سخنی صمیمانه با مشاور رئیس جمهور
چکیده : آنچه سخنان دکتر آشنا را برای فعالان سبز دلهرهآور میکند، بیش از هر چیز «امکانی» است که این شیوه سخنگویی برای رفع تکلیف فراهم میآورد: دکتر آشنا از ضرورت «تصمیمگیری» محصورین سخن میگوید –که البته حرفی بهحق و منطقی است- و نتیجه آن است که اگر رفع حصری صورت نپذیرد، به راحتی میتوان آنرا به «عدم مسئولیتپذیری» محصورین احاله داد و بدینگونه از خود سلب تکلیف کرد! اما آقای دکتر آشنا! مردم به روحانی رای دادند تا از این ابهامآلودگی نجات یابند....
کلمه:
دکتر حسامالدین آشنا از جمله چهرههایآشنای علوم انسانی در طول سالهای گذشته است که تلاشهای علمیاش فارغ از گروهبندیهای سیاسی همواره توجه اهالی دانشگاه را به خود جلب میکند. با این حال، غیر از دورانی که در دستگاههای امنیتی مشغول به فعالیت بوده است، نام ایشان کمتر برای اهالی سیاست آشناست. در واقع باید گفت آنچه آشنا را آشنا میکند، تمرکز و دقت ایشان در پژوهشگری و فهم مجدانه ارتباطات انسانی است که رشته تخصصی او به شمار میرود.
اما با انتخابات ریاستجمهوری و ایفای نقش آشنا در مقام مشاور آقای روحانی، و سپس حضور فعالاش در دولت یازدهم، دیگر دکتر آشنا نامی فراتر از مقالات و مباحث علمی است و وزن سیاسی اظهارات و دیدگاههای او بر وجه دانشگاهیاش میچربد. به همین دلیل است که مصاحبه اخیر ایشان با مجله اندیشه پویا تا این حد بازتاب پیدا کرده و این نشانگر آن است که آشنا باید برای جا افتادن در موقعیت جدیدش، دقت و ظرافت بیشتری را به خرج دهد. توضیحات دکتر آشنا درباره میراث دولت دهم از جهتی یکی از روشنگرترین بخشهای مصاحبه بود که به نظر میرسد او توانست با صورتبندی دقیق و آگاهانهای، برجستهترین نکات قابل بیان در این زمینه را اظهار کند. اشاره به واگذاری دفتر مهندس موسوی به یکی از روحانیون برجسته (آیت الله هاشمی شاهرودی) که سالهای متمادی پستهای مهمی را در کشور اشغال کرده بود، و یا اظهار تردید در مورد اینکه مسائل سیاست خارجی دولت احمدینژاد مانند هولوکاست را بتوان «تصادفی» دانست از جمله نکات مهمی است که مدتهاست در محافل خصوصی اهالی سیاست مطرح میشود، اما دکتر آشنا شجاعانه به بیان عمومی آنها پرداخت تا شاید زمینهای برای پیشبرد این بحثها تا رسیدن به نتیجهای مطلوب فراهم آید.
با این حال، بخشهای دیگر مصاحبه مملو از عبارات ابهامآلودی بود که میتواند موجب نگرانی برای کسانی باشد که امیدوارانه به دولت تدبیر و امید رای دادند تا تحولی اساسی را در عرصههای مختلف ارتباط حکومت و مردم تجربه کنند. به عنوان مثال، در حالیکه در روزهای اخیر اکثریت نمایندگان دولت به فیلترینگ نرمافزار ویچت رای دادهاند و تنها یک وزارتخانه (آنهم احتمالا صرفا به دلایل فنی) به این اقدام رای منفی داد، آقای آشنا با عبارات مبهمی، وعدههای رییسجمهور برای لغو محدودیتها در حوزه ارتباطات و رسانهها را به حاشیه میراند. به این عبارات دقت کنید: «مگر فیس بوک در ایران فیلتر است؟ اگر فیلتر است پس معنای فیلتر چیست؟ اینکه همه دارند از فیس بوک استفاده میکنند توهین به فیلترینگ است!» باید به صراحت گفت بله آقای دکتر! فیسبوک در ایران فیلتر است و بسیاری از ابزارهای ارتباطی دیگر نیز در ایران فیلترند یا دسترسی به آنها با محدودیت مواجه است و در این میان، اینکه تلاشهای اجتماعی برای فراروی از این محدودیتها «توهینی» برای فیلترینگ به شمار رود، برای کسانی که میدانند در دنیای ارتباطات سرنوشتی جز پیوستن به جریان آزاد اطلاعات وجود ندارد، از اهمیت چندانی برخوردار نیست. اما آنچه برای رایدهندگان به دولت روحانی مهم است بیتردید نوع مسئولیتپذیری و شفافیت در برخورد با مسائل است. اینکه با تکیه بر وجه دیگری از ماجرای فیلترینگ خود را از پاسخگویی در قبال وجه مهمتر و اجتماعی آن رهایی بخشید با وعده دولت راستگویان همخوانی ندارد و بیشتر یادآور سیره رییسجمهور سلف است که همیشه عادت داشت با برگرداندن بحثها به حوزههایی دیگر از پاسخگویی در قبال عملکرد دهشتناک خود فرار کند.
