سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » شجاعت پذیرش مسوولیت را داشته باشید...

شجاعت پذیرش مسوولیت را داشته باشید

چکیده :هیچ کس اما از مسئولیت کسانی نمیگوید که قدرت و اختیار تامه داشتند و با سکوت و حمایت شان کار را به اینجا کشاندند و امروز هم تاریخ تاریک اشتباهات را حاشا میکنند و چنان سخن می‌گویند که گویی هر چه آن خسرو کند شیرین بود و اشتباه و مسئولیت تنها از آن دیگران است، چرا که آنها خداوار «در برابر هيچ يك از كارهايى كه مى‌كنند، بازخواست نمى‌شوند ولى مردم بازخواست مى‌شوند.»...


کلمه-سینا حق جو

قرآن در توصیف خداوند میگوید: لا یسال عما یفعل و هم یسالون (انبیاء، ۲۳)

او در برابر هیچ یک از کارهایى که مى‌کند، بازخواست نمى‌شود ولى مردم بازخواست مى‌شوند. (آیتی)

این خدا است، اما وضعیت انسان ها چگونه است؟

انسان بما هو انسان در برابر کرده های اش مسئول است و آن که اختیار بیشتری دارد به تناسب آن مسئولیت بیشتری نیز بر گردن دارد. اگر کسی اختیار مطلق داشت، مسئولیت مطلق نیز دارد، و اگر خطایی در ذیل چتر اختیار مطلق اش رخ داد، باید مسئولیت آن را بپذیرد.

اصل ۱۰۷ قانون اساسی میگوید «رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است.»

شهروندان پس حق دارند به طور قانونی و شرعی از رهبر خود سوال کنند، و این سوال را از مراجع ذیصلاح پیگیری کنند.

طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی از جمله وظایف مقام رهبری «نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام» است و این یک پرسش مشروع است که در این هشت سال چه بر سر مملکت چه آمده است؟

کسانی که وضعیت کنونی کشور را می بینند، از خود میپرسند آیا حسن نظارت کار را به اینجا کشانده است؟

اصل ۱۱۱ قانون اساسی درباره ی وظیفه ی مجلس خبرگان نسبت به رهبری می‌گوید. خبرگان رهبری همچنین از طرف مردم مامورند تا بر رهبری و عملکرد وی نظارت کنند.

از آنجایی که به نظر میرسد مجلس خبرگان رهبری هم به یکی از شعبه های دفتر رهبری تبدیل شده است، مجبوریم خود نگاهی به اصل ۱۰۹ بیاندازیم.

مطابق اصل ۱۰۹، از جمله ی شرایط و صفات رهبر «بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری» است.

اگر «خبرگان» ملت نمیپرسند، آیا روا نیست که ما خود بپرسیم: آیا شرط “بینش صحیح سیاسی و اجتماعی” در اوج فضای قطبی شده ی کشور این بود که نهاد رهبری که یکی از مهمترین ارکان نظام و انقلاب است جانب یکی از طرفین دعوا را بگیرد و صریحا نظر خود را به یکی نزدیکتر بداند، تا نه تنها آبی بر آتش اختلافات و نزاعها نباشد که خود به آتش آن دامن بزند؟

گذشته از آن، کدام یک از نظرات و افعال رئیس دولت نهم و دهم است — از سیاست های اقتصادی گرفته تا سیاست خارجی و عملکرد فرهنگی — که امروز، چهار سال و نیم بعد از آن خطبه ها، محل نقد نیست؟ دیگر نه توسط رسانه های منتقدی که بسته شدند، صداهای منتقدی که خفه شدند، دهانهای معترضی که خورد شدند، و دلسوزان مشفقی که یا به قبرستانها فرستاده شدند یا در زندانها حبس شدند؛ که توسط همانهایی که تا دیروز مخالفت با رئیس جمهور را مخالفت با ولی فقیه و خدا می‌دانستند.

شاید حافظه ی تاریخی ما چندان قوی و بلندمدت نباشد، اما سالهایی که بر ما گذشت چنان سخت و دردناک بود که فراموشی را برای مان دشوار میکند.

سخت است برای مان که امروز بخوانیم نماینده ولی فقیه در سپاه، یک روز بعد از سخنان رئیس جمهور در تلویزیون، همان انتقادها را به حیف و میل منابع و خالی شدن خزانه‌ی کشور در دوران احمدی نژاد تکرار کند و ما حیران بمانیم که مگر چه کسی جز شما جدید المنتقدین از آن مدیریت حمایت می‌کرد و منتقدین را به سیاه نمایی و وابستگی متهم؟

سخت است ببینیم توافق هسته‌ای برای نجات کشور را به نام “تدبیر و هدایت” خود بزنند، در حالی که نمیتوانیم نپرسیم مسئول به اینجا کشیدن شدن پرونده و تا پای جنگ رفتن کشور مگر چه چیزی جز سیاست خارجی هشت ساله گذشته و تحت حمایت مقامات عالی بوده است؟

چه طور می‌شود در روز روشن و در فاصله ی کمتر از چند ماه از مواضع پیشین بازگشت و نظرات سابق خود را که حالا محل نقد راست و چپ و اصلاح طلب و محافظه کار و سبز و اقتدارگرا است به نقد کشید، چنان که گویی از روز اول در صف اول منتقدان بوده ای؟

البته مایه مسرت و امید است که تدبیر و اعتدال به خانه ی آشفته و بی خردی زده بازگشته و قطار سیاست های کلان کشور باز به ریل صلاح و اصلاح برمیگردد، اما چرا این همه هزینه به کشور تحمیل شد تا باز به همان نقدها برسیم؟ هزینه ی لجاجت ما در برابر شنیدن نقدها از جیب چه کسی پرداخت شده و می‌شود؟ و آیا دست کم نباید “شجاعت” پذیرش مسئولیت های مان را داشته باشیم، و بپذیریم که این هزینه را سیاست های غلط خود ما یا دست کم سکوت و تایید آنها به کشور تحمیل کرده است؟

این روزها زیاد از محاکمه میگویند. از محاکمه میرحسین و کروبی، که از دفاع از خود و یافتن تریبونی بعد از بیش از هزار روز باکی ندارند.

هیچ کس اما از مسئولیت کسانی نمیگوید که قدرت و اختیار تامه داشتند و با سکوت و حمایت شان کار را به اینجا کشاندند و امروز هم تاریخ تاریک اشتباهات را حاشا میکنند و چنان سخن می‌گویند که گویی هر چه آن خسرو کند شیرین بود و اشتباه و مسئولیت تنها از آن دیگران است، چرا که آنها خداوار «در برابر هیچ یک از کارهایى که مى‌کنند، بازخواست نمى‌شوند ولى مردم بازخواست مى‌شوند.»



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.