دانشگاه؛ عقل نقاد جامعه
چکیده :سخنان رئیس جمهوری در نشست رؤسای دانشگاهها، پژوهشگاهها و پارکهای علم و فناوری نقطه آغازی در گفتوگوی انتقادی میان دولت و جامعه دانشگاهی کشور به شمار میآید. آنچه ضروری به نظر میرسد، توجه به نکات کانونی این سخن است که مثل همیشه در چرخه منازعات سیاسی مخالفان دولت گرفتار آمد....
هادی خانیکی
سخنان رئیس جمهوری در نشست رؤسای دانشگاهها، پژوهشگاهها و پارکهای علم و فناوری نقطه آغازی در گفتوگوی انتقادی میان دولت و جامعه دانشگاهی کشور به شمار میآید. آنچه ضروری به نظر میرسد، توجه به نکات کانونی این سخن است که مثل همیشه در چرخه منازعات سیاسی مخالفان دولت گرفتار آمد.
در نقد رئیس دولت به شرایط محیطی دانشگاه و در نتیجه فضا و فرهنگ حاکم بر آموزش و پژوهش، حرف اصلی، زبانآوری نهاد دانشگاه و صراحت و شجاعت «سقراطوار» دانشگاهیان در بیان حقیقت و واقعیتها بود. از نظر روحانی دانشگاه باید فضای «امن» باشد نه «امنیتی» و «آرام» باشد نه «خاموش». دانشگاه باید «مؤثر در خلق ثروت و قدرت» باشد، نه مقهور «سیاستزدگی و انحصارگری». دانشگاهی که رئیس دولت خواستار نقشآفرینی آن شد، دانشگاهی است برخوردار از «آزادی» و «استقلال آکادمیک» که قدرت تعامل و همراهی با جهان و نقد محیط سیاسی و اجتماعی پیرامون خویش را دارد. به این اعتبار روحانی در پی دانشگاه زنده و زبانآور است که توانایی فهم و حل مسأله را دارد. این تعاریف و تعابیر، دانشگاه را در موقعیت «عقل نقاد» جامعه قرار میدهد که میتواند تفکر انتقادی، زبان عقلانی و رفتار اخلاقی را در جامعه پیش برد.
به دور از هیاهوهای سیاسی که آموختهایم پس از استقرار دولت جدید پیرامون هر کلمه و کنش دولتمردان شکل میگیرد؛ مباحث و مسائل مطرح شده در سخن رئیس جمهوری را باید به مثابه فصول جدیدی در ضرورت گفتوگوی انتقادی میان سه گروه «معلم، محقق و روشنفکر» با «دولت، حکومت و سیاستورزان» در نظر گرفت. به عنوان مقدمهای در این باب نکات ذیل گفتنی است:
۱- ایفای نقش دانشگاهیان چه در وجه علمی و چه در وجه اجتماعی و چه در وجه سیاسی، مستلزم پذیرش جایگاه دانشگاه در جامعه به عنوان «عقل نقاد» است. دانشگاه در چنین رویکردی برج عاج علم نیست، میدان فرمانبرداری از سیاست نیز نیست، نهادی است آزاد و پویا و همپیوند با پیرامون خویش. سلامت و بیماری این نهاد بیش از هر چیز وابسته به محیط و هوایی است که در آن میزید. تجربه نشان داده است که نهاد دانشگاه در فضاهای گشوده و امن قادر به ایفای نقشهای به هم پیوسته علمی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی میشود، اما در فضاهای تنگ و هراسآور گرفتار گسستگی و بدقوارگی نقشها میگردد.
۲- ایفای نقش دانشگاه به مثابه عقل نقاد بیش و پیش از هر چیز نیازمند توجه به منزلت همه گونههای علم و به رسمیت شناختن همه حقوق دانشگاهیان است. صاحبان مکتبها و سلیقههای سیاسی که تنها خود را مالک حقیقت و حقانیت و میراث دار دین و آیین و انقلاب و نظام میدانند معمولاً به جای دانشگاه «نقاد»، دانشگاه «منقاد» و به جای دانشگاهیان «منتقد»، دانشگاهیان «منفعل» را بیشتر میخواهند. روشن است که چنین دانشگاهی سر از خاموشی و انزوا و له شدن در چرخه بوروکراسی در میآورد.
۳- تجارب جهانی و ملی نشان داده است که دیگر دانشگاه در هیچ حوزهای نهاد هم عرض با نهادهای دیگر جامعه نیست، جایگاهی والاتر و مؤثرتر از بقیه دارد. به تعبیر امام(ره)، «مبدأ تحولات جامعه است». دانشگاه در یک سو نهاد تولید معرفت است و در سوی دیگر مرکز تربیت «شهروندی»، «قدرت ارتباط با محیط»، «پرورش خلاقیت» و «توانمندسازی در نقد». به این اعتبار دانشگاه و کارکردها و ناکارکردهایش را نباید تنها در مقیاس آکادمیک سنجید. بلکه باید به آن در دو مقیاس نهاد واسط فرهنگی و نهاد مؤثر مدنی نگاه کرد.
۴- جامعه ایران به طور تاریخی از گسست گفتوگو و کنش میان سه نهاد «دانشگاه»، «فرهنگ» و «جامعه» بر سر مسأله یا مسائل مشترک رنج برده است. این رنج بویژه در هشت سال گذشته که دانشگاه به نوعی اداره شوندگی امنیتی و سیاسی با جهتگیریهای خاص گرفتار شد؛ جانکاهتر گردید. تجربههای تاریخی نشان میدهد که در گذرگاههایی سخت و پر هزینه جامعه آکادمیک به درون خود فرو میرود و پیوند میان «دانشمند»، «روشنفکر» و «سیاستورز» ایرانی دچار اختلال میشود. «دانشمندان غیرروشنفکر و غیر سیاسی»، «روشنفکران غیر آکادمیک و سیاست گریز» و «سیاستورزان ضد روشنفکر و ضد آکادمیک» محصول شرایط سیاسی بسته و فضاهای فرهنگی و اجتماعی نامساعدند.
۵- در یک تعریف کلی باید به توسعه علمی در فضای ملی برگشت. توسعه همهجانبه با توسعه ملی آغاز میشود. یعنی اگر نهاد علم توسعه یابد؛ فرهنگ و سیاست هم توسعه پیدا میکند. توسعه علمی یعنی فراهم آوردن لوازم و شرایط توسعه همه شاخهها و رشتههای علوم از علوم پایه تا علوم انسانی و دانشگاه و پژوهشگاه یعنی مولد آنها. دانش در هر وضعیت اجتماعی نمیروید و نمیشکفد. در پیدایش، رویش و پیشرفت علوم، حرف اول و آخر را آزادی و امنیت میزند. رشد علم در محیط غیر آزاد ناممکن است و تصور اینکه از محیطهای بسته و منفعل و در میانه نگرانی و تردید اصحاب دانش علم بجوشد و بروید، تصوری دور از واقعیت است. دانشگاه در مفهوم جامع آن محصول «بحث آزاد»، « فهم آزاد» و «نقد آزاد» است. تنگ کردن دایره فهم و بحث و نقد به معنای گشودن فضای یأس و دلمردگی و روزمرگی به روی استادان و محققان و دانشجویان است. در چنین فضایی نه قافله علم پیش میرود، نه چشمه فرهنگ میجوشد و نه چرخ سیاست میچرخد.
نقدها و انتظارهای رئیس جمهوری را جدی بگیریم و به جای گریز به حاشیههای سیاسی، به متن واقعی سخن او بازگردیم.
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085