سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic

راه بهشت؟

چکیده :آري برادر، ‌قيام امام براي رفع تبعيض و اجراي عدالت و برانداختن ظلم و جلوگيري از ستم و شكنجه و تبعيض بود؛ امام مي خواست اسلام آنقدر عزيز باشد كه جهانيان آنرا با جان و دل پذيرا باشند، در ان صورت مشكلات اقتصادي و سياسي و اجتماعي همه حل مي شد، نه آنكه بخواهند كسي رابه زور مسلمان كنند و به بهشت خاص آقايان ببرند. اين بهشت ارزاني آنها باشد كه در تريبونهاي خود از آن دم مي زنند....


فضل الله صلواتی

دو تن از عالمان معروف کشور در شماره ۴۰۶۰ مورخ ۱۷ خرداد ۹۳ روزنامه ی “آفتاب یزد ” مطالبی بیان فرموده بودند که قابل تامل بود؛ با آن سخنان مطالب جناب دکتر روحانی ریاست جمهوری را در برخی رسانه ها زیر سوال برده و اهانت گونه پاسخ داده بودند. چون احساس کردم که آن گفته ها با آموزه های دینی و ملی مطابقت ندارد؛ ‌انصاف ندیدم به آنها پاسخ ندهم؛ ‌هر چند که موجز و کوتاه باشد؛ ‌البته به نظر بنده.

آیت الله مصباح یزدی در جمع زائران پیاده مزار امام خمینی در مراسم نیمه خرداد، ‌به نظر خود پاسخ رئیس جمهور را در خصوص ناآگاهی و توهمات برخی مدعیان و خطیبان منصوب حکومتی داده بودند.

در وهله اول باعث تعجب بود که چرا نهادهای نظامی در برنامه های پیادگان؛ به حضور آیت الله مصباح رسیده بودند و دیدار با ایشان را نسبت به مراجع و فضلا و صاحب نظران حوزه ی علمیه قم ترجیح داده بودند، ‌در صورتی که در قم افرادی هستند که با انقلاب و امام همراه بوده اند و رابطه ای نزدیک و صمیمانه داشته اند، ‌آنها قانون اساسی و آزادی و دموکراسی و انتخابات را قبول دارند، رای دادن را مشروع و قانونی می دانند؛ ‌حکومت مردم را در راس همه ی امور قرار می دهند و آن را امضاء کرده اند. در صورتی که جناب مصباح در گفته ها و مصاحبه ها اساس و بنیانهای جمهوری اسلامی را نفی می کنند و نظریات ایشان در باب حکومت مردم، مردم سالاری دینی؛ ‌هیچ وجه مشترکی با جمهوری اسلامی و فتاوا و نظرات امام خمینی و قانون اساسی ندارد، آزادی را بتی می دانند که باید شکسته شود. (به نشریه پرتو ۱۷/۱۲/۷۹-سرمایه/۱۰/۱۱ ۸۴- و سخنرانی های قبل از خطبه های نماز جمعه ی تهران مراجعه شود )

حضرت علی (ع) در خطبه ی شقشقیه ( سوم نهج البلاغه) حضور مردم و خواستن آنها را دلیل آمدن خود به صحنه ی سیاست بیان می فرمایند.

طالبان در مبارزات برای اخوان المسلمین مصر پیغام می فرستد که به جای شعار آزادی و دموکراسی و عدالت خواهی، ‌کلمه ی “شریعت “‌را شعار خود قرار دهند، ‌که دیدیم مردم مصر، تنگ نظری ها و تفسیر به رای های آنها را نپذیرفتند؛ ‌امثال طالبان قانون خدا را غیر مردمی و شریعت را ضذ عدالت و دموکراسی معرفی می کنند و حضرت ایشان می فرمایند : ” متاسفانه کسانی در اثر ضعف ایمان یا معرفت؛ ‌تحت تاثیر لیبرالها؛ ‌دموکراسی می خواهند و …. اعتبار ولی فقیه را هم با رای مردم می دانند و …. ” (اعتماد ملی ۱۷/۵/۸۸) ولی در انتخابات خبرگان شرکت می کنند. می فرمایند :‌”‌دین و قانون شانی جز این ندارند که آزادی را محدود کند ” (اعتماد ملی ۳۰/۵/۷۷)

