسانی شفاف نکردهاند. ریگی در آسمان شکار میشود، وبلاگ نویسی که کمتر از ۲۰ نفر نوشتههایش را میبینند شبانه دستگیر میشود، اما جنایات سازمان یافته اصفهان با سکوت خبری وامنیتی مواجه میشود؟ این بسیار بد است که دولت از حقوق مردمش که او را به قدرت رسانده نتواند دفاع کند. وقتی دولت در پیگیری جنایات اصفهان کوتاهی میکند آنگاه کیهان پیشگو، مجددا از خشونت سخن گفته و در مقالهای رسما نظام را موظف به قتل منتقدین میکند. اگر این روش بیمارگونه درمان و ریشه کن نشود چندی بعد با رقم خوردن حادثه تلخی مواجه خواهیم شد که همچون ماجرای اصفهان کسی بار آن را هم نخواهد پذیرفت.
در مورد حصر هم میبینیم حکومت و جریان اقتدارگرا از طرف دولت حرف میزند اما دولتیها نه تائید میکنند و نه تکذیب. امیدوارم دولت یک دهم حساسیتاش نسبت به مذاکرات هستهای، نسبت به حقوق مردم در چارچوب قانون اساسی حساس شود.
پس موضوع حصر در دولت مطرح نشده است؟
بله، آقای پورمحمدی وزیر دادگستری چنین گفتهاند.
آقای کروبی، علی مطهری تنها نمایندهای است که مساله حصر را پیگیری میکند و بعد از نطق اخیرش در مجلس در مورد ضرورت پایان دادن به حصر غیرقانونی بود که شاهد موضع گیریهای صریحی از جمله بیانیه ﻣﺠﻤﻊ ﺭﻭﺣﺎﻧﻴﻮﻥ ﻣﺒﺎﺭﺯ و تاکید بر رفع حصر در چهارمین گنگره انجمن اسلامی معلمان کشور بودیم اما برخی اصلاح طلبان میگویند موضوع حصر را نباید رسانهای کرد و باید پشت درهای بسته حل شود. نظر شما چیست؟
برخی از دوستان اصلاح طلب بر این باورند که پیگیری بیسر و صدای موضوع حصر میتواند منجر به حل آن شود اما این دوستان خواسته یا ناخواسته فراموش کردهاند که نزدیک به دوسال است که دارند این مشی را ادامه میدهند و تغییری در رفتار حاکمیت ایجاد نشده است. این سیاست بیشتر به فراموش شدن موضوع کمک میکند تا به حل آن.
باید توجه داشت که هیچ مطالبه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بدون پیگیری قابل حل نبوده و نخواهد بود. سیاست محل مصالحه است، نه صفر و صد. طبیعی است جریان حاکم در چنین شرایطی حاضر به اصلاح رفتارش نشود. سکوت در قبال این موضوع تنها برای محصورین و جریان مطالبه محور هزینه دارد. اجازه میخواهم به تجربهی قبلیمان اشاره کنم.
انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ همراه با دخالت علنی نظامیان شد، موضوع جدی گرفته نشد و نتیجه آن٬ دست بردن در انتخابات مجلس هشتم و تقسیم کرسیها بین جریان احمدینژاد و اصولگرایان شد. اتفاقا تن دادن بزرگان اصلاحات زمینه مهندسی انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ را رقم زد. وقتی شما خواست طرف مقابل را با این عنوان که «طعم شیرین حضور حماسهای مردم را با اعتراضمان تلخ نکنیم» آنگاه طرف مقابلتان حس میکند که میتواند اراده خود را بدون هزینه به شما تحمیل کند.
بیشتر از سال ۸۸ که نمیشود مردم را به پای صندوق آورد. نتیجه چه شد، سهمیه بندی آرا. برای کسی ۲۴ میلیون رای درست کردند که یکسال بعد دولتاش را دولت رمالها و خرافهایها و جن گیرها نامیدند. اعتراض مردم در سال ۸۸ موجب شد که آرا در سال ۹۲ محترم شمرده شود و آقای روحانی به پاستور برود. بنابراین با این نظر که در مورد حصر صحبت نشود تا این موضوع پشت درهای بسته حل شود٬ مخالفم.
اگر عزیزان بنا به مصالح خود نمیخواهند سخنی بگویند، این حق طبیعی آنان است و من هرگز اعتراضی ندارم اما درست نیست خواست دستگاههای امنیتی را مصلحت عزیزان در حصر بدانیم و شجاع دل آزادهای مانند دکتر مطهری را مورد مذمت قرار دهیم. رفع حصر موسوی و کروبی نیازمند تغییر فضای امنیتی به فضای سیاسی است. بنابراین به جای اینکه این موضوع را احساسی کنیم بهتر است با نگاهی مطالبه محور، به دنبال حل آن باشیم. حاکمیت باید قانون را در عمل محترم بشمارد و معترضین اصلاحات در کشور را قدم به قدم و بدون بالابردن سطح انتظارات بپذیرند.
از این منظر بر این باورم موضوع حصر همانطور که آقای علی مطهری به طور علنی مطرح میکند، از سوی اصلاح طلبان هم باید به طور دائم تکرار شود. مطهری فرد شجاعی است که براساس همان آموزههای درست و دقیق که از مفهوم انقلاب گرفته از حقوق این افراد دفاع میکند. خوشبختانه جوانان و دانشجویان و مردم در فرصتهایی که پیدا میکنند این موضوع را پیگیری میکنند و بدون تعارف از رهبران سیاسیشان خیلی جلوتر هستند.
