عقلای قوم

چکیده :امید که شاهد فضای همدلی و تعاون و صمیمیت باشیم که نیروهای انقلاب از هر دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا به دنبال همگرایی و طرد کوته اندیشانِ چسبیده بر جان ملت باشند و فضایی جدید فرا روی کشور و ملت گشوده گردد....

محمدایوب کاظمی:

عقلای قوم تدبیری بیندیشند؛ اکنون دیگر بحث اصلاح طلب و اصولگرا نیست؛ الحمدلله غالب دلسوزان انقلاب متقاعد و متوجه شده اند که از کدام سوراخها بارها انقلاب و کشور و ملت گَزیده شده است! اگر تا دیروز گفته می شد که این اصلاح طلبان هستند که فقط اینگونه می اندیشند و هشدار می دهند و راه چاره می جویند و نوک پیکان حملاتشان را به فلان موضع نشانه گرفته اند و فریادشان بلند است، اما اکنون این خودآگاهی و فرهنگ بیدار باش به گستره اکثریت نیروهای نخبه کشور و فعالان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و دینی تعمیق یافته است و خدا را شکر که فرهنگ و زبان اصلاح طلبان جایگاه خویش را در بین همه نیروهای انقلاب یافته است.

امروزه چندان زحمتی لازم نیست که کشیده شود تا افراط و تندروی و کوته نظری متحجران برملا شود و مصداقهای آن برای مردم معرفی گردد؛ بسیاری از کسانی که سردمدار مخالفت با اصلاحات بودند از همدلان و موافقان اصلاحات شده اند و مخالف پر و پا قرص افراطیون؛ و این صحنه مبارکی است که باید به فال نیک گرفت و از آن مراقبت نمود تا به سرمنزل مقصود برسد. اکنون دیگر فاصله ای اندک تا تفاهم عمومی داریم که افراطیون کم سواد و مثل قارچ روییده بر سر سفره انقلاب به حاشیه رانده شوند و از این همه مصیبت و هزینه هایی که بر کشور تحمیل می کردندجلوگیری شود. امروزه شناختن مصداقهای افراطیون که به واقع چالش مهم انقلاب و کشورند، کاری دشوار نیست؛ در این چند ساله اخیر به قدری در اذهان و صحنه ها تابلو شده اند که کسانی که کمترین بینش سیاسی هم داشته باشند به راحتی افراطیون کشور را بر می شمارند و به کناری می نهند؛ به راستی تنها خدمتی که احمدی نژاد با همه فجایعی که بر سر کشور آورد، کرد، همین است که نقاب اینگونه افراد را به کناری نهاد و چهره واقعی شان نمایان شد و برخی دلسوزان انقلاب که زمانی فکر می کردند که این افراد کوته اندیش و متحجر و افراطی در اردوگاه انقلاب جای دارند متوجه شدند که علف هرزهایی برای انقلاب بیش نیستند که توهم، وجودشان را پر کرده است و از بد حادثه آنجا به پناه رفته اند و چیزی در چنته ندارند.

بگذریم! اکنون وقت آن است که دلسوزان و فرزندان واقعی ملت و مدافعان آرمانهای انقلاب طریقی دیگر در پیش گیرند و مهمترین وظیفه خودشان را آن بدانند که این لکه ننگ افراطی گری و تندروی که فقط جلوی پایشان را می بینند و منافع ملی را اگر بتوانند یک روزه آتش می زنند، چنانکه احمدی نژاد، شاخص این تفکر، این کار را کرد، با جدیت و عزم ملی از صحنه های تصمیم سازی و تصمیم گیری و اجرایی دور سازند و ملاحظه موقعیت و مقامهای ظاهری آنها را نکنند؛ در این گونه وضعیت ها، سرنوشت و آرمانهای بزرگ انقلاب و ملت بر سرنوشت افراد ارجحیت دارد، هرچند شخصیتهای به ظاهر برجسته!

آن زمان فرا رسیده است که هویت و منافع ملی و دینی و انقلابی را پاس بداریم و افراد و جایگاههای زاویه دار با آرمانها به چالش کشیده شوند، بویژه آن که این جریان افراطی متحجر داعیه دار دین و انقلابی بودن است! باید همان روند طبیعی اول انقلاب بر فضای جامعه حکمفرما شود و افراد و گروههایی که با آرمانها و خواست ملت فاصله دارند، فدای آرمانها شوند نه این که ملت و آرمانهایش فدای کج فهمی، کوته اندیشی و خودکامگی افراد و گروههای افراطی، متوهم و سر درگم!

سران معتدل اصولگرا که به خوبی وضعیت را شناخته اند و روز به روز فاصله خود را از افراطیون بیشتر می کنند و نباید هم نگران باشند که چه می شود و چه کسانی از آنان می رنجند، باید به فکر سر و سامان دادن به وضع ملت باشند و اجازه ندهند که بیش از این کشور و آرمانهای ملت به سمت و سوی چالش و خطرگاهها پیش برود؛ بی تردید بسیاری از اصولگرایانِ مطرح هم هستند که به همین نتیجه رسیده اند، اما جسارت و آزادگی لازم را برای ابراز مافی الضمیر خود را ندارند و البته که بتدریج نظرات واقعی خودشان را بروز خواهند اد.

سخنم این است که راه چاره و برون رفت از مشکلات عدیده داخلی و خارجی آن است که تفکر کوته اندیش و کم تعداد افراطی گری که از بد حادثه بر بزنگاههای استراتژیک نظام چنگ انداخته اند، باید و شاید که از بدنه انقلاب و کشور جراحی شوند تا کشور روی خوش ببیند و این مهم به همت همه نخبگان اعم از اصولگرا و اصلاح طلب نیازمند است؛ به گمانم نیروهای بالادستی که کم و بیش تصور می شود با افراطیون هم آهنگ و همدلی دارند نیز بی میل نیستند که چنین شود و آینده کشور از وجود اندیشه های بی سر و ته افراطی گری زدوده شود و اگر هم چنین نباشد در اصل قضیه تغییری حاصل نمی شود و جای تردید نیست که برای صیانت از اهداف و آرمانهای و انقلاب و دستاوردهای پر هزینه ملت باید چنین شود و گرنه افراطیون درلباس انقلابیون! همه چیز این ملت را بر باد خواهند داد؛ به طور مشخص باید دستگاههای رسانه ای و فرهنگی و سیاسی تاثیر گذار به نیروهای معتدل و همراه ملت سپرده شود و دست افراطیون به آن نرسد.

در پایان یادآور می شوم که عزیزان اصولگرای معتدل نباید نگران شماتت جامعه و بویژه افراطیون باشند که بالاخره سخن اصلاح طلبان به کرسی نشست و حق با آنان بود و … ، چرا که انسان مومن و آزاده نگران حق و حقیقت است و اگر در قضاوتش دچار اشکال شد و حق آشکار گردید، بلافاصله از نظر غیر صائب خود بر می گردد و حق را می پذیرد و این عین آزادگی و ایمان است.

امید که شاهد فضای همدلی و تعاون و صمیمیت باشیم که نیروهای انقلاب از هر دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا به دنبال همگرایی و طرد کوته اندیشانِ چسبیده بر جان ملت باشند و فضایی جدید فرا روی کشور و ملت گشوده گردد.