آن جناب جمهوری را نوعی شرک دانسته و انتخابات ر امصلحت اندیشی ولی فقیه؛ ‌ذکر کرده، رای مردم را هوسهای زودگذر تفسیر نموده و جمهوری را لغو و بی محتوا اعلام کرده اند و انتخابات رئیس جمهوری یک نمایش است و رای مردم اعتبار شرعی و قانونی ندارد؛ ‌پس بدین ترتیب می توان در انتخابات مهندسی کرد و هرگونه تغییراتی چنانکه جناب جعفری و سعیدی هم اشاره به مهندسی انتخابات داشته اند، را در آن انجام دهند.

و این اظهار نظرها بر خلاف نظر امام خمینی و مراجع و علمایی است که قانون اساسی را تدوین و امضاء‌ کرده اند. اگر کسی از جناح مخالف چنین نظریه هایی را داشت چه بر سر او می آوردند ؟ معلوم نیست چرا زائران را به دیدار ایشان بردند و مطالبی را علیه رئیس جمهور منتخب مردم گفتند و آنرا در رسانه ها پخش کردند، اینها چه معنایی می دهد ؟‌

خود شاهد بودم که در تلویزیون مربوط به اصفهان؛ ‌آقایی دراونیفورم نظامی که تدارکات پیادگاه ر ابر عهده داشت؛ ‌رسما اعلام کرد که زائران پیاده را در قم به حضور آیت الله مصباح یزدی خواهیم برد.

آقای مصباح در سخنان خود خطاب به آقای دکتر روحانی می فرمایند : “‌مگر خود تو دینت را از کجا یاد گرفته ای؟ از فیضیّه یا از انگلستان…. بعضی مسئولین به گونه ایی رفتار می کنند که زمینه ی عملی شدن هشدار امام (نامحرم بودن) را فراهم می کنند “‌بدان معنی که آقای روحانی نامحرم است و آقای احمدی ن‍ژاد که صددرصد مورد تایید ایشان بوده محرم اصلی است.

جدا شدن دین را از وظایف دولت؛ ‌شعار جبهه ی ملی می داند؛ مثل آنکه هر کس بگوید دین و سیاست جدای از یکدیگر است با اصول دین مخالفت کرده است !؟ و جزو جبهه ی ملی است.

ایشان در سخنان خود؛ ‌برای رفع تحریم ها، ” مقاومت ” را پیشنهاد می کند؛ ‌تا تورم و گرانی روزبروز بیشتر شود و مردم بیشتری زیر خط فقر بروند و بیکاریها زیادتر شود، ‌مذاکرات دیپلماسی را که مورد تایید مقام رهبری و همه ی سران کشور است رد و نفی می کند و آنرا خلاف خط امام می داند؛ و خدای نکرده اگر گروهی از نظامیان این تفکرات را بپذیرند، در آینده چه بر سر کشور خواهد آمد ؟

خط امام پیروی از قانون اساسی و شرکت در انتخابات است و حمایت از مسئولان؛ ‌نه مخالفت با آنها و اهانت به ایشان.

کاش مشخص می شد از چه زمان حضرت ایشان طرفدار خط امام (ره) بوده اند ؟ قبل از پیروزی و در دوران امام نامی و یادی از ایشان نبود؛ ‌ولی پس از رحلت امام؛ ‌پیوسته جناب ایشان را مطرح کرده اند.
در مراسم نماز جمعه، ‌دربنیاد علوی، در تلویزیون و در دیدار با راهپیمایان مزار امام (ره) و ….