در هر حال، بخشی از مصاحبه دکتر آشنا که برای فعالان و همدلان جنبش سبز اهمیت داشت نکاتی است که ایشان در رابطه با مسئله حصر همراهان جنبش ابراز داشت. به کار بردن عبارتی مبهم و کلی مانند اینکه مهندس موسوی باید در رفع حصر «تصمیماتی بگیرد» و پیوند زدن این مقوله با این دعوی که آیتالله منتظری هم در موضوع مشابه «قبول مسئولیت کرد» بیش از آنکه گزارشی از عملکرد دولتی که با وعده رفع حصر بر سر کار آمده است باشد، باز کردن راهی است برای طفره رفتن از مسئولیتها. اولین نکتهای که در این سخن قابل ردیابی است آن است که از نگاه دستاندرکاران امور حکومتی، مسئله حصر منوط به شخص میرحسین موسوی است و البته شواهد نیز نشان میدهد که این برداشت در میان حاکمان به شدت رواج دارد. بر این اساس، خیلی از آنها فکر میکنند اگر موسوی بر دفاع از حق مردم پافشاری نمیکرد، ضرورتی در حصر این افراد وجود نداشت، و در نتیجه تلاشهای خود را بر یافتن راهی برای مصالحه با او متمرکز کردهاند. اما آنها که سیره سیاسی موسوی را میشناسند میدانند که او بهصراحت به مشارکت و نفوذ دو محصور عزیز دیگر یعنی دکتر رهنورد و شیخ مهدی کروبی اذعان دارد و یقین است که بدون اخذ نظر آنها هرگز در این زمینه تصمیمی نخواهد گرفت. موسوی بر خلاف خیلیها که چندان توجهی به موقعیت دشوار مهدی کروبی ندارند و مسئله حصر را در کوچه اختر محصور میکنند، بهراستی دلنگران آپارتمان همجوار پل صدر نیز هست و در طول سالهای اخیر –چه پیش از حصر و چه پس از آن- هرگز خود را در جایگاه تنها راهبرِ جنبش ندانسته است. در نتیجه، بیتعارف باید گفت هر راهبردی برای حل مسئله حصر تنها و تنها باید با در نظر گرفتن موقعیت و نظرات هر سه همراه محصور جنبش اتخاذ شود و تلاش برای تفکیک این افراد از یکدیگر یقینا با شکستی محتوم روبروست.
نکته مهم دیگر ابهامی است که در کلماتی مانند «تصمیمگیری» و «مسئولیتپذیری» وجود دارد. در گوشه و کنار بسیار شنیدهایم که به محصوران سبز وعده دادهاند که در صورت تضمین عدم فعالیت سیاسی –دستکم برای مدتی کوتاه- رفع حصر امکانپذیر خواهد شد. فارغ از صحت و سقم این شایعه، مهم آن است که دستیازیدن به چنین راهکاری برای رفع حصر برای هر دولت دیگری غیر از دولت روحانی –که بسیاری از فعالان سبز با امید رفع حصر به آن رای دادهاند- نیز امکانپذیر بود و البته از آنجا که چنین راهحلی از بنیاد برای این سه فعال سیاسی بیمعناست، امید به تحقق آن نیز امیدی واهی خواهد بود و نمیتوان عدم تحقق آن را ناشی از «عدم تصمیمگیری» یا «مسئولیتناپذیری» این افراد دانست. همانطور که انتظار برخی از قدرتمندان برای «توبه» انتظار عبثی است و یقینا آرزوی تحقق آن بر دل آنها خواهد ماند. اما اگر «مسئولیتپذیری» منوط به «تصمیمگیری» برای گذشتن از برخی حقوق از جمله تاکید بر عدم مشروعیت دولت باشد، واقعیت آن است که همانطور که به صراحت از زبان فرزندان محصوران سبز بیان شده، آنها دولت روحانی را دولتی مشروع و برآمده از رای مردم میدانند و در نتیجه ادعایی برای ابطال انتخابات و امثال آن نخواهند داشت. به تعبیری دیگر باید گفت «تصمیمی» که دکتر آشنا –احتمالا- از آن سخن میگوید، بنا به تحولات اجتماعی لاجرم تحقق یافته است و نیازی به تاکید بر آن نیست.