در شرایط حاضر فعالان سیاسی در این زمینه چه اقداماتی میتوانند انجام دهند؟
از زمان روی کار آمدن دولت روحانی متاسفانه این نگرش که سخن در این باره علنی مطرح نشود مطرح و اجرایی شد. این ایده توانست بخشی از جریان اصلاح طلبان را مجاب کند که موضوع حصر و آزادیهای سیاسی را علنی پیگیری نکنند. به باور من رایزنی در جمهوری اسلامی بسیار اثرگذار است اما سوال اصلی این است که آیا اساسا آنانی که به دلیل جایگاهشان میتوانند رایزنی کنند تاکنون چنین کردهاند؟ به نظر میرسد رایزنی مهمی در جهت تغییر فضای امنیتی به فضای سیاسی صورت نگرفته است. از سوی دیگر با گذشت نزدیک به دو سال از زمان به قدرت رسیدن دولت یازدهم نه تنها هیچ بهبودی در اوضاع پیدا نشده بلکه فضای سیاسی جامعه دچار گرفتاریهای دیگری هم شده است.
بنابراین دوستان اصلاح طلب و تحول خواه به جای اینکه در «بازی سکوت» گرفتار شوند باید در عمل فعال شوند. ارزش هر کار٬ رسانه ای کردن آن است همانگونه که ارزش فعالیت سیاسی هم در بیان آن و در جریان گذاشتن جامعه است. فعالان مدنی و گروههای سیاسی، احزاب، علما، فقها و سایر مجموعههایی که نسبت به سرنوشت ایران و مردم حساس هستند باید در مسائل مهم اظهار نظر کنند. سکوت همان چیزی است که جریان سرکوبگر در ایران میخواهد.
چند روز پیش فرمانده سپاه فارس به زشتترین تعابیر به اقای کروبی و موسوی تاخت، آیا ریشه این نوع سخن و ادبیات متوحشانه جز سرپوش گذاشتن بر فسادهای عظیم آن مجموعه به نام دور زدن تحریم هاست؟ با سکوت در مقابل این جماعت فاسد چه پروژهای را میخواهید پیش ببرید؟ بازگویی علنی و ارائه تحلیل علنی و حتی نقد جنبش میتواند به بلوغ سیاسی کشور کمک کند. هیچ کشوری با سکوت نخبگان و روشنفکرانش به دموکراسی و آزادی نرسیده است. نخبگان و فعالان سیاسی هرکدام باید بر مطالباتی که دارند پافشاری کنند و آن را مطالبه طلب کنند وگرنه جامعه دچار یاس و سرخوردگی خواهد شد که هزینه آن در وهله اول بر دوش اصلاح طلبان و تحول خواهان خواهد بود.
تعبیر شما از زمینه و شرایطی که آقای اژهای شرط برگزاری دادگاه برای رهبران جنبش سبز بیان کرده چیست؟
بازداشت غیر قانونی بر اساس قانون اساسی و سایر قوانین کشور جرم محسوب میشود و مرتکب مستوجب مجازات دانسته شده است. حصر غیر قانونی بوده و تداوماش هم غیر قانونی است. سخن آقای اژهای نکته جدیدی نداشت که بتوان از آن آمادگی حاکمیت در جهت برگزاری یک دادگاه علنی مطابق اصل ۱۶۸ قانون اساسی را برداشت کرد. توجیهی بود برای فرار از پاسخ به رفتار غیرقانونیشان. به عبارت سادهتر باید بگویم معنایش عدم آمادگی حاکمیت در برگزاری دادگاه علنی است. به لحاظ حقوقی این حبس و حصر غیرقانونی است اما اگر بر اساس مفهوم قدرت به موضوع نگاه کنیم و فعل قدرت را مبنای قانون و شرع بدانیم آنگاه موضوع متفاوت است و نتیجهای مانند آقای اژهای باید گرفت.
نظر پدرتان در خصوص تحولات اخیر کشور به ویژه افشای فسادهای عظیمی که ایشان و میرحسین موسوی پیش بینی میکردند چیست؟
آقایان کروبی و موسوی بر آنچه که گفتند پایدار و استوار ماندند زیرا با اعتقاد در این مسیر قدم گذاشتند. ان شاالله شرایطی فراهم شود که در آینده نزدیک بتوانند با توجه به انتشار آمار و ارقام با مردم در این باره صحبت کنند. چند سال پیش پدر و مهندس به ریشههای فساد در کشور پرداختند و مواردی را بدون داشتن آمار و ارقام رسمی مطرح کردند که این روزها خبراش را میشنویم. به بیان معاون اول رئیس جمهور در آن مقطع فساد قرن اتفاق افتاد. آیا این معنایی جز تایید سخنان آقایان کروبی و موسوی دارد؟ آنان که حقایق را گفتند به حصر و زندان رفتند و آنان که شریک این جرائم بودند آزادانه رجز میخوانند و مدعی هم هستند. به راستی اگر دولت گذشته را دولتی انقلابی و پاکدست میدانند امروز سرشان را بالا بگیرند و از عملکردش دفاع کنند اما اگر مطابق آمار و ارقام میپذیرند که ناسالمترین و فاسدترین دولت تاریخ ایران بوده با پذیرش اشتباه گذشتهشان زمینه آشتی ملی را فراهم کنند.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085