فرموده اند :‌”مگر امام برای تحریم اقتصادی قیام کرد ؟‌” ما می گوییم : مگر امام برای دفاع قیام کرد؟‌برای جلوگیری از توطئه های شرق و غرب قیام کرد ؟مگر امام برای جلوگیری از تورم و گرانی و بیکاری قیام کرد ؟ مگر امام برای جلوگیری از اعتیاد و طلاق و دروغ و دزدی قیام کرد ؟و …

آری برادر، ‌قیام امام برای رفع تبعیض و اجرای عدالت و برانداختن ظلم و جلوگیری از ستم و شکنجه و تبعیض بود؛ امام می خواست اسلام آنقدر عزیز باشد که جهانیان آنرا با جان و دل پذیرا باشند، در ان صورت مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی همه حل می شد، نه آنکه بخواهند کسی رابه زور مسلمان کنند و به بهشت خاص آقایان ببرند. این بهشت ارزانی آنها باشد که در تریبونهای خود از آن دم می زنند.

مگر پیامبر اسلام (ص) برای جنگ و درگیری مبعوث شده بود؟ ‌پیغمبر (ص) برای مکارم اخلاق و هدایت به سوی انسانیت و بیان آیات الهی مبعوث شده بود، ‌دین محمد (ص) دین محبت و کمال بود، ‌عشق وامید بود، ‌اما وقتی فشار و حمله و تحریم پیش آمد و ‌اصحابش شکنجه شدند؛ ‌باید چه می کرد؟‌آیا باید دست روی دست بگذارد و بگوید العیاذ بالله؛ ‌من برای دفاع از خود و یارانم و مردم مدینه، ‌مبعوث نشده ام ؟ برای شکستن تحریم شعب ایوطالب مبعوث نشده ام؛ ‌من برای گرفتن حق خود و مسلمانان از مشرکان مکه نیامده ام و … لازمه ی اجرای عدالت و حکومت عادلانه این است که اقتصاد مملکت هم شکوفا شود، ‌تحریم های ناجوانمردانه هم برداشته شود؛ ‌آری یک بعد اصلی انقلاب اسلامی پیروزی در اقتصاد و خود کفایی ملت بود، ‌که دست دریوزگی نزد شرق و غرب دراز نکنیم.

کاش حضرت آیت الله؛ ‌در همان صفحه دوم روزنامه ” آفتاب یزد ” سخنان سردار فیروزآبادی و محمود علوی وزیر اطلاعات را ملاحظه می فرمودند، و ای کاش جناب فیروز آبادی تذکری هم به برخی روحانیون و خطبا و نهادهای نظامی می دادند که بسترهایی را برای تضعیف دولت فراهم نکنند.

پیامبر (ص)‌فرمودند : ” خدایا به نان ما برکت ده؛ ‌اگر نان نباشد نماز و روزه نیست “‌پیامبر (ص) در جایی نفرمود من برای برای اقتصاد مبعوث شدم ولی اصل تمام احکام دین را اقتصاد می داند، ‌حضرت فرمودند : “‌فقر و کفر به هم نزدیک است “‌یعنی در شرایط فقر، ‌ایمان وجود ندارد، ‌”‌من لامعاش له، ‌لا معاد له ” کسی که زندگیش تامین نباشد، ‌معادی ندارد.

حضرت علی(ع) فرمودند :‌ وقتی فقر از دری وارد شود؛ ‌اعتقاد و ایمان از در دیگر بیرون می رود (( اول باید که شکم مردم سیر شود، شغل داشته باشند، تا ایمان و تقوی مفهوم پیدا کند، ‌تا مسجد و محراب و حسینیه و مداحی رونق پیدا کند، ‌تا ازدواج و تکثیر جمعیت امکان پذیر شود.

نظر حضرت آقا و مریدانشان ر ابه بخش اقتصادی مجلدات ” الحیاه ” جلب می کنم که بزرگان اسلام، اصل را در اقتصاد می دانند و مبارزه با فقر و مسکنت و دریوزگی را لازم و واجب می شمارند.