اما آنچه سخنان دکتر آشنا را برای فعالان سبز دلهرهآور میکند، بیش از هر چیز «امکانی» است که این شیوه سخنگویی برای رفع تکلیف فراهم میآورد: دکتر آشنا از ضرورت «تصمیمگیری» محصورین سخن میگوید –که البته حرفی بهحق و منطقی است- و نتیجه آن است که اگر رفع حصری صورت نپذیرد، به راحتی میتوان آنرا به «عدم مسئولیتپذیری» محصورین احاله داد و بدینگونه از خود سلب تکلیف کرد! اما آقای دکتر آشنا! مردم به روحانی رای دادند تا از این ابهامآلودگی نجات یابند. رییسجمهور محترم خود به خوبی میداند –و بارها تاکید کرده است- که مردم از دروغ خسته شدهاند و در جستجوی دولت راستگویی هستند. شما که استاد حوزه ارتباطات هستید به خوبی میدانید که راستگویی تنها نگفتن حرف دروغ نیست، مهم آن است که پیامی که به مخاطب عرضه میشود محتوایی صادقانه و عاری از شبهه داشته باشد و موجد فهمی درست در مخاطب شود. خواسته و پیام رایدهندگان روشن و شفاف است: باید از میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی رفع حصر شود! آیا نباید در قبال این پیام روشن، پاسخی صریح دریافت کنند؟ پاسخ صریح شما چیست؟ تصمیمگیریای که از آن سخن میگوید راجع به چیست؟ و در چه صورتی این افراد «مسئولیتهای» خود را در رفع حصر ایفاد کردهاند و در چه صورتی نه؟ تا پاسخی روشن به این پرسشها ارائه ننمایید، همچنان مسئولیت دولت در وفای به عهد برای رفع حصر از این سه نفر (و البته رهایی زندانیان سیاسی از بند) بر سر جای خود باقی است!
نکته دیگر و پایانی این بحث بازمیگردد به توضیحاتی که آقای دکتر آشنا بعد از انتشار مصاحبه منتشر نمود. البته او در مصاحبه از «قانع» بودن خود به اینکه احمدینژاد در انتخابات رای آورده است سخن گفت و با این استدلال که «نباید با واژهها بازی کرد»، استدلال سعید حجاریان مبنی بر وقوع تدلیس را رد کرد. سلمنا! دکتر آشنا کاملا حق دارد نظر شخصی خود را درباره نتایج انتخابات ۸۸ داشته باشد؛ هرچند همچنان جای این سوال باقی است که آیا ایشان پیش از قانع شدن، گزارش کمیته صیانت از آراء از حجم تخلف و تقلب در آن انتخابات را خوانده است؟ و آیا –با فرض صحت نظر ایشان- برخوردی که با معترضان به نتایج انتخابات صورت گرفت را میتوان توجیه کرد؟ اما آنچه در اینجا اهمیت دارد، توضیحات بعدی دکتر آشناست که در صفحه فیسبوک خود نوشته است « من گفته ام “من کاملا قانعم که آقای احمدینژاد در سال ۸۸ انتخابات را برده است”. من نگفتهام انتخابات را کجا برده است و نگفتهام چه چیزی را باخته است». آقای دکتر آشنا! مگر قرار نبود «با واژهها بازی» نکنیم؟ شما را باز هم به آموزههای رشته ارتباطات ارجاع میدهیم؛ مگر این نیست که پیامی که شما به مخاطب منتقل میکنید باید در چارچوب زبانی مالوف فهم شود؟ وجدان خود را قاضی کنید؛ آیا اگر کسی غیر از شما این حرف را زده بود، ذرهای امکان داشت برداشتی از آن داشته باشید که اینک ما را به آن میخوانید؟ معنای بردن انتخابات در زبان فارسی مشخص است و با بازی کردن با وژگان نمیتوان بهزور معنایی را بر آن تحمیل کرد. ما شرایط دشوار شما را میفهمیم، و حتی حق آشکار شما برای آنکه انتخابات ۸۸ را سالم بدانید را نیز! اما از شما تقاضا میکنیم بنا به هر دلیل و مصلحتی که از نتایج آن انتخابات دفاع میکنید، لااقل با ما صادقانه برخورد کنید. با این شیوه استدلال شما، بسیاری از رویههای ناپسند رییسجمهور سلف را نیز میتوان توجیه کرد؛ مثلا اینکه ایشان تاکید داشت که در ایران آزادی ۳۶۰ درجه وجود دارد (اما نگفت این آزادی برای کیست. و البته راست میگفت که ایشان و دوستانشان کاملا از این حد آزادی برخوردارند). باور کنید ما نظر صادقانه شما را اگر با نظر ما مخالف باشد بیشتر میپسندیم تا نظری را که با فراهم آوردن امکان گریز، اعتمادمان به فهم صحبتهای شما را از بین ببرد.
آقای دکتر آشنا! سخن گفتن با شما که بیش از آنکه اهل سیاست باشید از تبار علم و معرفتید از آن جهت اهمیت دارد که ما به تاثیر حضور امثال شما در سیاست برای دمیدن هوایی تازه در این محیط آلوده امیدواریم. امید ما را ناامید نکنید!
جمعی از دانشگاهیان و دانشجویان همراه جنبش سبز
Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085