امروز وظیفه ی اول دولت لغو تحریمها و ایجاد رابطه ی متقابل و معقول با همه ی جهان است و تامین معیشت مردم، ‌ما که نمی توانیم در یک برج عاج خود را زندانی کنیم و ناظر باشیم که مال و جان و عقاید و اندیشه ها مان دستخوش منویات زیاده طلبان و استعمارگران و خونخواران جهان باشد، ‌ما باید با دیپلماسی و طریق احسن، استیفای حق خود را بنماییم، کاش استادانی در حوزه های علمیه ‌درس اقتصاد می گذاشتند، ‌تا به برخی مدعیان دین مداری، ‌الفبایی می آموختند، ‌فرموده اند :‌” مگر نه این است که همه ی شهدا در وصیت نامه هایشان؛ ‌اسلام و پیروی از امام را گوشزد نکرده اند ؟‌”‌ آری شهدا و آنها که آزاده و جانبازند؛ ‌همه خواستار پیروی از امام هستیم. آیا به تعبیر شما پیروی از امام ‌، یعنی فقر، ‌گرسنگی، ‌تو سری خوردن؛ ‌تحقیر شدن؛ ‌دریوزه ی خارجیان بودن؛ دست گدایی پیش هر عرب و عجمی دراز کردن ؟‌ که حتی اعراب وابسته به استعمار و امپریالیسم هم به ما فخر بفروشند. آیا ده برابر شدن قیمتها، ‌گرانی و تورم و کمبود مواد اولیه، در دوران دولت مورد تایید آن جناب و انتخابات مهندسی شده و روی کار آورده شد ه؛ ‌آیا این خط امام (ره)‌و خواسته ی شهداست ؟‌که نوشته و گفته اید:‌” ‌امام سر از مدفن برآورد و ببیند که مسئولین کشور چه می گویند ؟‌” آیا دروغها، ریاها، ‌کینه ها، ‌ردصلاحیتها، ‌زندانها، ‌دزدیها، ‌و …را ببیند؟

حرف مسئولین این کشور این است که : تحریمها برداشته شود؛ معیشت مردم تامین گردد، ‌جلوی بیکاری و تورم گرفته شود، ‌فساد و رشوه برداشته شود، ‌حق مردم ایران استیفاء‌ گردد، ‌بایدعدالت در کشور حاکم گردد، امام (ره)‌خود می خواست که آب و برق برای مستضعفان رایگان باشد؛ ‌و دولت بنیاد اقتصاد جامعه را کنترل کند، امام (ره) امروز برخیزد و ببیند که مدعیان چه می گویند ؟‌ خدا به داد مردم ایران برسد، ‌اگر این افکار توسعه یابد؛ ‌در آن صورت پایینترین و عقب مانده ترین کشور دنیا خواهیم شد.

در همان نشریه صفحه ی دوم “‌ آفتاب یزد “‌از قول حجت الاسلام اژه ای؛ دادستان نوشته شده :‌ “‌ما باید خود را به کشوری ثروتمند تبدیل کنیم و متکی بر پایه های اقتصاد خود باشیم “‌ معلوم نیست تکلیف ما مردم کوچه و بازار چیست ؟‌ در این آشفته بازار، اظهار نظرها بسیار است و دستورالعلما زیاد، ‌خدا باید به دادمان برسد.

به منتقدان تهمت می زنند که مسئولین گفته اند :‌ “‌امام هم اسلام را نشناخته بود “‌ چه کسی چنین حرفی را زده بود ؟‌ حضرت امام خمینی، ‌ادعای عصمت نداشتند و در موارد متعددی خود را مصون از خطا نمی دانستند و به صراحت می گفتند :‌ (( که من اصول دین نیستم ))

برخی از این آقایان مدعی اسلام دانی و اسلام شناسی بهتر است که سری به کتب فقهی بزنند که عنصر زمان و مکان هم در مسائل فقهی و استنباطها اثر گذار است، سیاست، ‌اقتصاد، ‌تمدن، ‌دانش و بینش پیوسته در حال دگرگونی است، ‌فقیهان هم باید برداشتهایشان به روزباشد و برای اظهار نظرهای گذشتگان اصالت ابدی قائل نباشند.

جناب محمودعلوی وزیر اطلاعات، در همان روزنامه به صراحت می گوید :‌”‌امروز دیده می شود افرادی که مدعی ولایت مداری و دینداری هستند به مانند خوردن آب؛ ‌دروغ می گویند. ” ادامه می دهد :” باید در این کشور آرامش برقرار کرد، ‌تا در پرتو این آرامش افکار فرهیختگان به کار افتد و فرهنگ کشور شکوفا شود و …” و مشاهده می کنیم که برخی افرادی که وسیله ی دست مخالفان هستند دلواپسند و جنجال به پا می کنند و فکر می کنند که علی آباد هم شهری است. آنها مثل برادران حاتم طایی هستند که با شایعه پراکنی می خواهند مطرح شوند.

آنها که معتقدند : ‌بردن به بهشت، ‌با زور امکان پذیر است، ‌مگر انجام عبادات بدون قصد قربت و آزادی و اختیار، ‌قبول درگاه الهی می شود ؟‌ ایا نماز و روزه ی با اکراه پذیرفته میشود ؟ مگر در تمام عبادات اراده و اختیار شرط اولیه نیست ‌؟کسی که ایمانی ندارد و‌آخرت را نمی فهمد، ‌بهشت را نمی شناسد، ‌چگونه می خواهند او را ‌با افسار به طرف بهشت بکشانند ؟

اول باید راه را هموار کنیم، ‌ایمانها را تقویت کنیم، ‌بر آگاهیها ی دینی بیفزاییم، تا خود مردم با آزادی کامل راه بهشت را برگزینند. در همان نشریه “‌آفتاب یزد “‌شماره /۴۰۶۰ از قول آقای محترم دیگری نقل شده که :‌” به ‌پیغمبر خطاب شد که خود را به زحمت نیندازد چون او عطش دین داشت”؛ برادر عزیز؛ ‌همه می دانیم که پیغمبر (ص) به وظیفه خود عمل می کند، ‌تبلیغ محمد (ص) روی افراد پاک اندیشه ای چون سلمان و اباذر و مقداد و عمار یاسر اثر می گذارد؛ ‌آنها که شیفته ی دین و پیامبر (ص) و اندیشه های اسلامی هستند. نه ابوجهل و ابی لهب

به پیامبر (ص) خطاب می شود :” فذکّر انما انت مذکّر، ‌لست علیهم بمصیطر “‌(سوره ۸۸ آیه ۲۱و ۲۲)
پس مردم را تذکر ده که تو فقط تذکر دهنده ای، ‌تو بر مردم تسلط نداری، ‌یعنی نباید با آنها به زور برخورد کنی؛ تو نباید افکار خود را به دیگران تحمیل نمایی، در آیاتی دیگر:‌ “‌و ما علی الرسول الا البلاغ “‌پیغمبر باید سخن وحی را به مردم برساند، ‌هدایت افراد به اراده ی خداوئدی است، ‌در آیه ۵۶ سوره ی قصص خطاب به محمد (ص) آمده :‌”‌چنین نیست که هر کس را تو دوست داری، ‌بتوانی هدایتش کنی؛ ‌بلکه خدا است هر که را بخواهد، ‌هدایت می کند؛ ‌و او به حال راه یافتگان آگاهتر است “‌و همه ی مفسران نوشته اند که خواست خدا، ‌بستگی به خواست افراد دارد، ‌

مردم باید خواستار دین باشند تا هدایت الهی شامل احوال آنان گردد، ‌نه اینکه حکومت بخواهد به زور آنها را به بهشت ببرد. باید مردم را با منطق صحیح ارشاد کنند، ‌نه با گشت ارشاد؛ ‌و چوب و چماق و حمله به اجتماعات و اینکه بفرمایند صبر حزب الله تمام می شود؛ ‌حزب الله کی و چکاره است ؟‌و کجای شرع و قانون جای دارد ؟

مگر کشور ایران آن قدر بی صاحب است که چند جوان تحریک شده بریزند و اجتماعات را به هم بزنند، و مانع سخنرانیهای مردان مبرّز انقلاب شوند؛ شاهد بودم که روز ۱۲ خرداد، ‌پس از پایان مراسم باشکوه سالگرد آیت الله طاهری اصفهانی رضوان الله تعالی علیه، چون بهانه ای در مراسم به دست نیامده بود؛ ‌در خیابان به جان افراد افتادند و بسیاری جوانها را مضروب و دستگیر کردند و به کلانتری ها بردند؛ ‌حتی فریاد اعتراض خانمهای مومنه بلند شد و دیدم که یکی از ضاربین به خانم معترض گفت از چادری که بر سر داری خجالت بکش؛ ‌او هم به آن جوانک پر ریش گفت :‌ای کاش تو هم از این شهدا خجالت می کشیدی ! پس از ساعتی چند همه ی دستگیر شده ها آزاد شدند، ‌چون کاری نکرده بودند، ‌و آیا این گروه های خود سر و این چماقداران بی فرهنگ برای چه خود را رو در روی مردم قرار می دهند ؟ آیا می خواهند برخی نهادهای نظامی و غیر نظامی را بد نام کنند ؟‌آیا می خواهند رعب و وحشت ایجاد نمایند ؟ آیا می خواهند خود را در نظر مردم منفور گردانند ؟‌

حکومت ها، ‌نهادها، ‌فرهنگیان، عالمان، ‌معلمها و مربی ها، نویسندگان بایستی به جامعه آگاهی بدهند، بر اساس تعلیم و تربیت صحیح دینی، توده ها را در مسیر ترقی قرار دهند، ‌ایمان و اسلام را به جوانان تفهیم کنند، ‌تا هر کس به اندازه ی درک و فهم و استعداد خود، ‌مراحل تکامل را طی کند، ‌تا اباذر گونه شوند.

جدال و درگیری و خشونت و کتک زدن به مردم، ‌کسی را به اسلام علاقمند نمی کند، ‌اگر چنین بود که طالبان و القائده و داعش همه ی مردم جهان را مسلمان کرده بودند. و آیا آنها جز نفرت چیزی پدید آورده اند ؟‌خذ لهم الله
پیامبر اسلام (ص) بر سر دین با کسی دعوا نداشت ” لکم دینکم ولی دین “‌آنها که دعوا داشتند مشرکین بودند، ‌نمی خواستند اسلام پیشرفت کند، ‌همینطور که امروز استعمارگران با ساختن و پرداختن طاالبان و القاعده و داعش و امثال آنها مانع پیشرفت اسلام می شوند و مردم جهان را از مسلمانی بیزار می کنند، پیغمبر (ص) که رحمه للعالمین بود و تفکر این گروهکهای خشن را نداشت که بخواهد افراد را به زور مسلمان کند و روانه ی بهشت نماید؛ ‌دختران ربوده شده نیجریه ای را مسلمان کرده و چادر به سر کنند و هر کدام ر ابه قیمت ۱۲ دلار به هوسبازان جهان بفروشند، ‌از عالمان ما جمعی هم هستند که این اعمال را محکوم نمی کنند تفکرشان طالبانی است، ‌
خداوند سفره ای را به نام اسلام برای همه گشوده است و از همه ی جهانیان دعوت کرده که بتهای جمادی و انسانی را رها کنند و بر سر این سفره ی گسترده بنشینند و به فیض مسلمانی نائل شوند، ‌اگر کسی اعراض کرد و نخواست که این دعوت را بپذیرد؛ ‌دعوایی با او نیست؛ ‌طریق دیگری را برگزیند؛ ‌ما باید نگذاریم نابینایی در چاه بیفتد؛ ‌اگر رفت و افتاد، ‌ما چه تکلیفی داریم ؟ ما وظیفه ی خود را انجام داده ایم.
بعضی ها بدون اینکه کاری انجام دهند کنار نشسته اند و ایراد می گیرند و مسئولان را متهم می کنند که می خواهند انقلاب را منحرف کنند؛ شما کجای انقلاب بوده اید ؟‌انقلاب را به چه صورت می شناسید ؟ کدام سیلی را برای انقلاب خورده اید ؟‌ نامادری های انقلاب که از راه رسیده اند و بر اسب زین کرده سوار شده اند، ‌از انقلابیون واقعی خود را دلسوز تر نشان می دهند؛ ‌ادعاهای کلانی دارند؛ ‌چه کسی خواسته دین را از سیاست جدا کند که بهانه اش کرده اند و در میان طرفداران خود و یا رسانه های وابسته فریاد برآورده اند که دین و سیاست هر دو رفت !عمو جان، کجا رفت ؟

حکومت اگر بر اساس عدالت و آزادی و رای مردم و شورا و قانون اساسی باشد که مردم سالاری دینی است و اگر بر اساس تبعیض و دروغ و دزدی سه هزارمیلیاردی و زندان غیر قانونی کهریزک و کشتارهای زنجیره ای و بر هم زدن جلسات و … باشد، ‌که این حکومت کفر و نفاق و ضد دین و ضد اسلام و انسانیت است، ‌هر مسلمانی ننگ دارد که آن حکومت و سیاست را دینی بداند؛ ‌آدم کشان داعش والقاعده و بوکوحرام و طالبانی ها هم خود ر امسلمان می دانند؛ ‌آنها در برابر دین ایستاده اند، ‌و کمر برای نابودی دین بسته اند، ‌آنها دشمنان اسلام و مسلمانی هستند؛ ‌آن خونخواران بدتر از چنگیز و هیتلر می باشند، ‌اگر چه بالای سرشان عبارت “‌لااله الا الله “‌ را نوشته باشند و یاهنگام انفجارها، الله اکبر بگویند ! “الهم اخذ لهم جمیعا”‌

اگر گفته می شود دولتیان به بهشت و جهنم مردم کاری نداشته باشند، ‌نخواسته اند به حضرت امام (ره)‌ و یا دیگری اهانت کنند، در جمهوری اسلامی ایران؛ ‌مراجع تقلید، روحانیون با ایمان صلاحیت دارند که مردم در رابطه با دینداری راهنما باشند؛ ‌اگر افراد غیر کارشناس وارد عرصه ی دین شوند، ‌امکان انحراف و بدعت و تفسیر به رای وجود دارد، ‌مردان سیاست و اقتصاد به حرفه ی خود بپردازند و مجلس و دولت به معیشت مردم رسیدگی کنند و بر اساس قانون اساسی، اگر اشکال شرعی پیش آمد، مقام رهبری و شورای نگهبان و شورای تشخیص مصلحت نظام، ‌مراقب و مواظب هستند، ‌دیگر نیازی نیست که هر خطیبی و هر امام جماعتی و هر طلبه ای؛ ‌لب به انتقاد گشاید و بااظهار نظرهای متفاوت تشنج بیافریند و جنجال پدیدآورد، ‌دولت را تضعیف کند، مردان عمل را تضعیف کند، کارت زرد بدهد، ‌در مسیر اقدامات بین المللی سنگ اندازد و چوب لای چرخ حکومت بگذارد و دلواپسان فقط ارشاد را مسئول فرهنگی بدانند نه حوزه ی علمیه و ۲۶ نهاد دیگری را که از بودجه های فرهنگی بهره می برند وهمه جز دادن آمار، ‌کار دیگری انجام نداده اند. در آن صورت افراد عادی برداشت می کنند که این دین آقایان است که مانع ترقی و تکامل و اصلاحات و رفع تحریم ها می باشد. دین حکومتی و اعتقادات راسخ اسلامی باید از مجالس شبیه خوانی و مداحی و مصیبت خوانی افراد کم سواد و متوهم و بیکار جدا باشد، ‌بر اساس قانون اساسی کشور هر کس حق دارد که انتقاد سازنده داشته باشد، راه گشایی و راهنمایی کند، ‌ولی نمی تواند برای رئیس جمهور منتخب مردم که بر اساس قانون، انتخاب شده تعیین تکلیف نماید و در کار حکومت دخالت کند، ‌و زائران مخلص مزار امام خمینی ر اتحریک کند و القای دشمنی نماید و به جای رفع تحریمها بگوید باید مقاومت کرد ! با برداشتن تحریم ها، منافع چه گروه هایی غیر از صهیونیستها به خطر می افتد ؟‌ چه کسانی دیگر نمی توانند کالاهای قاچاق را با سود سرشار به کشور وارد کنند ؟ آیا همانها نیستند که از زبان افراد مختلف، ‌تلاشهای دولت را برای مذاکرات و برداشتن تحریمها زیر سوال می برند ؟

خدایا زین معمّا پرده بردار!



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.